
به گزارش «راهبرد معاصر»؛ سالهای اخیر رژیم صهیونیستی با حمایت غرب به دنبال تبدیل خود به محور تحولات ژئواکونومیکی غرب آسیاست و ایده تبدیل خود به عنوان هاب انرژی و ترانزیت نیز در همین راستا انجام می شود. برای نمونه، تشکیل محور انرژی با یونان و قبرس در مدیترانه شرقی و حمایت جدی از کریدور آیمک بخشی از این اقدامات است.
این گذرگاه ۳۲ کیلومتری ساحل راس شیخ حمید در شمال غربی این کشور را به مرکز گردشگری شرمالشیخ در شبه جزیره سینای مصر متصل میکند.
در این میان، کشورهای عربی به ویژه امارات، عربستان و مصر به بازوی اقتصادی و امنیتی این پروژه تبدیل شده اند، اما در برخی پروژهها نیز دچار اختلاف اساسی هستند. راه اندازی پروژه «پل موسی» بین مصر و عربستان یکی از این موارد است؛ به طوری که دو کشور طرحهایی را برای پروژه جدید و عظیم پل موسی تصویب کردهاند. این گذرگاه عظیم دریای سرخ، آفریقا و آسیا را به هم متصل و زمینه را برای دوران جدیدی در تجارت، گردشگری و تحرک منطقهای فراهم میکند. با نهایی شدن طرحها، این پل میتواند نقشه منطقهای را به زیان تلآویو تغییر دهد.
به تازگی تنگه تیران که خلیج عقبه و دریای سرخ را به هم متصل و دسترسی رژیم صهیونیستی را به دریاهای جنوبی و دسترسی اردن را به اقیانوسهای جهان فراهم میکند، از اهمیت راهبردی برخوردار شده است، زیرا پل جدید موسی با 4 میلیارد دلار برآورد اولیه هزینه، میتواند بر تعادل ژئوپلیتیکی در غرب آسیا تأثیر بگذارد. عربستان و مصر اعلام کردند، برنامهریزی ژوئن تکمیل شده و ساختوساز در انتظار تأیید نهایی است.
عربستان طرحهایی را برای پل موسی اعلام کرد، این گذرگاه ۳۲ کیلومتری ساحل راس شیخ حمید در شمال غربی این کشور را به مرکز گردشگری شرمالشیخ در شبه جزیره سینای مصر متصل میکند. نام این پروژه نیز از کتاب مقدس درباره شکافتن دریای سرخ به وسیله حضرت موسی (ع) گرفته شده است. سازه که به صورت پل یا تونل برنامهریزی شده، اتصال فیزیکی آسیا و آفریقا، مسیرهای تجاری، گردشگری و زیارتی بین خلیج فارس و شمال آفریقا را تقویت میکند.
ایده اتصال مصر و عربستان سعودی از خشکی نخستین بار سال ۱۹۸۸ میلادی مطرح شد. این ایده در جریان سفر سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه سعودی به قاهره سال ۲۰۱۶ میلادی قوت گرفت. ژوئن وزیر حمل و نقل مصر نیز اعلام کرد، پروژه به صورت پل یا تونل آماده اجراست. انتظار میرود ریاض هزینه کل ۴ میلیارد دلاری پروژه را تأمین مالی کند و آن را در چارچوب «چشمانداز ۲۰۳۰» سعودی برای نفوذ منطقهای و تحول اقتصادی قرار دهد.
پروژه نئوم عربستان، شهر ۵۰۰ میلیارد دلاری برای آینده در سواحل شمال غربی سعودی، بخش کلیدی همین بازسازی منطقهای است. این پل همچنین با شبکه ریلی عربستان با هدف اتصال مراکز تجاری در سراسر غرب آسیا همسوست. در مجموع، این تلاشها عربستان را به عنوان قدرت لجستیکی متصلکننده آفریقا، آسیا و اروپا قرار میدهد.
تنگه تیران مسیر ژئوپلیتیکی راهبردی است که در تاریخ بارها باعث بحران بین مصر و رژیم صهیونیستی شده است. دهه ۱۹۵۰ میلادی بستن تنگه به وسیله مصر به روی کشتیهای رژیم صهیونیستی به وسیله رژیم وقت تل آویو «بهانه جنگ» اعلام شد؛ این اقدام یکی از عوامل بحران سوئز در سال ۱۹۵۶ میلادی بود. بستن مجدد تنگه تیران به وسیله مصر در سال ۱۹۶۷ میلادی تهدیدی حیاتی برای رژیم صهیونیستی به شمار رفت و ازجمله دلایل مستقیم جنگ 6 روزه بود.
تیران و صنافیر، دو جزیرهای که اهمیت ژئوپلیتیکی منطقه را افزایش داده اند، مدتها در کنترل مصر بود، اما طی روندی که از سال ۲۰۱۶ میلادی آغاز شد، حاکمیت این جزایر به عربستان منتقل شد و سال ۲۰۲۲ میلادی با تضامین امنیتی آمریکا و رژیم صهیونیستی تکمیل شد. بنابراین، وضعیت تنگه از نظر حقوق بینالملل و امنیت منطقهای بازتعریف شد و زیرساخت ژئوپلیتیکی اساسی برای ساخت به پل موسی فراهم کرد.
به باور کارشناسان، این پروژه پیامدهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی قابل توجهی برای منطقه دارد. هرچند این پل دستاوردهای لجستیکی و ادغام عمیقتر خلیج فارس و آفریقا دارد، اما بسیاری نیز معتقدند میتواند چالشهای راهبردی نیز، به ویژه برای رژیم صهیونیستی ایجاد کند.
پروژه پل موسی که کاملاً رژیم صهیونیستی را دور میزند، جایگزینی برای کریدور اقتصادی هند-غرب آسیا-اروپا (IMEC) ایجاد میکند که به عنوان نقطه ترانزیتی برای رژیم صهیونیستی عمل می کند و به وسیله جو بایدن، رئیس جمهور وقت آمریکا سپتامبر ۲۰۲۳ میلادی اعلام شد. اما با احیا و بازگشایی گذرگاه مرزی البوکمال بین سوریه و عراق در ژوئن و کریدورهای زمینی حاصل از آن از مسیر سوریه و عراق، پروژه پل موسی از اهمیت بالایی برخوردار شد که در صورت ادامه تنشهای سیاسی، رژیم صهیونیستی از ادغام منطقهای کنار گذاشته میشود.
به باور کارشناسان، این پروژه پیامدهای ژئوپلیتیکی و اقتصادی قابل توجهی برای منطقه دارد
براساس اظهارات اولیه، اهداف اصلی خط لوله ایجاد ستون فقرات تجاری خلیج فارس-دریای سرخ-مدیترانه، تسهیل مسیرهای حج، احیای اقتصاد مصر و تقویت محور ریاض-قاهره، ایجاد کریدور فیزیکی با محوریت عربستان در سراسر آسیا و آفریقا و تثبیت سرمایهگذاریهای عربستان در برابر رقابت چین، آمریکا و امارات در دریای سرخ است. از این منظر، این پروژه تلاشی از سوی عربستان برای تغییر نقش منطقهای خود از تسلط انرژی به نفوذ در زیرساختها تلقی میشود.
پل موسی همچنین میتواند به عنوان بازتابی از راهبرد دفاعی عربستان تلقی شود. ریاض در حال سرمایهگذاری در چندین کریدور است که از شرق به هند، از غرب به آفریقا، از شمال به عراق، سوریه و ترکیه امتداد دارند. وجه مشترک همه این مسیرها دور زدن رژیم صهیونیستی است. هرچند که طرح هند-غرب آسیا-اروپا (IMEC) بر رژیم صهیونیستی متمرکز است، پل موسی جایگزینی به آن ارائه و به عربستان سعودی اجازه میدهد به طور مستقل از مصر به اروپا متصل شود تا از خطرات مربوط به درگیری رژیم صهیونیستی و فلسطین جلوگیری کند.
همچنین طبق نظرسنجی اخیر، ۸۱ درصد سعودیها با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی مخالفند که نشاندهنده مقاومت افکار عمومی در برابر روابط با رژیم صهیونیستی است. در چنین فضای پرتنشی، بعید به نظر میآید عربستان پروژههای زیرساختی مرتبط با رژیم صهیونیستی را در آینده نزدیک بپذیرد.
پل جدید به چند دلیل به طور مستقیم بر رژیم صهیونیستی تأثیر میگذارد؛ بندر ایلات واقع در منتهیالیه جنوبی آن، تنها دروازه تجارت دریایی رژیم صهیونیستی با جهان از خلیج عقبه است. ساخت پل موسی خطر محدود کردن عبور و مرور نظامی و تجاری را افزایش میدهد. بنابراین، رژیم صهیونیستی اصرار دارد این پل نباید «مانع دسترسی به دریای آزاد» شود.
همچنین، این نگرانی وجود دارد پل سعودی-مصری میتواند مزیت لجستیکی منطقهای را به محور ریاض-قاهره منتقل و اهداف رژیم صهیونیستی را در راستای «افزایش نفوذ در دریای سرخ» تضعیف کند و مسیرهای عادیسازی تجارت را بین کشورهای خلیج فارس و رژیم صهیونیستی تغییر دهد.
طبق گزارش اندیشکده شورای آتلانتیک، این تحولات میتواند ضرورت راهبردی رژیم صهیونیستی را به عنوان مرکز حمل و نقل کاهش دهد. پل موسی فراتر از اتصال فیزیکی و حاوی پیام راهبردی است. عربستان و مصر در حال ساخت زیرساختهای غرب آسیا پس از جنگ هستند که دیگر به رژیم صهیونیستی وابسته نیست.
برای آمریکا نیز این تغییر میتواند یکی از کانالهای کلیدی نفوذ بالقوه آن در منطقه را مسدود کند. از همین روی، رژیم صهیونیستی باید برای بازیابی مزیت ژئوپلیتیکی خود اقدام کند.
تحکیم اتحاد بین مصر و عربستان سایه سنگینی بر شاخ آفریقا انداخته است. این رابطه به تازگی به وسیله ابتکارات بزرگی مانند «پل موسی» تقویت شده است. این پل فراتر از مزایای اقتصادی آن، نمادی از همکاری ذهبردی عمیقتر بین دو کشور است.
تواناییهای نظامی مصر، قدرت مالی عربستان را تکمیل میکند و مشارکتی تشکیل میدهد که نفوذ آن را بسیار فراتر از غرب آسیا و تا شاخ آفریقا و کریدور حیاتی دریای سرخ گسترش میدهد که برای اهداف امنیتی و اقتصادی اتیوپی حیاتی هستند.