غریب‌آبادی: سفر رئیس‌جمهور به چین نقطه عطفی در دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی ایران است سفیر ایران در دیدار با مقام انگلیسی: فعال‌سازی اسنپ‌بک غیرقانونی است وال‌استریت‌ژورنال: روسیه و چین پیش‌نویس جدیدی درباره اسنپ‌بک ارائه کردند وزیر اسرائیلی: اجازه تشکیل کشور فلسطینی را به هیچ وجه نخواهیم داد ترامپ: از پوتین ناامید هستم؛ درباره غیبتم اخبار جعلی ساختند/کانادا می‌خواهد بخشی از گنبد طلایی باشد بیانیه خانواده امام موسی صدر در پی پخش مستند BBC ترامپ: به جنایت در «خطرناک‌ترین شهر جهان» پایان خواهم داد تأکید عراق و آمریکا بر پایبندی به توافق خروج نظامیان آمریکایی تحریم‌های جدید آمریکا علیه شبکه کشتیرانی مرتبط با ایران رهبران چین و روسیه بیش از ۲۰ توافق‌نامه امضا کردند سخنگوی وزارت خارجه چین: روابط با ایران در اولویت است سی‌ان‌ان: ترامپ مقر فرماندهی فضایی آمریکا را به آلاباما منتقل می‌کند ارتش یمن: ساختمان ستاد کل ارتش اسرائیل و بن‌گوریون را هدف قرار دادیم دیدار روسای جمهور ایران و چین/ پزشکیان: آماده همکاری برای اجرای توافق جامع ۲۵ ساله هستیم/ شی جین پینگ: حقوق مشروع ایران برای استفاده صلح‌آمیز هسته‌ای را به رسمیت می‌شناسیم بقائی در مصاحبه با گاردین: اروپا برای رسیدن به توافق جدی نیست/ اعتماد بین ایران و آژانس از بین رفته است
یادداشت سید علی نجات، کارشناس مسائل غرب آسیا؛

راهبرد صهیونیستی بالکانیزه‌کردن غرب آسیا

جوهره طرح کارمند پیشین وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی، تبدیل غرب آسیا به منطقه‌ای بالکانی‌شده، متشکل از دولت‌های کوچک، ضعیف و گرفتار منازعات قومی و مذهبی بود که به آنها امکان می‌داد به‌عنوان تنها رژیم یکپارچه و نسبتاً باثبات منطقه، بقای بلندمدت خود را تضمین کنند.
سیدعلی نجات؛ کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۱ - ۱۲ شهريور ۱۴۰۴ - 2025 September 03
کد خبر: ۲۸۸۱۲۳

راهبرد صهیونیستی بالکانیزه‌کردن غرب آسیا

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ یکی از دغدغه‌های اساسی رژیم صهیونیستی از بدو تأسیس در سال ۱۹۴۸، مسئله امنیت و بقا در محیطی خصمانه و مملو از دولت‌های عربی و اسلامی بوده است. این رژیم جعلی کوچک و فاقد عمق راهبردی در منطقه‌ای پرجمعیت و متخاصم، همواره در پی راهبردهایی بوده که مانع شکل‌گیری اجماع یا اتحاد گسترده علیه آن شود. به همین دلیل، محافل امنیتی و فکری صهیونیستی از همان دهه‌های نخست به تولید طرح‌ها و سناریوهایی برای تضعیف، فرسایش یا تجزیه همسایگان خود پرداختند.

طرح ینون بر پایه منطق «تفرقه بینداز و حکومت کن» شکل گرفته بود

در این میان، مقاله‌ای به قلم اودد ینون، کارمند پیشین وزارت امور خارجه رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۸۲ منتشر شد که بعدها با عنوان «طرح ینون» شهرت یافت. این متن گرچه سند رسمی نبود، اما نوعی نقشه ذهنی از آینده مطلوب این رژیم در منطقه غرب آسیا ترسیم می‌کرد. جوهره طرح، تبدیل غرب آسیا به منطقه‌ای بالکانی‌شده، یعنی متشکل از دولت‌های کوچک، ضعیف و گرفتار منازعات قومی و مذهبی بود؛ وضعیتی که به رژیم صهیونیستی امکان می‌داد به‌عنوان تنها رژیم یکپارچه و نسبتاً باثبات منطقه، بقای بلندمدت خود را تضمین کند.

انتشار این طرح در ابتدای دهه ۱۹۸۰ بی‌ارتباط با تحولات آن زمان نبود. ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دشمنی سرسخت برای این رژیم بدل شده بود. مصر با وجود خروج از جبهه عربی از طریق پیمان کمپ‌دیوید در سال ۱۹۷۸، همچنان به دلیل جمعیت و موقعیت ژئوپلیتیکی تهدیدی بالقوه محسوب می‌شد. عراق نیز با منابع عظیم نفتی، جمعیت زیاد و ارتش نیرومند، قدرت منطقه‌ای بود. در چنین فضایی رژیم صهیونیستی تلاش کرد تصویری راهبردی از آینده منطقه ارائه دهد که در آن هیچ دولت بزرگ و یکپارچه‌ای باقی نماند و هر کشور درگیر مشکلات داخلی خود باشد.

طرح ینون بر پایه منطق «تفرقه بینداز و حکومت کن» شکل گرفته بود. از نگاه نویسنده، رژیم صهیونیستی تنها زمانی می‌تواند موقعیت برتر خود را حفظ کند که همسایگانش تضعیف و تجزیه شوند. مفهوم بالکانیزه‌سازی که به فروپاشی یوگسلاوی و تجزیه بالکان اشاره دارد، در این طرح به‌عنوان الگوی مطلوب برای منطقه غرب آسیا مطرح می‌شد؛ الگویی که بر اساس آن، دولت‌های بزرگ به مجموعه‌ای از واحدهای کوچک و متخاصم قومی و مذهبی تقسیم می‌شوند و امکان اتحاد علیه رژیم صهیونیستی را از دست می‌دهند.

بر اساس این سند، عراق به‌عنوان مهم‌ترین تهدید علیه رژیم صهیونیستی باید به سه بخش شامل دولت شیعی در جنوب، دولت سنی در مرکز و دولت کردی در شمال تقسیم شود. سوریه نیز به واحدهای علوی، سنی، کردی و دروزی تجزیه گردد. لبنان نمونه موفقی از فروپاشی طایفه‌ای معرفی شده بود و الگویی برای تعمیم به دیگر کشورها به شمار می‌رفت. در مورد مصر، جدایی صحرای سینا و تشکیل دولتی مسیحی ‌قبطی در جنوب پیشنهاد شد، در حالی‌که کنترل بر کانال سوئز برای این رژیم حیاتی قلمداد می‌شد.

هرچند نمی‌توان تمام بحران‌های غرب آسیا را نتیجه اجرای مستقیم طرح ینون دانست، اما شباهت‌های آشکاری میان محتوای آن و تحولات پس از دهه ۲۰۰۰ مشاهده می‌شود

ینون بر این باور بود که رژیم صهیونیستی با امضای پیمان کمپ‌دیوید مرتکب اشتباه شده‌ است. او ادعا می‌کرد یکی از اهداف این رژیم در دهه ۸۰ میلادی باید تجزیه مصر باشد تا با جدا شدن شبه‌جزیره سینا از پیکره آن، شرایط پیش از جنگ بازگردد و رژیم صهیونیستی بتواند بدون ادعای دیگر بخش‌های مصر، سینا را به خاک خود ضمیمه کند. به عبارت دیگر، او خواستار آن بود که سینا از مصر جدا شده و سپس توسط این رژیم تصرف گردد؛ سپس با فشار آمریکا، مصر دوباره پای میز مذاکره کشانده شود.

در خصوص اردن، ینون تأکید می‌کند که سیاست رژیم صهیونیستی چه در دوران جنگ و چه در دوران صلح باید بر یک هدف متمرکز باشد؛ انحلال اردن و برچیده‌شدن خاندان هاشمی. به همین منظور، این رژیم باید با ترفند مهاجرت گسترده فلسطینیان از کرانه باختری به شرق اردن، فروپاشی این کشور را تسریع کند. فلسطینی‌ها باید به شرق اردن منتقل می‌شدند تا این کشور به «وطن جایگزین» آنها تبدیل شود. عربستان سعودی نیز باید به چند بخش شامل حجاز، نجد و منطقه شرقی شیعه‌نشین تقسیم گردد. منطقه خلیج فارس می‌بایست درگیر منازعات قومی و قبیله‌ای بر محور منابع انرژی شود. ایران به دلیل تنوع قومی مستعد تجزیه معرفی شده بود و در ترکیه نیز شکاف کردی به‌عنوان نقطه آسیب‌پذیر مطرح گردید.

هرچند نمی‌توان تمام بحران‌های غرب آسیا را نتیجه اجرای مستقیم طرح ینون دانست، اما شباهت‌های آشکاری میان محتوای آن و تحولات پس از دهه ۲۰۰۰ مشاهده می‌شود. در عراق پس از ۲۰۰۳ با اشغال آمریکا، ساختار سیاسی عملاً سه‌پاره شد. سوریه پس از ۲۰۱۱ درگیر جنگ داخلی شد و پس از سرنگونی اسد تل‌آویو با حمایت از دروزی‌ها به دنبال تجزیه سوریه به چند کشور مستقل و مجزا است. سودان در سال ۲۰۱۱ با سیاست‌های تفرقه افکنانه موساد به دو کشور شمال و جنوب تقسیم گردید. لیبی پس از سقوط قذافی در همان سال دچار تجزیه عملی میان قبایل و مناطق شد. یمن نیز از ۲۰۱۵ وارد بحران داخلی و تقسیم ژئوپلیتیکی میان شمال و جنوب گردید.

این هم‌پوشانی‌ها باعث می‌شود که طرح ینون را به‌عنوان نقشه‌ای پنهان یا دست‌کم الگوی ذهنی برای درک سیاست‌های رژیم صهیونیستی و متحدان غربی در منطقه تفسیر کرد. طرح ینون اگرچه یک برنامه اجرایی رسمی نبود، اما چشم‌اندازی راهبردی ارائه داد که با خطوط کلی بسیاری از تحولات واقعی منطقه هم‌سو بوده است. از این رو، بازخوانی طرح ینون نه تنها برای فهم ذهنیت راهبردی رژیم صهیونیستی، بلکه برای تحلیل روندهای ژئوپلیتیکی غرب آسیا و شناخت سیاست‌های بلندمدت قدرت‌های خارجی در این منطقه اهمیت ویژه‌ای دارد.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار