ابعاد حضور نظامی آمریکا در غرب آسیا؛ 10 پایگاه و 60 هزار نیروی نظامی-راهبرد معاصر
پرونده خروج آمریکا از غرب آسیا/ 1

ابعاد حضور نظامی آمریکا در غرب آسیا؛ 10 پایگاه و 60 هزار نیروی نظامی

ایالات متحده آمریکا پس از جنگ جهانی دوم، به مرور بر حضور نظامی خود در منطقه غرب آسیا افزود و امروز با گذشت نزدیک به 70 سال، جمهوری اسلامی ایران خواستار پایان دادن به این حضور شده است.
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۵ - ۲۵ دی ۱۳۹۸ - 2020 January 15
کد خبر: ۳۳۴۷۴
تعداد نظرات: ۱ نظر

ابعاد حضور نظامی آمریکا در غرب آسیا؛

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ خاورمیانه یا غرب آسیا شاید در میان مناطق اصلی ژئوپلیتیکی جهان، مهم ترین باشد زیرا علاوه بر در اختیار داشتن سهم بزرگی از ذخایر انرژی جهان که چرخ اقتصاد قدرت هایی نظیر ژاپن را هم می گرداند، به لحاظ سوق الجیشی محل تلاقی شرق و غرب است و به لحاظ مذهبی، خاستگاه مسیحیت، یهودیت و اسلام است و طبعا روی منش و سلوک پیروان این ادیان در سراسر جهان موثر خواهد بود. اهمیت این منطقه باعث شده در همیشه تاریخ، قدرت های خواهان تبدیل شدن به هژمون، دائما در پی کنترل آن باشند.

جمهوری اسلامی ایران به عنوان دولتی بزرگ، پر جمعیت و دارای منابع انسانی و فرهنگی عمیق، طبیعتا نمی تواند نسبت به روندهای موجود در این منطقه بی تفاوت باشد و به اصطلاح، امنیت خود را جدای از همسایگانش تعریف کند. از سوی دیگر، همسایگان ایران عمدتا، متاثر از نگاه هویتی مادی گرایی که دارند، موافق جمهوری اسلامی ایران انقلابی و تجدید نظر طلب نیستند و به همین خاطر به دنبال قدرت بیرونی برای موازنه گشته اند و تا به امروز اصلی ترین گزینه برای دفاع از خود را، ایالات متحده آمریکا دیده اند.

 

طبق آمار سنتکام، اکنون 60 هزار سرباز امریکایی در خاورمیانه (شامل افغانستان) حضور دارند. برنامه ای هم برای اعزام 3000 نیروی دیگر در دستور کار است.

  • بحرین: 7000 سرباز که بخشی از آن ها در قالب نیروی دریایی و بخشی، نیروی هوایی هستند و در پایگاه هوایی شیخ عیسی و بندر خلیفه بن سلمان استقرار یافته اند. در مجموع 3 پایگاه در بحرین در اختیار امریکایی هاست.

  • عراق: 5200 که در پایگاه های عین الاسد، الحریر، البلد، التاجی مستقر هستند. در مجموع 6 پایگاه امریکایی در عراق هست.

  • اردن: 2795 مستقر در پایگاه هوایی موفق السلطی و تنها در همین پایگاه استقرار دارند.

  • کویت: 13000 ؛ مقر فرماندهی سنتکام؛ سربازان در کمپ بوئهرینگ، پایگاه هوایی علی السالم؛ کمپ عریفجان؛ کمپ پاتریوت؛ پایگاه احمد آل جبیر. مجموع پایگاه های امریکایی در این کشور، 8 عدد است.

  • عمان: کمتر از 1000 سرباز که نزدیکی تنگه هرمز مستقر هستند (بندر الصلاله و الدقم). در مجموع 6 پایگاه در اختیار امریکایی هاست.

  • قطر: 13000 در پایگاه های العدید و الصیلیاه و در همین 2 پایگاه استقرار دارند.

  • سوریه: حدود 1000 سرباز که بیشتر در اطراف چاه های نفتی و التنف مستقر هستند. در مجموع احتمالا 5 پایگاه در اختیار امریکایی هاست.

  • ترکیه: شمار نیروها مشخص نیست ولی دو پایگاه در اینجرلیک و ازمیر در اختیار امریکاست.

  • امارات: 5000 سرباز مستقر در پایگاه هوایی الظفره، بندر جلب علی و پایگاه دریایی الفجیره. همین 3 پایگاه محل اصلی استقرار امریکایی هاست.

  • عربستان: حداقل 2000 سرباز در 2 پایگاه

 

در میان پایگاه های آمریکا در غرب آسیا (بدون احتساب افغانستان)، 18 پایگاه هوایی، 10 پایگاه زمینی و 6 پایگاه دریایی وجود دارد. این یعنی تمرکز نظامی اصلی آمریکایی ها در منطقه، روی مسئله هوایی بوده. در واقع آمریکایی ها بیشتر روی تسلط بر آسمان تاکید دارند.

 

توجیه آمریکایی ها برای حضور در منطقه

سابقه حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا به اواخر جنگ جهانی دوم باز می گردد. زمانی که بالاخره واشنگتن تصمیم گرفت سنت مونروئه را کنار بزند. نقطه عطف بعدی در حضور آمریکا در منطقه به دوره پسا بریتانیا باز می گردد. زمانی که انگلیس ها تصمیم گرفتند شرق سوئز را به حال خود رها کنند، برای آمریکا ممکن نبود این ناحیه را به حال خود رها سازد. پس حضور نظامی آمریکا پر رنگ تر شد و البته با استقبال رژیم های موجود منطقه هم روبرو شد. با وقوع انقلاب اسلامی، ایالات متحده از بزرگترین پایگاه خود در منطقه بیرون رانده شد و این بار مجبور بود برای حفظ روندهای موجود، به سراغ همسایگان ایران برود. از زمان حمله صدام به کویت، حضور امریکا در کشورهای خلیج پر رنگ تر شد و تا امروز، پس از تجاوز به عراق، امریکایی ها همچنان به شدت با حضور نظامی خود در معادلات منطقه نقش بازی می کنند. به طور کلی می توان این اهداف را از حضور نظامی آمریکا در منطقه بر شمرد:

 

  • حفاظت از جریان آزاد انرژی جهان (گرچه امروزه امریکا در زمینه نفت به خودکفایی رسیده ولی برای ثبات بازار جهان نیازمند حفظ امنیت عرضه نفت از غرب آسیاست)
  • مقابله با تجدید نظرطلبی ایران در معادلات جهانی (به بیان دیگر داشتن اهرم فشاری علیه ایران)
  • حفاظت از موجودیت رژیم صهیونیستی
  • سرقت نفت
  • حفظ دست برتر در تقابل با چین و روسیه
  • تقابل با تمام تفکرات اسلامی ضد آمریکایی در مبدا
  • حمایت از وضع موجود در منطقه با تقویت توان سرکوب دولت های دیکتاتوری

 

مسلما هر یک از این اهداف، یک کلان هدف در سیاست خارجی دولت ایالات متحده است. از همین رو آمریکایی ها در دکترین های مختلف خود دائما دم از لزوم خروج از "خاورمیانه" زده اند ولی هیچگاه ادعاهای خود را عملی نکرده اند. مثلا دکترین نیکسون "دو ستونی" بود بدین معنا که یک ستون ایران و ستون دیگر عربستان، خودشان ثبات منطقه را حفظ کنند تا نیاز به حضور نیروهای آمریکایی از بین برود. اما هیچگاه چنین نشد. اوباما هم که با شعار ضد جنگ و نظامی گری آمده بود، نیروهای خود در خاورمیانه را حفظ کرد و حالا ترامپ که بحث از "پایان دادن به جنگ های بی پایان" و "بازگرداندن سربازان به خانه" ورد زبانش شده بود، شمار بیشتری را به منطقه اعزام کرده است. در واقع بعید است که اهداف مطرح شده در بالا بدون حضور نظامی آمریکا در غرب آسیا میسر شود و به دلیل اهمیت این اهداف، بعید است که کاخ سفید، با هر رئیس جمهوری که بر آن حاکم باشد، از این اهداف چشم بپوشد.

 

مخالفان خروج آمریکایی ها از منطقه

پر واضح است که آمریکا با اهدافی که ذکر شد، تمایلی به ترک منطقه ندارد. اما از درون منطقه چه بازیگرانی خواستار بقای آمریکایی ها هستند؟ در این راستا بهتر است به تفکیک کشورها، موضوع را بررسی نماییم. البته پیش از آن عربستان، امارات و بحرین را به عنوان محور ریاض در نظر گرفته و یک بازیگر محسوب می کنیم.

 

محور ریاض: هر سه پایتخت عربی جنوب خلیج فارس به خوبی واقفند که در صورت خروج نیروهای آمریکایی نه قدرت دفاع از خود در برابر تهران را دارند و نه احتمالا قادرند با مخالفان بومی خود مواجه شوند و نه قادرند در میدان یمن، موضعی را برای خود حفظ کنند. همچنین ترس از گروه هایی نظیر القاعده هم باعث شده خاندان نهیان، سعود و خلیفه از بقای نیروهای امریکایی استقبال کنند.

 

کویت: هرچند کویت به اندازه محور ریاض ضد ایران نیست ولی کج دار و مریز، با سیاست های ضد ایرانی همراهی می کند. اما بنظر می رسد عامل اصلی که باعث استقبال مقامات کویتی از بقای آمریکا می شود، اهمیت حفظ امنیت عرضه نفت است. در واقع کویتی ها به شدت روی این موضوع حساسیت دارند. امروز دیگر صدامی وجود ندارد که کویت بخواهد از حمله اش هراسان باشد. ایران هم به آل صباح ثابت کرده که دنبال توسعه طلبی سرزمینی نیست. اما ایران اثبات هم کرده که ممکن است امنیت خلیج را برای همراهان با معاندانش به خطر بیندازد. این موضوع اصلی است که خاندان صباحی را به بقای نیروهای امریکایی ترغیب می کند.

 

اردن: دولت اردن بقای نیروهای آمریکایی را برای خود، یک سوپاپ اطمینان در برابر توسعه طلبی صهیونیست ها می بیند. همچنین خاندان هاشمی اردن به هیچ وجه مایل نیستند که ایران بر منطقه چیره شود. برآیند این دو موضوع ملک عبدالله دوم را به حفظ نیروهای آمریکایی در خاک خود ترغیب می نماید. البته احتمال شورش اخوانی ها هم مطرح است که با ادامه حضور امریکایی ها، امکان به واقعیت پیوستن آن، پایین می آید.

 

عمان: پادشاهی عمان آنچنان مشتاق به بقای نیروهای امریکایی نیست و به همین خاطر، شمار این نیروها در خاک عمان چندان زیاد نیست. البته عمانی ها موافق تسلط جمهوری اسلامی ایران بر خلیج و یا تسلط محور ریاض بر این منطقه نیستند. همچنین بیم آن هم هست که روزی محور ریاض طمع تجاوز نظامی به بازیگرانی نظیر عمان و قطر را بکند. بنابراین مسقط به رغم عدم اشتیاق وافر به بقای نیروهای امریکایی، نسبت به این موضوع بی میل هم نیست.

 

قطر: خاندان آل ثانی به هیچ وجه خواستار بیرون رفتن نیروهای امریکایی نیستند بلکه از تبدیل شدن پایگاه های امریکایی مستقر در خاک خود به مرکز فرماندهی هوایی ایالات متحده در منطقه خوشنود به نظر می رسند. دوحه هنگام اعلام حصر ناگهانی سعودی ها حتی زمزمه های حمله نظامی محور ریاض را هم شنید و در همان برهه بسیار کوشید تا شمار بیشتری از امریکایی ها را به سوی خود جلب کند. اکنون شمار نیروهای آمریکایی در قطر بسیار زیاد است. آل ثانی اکنون حضور نظامی آمریکا را عاملی در جهت باز داشتن محور ریاض از حمله نظامی علیه خود می پندارد.

 

ترکیه: دولت آنکارا آنچنان مشتاق به بقای نیروهای امریکایی نیست. دو پایگاه آمریکا در ترکیه در چهارچوب ناتو ایجاد شده. در واقع حضور نظامی امریکا در ترکیه بیشتر به عضویت آنکارا در ناتو مربوط است تا به خود ایالات متحده. ترک ها که از علاقه امریکایی ها به ادامه حضور در منطقه واقفند می خواهند با حفظ نیروهای ناتو در خاک خود، وزن گیرند و در معادلات بین المللی به پشتوانه ناتو نقش آفرینی بیشتری داشته باشد به ویژه که بحث سیاست های نئوعثمانی اردوغان هم به شدت در دستور کار قرار گرفته.

 

سوریه: دولت سوریه به شدت مخالف ادامه حضور آمریکایی ها در خاک خود است. جالب آن که این موضع با همراهی ترک ها هم همراه است. اکنون متحدان اصلی آمریکا در سوریه دو دسته اند: اول قبایل عرب دیرالزور که پیشتر با داعش همپیمان بودند و اکنون ضد دولت سوریه هستند؛ دوم کردهای سوری (قسد). این دو گروه بیرون رفتن نیروهای آمریکایی را برابر با هجوم مجدد داعش، محور مقاومت و ترکیه می بینند.

 

عراق: قوه اجرایی عراق، غالبا تحت فشار حضور نظامی آمریکایی را پذیرفته و هیچ علاقه ای به بقای امریکایی ها ندارد. حتی پارلمان این کشور اخیرا تصویب کرده که نیروهای امریکایی باید خاک این کشور را ترک کنند. اما مشکل از اینجا نشات می گیرد که کردها، طیف بزرگی از سنی ها و قسمت کوچکی از شیعیان، مخالف خروج آمریکا از عراق هستند. هرچند بهانه ظاهری آن ها ناتوانی نیروهای نظامی عراق در دفع تهدیدات و امکان ظهور مجدد داعش است، اما در واقع این مخالفت ها به دلیل ترس از تسلط ایران بر عراق است.

 

 

ارسال نظر
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۸/۱۰/۲۵
0
1
آمار جالب
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار