به گزارش «راهبرد معاصر»؛ روابط ترکیه و رژیم صهیونیستی در سال جاری میلادی به یکی از بحرانیترین مراحل خود در چند دهه اخیر رسیده و این وضعیت که نتیجه ترکیبی از اختلافات و رقابتهای ژئوپلیتیکی است، میتواند تعادل امنیتی منطقه را به شدت تحت تأثیر قرار دهد. اگرچه دو بازیگر زمانی شریک راهبردی بودند، اما اکنون هر یک دیگری را بهعنوان تهدید راهبردی میبیند و این اختلافات فراتر از حوزه دیپلماتیک، وارد عرصه عملی و نظامی شده است.
نگرانی رژیم صهیونیستی از افزایش نفوذ ترکیه در منطقه به حدی رسید که کابینه و مقامات امنیتی این رژیم نشست ویژهای برای بررسی وضعیت برگزار کردند
ترکیه نخستین کشور با اکثریت مسلمان بود که سال ۱۹۴۹ میلادی رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخت و روابط دو طرف تا دهه ۱۹۹۰ شامل همکاریهای گسترده اقتصادی و نظامی بود. با این حال، از زمان به قدرت رسیدن رجب طیب اردوغان در سال ۲۰۰۳ میلادی، سیاست خارجی ترکیه به تدریج به سمت حمایت از فلسطینیان و انتقاد مستمر از رژیم صهیونیستی تغییر کرد. حوادث کلیدی همچون حمله به کشتی مرمره در سال ۲۰۱۰ میلادی که طی آن شهروندان ترک کشته شدند، روابط دیپلماتیک را قطع و پایههای تنشهای بعدی را شکل داد. این روند در جنگ غزه شدت گرفت، زمانی که اردوغان اقدامات رژیم صهیونیستی را به «نسلکشی» تشبیه و ترکیه از شکایت آفریقای جنوبی علیه رژیم صهیونیستی در دیوان بینالمللی دادگستری حمایت کرد.
سقوط نظام بشار اسد، رئیس جمهور سابق سوریه در دسامبر ۲۰۲۴ نیز نقش مهمی در افزایش تنشها داشت؛ ترکیه با حمایت از گروههای شورشی نفوذ خود را در این کشور افزایش داد و رژیم صهیونیستی آن را تهدید تلقی کرد. سوریه اکنون مهمترین میدان رقابت قدرت میان ترکیه و رژیم صهیونیستی محسوب میشود. حضور نظامی ترکیه در شمال و مرکز سوریه، همراه با نفوذ رژیم صهیونیستی در جنوب، بهویژه در حمایت از کردها و دروزیها، فضای پیچیده و بالقوه خطرناک به وجود آورده است.
سال جاری اختلافات لفظی به اقدامات عملی و ملموس در روابط دو طرف تبدیل شد. نگرانی رژیم صهیونیستی از افزایش نفوذ ترکیه در منطقه به حدی رسید که کابینه و مقامات امنیتی این رژیم نشست ویژهای برای بررسی وضعیت برگزار کردند. وزیر جنگ، وزیر امور خارجه و رئیس ستاد مشترک ارتش صهیونیستی در این نشست درباره احتمال تغییر سطح تهدیدات ترکیه علیه این رژیم بحث کردند.
ژانویه، گزارش «کمیسیون ناگل» در رژیم صهیونیستی، ترکیه را تهدیدی راهبردی معرفی و آمادگی برای جنگ علیه آن را پیشنهاد کرد. فوریه، اردوغان با لحنی تند اعلام کرد، ترکیه میتواند همانند قرهباغ و لیبی، تلآویو را نیز هدف عملیات نظامی قرار دهد. حملات هوایی رژیم صهیونیستی به پایگاههای سوریه، به ویژه در حماه، پایگاه نظامی تی۴، و انتقال سامانههای دفاعی ترکیه به این مناطق نشانهای از تقابل عملی مستقیم بود.
ماه جاری میلادی حملات رژیم صهیونیستی به رهبران حماس در قطر و پاسخهای تند آنکارا انجام شد. تنها چند ساعت پس از حمله رژیم صهیونیستی به قطر، اظهارنظر صریح مقامات این رژیم علیه ترکیه به رکورد تاریخی دست یافت. برای نخستین بار در روابط دو طرف، ترکیه به طور مستقیم تهدید به حمله نظامی از سوی رژیم صهیونیستی شد.
تلاشهای دیپلماتیک برای ایجاد مکانیسم کاهش تنش بدون نتیجه باقی ماند و ماه اوت، ترکیه روابط اقتصادی و تجاری خود را با رژیم صهیونیستی قطع کرد
الی کوهن، وزیر انرژی و زیرساخت و عضو کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی گفت، «هر کسی که وابسته به حماس باشد، نمیتواند در هیچ کجای دنیا ازجمله استانبول راحت بخوابد». مائیر مصری، تحلیلگر صهیونیستی نیز نوشت، «امروز قطر، فردا ترکیه و تلآویو در حال مبارزه با تروریسم است». سخنان این تحلیلگر واکنش تندی از سوی اوکتای سارال، مشاور اردوغان دریافت کرد.
علاوه بر این، رقابت ایدئولوژیک و پروژههای منطقهای، تضاد اهداف دو بازیگر را افزایش داده است. ترکیه با سیاست «نئوعثمانیگری» و تلاش برای نفوذ در مدیترانه شرقی و سوریه و رژیم صهیونیستی با پروژه «رژیم صهیونیستی بزرگ» در لبنان، غزه و سوریه، اهدافی کاملاً متضاد دنبال میکنند که اساس بیاعتمادی طولانیمدت و تقابل مستقیم را شکل داده است.
تلاشهای دیپلماتیک برای ایجاد مکانیسم کاهش تنش بدون نتیجه باقی ماند و ماه اوت، ترکیه روابط اقتصادی و تجاری خود را با رژیم صهیونیستی قطع کرد و حریم هوایی را به روی آن بست. پیامدهای راهبردی این تنشها بسیار گسترده است. گرچه احتمال درگیری نظامی مستقیم به دلیل عضویت ترکیه در ناتو و حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی، پایین است، اما اشتباهات محاسباتی در سوریه میتواند بحران بزرگی رقم بزند. این شرایط چالشهای جدی برای آمریکا و ناتو ایجاد کرده است، زیرا باید میان حمایت از رژیم صهیونیستی و حفظ اعتماد ترکیه تعادل برقرار کنند و هرگونه بیتوجهی میتواند آنکارا را به سمت همکاری با روسیه یا چین سوق دهد.
در مجموع، چشمانداز آینده روابط آنکارا – تلآویو شکننده و وابسته به پایان جنگ غزه و مدیریت بحران سوریه است و فقدان کانالهای رسمی کاهش تنش، احتمال درگیری را افزایش میدهد. این وضعیت نشاندهنده تحولی بنیادین در روابط منطقهای و رقابت قدرت در غرب آسیا است و هرگونه مدیریت ناکارآمد و اشتباهات محاسباتی میتواند پیامدهای گستردهای برای ثبات و امنیت منطقه داشته باشد.