به گزارش راهبرد معاصر؛ این نااطمینانی از زمان جنگ بین روسیه و اوکراین شروع شد و با آغاز جنگ تجاری بین آمریکا و چین به حداکثر مقدار خود در یک دههی اخیر رسیده است. در ادامه به بررسی این تنشهای سیاسی و اثرات آن بر اقتصاد ایران و جهان میپردازیم.
ایالات متحده و چین در چند سال گذشته جنگ اقتصادی خود را آغاز کردهاند. آمریکا برای اینکه بتواند قدرت دلار بر اقتصاد جهانی را حفظ کند و از تولید محصولات در داخل آمریکا حمایت کند، همواره در تلاش است تا قدرت اقتصادی چین و افزایش قدرت ین (پول ملی چین) را کنترل کند. برای انجام این کار، ایالات متحده شروع به اعمال تعرفهی 100 درصدی بر کالاهای چینی کرده است. از سوی دیگر چین در تلافی این اقدام خصمانهی آمریکا تعرفهی 25 درصدی بر کالاهای آمریکایی و تعرفهی شدیدی بر کشتیهای تجاری آمریکا در بنادر خود کرده است.
اما جنگ تجاری فقط به آمریکا و چین ختم نمیشود. بلکه آمریکا تعرفههای شدیدی نیز بر کشورهای اروپایی و در حال توسعه اعمال کرده است. این اقدامات باعث افرایش قیمت کالا و خدمات در آمریکا و سایر کشورهای جهان شده است، چون هر کالایی در حال حاضر با تعرفهی گمرکی بالایی مواجه شده است.
نااطمینانی در فضای اقتصادی جهان فقط مربوط به به تنشهای اقتصادی نیست. زیرا عامل دیگری نیز وجود دارد که اثر بسیار زیادی دارد. این عامل تنشهای نظامی در اروپا است. درگیری نظامی بین روسیه و اوکراین توانسته است کل اتحادیه اروپا را وارد تنش کند و زنجیرهی تامین را در سراسر جهان با اختلال روبهرو کند.
هرتنشی در جهان از جمله نااطمینانی اقتصادی و سیاسی بر بازارهای مالی همانند طلا، سهام و نفت اثر میگذارد. زیرا فعالان اقتصادی میداننند که برای حفظ دارایی خود در شرایط وجود نااطمینانی اقتصادی و سیاسی باید از نگهداری وجه نقد خودداری کنند. از این رو بسته به شرایط و میزان اثرگذاری آن بازارهای مختلف واکنشهای مختلفی نشان خواهند دارد. بازار طلا اولین بازاری است که در سطح جهانی مورد توجه قرار میگیرد. زیرا این بازار در طول تاریخ بهترین گزینه برای حفظ ارزش پول در شرایط نااطمینانی بوده است. به دلیل وجود جنگ تجاری بین آمریکا و چین و همچنین تنشهای سیاسی بین روسیه و اوکراین، قیمت طلا در بازارهای جهانی در چند ماه گذشته توانسته است به بالاترین میزان خود در تاریخ برسد.
از سوی دیگر به دلیل وجود تعرفههای بسیار و احتمال کاهش تقاضا برای کالا و خدمات، قیمت نفت تحت تاثیر قرار گرفت. زیرا کاهش تقاضا منجر به کاهش قیمت آن شده شده است. بازار سهام نیز جزو بازارهایی است که میتواند بر اساس تورم و حتی بالاتر از آن رشد داشته باشد. به همین دلیل است که قیمت سهام در آمریکا به بالاترین میزان خود رسیده است.
اقتصاد ایران نیز در برابر این تنشها مصون نیست و تحت تاثیر قرار میگیرد. قیمت ارز در بازار داخلی ایران برای تشخیص روند بازارهای مختلف حیاتی است. با کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی که به دلیل کاهش تقاضا برای آن است، بر اقتصاد ایران اثرگذاری زیادی دارد. زیرا بخش زیادی از درآمدهای دولت ناشی از فروش نفت و میعانات گازی است.
اگر قیمت نفت در بازار جهانی کاهش پیدا کند، ارزآوری کشور کاهش چشمگیری پیدا میکند. این کار منجر به افزایش قیمت ارز بازار داخلی میشود. با افزایش قیمت ارز در داخل کشور، قیمت طلا رشد خواهد کرد. چون قیمت طلا در ایران مستقیما به قیمت ارز وابسته است و بیشترین تاثیر را از آن میپذیرد. از طرفی، بر اثر تنشهای سیاسی و اقتصادی در سطح جهان، قیمت جهانی طلا رشد کرده است. این افزایش قیمت، بر قیمت داخلی طلا در ایران نیز اثرگذار خواهد بود. اما باید توجه داشت که قیمت طلا در بازار داخلی ایران بیشتر به قیمت ارز وابسته است.
در بازار سهام، شرکتهایی که کالا و خدمات خود را صادر میکنند یا به اصطلاح دلاری هستند، پتانسیل رشد سودآوری بالایی دارند. چون با افزایش نرخ تسعیر ارز، سودآوری این شرکتها جهش پیدا میکند. از این رو خرید سهام صنایعی همانند فولاد، پتروشیمی، دارویی و شیمیایی میتواند گزینه خوبی برای سرمایهگذاران باشد.
در دوران بیثباتی اقتصادی بهترین راهکار انتخاب سرمایهگذاری است که بتواند سه شرایط اصلی را داشته باشد.
حفظ ارزش پول در برابر تورم ، اولین شرط در دوران بیثباتی اقتصادی این است که سرمایهگذاران بتوانند تورم موجود را پوشش دهند و دارایی آنها ارزش خود را حفظ کند.
نقد شوندگی، نقد شوندگی از دیگر مولفههای بسیار مهم است. زیرا بازاری که نقد شوندگی پایینی داشته باشد در شرایط نااطمینانی و بیثباتی نمیتواند گزینه خوبی برای سرمایهگذاری باشد.
ریسک کم، ریسک سرمایهگذاری در شرایط نااطمینانی بسیار حائز اهمیت است. چون در چنین شرایطی بازارها نوسانات شدیدی را تجربه میکنند و اگر بازاری که برای سرمایهگذاری انتخاب شده است ریسک پایینی نداشته باشد، میتواند دارایی سرمایهگذاران را وارد ضرر کند.
در چنین شرایطی یکی از بازارهایی که سه شرط پوشش تورم، ریسک سرمایهگذاری کم و نقد شوندگی بالا را داشته باشد، صندوق تضمین اصل سرمایه است. صندوق تضمین اصل سرمایه صندوقی است که اگر سرمایهگذاران واحدهای خریداری شده را تا یک بازه زمانی مشخصی نگهداری کنند، اصل سرمایهی آنها هرگز متوجه ضرر نخواهد شد.
به این معنی که، اگر بعد از سه ماه قیمت واحدهای صندوق کاهش پیدا کند، اصل سرمایهی فرد تضمین میشود. اما این سرمایهگذاران میتوانند از رشد بازار سهام نیز بهرهمند شوند. یعنی اگر بازار سهام روند روبهرشد داشته باشد، سرمایهگذاران صندوقهای تضمین اصل سرمایه سود میکنند. اگر بازار روند نزولی داشته باشد، این سرمایهگذاران همواره اصل سرمایهی آنها حفظ میشود. در نتیجه صندوقهای تضمین اصل سرمایه در کنار اینکه هیچگونه ضرری ندارد، پتانسیل سودآوری بالایی نیز دارد.
صندوق درآمد ثابت نوعی از صندوق های سرمایه گذاری است که سبد دارایی آن از اوراق با درآمد ثابت و سپرده بانکی تشکیل شده است. این داراییهای موجود در سبد سرمایهگذاری صندوق درآمد ثابت در برابر نوسانات قیمتی بازار مصون هستند. چون سود سالانهی آنها ثابت است و با نوسانات قیمتی بازار افزایش یا کاهش پیدا نمیکند. از این رو چنین دارایی میتواند در شرایط بیثباتی اقتصادی گزینه بسیار جذابی برای سرمایهگذاری باشد.
صندوقهای درآمد ثابت سودآوری بالاتری نسبت به سپردهگذاری در بانک دارند. بانکها به سپردههای بلند مدت یک ساله، بصورت سالانه 20.5 درصد سود پرداخت میکنند. این در حالی است که صندوقهای درآمد ثابت قابل معامله در بورس در حال حاضر سالانه بیش از 36 درصد سود به سرمایهگذاران ارائه میدهند. از سوی دیگر، سپردهگذاری در بانک نرخ شکست دارد. اما صندوقهای درآمد ثابت نرخ شکست ندارند و سرمایهگذاران میتوانند بصورت روزانه از این صندوقهای سرمایهگذاری کسب سود کنند.
افق سرمایهگذاری یکی از نکات بسیار مهمی است که سرمایهگذاران باید به آن توجه داشته باشند. در شرایط نااطمینانی، بازارهای مالی نوسانات قیمتی زیادی در کوتاه مدت دارند. برای اینکه سرمایهگذاران بتوانند در این شرایط ناپایدار متوجه ضرر نشوند، بهتر است بصورت بلند مدت سرمایهگذاری کنند. چون در بلند مدت بازارهای مختلف روند اصلی خود را پیدا خواهند کرد.