یادداشت سیدعلی نجات، کارشناس مسائل غرب آسیا؛

بن‌بست جنگ بی‌پایان سودان

بن‌بست سودان نه تنها فاجعه‌ای انسانی، بلکه هشداری برای کل آفریقا و منطقه شاخ آفریقا و راه‌حل واقعی نیازمند گفت وگوی ملی فراگیر، توقف حمایت تسلیحاتی از نیروهای پشتیبانی سریع و تمرکز بر عدالت انتقالی است.
سیدعلی نجات؛ کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۱ - ۲۸ مهر ۱۴۰۴ - 2025 October 20
کد خبر: ۲۹۲۰۹۷

بن‌بست جنگ بی‌پایان سودان

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سودان یکی از بزرگ‌ترین کشورهای منطقه شاخ آفریقا، بیش از 6 دهه پس از استقلال همچنان با بحران‌های پیچیده و چندلایه دست‌وپنجه نرم می‌کند. این کشور از ابتدای استقلال در سال ۱۹۵۶ میلادی با اختلافات عمیق شمال و جنوب، تنش‌های قومی و مذهبی و مشکلات ساختاری اقتصادی و سیاسی مواجه و بارها شاهد جنگ‌های داخلی، کودتاها و نارضایتی‌های گسترده مردمی بوده است.

نیروهای مسلح سودان کنترل خارطوم و بخش‌هایی از شرق را در اختیار دارند، در حالی که نیروهای پشتیبانی سریع الفاشر و دارفور را محاصره کرده اند

جنگ داخلی سوم سودان که از آوریل ۲۰۲۳ میلادی میان نیروهای مسلح سودان به رهبری عبدالفتاح البرهان و نیروهای پشتیبانی سریع به فرماندهی محمد حمدان دقلو (حمیدتی) آغاز شد، نشان‌دهنده عمق بحران این کشور است. این درگیری که ابتدا بر سر کنترل قدرت سیاسی بود، به سرعت ابعاد قومی، اقتصادی و ایدئولوژیک به خود گرفت و تقریباً تمام مناطق کشور، از خارطوم تا دارفور و شرق و غرب، تحت تأثیر مخرب آن قرار گرفتند.

هیچ‌یک از دو طرف توان کنترل کامل بر کشور را ندارند و مردم عادی به شدت آسیب‌پذیر شده‌اند. کمبود مواد غذایی، دارو، آب آشامیدنی و خدمات عمومی، در کنار ناامنی، بمباران شهرها و آوارگی میلیون‌ها نفر، وضعیت انسانی را به بحرانی بی‌سابقه تبدیل کرده و بیمارستان‌ها و مدارس به پناهگاه موقت آوارگان بدل شده است. شیوع بیماری‌های واگیردار ازجمله کولرا (وبا) و مالاریا، به همراه سوءتغذیه گسترده، زندگی روزمره مردم را تهدید می‌کند.

درگیری میان نیروهای مسلح سودان و نیروهای پشتیبانی سریع ریشه در تنش‌های عمیق قدرت دارد. هر دو گروه محصول کودتای ۲۰۲۱ میلادی علیه دولت مدنی هستند و بر سر کنترل منابع، ارتش و اقتصاد کشور می‌جنگند. با این حال، نیروهای پشتیبانی سریع، که از شبه‌نظامیان جنجوید دارفور نشئت گرفته‌اند، به جنایات قومی و نسل‌کشی متهم هستند. بیش از دو سال از آغاز جنگ سوم میان ارتش سودان و نیروهای پشتیبانی سریع می‌گذرد و به‌نظر می‌رسد کشور وارد مرحله‌ای از فروپاشی تدریجی شده است؛ جایی که نشانه‌های دولت از میان می‌رود، بافت اجتماعی در حال فرسایش و میدان درگیری به عرصه‌ای برای تلاقی منافع و دستورکارهای منطقه‌ای و بین‌المللی تبدیل، تا جایی که صلح به هدفی دور از دسترس بدل شده است.

وضعیت سودان در اکتبر وخیم‌تر شده است. تصاویر ماهواره‌ای دانشگاه ییل نشان می‌دهد که نیروهای پشتیبانی سریع در الفاشر با حملات هدفمند به غیرنظامیان دست کم 60 گور جمعی ایجاد کرده‌اند. حمله به کاروان‌های غیرنظامی بیش از 120 کشته بر جای گذاشته و حملات پهپادی به کسلا و پورت‌سودان خسارات سنگینی وارد کرده است. نیروهای مسلح سودان در مارس کنترل خارطوم را بازپس گرفتند، اما این پیروزی نمادین با تشدید خشونت‌های قومی همراه بوده است.

شکست ابتکارات به دلیل مداخلات خارجی

در وضعیت کنونی، نیروهای مسلح سودان کنترل خارطوم و بخش‌هایی از شرق را در اختیار دارند، در حالی که نیروهای پشتیبانی سریع الفاشر و دارفور را محاصره کرده اند و مناطق وسیعی از کشور خارج از کنترل دولت مرکزی قرار دارد. این وضعیت باعث شده است بیش از 10 میلیون نفر در داخل کشور آواره و 3 میلیون نفر مجبور به پناهندگی به خارج شوند.

این جنگ همچنین ماهیتی منطقه‌ای و نیابتی یافته است. امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی از نیروهای پشتیبانی سریع حمایت، مصر و عربستان سعودی از نیروهای مسلح سودان پشتیبانی می‌کنند و روسیه و لیبی نیز درگیر هستند. این مداخلات خارجی، نقض تحریم‌های تسلیحاتی و طولانی‌تر شدن جنگ را به دنبال داشته است.

از سال ۲۰۲۳ میلادی تاکنون، ابتکارات صلح متعددی مطرح شده‌اند، اما هیچ‌کدام به نتیجه نرسیده‌اند. اعلامیه جده در مه ۲۰۲۳ میلادی که با میانجیگری عربستان و آمریکا اجرا شد، تنها آتش‌بس موقت ایجاد کرد و به سرعت توسط هر دو طرف نقض شد. میانجی‌گری «سازمان توسعه شرق آفریقا» توسط اتیوپی، کنیا و سودان جنوبی نیز به دلیل اختلافات میان طرف ها و کنار گذاشته شدن کنیا ناکام ماند.

کمیته پنج‌نفره اتحادیه آفریقا در سال ۲۰۲۴ میلادی به دلیل اتهامات جانبداری فلج شد و نقشه راه چهارگانه که در سپتامبر توسط آمریکا، مصر، عربستان و امارات ارائه شد، پیشنهاد آتش‌بس انسانی سه‌ماهه را رد کرد و توسط دو طرف نادیده گرفته شد. تلاش‌های رمطان لعمامره، وزیر خارجه الجزایر و فرستاده سازمان ملل نیز به دلیل هماهنگی ناکافی و تمرکز صرف بر گفت وگوی ملی بدون پیشرفت، نتیجه‌ای در پی نداشت.

کمیته پنج‌نفره اتحادیه آفریقا به دلیل اتهامات جانبداری فلج شد و نقشه راه چهارگانه که به وسیله آمریکا، مصر، عربستان و امارات ارائه شد، پیشنهاد آتش‌بس انسانی سه‌ماهه را رد کرد

اغلب این ابتکارات به دلیل مداخلات خارجی و فقدان اعتماد میان دو طرف شکست خورده‌اند. سازمان ملل هشدار داده است بدون تحریم تسلیحاتی و مسئولیت‌پذیری، هیچ صلح واقعی در سودان امکان‌پذیر نیست. دو طرف جنگ با منطق «همه یا هیچ» عمل می‌کنند؛ هیچ‌یک حاضر به عقب‌نشینی نیستند، زیرا آن را نشانه ضعف یا پذیرش شکست می‌دانند. ارتش خود را نگهبان کشور و نهادهای آن می‌داند، در حالی که نیروهای پشتیبانی سریع مدعی‌اند در حال جنگ با «دولت عمیق» و تمرکزگرایی تاریخی هستند که مناطق پیرامونی را به حاشیه رانده است.

به گفته آلن بوسول، هماهنگ‌کننده پروژه گروه بین‌المللی بحران برای شاخ آفریقا، این دوگانگی سبب می‌شود هرگونه گفت‌وگوی سیاسی تقریباً ناممکن شود، زیرا ریشه‌های درگیری فراتر از رقابت بر سر قدرت و بحران در اصل بحران هویت ملی است که از دهه‌ها پیش ادامه دارد؛ تضاد میان مرکزی که خود را نماینده دولت می‌داند و پیرامونی که احساس حذف و طردشدگی می‌کند.

با تداوم جنگ، بیم آن می‌رود سودان عملاً تقسیم شود. مناطق شرق سودان نشانه‌هایی از تمایل به جدایی بروز داده‌اند، غرب کشور عملاً در کنترل گروه‌های محلی اداره می‌شود، نیروهای پشتیبانی سریع بخش‌هایی از دارفور و کردفان را در دست دارند و ارتش مناطق شمالی و شرقی را کنترل می‌کند؛ به این معنا که سودان به‌تدریج به الگوی لیبیایی نزدیک می‌شود، جایی که دو حکومت رقیب بر سر سرزمینی واحد می‌جنگند، بی‌آنکه هیچ‌یک حاکمیت کامل داشته باشند.

به هر روی، بن‌بست سودان نه تنها فاجعه ای انسانی، بلکه هشداری برای کل آفریقا و منطقه شاخ آفریقا است. راه‌حل واقعی نیازمند گفت وگوی ملی فراگیر، توقف حمایت تسلیحاتی از نیروهای پشتیبانی سریع و تمرکز بر عدالت انتقالی است. سودان به دولت مدنی نیاز دارد که تمام اقوام و مناطق حاشیه‌ای را شامل شود، نه رژیم نظامی محدود. بدون این اقدامات، جنگ بی‌پایان سودان نه تنها کشور، بلکه کل قاره را تحت تأثیر قرار خواهد داد.

ارسال نظر