به گزارش «راهبرد معاصر»؛ کابینه نواف سلام، نخست وزیر لبنان در اقدامی قابل پیش بینی اما وقیحانه موافقت خود را با طرح آمریکایی "خلع سلاح مقاومت" اعلام نموده و حتی به واشنگتن در خصوص تحقق "لبنان منهای سلاح مقاومت" تا ژانویه سال جاری میلادی (دی ماه امسال) تعهداتی داده است.
زمانی که سخن از خروج رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان می شود، شاهد بکارگیری کلید واژگانی مانند طرح چندمرحله ای و ارائه تفاسیر متفاوت از مفهوم عملیات نظامی از سوی صهیونیستها هستیم
بر این مبنا واشنگتن طرحی را به دولت لبنان ارائه کرده که بر اساس آن، حزبالله باید تا پایان سال جاری میلادی خلع سلاح شود، عملیاتهای نظامی رژیم صهیونیستی در خاک لبنان متوقف گردد و عقبنشینی مرحلهای نیروهای صهیونیست از پنج موقعیت در جنوب لبنان انجام پذیرد. این طرح از سوی تام باراک، فرستاده منطقهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا ارائه شده است.
ژوزف عون، رئیس جمهور لبنان که از اصلی ترین مخالفان سلاح مقاومت (حزب الله و امل) محسوب می شود، معتقد است باید در شرایط کنونی "خطر پذیر"بود! به این معنا که در گام نخست سلاح حزب الله را قربانی امنیت در جنوب لبنان کرد.
اما سؤال اصلی اینجاست که آیا چنین پیش فرض و ادراکی با واقعیات گذشته، جاری و آتی در نظام بین الملل مطابقت دارد؟ پاسخ این سؤال قطعا منفی است. تجربه تحولات اخیر در سوریه و منازعات مزمنی که در استان السویداء به بهانه های قومیتی صورت می گیرد، تصویری از آینده "لبنان منهای سلاح مقاومت" است. استقرار ارتش تزئینی در بیروت نه تنها پیش درآمدی برای ایجاد و استمرار صلح پایدار در سرزمین سروها نیست، بلکه قسمتی از پازل "تبدیل لبنان به زمین سوخته" است.
اگر ژوزف عون و نواف سلام واقعاً تصور می کنند با خلع سلاح حزب الله تب اشغالگری و خونریزی صهیونیستها در لبنان متوقف می شود، سخت در اشتباه هستند. ماحصل این خطای راهبردی تبدیل لبنان به زمین نبردی تازه است؛ نبردی که میان "لبنان ضعیف شده" و "رژیم صهیونیستی بدون مانع" در بیروت تبلور خواهد یافت.
نکته دیگر اینکه طرح تام باراک دارای دو بخش است؛ یک بخش طرح دارای اتقان و بخش دیگر آن دارای ابهام است. قسمتی از طرح که مربوط به خلع سلاح حزب الله و امل و تمرکز قدرت و سلاح در دستان ارتش لبنان می باشد، حدود و ثغور اجرایی و عملیاتی معینی دارد و متأسفانه دولت لبنان نیز به واسطه وعده های دروغینی که لابی های آمریکایی و فرانسوی در بیروت به آنها داده اند، آن را پذیرفته اند.
زمانی که سخن از خروج رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان می شود، شاهد بکارگیری کلید واژگانی مانند طرح چندمرحله ای و ارائه تفاسیر متفاوت از مفهوم عملیات نظامی از سوی صهیونیستها هستیم. بهتر است رئیس جمهور و نخست وزیر لبنان به جای فراهم نمودن بساط بزم مستانه برای سمیر جعجع و فالانژهای طرفدار رژیم صهیونیستی نیم نگاهی به معادله آتش بس در کشورشان بیندازند.
آمار نقض آتش بس و حملات رژیم صهیونیستی در مناطق مختلف لبنان به ۴ هزار و 247 مورد افزایش یافته است. از این میزان، ۲ هزار و 203 مورد نقض آتش بس هوایی، یکهزار و 918 مورد زمینی و ۱۲۶ مورد در دریا رخ داده است. همچنین در نتیجه این حملات تاکنون ۲۳۰ لبنانی شهید و ۴۷۷ نفر دیگر زخمی شدهاند.
رژیم متوحشی که به سادگی تعهدات مطلق خود در موازنه آتش بس با لبنان را زیر پا میگذارد و به راحتی حریم دریایی، هوایی و زمینی این کشور را مورد هجمه قرار می دهد، قطعاً در قبال مفاهیم تفسیر پذیر وقاحت بیشتری از خود نشان خواهد داد. بی دلیل نیست حزب الله لبنان و امل خلع سلاح مقاومت را در شرایط کنونی ناممکن و غیرقابل توجیه قلمداد کرده اند.