به گزارش راهبرد معاصر؛ شانه ساز خبر داده كه سهم قاچاق در حوزه محصولات آرايشي و بهداشتي بسيار بالاست و رقم سالانه واردات قاچاق اين محصولات را حدود 1.6 ميليارد دلار برآورده كرده در حالي كه سال 96 از كل بازار لوازم آرايشي ايران، فقط 12 هزار و 680 قلم به صورت قانوني وارد كشور شده و البته به دنبال اعمال ممنوعيت واردات، ميزان واردات قانوني لوازم آرايشي در سال 97، به 3 هزار و 350 قلم كاهش يافته است. همين اعداد؛ برآورد از ميزان تقاضا و نياز بازار و مقايسه واردات قانوني با واردات قاچاق و برآورد از توان صنعت داخلي براي پاسخ به بازار ايران و بازار جهان، شاهد روشني براي اشتباه بودن صددرصدي اعمال ممنوعيت واردات لوازم آرايشي به كشور است.
رييس سازمان غذا و دارو اعلام كرده كه ايرانيها، هر ساله 4.5 درصد از درآمد خود را براي خريد لوازم آرايشي و بهداشتي صرف ميكنند در حالي كه در كل دنيا، اين رقم حدود 2.6 درصد برآورد شده است. به گفته محمدرضا شانهساز، ايرانيها با اين ميزان هزينه كرد براي خريد سالانه لوازم آرايشي و بهداشتي، 2.5 برابر ميانگين جهاني لوازم آرايشي مصرف ميكنند آن هم در حالي كه از مجموع تقاضاي لوازم آرايشي، سالانه فقط 35 درصد آن توسط توليد داخلي پاسخ ميگيرد و باقي تقاضا، نيازمند واردات است.
به گزارش اعتماد، برآورد ميزان مصرف لوازم آرايش در ايران در حالي اعلام شده كه از خرداد 97 و با بخشنامه وزارت صنعت، معدن و تجارت، واردات لوازم آرايشي به دليل قرار گرفتن در فهرست كالاهاي لوكس، ممنوع شد و ديروز هم عبدالعظيم بهفر؛ مديركل فرآوردههاي آرايشي و بهداشتي سازمان غذا و دارو خبر داد كه واردات لوازم آرايشي در كشور 75 درصد كاهش يافته است .
اين ممنوعيت طي 18 ماه گذشته، بدون توجه به نياز بازار و حجم تقاضا اتفاق افتاد چون قطعا در طول اين مدت، ميزان مصرف لوازم آرايشي در ايران كاهش نداشته بلكه به دلايل مختلف و از جمله تبليغات شبكههاي ماهوارهاي درباره فرآوردههاي آرايشي بهداشتي جديد و بازاريابي برندهاي معروف دنيا، تقاضاي بازار هم رو به افزايش گذاشته است. حالا، ممنوعيتي كه بدون محاسبه تقاضاي مصرفكننده ايراني و ظرفيت خط داخلي توليد لوازم آرايشي، به اجبار اعمال شده، قطعا در كوتاهمدت به افزايش واردات قاچاق و توليدات تقلبي زيرزميني دامن خواهد زد چون مصرفكنندگان لوازم آرايشي، نميتوانند و نميخواهند به تبعيت از نظرهاي سليقهاي دولت، روال تقاضاي خود را تغيير دهند. بازار داخلي هم به گواه ميزان توليد، نه تنها توان پاسخگويي به حجم تقاضاي كشور را ندارد، تنوع محصولات داخلي هم به هيچوجه نه باعث اقناع مصرفكنندگان ميشود، نه قادر به رقابت با برندهاي معروف اروپايي و امريكايي است و نه برخلاف تصور مديران سازمان غذا و دارو، حرف جذاب و جديدي براي مصرفكننده برندهاي اروپايي دارد .علاوه بر آنكه به دليل كمبود نقدينگي كه مشكل اصلي كل صنايع كشور است، صنايع آرايشي بهداشتي هم نميتوانند از بابت نوآوري و عرضه محصولات قابل رقابت با بازار جهاني، چندان مانور بدهند و همين اتفاق، باعث ميشود كه مخاطب ايراني، صرفا از بابت كنجكاوي، محصولات آرايشي توليد داخلي را هم امتحان كند اما اين محصولات، جز معدودشان، در فهرست تقاضاي دايمي قرار نخواهند گرفت.
نكته ديگر اينكه به دليل سابقه طولانيمدت ممنوعيت توليد لوازم ارايشي در ايران در دهههاي 60 و 70، خطوط قديمي توليد اين محصولات، يا تبديل و منهدم يا مستهلك شد و بعد از رفع ممنوعيت، صرفا ماشينآلاتي بود كه بايد در كورههاي ذوب، بازيافت ميشد. به دنبال اين ممنوعيت طولاني مدت، توليدكنندگان لوازم آرايشي هم يا تغيير شغل دادند، يا جلاي وطن كردند يا اگر در اين صنعت ماندگار شدند، رغبتي به فراگيري علم روز دنيا در يكي از پرطرفدارترين صنايع مرتبط با سبك زندگي نداشتند و به همان الفباي كهنه و منسوخ بسنده كردند. حالا، برخلاف تمام كشورهاي دنيا، آنچه ما در ايران به عنوان صنايع آرايشي بهداشتي ميشناسيم، بهطور عمده مشغول توليد محصولات شوينده و بهداشتي است و سهم كمي از خط توليد اين صنعت به توليد محصولات آرايشي؛ آن هم سادهترين اقلام بينياز به تنوع و نوآوري، اختصاص دارد چنانكه محصولات آرايشي توليد شده در ايران، اغلب شامل كرمهاي دست و صورت، رنگ مو، پاككنندههاي صورت، اسپريها و خوشبوكنندههاي بدن هستند و «لوازم آرايش» با آن تعريف جهاني كه مجموعه بسيار متنوعي شامل لاك ناخن و رژلب و رژگونه و مداد چشم و انواع حجمدهندهها و فومها را دربرميگيرد، يا در صنعت آرايشي بهداشتي ايران اصلا جايي ندارد يا فاقد تنوع و جذابيت، در چند قلم محدود، سهم بسيار اندكي از خط توليد داخلي را به خود اختصاص داده است كه علت اصلي اين اتفاق هم، ممنوعيتهاي دورهاي تابع اعمال سليقهها و كمبود نقدينگي بوده كه قدرت روزآمد بودن و نوآوري را از اين صنعت سلب كرده كه اگر چنين نبود، رونق صادرات محصولات آرايشي ميتوانست اين ادعا را زير سوال ببرد در حالي كه به گفته شانهساز، كل صادرات لوازم آرايشي ايران در سال 97، حدود 180 ميليون دلار بوده و كل اقلام آرايشي بهداشتي توليد داخلي از 47 هزار قلم بيشتر نيست چنانكه بختيار علمبيگي؛ رييس انجمن توليد صنايع شوينده و آرايشي اعلام كرده كه ارزش كل بازار داخلي لوازم آرايشي و بهداشتي ۴۱ هزار ميليارد تومان است كه ۱۸ هزار ميليارد تومان آن سهم لوازم شوينده و ۲۳ هزار ميليارد تومان آن سهم لوازم آرايشي است و اكنون ۳۵ درصد اين بازار در اختيار توليدات داخلي است. اما دليل مهم اين اتفاق چيست؟ چرا محصولات آرايشي ايراني، نه امروز، حتي طي دو دهه اخير هم نتوانسته همپاي يك برند اروپايي در چشم مصرفكنندگان بنشيند و آنها را به استفاده از توليد «وطني» تشويق كند؟
مهمترين عامل براي حفظ و ارتقاي كيفيت اين محصولات كه اغلب مورد استفاده بانوان است، استفاده از مواد اوليه درجه يك با قابليت ماندگاري بالاست در حالي كه تحريمها و گراني قيمت ارز و ممنوعيت واردات يا بيانگيزگي صاحبان صنايع، به ناديده گرفتن لزوم واردات مواد اوليه با كيفيت منجر شده و بنابراين، تنزل كيفيت همان محصولاتي هم كه تا به حال توليد ميشده، باعث شده كه بازار لوازم آرايشي توليد داخل، در حدي فعال باشد كه فقط نفس بكشد. به نظر ميرسد اعمال ممنوعيت واردات در بسياري از حوزهها، صرفا از فرمانبري بيچون و چراي مديران ريشه ميگيرد بدون آنكه براي مصرفكننده و تقاضاي بازار، حق انتخابي قائل باشند. اعمال جبر، سادهترين راه است اما قطعا تقاضاي بازار لوازم آرايشي، از اين جبر پيروي نخواهد كرد چنانكه تا امروز هم بازار محصولات قاچاق، مخاطب و خواهان بسيار بيشتري نسبت به تقاضاي كاذب يا واقعي براي بازار محصولات داخلي داشته است.
شانه ساز خبر داده كه سهم قاچاق در حوزه محصولات آرايشي و بهداشتي بسيار بالاست و رقم سالانه واردات قاچاق اين محصولات را حدود 1.6 ميليارد دلار برآورده كرده در حالي كه سال 96 از كل بازار لوازم آرايشي ايران، فقط 12 هزار و 680 قلم به صورت قانوني وارد كشور شده و البته به دنبال اعمال ممنوعيت واردات، ميزان واردات قانوني لوازم آرايشي در سال 97، به 3 هزار و 350 قلم كاهش يافته است. همين اعداد؛ برآورد از ميزان تقاضا و نياز بازار و مقايسه واردات قانوني با واردات قاچاق و برآورد از توان صنعت داخلي براي پاسخ به بازار ايران و بازار جهان، شاهد روشني براي اشتباه بودن صددرصدي اعمال ممنوعيت واردات لوازم آرايشي به كشور است.
نكته مهم اين است كه مسوولان سازمان غذا و دارو به عنوان متوليان سلامت به خوبي واقفند كه محصولات آرايشي، از اقلامي است كه ميتواند در به خطر افتادن سلامت مصرفكننده نقش اساسي داشته باشد. شانهساز در ادامه صحبت هايش تاكيد كرده كه «قاچاق لوازم آرايشي و بهداشتي به كشور دو آسيب جدي به همراه دارد؛ يكي آسيبي است كه به سلامت مردم وارد ميشود زيرا بسياري از اين كرمها و محصولات روي پوست استفاده ميشود و آلايندههاي ميكروبي و ويروسي و نيز فلزات سنگين آن سريع جذب خون ميشوند و ميتوانند خطرآفرين باشند و دوم اينكه از نظر اقتصادي ضربه بزرگي به كشور وارد ميكند.براي وزارت بهداشت مهم اين است كه محصولات سالمي به دست مردم برسد اما بايد به اين سمت برويم كه مصرف لوازم آرايشي و بهداشتي منطقي شود يعني مصرف لوازم مضر كاهش يابد و مصرف مواد مفيد و سلامت محور مثل كرم ضد آفتاب بيشتر شود.»
قطعا نه رييس سازمان غذا و دارو و نه ديگر مسوولان كشور نميتوانند تقاضاي زنان و مردان ايراني براي مصرف لوازم آرايشي را، آنطور كه خودشان مايل هستند هدايت كنند. اتفاق بسيار خطرناكي كه با جبر ممنوعيت واردات قانوني لوازم آرايشي رخ خواهد داد، بروز بيماريهاي پوستي و سرباري هزينههاي درمان بر دوش نظام سلامت است.
نكته ديگر اينكه ايجاد تقاضا براي يك محصول آرايشي، به هيچوجه يك شبه اتفاق نميافتد. محصولات آرايشي، براي جلب مخاطب به زمان طولاني نياز دارند تا به دنبال رضايت مصرفكننده از بابت كيفيت و قيمت، به سبد خريد زنان و مردان ايراني اضافه شوند . رييس سازمان غذا و دارو ميگويد: «ظرفيت توليد لوازم آرايشي و بهداشتي در كشور ۲.۵ برابر ظرفيت بازار كشور است اما قاچاق اين محصولات، اجازه توسعه مناسب توليد لوازم آرايشي و بهداشتي را نميدهد. بايد مردم را به مصرف لوازم آرايشي و بهداشتي داخلي تشويق كنيم حتي با مصوبه وزارت صنعت، معدن و تجارت محدوديتهاي جدي براي واردات محصولاتي كه توليد داخل دارند ايجاد شده تا سهم توليدات داخلي افزايش يابد و سهم واردات اين محصولات در كشور كاهش يابد.»
اشتباه بزرگ متوليان سلامت در مورد فرآوردههايي كه اقلام حياتي در زندگي خانواده ايراني نيست اما با سليقه و مقتضيات سبك زندگي زنان و مردان ايراني ارتباط تنگاتنگ دارد، اين است كه تصور ميكنند لوازم آرايشي، كالايي مثل خشكبار است كه مثلا در صورت گران شدن قيمت، از فهرست خريدهاي روزمره خانواده خط بخورد. كافي است اين مسوولان سري به بازارهاي عمدهفروشي لوازم آرايشي بزنند و ببينند كه بخشنامههاي سليقهاي و يكشبه كه صرفا براي اقناع مسوولان بالادستي صادر ميشود، هيچ نقشي در تغيير الگوي مصرف نداشته و فقط شرايط وخيمتر به دليل رشد واردات قاچاق و افزايش توليدهاي زير پلهاي و بروز عواقب غيرقابل اجتنابتر همچون بروز بيماريهاي بدخيم پوستي را رقم خواهد زد.