به گزارش «راهبرد معاصر»؛ واکنش نظامی اسرائیل به حمله هفتم اکتبر 2023 حماس وارد چهارمین ماه خود شده است، اما همچنان نشانههایی از پایان جنگ و درگیری در کوتاه مدت هویدا نیست. البته اوایل سال جاری میلادی اسرائیل اعلام کرد بخشی از نیروهای زمینی خود را از غزه خارج میکند، اما این اقدام به معنای نزدیک شدن به پایان جنگ نیست، بلکه نشان دهنده تغییر رویکرد اسرائیل به سمت کارزاری کمفشارتر است.
واقعیت این است، تا زمانی که اسرائیل به اهداف جنگی خود دست نیافته باشد، بعید است جنگ علیه غزه را متوقف کند. هدف اصلی اسرائیل چیزی جز حذف حماس از نوار غزه و نابودی ظرفیت این گروه برای ایجاد تهدید نظامی برای اسرائیل از قلمروی تحت کنترل خود نیست.
از ابتدای سال جدید میلادی، حوثیها با ترکیبی از حملات موشکی و پهپادی علیه اسرائیل و برخی کشتیهای فعال در دریای سرخ جلب توجه کردهاند
با توجه به ماهیت نامحسوس این اهداف، دست کم از منظر اسرائیل این موضوع مستلزم دستیابی به برخی پیروزیهای نمادین، ازجمله کشتن یحیی السنوار و محمد الضیف، رهبران ارشد حماس است که تصور میشود پشت حملات هفتم اکتبر بودهاند. اینکه چه مدت طول خواهد کشید تا نیروهای اسرائیل به این اهداف دست یابند، مشخص نیست. پاسخ به سؤالات دیگر، ازجمله آینده غزه کاملاً ویران و جمعیت آواره و گرسنهاش حتی از این هم دشوارتر خواهد بود.
مدتها پیش فرض میشد راه دیگری که جنگ میتواند پایان یابد، فشار فزاینده ایالات متحده بر اسرائیل برای پایان دادن به نبرد بود که درنهایت با پیوستن واشنگتن به اجماع جهانی برای درخواست آتشبس به اوج خود رسید، اما به نظر میآید جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا همچنان تمایلی به افزایش تلاشهای خود برای اعمال نفوذ بر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل ندارد. علاوه بر این، روشن نیست آیا نتانیاهو پذیرای فشارهای ایالات متحده خواهد بود یا خیر؟
با ادامه جنگ غزه خطر گسترش و تسری درگیری محتمل به نظر میآید. از ابتدای سال جدید میلادی، حوثیها با ترکیبی از حملات موشکی و پهپادی علیه اسرائیل و برخی کشتیهای فعال در دریای سرخ جلب توجه کردهاند. ایالات متحده با حمایت متحدان اروپایی مانند بریتانیا، رهبری ائتلاف دریایی بینالمللی را برعهده گرفت. با وجود این، هرگونه تلاش نظامی برای از بین بردن تهدید حوثیها برای کشتیرانی بینالمللی در دریای سرخ ممکن است عواقب ناخواستهای به همراه داشته باشد و احتمال پایان جنگ یمن در سال 2024 را کاهش دهد.
اما خطرات تشدید و تسری جنگ در سایر مناطق نیز بسیار زیاد است. به تازگی تنش در سراسر مرز اسرائیل و لبنان به بالاترین حد خود از زمان جنگ سال 2006 رسید. گرچه اسرائیل و حزبالله هر دو با دقت و هشیاری از آغاز جنگی تمام عیار خودداری کردهاند، اما ممکن است معادلات در سال جاری تغییر کند.
ترور صالح العاروری، معاون رهبر حماس در بیروت در ابتدای ژانویه که به اسرائیل نسبت داده میشود، اقدامی خطرناک بود. باید توجه کرد، ترور عاروری این احتمال را تقویت میکند که اسرائیل میتواند تهدیدهای خود را برای تعقیب رهبران حماس در سایر نقاط خاورمیانه تکرار کند که پیامدهای زیانبار آشکاری برای ثبات منطقه خواهد داشت.
با وجود این، خطر جنگ میان اسرائیل و حزبالله فراتر از احتمال خارج شدن از کنترل رویارویی متقابل است. ارتش اسرائیل در ماه اکتبر از ترس پیروی حزبالله از الگوی حماس و تلاش برای حمله به شمال اسرائیل، دهها شهر و روستای نزدیک مرز را تخلیه کرد. اسرائیل اکنون با این دوراهی مواجه است که نمیتواند از مردم بخواهد به خانههای خود بازگردند مگر اینکه ادعا کند وضعیت امنیتی آنها به طور قابل توجهی تغییر کرده است.
تلآویو اصرار دارد حزبالله دست کم باید به قطعنامه 1701 شورای امنیت سازمان ملل متحد پایبند باشد و به شمال رودخانه لیتانی عقبنشینی کند، اما این خواستهها بینتیجه است و این خطر را افزایش میدهد که اسرائیل ممکن است در نهایت به استفاده از نیروی بیشتری نسبت به درگیریهای روزانه خود با حزبالله متوسل شود.
رهبران اسرائیل ممکن است خود را متقاعد کنند میتوانند با کارزار نظامی محدود به اهداف خود دست یابند، اما هرگونه عملیات نیروهای زمینی اسرائیل در خاک لبنان میتواند خویشتنداری حزبالله را که تا به امروز نشان داده است، برهم بزند و به جنگی منجر شود که مهار آن دشوار است. دست کم جبهه در چنین جنگی احتمالاً فراتر از لبنان تا مرز اسرائیل و سوریه گسترش مییابد، جایی که حزبالله و سایر گروههای متحد ایران مدتهاست در حال گسترش و تقویت مواضع خود هستند.
ارتش اسرائیل در ماه اکتبر از ترس پیروی حزبالله از الگوی حماس و تلاش برای حمله به شمال اسرائیل، دهها شهر و روستای نزدیک مرز را تخلیه کرد
سومین حوزهای که احتمالاً جنگ غزه در تشدید وضعیت بیثباتی موجود و پیامدهای بالقوه آن برای کل منطقه نقش داشته باشد، کرانه باختری و سیاست داخلی اسرائیل است که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند. گرچه کرانه باختری تحت الشعاع کشتار و ویرانی غزه قرار دارد، اما بالاترین سطح خشونت را از زمان انتفاضه دوم در اوایل دهه 2000 تجربه کرده است. در سال 2023 بیش از 450 فلسطینی به وسیله ارتش اسرائیل و شهرکنشینان تندرو و افراطی اسرائیلی و در طرف مقابل، 28 اسرائیلی در کرانه باختری کشته شدند.
تشکیلات خودگردان فلسطین که دست کم بخشی از کرانه باختری را در کنترل خود دارد، مورد تحقیر و تنفر فلسطینیان قرار گرفته است. در داخل اسرائیل راستگراترین متحدان نتانیاهو همانند ایتامار بن گویر، وزیر امنیت ملی و بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی حضور دارند که هر دو متعهد به گسترش و توسعه بیشتر شهرکسازی و حذف هرگونه چشماندازی برای تشکیل کشور فلسطین در آینده هستند.
این فاکتورها در کنار تمایل حماس برای گسترش نفوذ خود در کرانه باختری، دستور العملی برای آغاز انتفاضه سوم است. حتی اگر تنش در سال جاری افزایش نیابد، کرانه باختری احتمالاً پس از پایان جنگ غزه به مرکز درگیریهای مجدد میان اسرائیل و فلسطین تبدیل می شود.
با نگاهی به تحولات منطقه خاورمیانه در سال جاری احتمالاً بار دیگر با سؤالاتی در زمینه نظم آینده منطقه مواجه خواهیم شد. جنگ غزه آنچه را که سرآغاز ترتیبات و نظم جدیدی در منطقه بود و با تأکید عملگرایانه جمعی بر تنشزدایی میان قدرتهای منطقه مشخص میشد، دگرگون کرد.
در سال جاری قدرتهای منطقهای احتمالاً به دنبال محافظت از روند مماشاتی که در چند سال گذشته حاکم شد، خواهند بود. توسعه اجتماعی و اقتصادی داخلی که اولویت اصلی بیشتر دولتهای منطقه است به حفظ مقداری از ثبات و امنیت بستگی دارد، اما همانطور که وقایع سه ماه گذشته نشان داد، توانایی کشورهای منطقه برای جلوگیری از منفجر شدن درگیریهای پیچیده منطقهای نه تنها میان اسرائیل و فلسطین، بلکه در لیبی، سوریه و یمن به شدت محدود است.