به گزارش «راهبرد معاصر»؛ به تازگی شاهد افزایش برخی تحرکات در لبنان با محوریت تحمیل ایده خلع سلاح به حزب الله بوده ایم. البته که این قبیل اقدامات از مدت ها قبل و پس از برقراری آتشبس میان رژیم اشغالگر قدس و حزب الله لبنان آغاز شده است. نکته قابل تأمل اینکه کابینه لبنان به تازگی جلسه ای در این رابطه برگزار کرد و با وجود تعویق جلسه، نواف سلام نخست وزیر لبنان برخلاف توافق انجام شده، از واگذاری موضوع خلع سلاح حزب الله به فرمانده ارتش لبنان خبر داد و تأکید کرد، وی باید جدول زمانی برای پیادهسازی آن طراحی کند.
مخالفان سلاح مقاومت در لبنان باید مشخص کنند ایده خلع سلاح مقاومت، بیش از همه به نفع کیست؟
در طرف مقابل، حزب الله لبنان این موضوع را به شدت محکوم می کند و هرگونه تحمیل خلع سلاح را رد کرده است. شیخ نعیم قاسم، دبیرکل حزب الله لبنان در موضع گیری خود تأکید کرد، حتی اگر یک نفر از نیروهای حزبالله باقی بماند خلع سلاح از سوی این جنبش پذیرفته نخواهد شد.
به طور کلی، دست کم به چهار دلیل میتوان گفت مطرح کردن ایده خلع سلاح حزب الله منطقی نیست و مشروعیتی ندارد:
نخست، اینکه سلاح مقاومت در لبنان از جایگاه قانونی برخوردار است. طبق قرارداد طائف که به جنگ داخلی در لبنان خاتمه داد، همه گروه های لبنانی جز حزب الله که با رژیم صهیونیستی می جنگد، باید خلع سلاح شوند. حزبالله لبنان نیز هیچگاه این قراداد را نقض و از سلاح در پیشبرد دستورکارهایش در حوزه سیاست داخلی لبنان و علیه دیگر گروه ها و جریان های سیاسی استفاده نکرده است. حال اینکه نواف سلام، نخست وزیر و جوزف عون، رئیس جمهور لبنان می خواهند این قرارداد را زیر پا بگذارند، هیچ دلیل منطقی ندارد و دارای مشروعیت نیست.
دوم، اینکه مخالفان سلاح مقاومت در لبنان باید مشخص کنند ایده خلع سلاح مقاومت، بیش از همه به نفع کیست؟ آیا جز این است که دولت آمریکا و رژیم اشغالگر قدس از آن سود می برند و از این رهگذر میخواهند مقاومت لبنان را به زعم خود سرکوب کنند؟
چرا برخی مقام های ارشد لبنانی از سلاح مقاومت که همواره حافظ امنیت و منافع ملی لبنان بوده انتقاد می کنند و آن را غیرقانونی می دانند، اما توجهی ندارند همین سلاح جلوی بسیاری از تجاوزات و فتنه های رژیم اشغالگر قدس و آمریکا را در لبنان گرفته است؟ متأسفانه پادویی برخی افراد و جریان های سیاسی برای منافع واشنگتن و تل آویو و بعضی حکام مرتجع عرب در منطقه، سبب شده است آنها اصلِ ماجرا را به درستی درک نکنند.
جامعه شیعی در لبنان که جامعه کوچکی هم نیستند خوب می دانند خلع سلاح مقاومت به معنای سرکوب جدی آنها خواهد بود
سوم، اینکه باید از مخالفان ایده خلع سلاح مقاومت در لبنان پرسید برنامه عملی آنها برای اخراج صهیونیست ها از جنوب لبنان چیست؟ مگر جز این است که فرستاده آمریکا و البته خودِ صهیونیست ها به صراحت به دولت لبنان اعلام کرده اند حتی با خلع سلاح حزب الله نیز تضمینی نمی دهند از جنوب لبنان خارج شوند؟
چرا مقام های مخالف با سلاح حزب الله، هیچ فشاری به آمریکا وارد نمی کنند تا رژیم صهیونیستی را مجبور کند از جنوب لبنان خارج شود؟ در حقیقت، باید از آنها پرسید آیا مطرح کردن ایده خلع سلاح مقاومت وقتی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس حتی حاضر به رسمیت شناختن بدیهیترین حقوق ملت لبنان هم نیستند، منطقی است؟
چهارم، اینکه جامعه شیعی در لبنان که جامعه کوچکی هم نیستند خوب می دانند خلع سلاح مقاومت به معنای سرکوب جدی آنها خواهد بود. اغلب جامعه شیعی لبنان در جنوب و شرق این کشور زندگی می کنند و از جنوب با خطر صهیونیست ها و از شرق با خطر تکفیری های وابسته به دولت موقت جولانی در سوریه مواجه هستند. در چنین شرایطی، مطرح کردن ایده خلع سلاح مقاومت به هیچ عنوان منطقی نیست.