به گزارش «راهبرد معاصر»؛ از روزهای نخست جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، زمانی که ارتش رژیم اشغالگر وعده نابودی حماس را در مدت چند روز داد، تا امروز و حتی ماهها بعد، مقاومت ایستاده و نه تنها فرو نپاشیده، بلکه مقاومتر نیز شده؛ به گونه ای که مقایسه وضعیت غزه با تجربه تلخ آمریکایی ها در ویتنام دوباره به صدر اخبار بازگشته است. بسیاری از رسانههای بینالمللی، از هاآرتص گرفته تا میدل ایست آی، نوشتهاند جنگ غزه میتواند همان کابوسی باشد که نیم قرن پیش آمریکا را در جنوب شرقی آسیا به زانو درآورد. سؤال مهم اینکه چرا این تشبیه مطرح میشود و چگونه غزه به ویتنام رژیم صهیونیستی تبدیل شد؟
یکی از قابل توجهترین دستاوردهای مقاومت فلسطین، فروپاشی افسانه «ارتش شکستناپذیر» است
ماهیت جنگ غزه بیش از هر چیز، ویژگیهای جنگ نامتقارن و پارتیزانی را نشان میدهد. در چنین نبردهایی، نیروی بزرگ و مجهز با گروهی کوچک اما مصمم روبرو میشود. قدرت نظامی با تکیه بر هواپیماهای جنگی، تانکها و فناوری پیشرفته در برابر اراده مردمی که تنها سلاحهایشان ایمان، مقاومت و تاکتیکهای جنگ چریکی است.
تاریخ بارها و بارها ثابت کرده پیروزی قاطع نظامی در چنین رویاروییهایی تقریباً ناامکان دارد. فرانسه در الجزایر، اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان، آمریکا در ویتنام و سپس افغانستان، همگی با همین مشکل روبرو بودند. رژیم صهیونیستی امروز نیز همین مسیر را دنبال میکند. هرچه دامنه بمباران گستردهتر و کشتار غیرنظامیان بیشتر باشد، عزم فلسطینیان راسختر میشود. هر حمله رژیم صهیونیستی به جای خرد کردن روحیه فلسطینیان، مقاومت را تقویت میکند.
غزه در مقابل ماشین جنگی رژیم صهیونیستی مانند ویتنام در مقابل آمریکاست. رژیم صهیونیستی با تکیه بر برتری هوایی و فناورانه خود وارد جنگ شد، اما به سرعت فهمید جنگ شهری منطق متفاوتی دارد. کوچههای باریک، خانههای به هم فشرده، تونلهای زیرزمینی و شبکههای پیچیده سنگرها، ارتش رژیم اشغالگر را در کابوسی بیپایان فرو برد. هر پیشروی تلفات سنگینی داشت و هر عقبنشینی با حمله جدیدی از سوی گروههای مقاومت مواجه میشد.
مقام های موساد و شین بت به صراحت هشدار دادند، جنگ شهری در غزه میتواند همان تجربه ویتنام برای ارتش صهیونیستی باشد؛ جنگی فرسایشی که ماشین نظامی را زمینگیر میکند. همانطور که تونلهای ویت کنگ ارتش آمریکا را گیج کرد، تونلهای حماس اکنون به نمادی از ناتوانی رژیم صهیونیستی در اعمال کنترل کامل بر غزه تبدیل شدهاند.
یکی از قابل توجهترین دستاوردهای مقاومت فلسطین، فروپاشی افسانه «ارتش شکستناپذیر» است. برای دههها، تبلیغات و رسانههای رسمی رژیم صهیونیستی این توهم را ترویج کرده بود صهیونیست ها قویترین ارتش منطقه را در اختیار دارند که قادر به اقدام قاطع و از بین بردن هرگونه تهدیدی با سرعتی بیسابقه است.
با وجود این، تصاویر سربازان زخمی، تانکهای در حال سوختن و عملیاتهای شکستخورده، این افسانه را درهم شکسته است. شبکههای اجتماعی نقشی دوگانه ایفا میکنند؛ هر فیلم و تصویری از شکستهای ارتش رژیم اشغالگر به سرعت در سراسر جهان پخش میشود و توهمی را که سالها ساخته بودند، در یک لحظه از بین میبرد.
آنچه بیش از هر چیز وجدان جهانی را جریحهدار کرد، ابعاد فاجعه انسانی غزه بود. هزاران غیرنظامی، عمدتاً زنان و کودکان شهید، بیمارستانها و مدارس بمباران و صدها هزار نفر از خانههای شان آواره شدند. دسترسی به آب، غذا و دارو تقریباً ناممکن شد و بحران انسانی به ابعاد فاجعهباری رسید. این صحنهها تصاویر معروف جنگ ویتنام را به ذهن متبادر میکند؛ کودکانی که از میان شعلههای آتش میدوند و روستاهایی که زیر بمباران به خاکستر تبدیل شدهاند.
همانطور که آن تصاویر موجی جهانی از اعتراضات علیه آمریکا برانگیخت، غزه امروز به دغدغه ای جهانی تبدیل شده و میلیونها نفر را بر آن داشته است خواستار پایان دادن به جنایت های رژیم صهیونیستی شوند. فشار افکار عمومی نه تنها مشروعیت رژیم صهیونیستی را به چالش کشیده، بلکه دولتهای غربی را نیز در موقعیت دشواری قرار داده است.
در داخل سرزمین های اشغالی شکافهای اجتماعی و سیاسی روز به روز عمیقتر میشوند و اقتصاد صهیونیسم زیر فشار جنگ فرسایشی فروپاشیده است. هزینههای هنگفت نظامی، رکود بازار کار، توقف سرمایهگذاری و فروپاشی گردشگری تنها بخش هایی از پیامدهای انبوه جنگ به شمار می روند. خانوادههای سربازان کشتهشده به خیابانها میآیند و اعتراضات علیه کابینه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در حال افزایش است.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی که جنگ را به ابزاری برای بقای در قدرت تبدیل کرده، با بحران اعتماد داخلی روبروست. این وضعیت یادآور جنگ ویتنام در آمریکاست؛ جایی که موجی از اعتراضات مردمی و مخالفتهای سیاسی، واشنگتن را مجبور به عقبنشینی کرد.
غزه امروز به دغدغه ای جهانی تبدیل شده و میلیونها نفر را بر آن داشته است خواستار پایان دادن به جنایت های رژیم صهیونیستی شوند
در بُعد بینالمللی، جایگاه رژیم صهیونیستی به شدت آسیب دیده است. این رژیم که زمانی خود را بخشی از جهان توسعهیافته و متحد غرب معرفی میکرد، اکنون بیش از هر زمان دیگری منزوی شده است. متحدان اروپایی و حتی آمریکا، زیر فشار افکار عمومی و سازمانهای حقوق بشری مجبور به اتخاذ مواضع انتقادی شدهاند و مقایسه با آمریکای پساجنگ ویتنام دوباره مطرح میشود.
همانطور که شکست در ویتنام وجهه آمریکا را در بعد جهانی خدشهدار کرد، جنگ غزه نیز اعتبار رژیم صهیونیستی را از بین برده است. ناظران معتقدند رژیم صهیونیستی دیگر نیروی شکستناپذیر به نظر نمیآید، بلکه رژیمی غوطه ور در بحران است که نتوانست گروهی از مبارزان مقاومت را شکست دهد. دیوید امسلم، وزیر همکاری منطقهای رژیم صهیونیستی در جلسه کابینه هشدار داد، نوار غزه میتواند به «ویتنام رژیم صهیونیستی» تبدیل شود.
غزه توانسته است خود را به عنوان مرکز محور مقاومت تثبیت کند. حزبالله با عملیات مرزی، انصارالله با عملیات دریایی و مقاومت عراق با فشار نظامی، همگی رژیم صهیونیستی را در محاصرهای بیسابقه قرار دادهاند. این نشان میدهد جنگ غزه دیگر صرفاً تقابلی محلی نیست، بلکه بخشی از معادله ای بزرگتر است که کل جغرافیای سیاسی غرب آسیا را تغییر میدهد. همانطور که ویتنام الهامبخش جنبشهای ضداستعماری قرن بیستم بود، مقاومت فلسطین امروز الهامبخش مردمی است که با سلطه روبرو هستند.
سرنوشت رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری نامشخص به نظر میآید:
سناریوی نخست، ادامه جنگ فرسایشی است؛ مسیری که هزینههای نظامی، انسانی و سیاسی را افزایش میدهد و رژیم صهیونیستی را بیشتر در باتلاق فرو میبرد.
سناریوی دوم، عقبنشینی اجباری و پذیرش شکست است؛ نتیجهای که امکان دارد دیر یا زود به رژیم صهیونیستی تحمیل شود، همانطور که در ویتنام به آمریکا تحمیل شد.
سناریوی سوم، تغییر رویکرد سیاسی و ورود به مسیر شهرکسازیهای محدود است، اما راست افراطی در کابینه تلآویو مانع اصلی به شمار می رود. در هر صورت، ادامه این وضعیت به معنای فرسایش تدریجی رژیم صهیونیستی و از دست رفتن جایگاهش در منطقه است.
استعاره «ویتنام رژیم صهیونیستی» اغراق نیست، بلکه تصویری دقیق از واقعیت کنونی است. ارتشی که خود را شکستناپذیر میدانست، اکنون اسیر اراده ملت فلسطین شده و جامعهای که خود را متحد غرب میدانست، در انزوای بینالمللی فرو رفته است.
رژیمی که مشروعیت خود را بر افسانه قدرت بنا نهاده بود، بیش از هر زمان دیگری به فروپاشی نزدیک است. همانطور که ویتنام پایان دوران هژمونی مطلق آمریکا را رقم زد، غزه نیز امکان دارد نقطه عطفی در پایان افسانه صهیونیسم باشد. آینده نامشخص، اما یک چیز روشن است؛ هیچ اشغالگری نمیتواند برای همیشه بر اراده یک ملت غلبه کند.