به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اینکه اسرائیل منبع اصلی بیثباتی در خاورمیانه به شمار می رود، دیگر محدود به کشورهای عربی و اسلامی نیست؛ بلکه به پایتختهای غربی نیز سرایت کرده است. آنها پس از جنایات اسرائیل علیه فلسطینیان و حملات به کشورهای منطقه که امنیت جمعی را به طور کلی تهدید میکند، مجبور به تجدید نظر در سیاستهای خود در قبال این رژیم موقت شدهاند .
برخی کشورهای در حال عادیسازی امکان دارد از سطح همکاری خود عقبنشینی کنند
خشم فزاینده عمومی و رسمی در غرب از جنایات اسرائیل در غزه، جایی که تعداد کشتهشدگان به دهها هزار نفر رسیده است، به درک غرب از اینکه سیاست زور اسرائیل منطقه را به سمت انفجار بیشتر سوق میدهد، ارتباط دارد .
واکنش اسرائیل به این تحولات، نه از روی گشودگی یا بازنگری، بلکه با تهدیدهای اضافی، بهویژه قصد الحاق کرانه باختری در بحبوحه حمایت گسترده داخلی از هرگونه اقدام تنبیهی علیه فلسطینیان بوده است. از منظری دیگر، حمله اسرائیل به قطر کشورهای عربی را شوکه کرد، زیرا نشان داد هیچ کشوری، حتی کشورهایی که میزبان پایگاههای نظامی ایالات متحده هستند، از تجاوز مصون نیستند. این تحول باعث شد مصر، اسرائیل را به عنوان «دشمن» توصیف کند، در حالی که امارات متحده عربی هشدار داد الحاق، عبور از خط قرمز است.
احتمال گسترش دایره عادیسازی روابط با اسرائیل بعید شده است و حتی برخی کشورهای در حال عادیسازی امکان دارد از سطح همکاری خود عقبنشینی کنند. «توافق ابراهیم» آنطور که تبلیغ میشد، به صلح منتهی نشد، بلکه اسرائیل از آن به عنوان پوششی برای ادامه اشغالگری و گسترش اتحادهای خود علیه مخالفان منطقهای سوءاستفاده کرد .
ایالات متحده با معضل راهبردی فزاینده ای روبروست. اعتماد اعراب به حفاظت امنیتی خود، به ویژه پس از بیتوجهی قبلی آنها به حمله ایران به تأسیسات نفتی عربستان و ناتوانی فعلی آنها در جلوگیری از حمله اسرائیل به قطر، متزلزل شده است. شانس انعقاد توافقنامههای امنیتی جدید با کشورهای عربی از همیشه کمتر است و این موضوع چالش ارزیابی مجدد روابط واشنگتن را با منطقه مطرح میکند .
ثبات در خاورمیانه مستلزم فراتر رفتن از ادعای آمریکا مبنی بر اینکه ایران بزرگترین تهدید و پذیرش این نکته است که اسرائیل، با اقدامات نظامی و اشغالگرانهاش، مانع واقعی هرگونه صلح و امنیت پایدار در منطقه به شمار می رود .
آیا درگیری خاورمیانه در نقطه عطفی قرار دارد؟ با توجه به شدت و دامنه فزاینده خشم بینالمللی از اقدامات مرگبار اسرائیل در نوار غزه در هفتههای اخیر ، امکان دارد چنین به نظر آید . چندین کشور بزرگ غربی که پیش تر از پیوستن به بیشتر کشورهای عضو سازمان ملل متحد در به رسمیت شناختن رسمی کشور فلسطین خودداری کرده بودند، از آغاز جلسه فعلی مجمع عمومی به عنوان فرصتی برای برداشتن این گام استفاده کردند.
تظاهرات مردمی در غرب در حمایت از فلسطینیان به همان اندازه عظیم و مشهود بود و نظرسنجیهای اخیر نشان دهنده کاهش شدید حمایت عمومی آمریکا از اسرائیل است. این واکنشها کمترین چیزی است که با توجه به افزایش جدید وحشیگری اسرائیل علیه نوار غزه میتوان انتظار داشت. حمله نظامی اسرائیل به غزه، ویرانیهای ایجاد شده در بیشتر شهر را افزایش و به ساکنان باقی مانده حق انتخاب داده است یا رنج بکشند و احتمالاً درجا بمیرند، یا دوباره به بخش دیگری از نوار غزه بدون هیچ تضمینی برای امنیت فرار کنند.
حمله به قطر نه تنها به دولتهای عربی نشان داد اسرائیل بیثباتکنندهترین کشور منطقه است، بلکه هر یک از آن کشورها نیز در برابر حملهای مشابه آسیبپذیر هستند
پاسخ اسرائیل به اقدامات دیپلماتیک اخیر، سرپیچی و تهدید به جنایات بیشتر علیه فلسطینیان بوده است. ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی راست افراطی اسرائیل قصد دارد الحاق کرانه باختری را به عنوان واکنش اصلی اسرائیل به به رسمیت شناختن فلسطین به وسیله غرب قرار دهد .
بیشتر اسرائیلیها و نه فقط دولتشان یا افراطگرایان داخلی، فشارهای بینالمللی را صرفاً شاهدی دیگر بر تعصب ضد اسرائیلی و لزوم استفاده اسرائیل از زور برای محافظت از خود، صرف نظر از خشم جهانی میدانند. مطالعات نظرسنجی ها نشان میدهد، بیشتر اسرائیلیها معتقدند هیچ فرد بیگناهی در غزه وجود ندارد و از اخراج جمعیت آن از این منطقه حمایت میکنند.
حمله به قطر در بحبوحه حملات مسلحانه اسرائیل به سایر کشورهای منطقه، ازجمله لبنان، سوریه، یمن و ایران علاوه بر قتل عام در فلسطین، انجام می شود. این کشورها و سایر کشورهای منطقه (مانند عراق و مصر) سالهاست هدف حملات آشکار و پنهان نظامی اسرائیل بودهاند، اما ماهیت تقریباً همزمان برخی از این حملات در ماه گذشته تکاندهندهتر است .
حمله به قطر نه تنها به دولتهای عربی نشان داد اسرائیل بیثباتکنندهترین کشور منطقه است، بلکه هر یک از آن کشورها نیز در برابر حملهای مشابه آسیبپذیر هستند. روابط امنیتی قطر با حامی اصلی اسرائیل، ایالات متحده آن را از تجاوز اسرائیل محافظت نکرد. گرچه دولتهای عربی امکان دارد نشانههایی از خستگی در حمایت مداوم خود از آرمان فلسطین نشان دهند، اما به شدت نگران احتمال حمله به خاک خود هستند .
ایالات متحده باید فراتر از لفاظیهای آشنا درباره اینکه ایران بزرگترین منبع بیثباتی در خاورمیانه است، حرکت کند. باید در نظر بگیرد کدام کشور دیگر بیش از هر کشور دیگری در منطقه جنگهای بیشتری آغاز، به کشورهای بیشتری حمله کرده و در حال حاضر غیرنظامیان بیشتری میکشد و اساساً روابط خود را با آن بازتنظیم کند .