به گزارش راهبرد معاصر، پروانه سلحشوری، متولد ۱۳۴۳ و دکترای جامعهشناسی دارد، در کشور هند درس خوانده و استاد دانشگاه است. وی عضو فراکسیون امید مجلس است که با لیست ۳۰ نفره حامیان دولت موسوم به «لیست امید» در انتخابات مجلس شورای اسلامی از حوزه تهران به مجلس راه یافت.
نام پروانه سلحشوری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی اما در روزهای آغازین مجلس دهم بر سر زبان ها افتاد. زمانی که او در مصاحبه با ویویانا ماتزا، خبرنگار ایتالیایی کوریره دلاسرا گفت: «سی سال پیش همه مثل من چادر میپوشیدند. آنها نمیتوانستند مثل شما یا دخترم یا دختران دیگر لباس بپوشند. ولی زنان در این سالها انتخاب دیگری کردهاند. من تحقیقات زیادی درباره حجاب انجام دادهام. اکثر مردم به آن اعتقاد دارند و این روند سختی است که به جایی برسیم که حق انتخاب داشته باشیم، آنگونه که هر کسی میخواهد و ما باید به عرف جامعه احترام بگذاریم. البته که روزی خواهد آمد که حجاب یک انتخاب خواهد بود و این جزیی از روند توسعه است».
نگاهی به نطق ها، تذکرها و مواضع پروانه سلحشوری در مجلس، مواضعی تقریبا یکدست را نشان می دهد و شاید بتوان نطق پیش از دستور اخیر او در صحن علنی مجلس را برآوردی از مجموعهی تفکرات مسموم و عملکرد مذموم او در طی سه سال گذشته ارزیابی کرد.
پروانه سلحشوری دو سال رئیس فراکسیون زنان مجلس بود اما در عمل نتوانست حتی در حوزه تقنینی پیگیر مطالبات واقعی زنان ایرانی در مجلس باشد و فرصت نمایندگی خود را با مسائل حاشیهای و بدون اولویتی مثل حضور زنان در استادیوم گذراند؛ در حالی که جامعه زنان با مسائل جدی و قابل توجهی مواجه است که حتما نیازمند پیگیری است.
مهرماه ۱۳۹۶ در مصاحبهای با روزنامه قانون وقتی از او سوال شد چرا فکری به حال اوضاع زنان و مشکلات آنان نمیکنید، گفت: «این دولت اعتدالی و این مجلس مصلحتی است؛ بنابراین مصوب کردن چنین قوانینی کار راحتی نیست!»
«اصلا معنی ندارد که ما وارد اتاق خواب مردم شویم» این پاسخ پروانه سلحشوری به خبرنگار روزنامه اعتماد درباره سیاست های افزایش جمعیتی بود که با چند صد ساعت کار مطالعاتی، ضرورت انجام آن برای آینده ایران ضروری به نظر میرسد. سلحشوری در حالی این پاسخ ظاهرا حکیمانه! را داد که بعنوان نماینده مجلس موظف است برای تسهیل زندگی افراد جامعه در تمام شئون فردی و اجتماعی برنامهریزی نماید. به ویژه برای زنان جامعه که عهده دار کمیسیون مربوط به آنان در مجلس هم هست. این پاسخ غیر منطقی، پاسخی بود که مهر ماه ۱۳۹۶ موجی از انتقادها را نصیب او کرد.
پروانه سلحشوری بارها نسبت به وضعیت زندانیان سیاسی در ایران سیاهنمایی کرده بود و از سران فتنه 88 حمایت صریح نموده و به منظور درآمدن از گمنامی و به اصطلاح عامیانه «سر زبانها افتادن»، خواستار پایان یافتن حصر سران فتنه شده بود. حتی او مرداد۹۶ برای ملاقات با مهدی کروبی به بیمارستان رفت اما تنها توانست فاطمه کروبی، همسر شیخ فتنه را ملاقات کند.
خانم سلحشوری اسفند ۱۳۹۶ در واکنش به اظهارات علی یونسی، وزیر اسبق اطلاعات در مورد نقش سعید مرتضوی در پرونده قتل زهرا کاظمی اعلام کرد «در چندسال اخیر چندین پرونده همانند خانم کاظمی داشتهایم که هیچ کدام جرمشان ثابت نشد و به اتهام جاسوسی زندانی شدند». این در حالی است که اسناد جاسوسی امثال کاووس سیدامامی، مریم ممبینی و مراد طاهباز که به بهانههای محیط زیستی در حال جاسوسی از کشور بودند، موجود است و این افراد بر اساس مستندات و پس از برگزاری دادگاه زندانی شده بودند.
او در جریان اغتشاشات دی ماه ۱۳۹۶، سازمان زندان ها را مسول جان زندانیان دانسته و به وبسایت جامعه نو گفته بود: «هر روز نام جدیدی از بازداشتشدگان منتشر میشود و همین موضوع به شدت ما را نگران کرده است و به همین دلیل ما پیگیر هستیم که هر چه زودتر از زندانها بازدید داشته باشیم بازداشتها چه سیاسی باشد و چه غیرسیاسی، سازمان زندانها مسئول جان زندانی است و باید پاسخگو باشد». رعایت حقوق زندانیان از اصولی است که در اسلام به آن تاکید شده و حتما باید رعایت شود.؛ اما ای کاش پروانه سلحشوری از خود میپرسید چرا با بیکفایتی خود و دوستانش در فراکسیون امید و دولت تدبیر و امید، کار به جایی میرسد که مردم برای اعتراض به خیابانها بیاییند و دولتهای غربی هم از فرصت سوءاستفاده نموده و اغتشاشگران را تحریک و تطمیع نمایند؟
اردیبهشت ۱۳۹۷ که چند نماینده مجلس با حضور در جایگاه هیأت رئیسه، شعار مرگ بر آمریکا سر داده و پرچم ایالات متحده امریکا را آتش زدند، پروانه سلحشوری این اقدام را «خارج از عرف و اخلاق» توصیف کرده و به خبرگزاری ایلنا گفته بود «در تمام این سالها جایی نشنیده و ندیدهام که مردم آمریکا پرچم ایران را آتش بزنند؛ چرا که اختلافات میان دو کشور ایران و آمریکا در سطح حکومت و دولتهاست، نه ملتها». حالا بیشتر از یک سال از آن روز گذشته و جنایات آمریکا بقدری ابعاد گستردهای پیدا کرده که حتی دلباختگان غرب هم نمیتوانند منکر تروریست بودن دولت آمریکا شوند. اقدام دولت تروریست آمریکا در ترور ناجوانمردانه شهید سپهبد سلیمانی تنها یکی از هزاران جنایتی است که آمریکاییها در حق بشریت کردهاند. اگر خانم سلحشوری نداند که پرچم نماد حکومت است و نماد مردم نیست که واویلاست! رهبر معظم انقلاب فرمودند شعار مرگ بر آمریکا و آتش زدن پرچم این کشور اعلام انزجار از سیاست های سلطه جویانه دولت این کشور و توطئه ها و جنایت هایی است که انجام می دهد. خود مردم آمریکا هم در اعتراض به سیاستهای دولتشان، پرچم دولت آمریکا را آتش زدهاند. خوشبختانه دولت مورد مطبوع و مطلوب اصلاحطلبان و خانم سلحشور، هنوز آپارات را فیلتر نکرده است! با جستجویی مختصر میتوان اسناد نکته فوقالذکر را مشاهده نمود.
پروانه سلحشوری که سمت کنونی خود، یعنی نمایندگی مجلس را به دلیل وجود دموکراسی در ایران دارد، در سخنرانی به مناسبت روز جهانی دموکراسی مردم ایران را آدمهایی معرفی کرده بود که پذیرای دموکراسی نیستند! او در این نشست گفت: «در ایران بارها و بارها شنیدهایم که برخی میگویند ایران به یک رضاخان احتیاج دارد. منظور مردم از رضاخان، وجه استبدادی او و نه کارهایی است که انجام داده است؛ آنها میگویند که یک رضاخان باید بیاید و با روحیه استبدادیاش اوضاع را درست کند... ما ایرانیها اینطور هستیم و پذیرای دموکراسی نیستیم و به نظر من برای رسیدن به یک جامعه دموکراتیک احتیاج به زمان داریم...»
پروانه سلحشوری که با رأی مردم یعنی یک مسیر دموکراتیک، انتخاب شده تا برای حل مشکلات همین مردم تلاش کند، در حالی میگوید مردم پذیرایی دموکراسی نیستند که راه حل خود او برای حل مشکل سادهای همچون اختلاف نظرات پیرامون ورود بانوان به استادیومهای ورزشی، قیام و انقلاب به سبک مردم تونس بود!
همین نظرات متناقض و همین پرداختن به امور سیاسی و جناحی و بیتوجهی به مشکلات مردم توسط کسانی که از مسیر دموکراسی به مقامی رسیدهاند، باعث شده تا برخی مردم در کلام دنبال استبداد رضاخانی بروند. مردمی که نشان دادهاند علاقه به استبداد رضاخانی را باید طعنهشان به عملکرد نامطلوب امثال پروانه سلحشوریها دانست که بله، اگر نتیجه دموکراسی امثال شما هستید، زنده باد استبداد رضاخانی!
پروانه سلحشوری، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، که برخی نطقهای عجیب و غریبش را در بالا بررسی کردیم درباره تصویب CFT گفت: «متاسفانه تاکنون شاهد ترور و حذف فیزیکی چهرههای مختلف علمی، مذهبی و نظامی بودهایم. متاسفانه بعضاً عوامل مزدور ایرانی حامی ترور با پشتیبانی مالی دشمنان خارجی، این حوادث وحشتناک را طراحی و اجرا کردهاند...امیدوارم با اجرای لایحه CFT، دولت و نهادهای امنیتی بتوانند با مشارکت و همراهی دیگر کشورهای دنیا، منابع و منشا پشتیبانی مالی تروریستها را پیگیری کنند...»
باید این نوشته را چندین و چند بار بخوانیم تا بلکه اثبات شود خانم نماینده منظور دیگری داشتهاند، اما گویا خوش خیالیست! ایشان به طرز شگرفی و همسو با آمریکا و اسرائیل و آل سعود معتقدند به «حامیان ایرانی ترور!» وگرنه این واژه آن هم در کنار نام بردن از وقایعی چون شهادت شهید سپهبد سلیمانی به دست تروریستهای دولت آمریکا، حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی یا ترور دانشمندان هستهای!؟ برای همگان روشن است که ترور دانشمندان هستهای با مداخله مستقیم اسرائیل در ایران بود و هیچ ربطی به CFT و FATF ندارد، و یا ترور شخصیتهایی همچون شهید مطهری و شهید صیاد شیرازی به دست منافقین بود که باز آن هم هیچ ارتباطی با CFT و FATF ندارد! مگر بانکها و دولت ایران بودهاند که به اسرائیل و منافقین پول دادهاند که حالا ایجاد شفافیت مانع این ترورها شود! اتفاقآً ساماندهی این ترورها از جانب کشورهایی بود که بیشترین فشار را بر ایران برای پیوستن به FATF داشتند! بزرگترین دولت اصرار کننده بر پذیرش fatf توسط ایران، دولت آمریکا و قاتل شهید سپهبد سلیمانی هم همان دولت تروریست آمریکا است!
واقعاً جای بسی تأسف است، نمایندهی مجلس قدرت ادراک چنین مسئله ساده و مهمی را نداشته باشد و حرفی را به زبان بیاورد که خواسته یا ناخواسته پازل دشمن را تکمیل میکند و به امنیت ملی ضربه میزند! اگر منطقتان برای رای دادن به لایحه FATF هم این بود که وای به حال مجلس، بیلیاقتی خودتان را خوب شناختهاید که فرمودید برای دور بعد کاندید نمیشوم!
پروانه سلحشوری به اتفاق طیبه سیاوشی به دیدار آیتالله گرامی از مراجع تقلید شیعه رفتند و با بیان اینکه اگر مجلس شورای اسلامی هم قانونی را علیه ازدواج کودکان تصویب کند، به علت مشروعیتی که این نوع ازدواج ها از نظر احکام شرعی دارد، هیچ اقدامی برای رفع معضل ناشی از آن امکانپذیر نیست، از ایشان خواستند تا با صدور فتوی، از «ازدواج کودکان» جلوگیری نمایند. این در حالی است که در مسئله استادیوم رفتن بانوان، آیتالله گرامی فتوی شرعی دادند و همین خانم سلحشوری در تضاد با این فتوی عمل کردند.
آیت الله العظمی گرامی در پاسخ به این سوال که «نظر جنابعالی درباره حضور بانوان در ورزشگاهها چیست؟» فرمودند: «حضور بانوان در ورزشگاهها با توجه به اختلاط در جایگاهها و رفت و آمد با مردها و اینکه نگاهها احیاناً به بدنهای نیمه عریان ورزشکاران میافتد و عواقب خوب اخلاقی ندارد، جایز نمیباشد».
پروانه سلحشوری البته حق دارد این قدر بیمحابا و بیربط بتازد؛ تهمت قتل مرحوم هاشمی رفسنجانی بزند؛ مخالفان CFT را به حضور در چرخه فاسد پولشویی متهم کند. نماینده مجلس است؛ مصونیت قضایی دارد و راحت تهمت میزند و هیچ دادستانی هم به او نمیگوید برای تهمتها و توهینهایت توضیح ارائه کن. اگر هم بگوید به نقض قانون اساسی محکوم میشود! دیوار منتقدان هم کوتاه است و راحت میشود از مرگ طبیعی برای آنها تهمت قتل ساخت و کسی هم مواخذهاش نمیکند. اما بخش سخیفتر جملات پروانه سلحشوری آنجاست که میگوید «علیه حامیان ترور در ایران...» این بخش را باید از او خواست که توضیح دهد تا روشن شود در میان مسئولان و مردمی که از بزرگترین قربانیان تروریسم در دنیا هستند و بزرگترین هزینهها را برای مبارزه با تروریسم دادهاند، چه کسانی در داخل کشور حامی ترور بودهاند که حالا لازم شده سلحشوری علیه آنان رأی بدهد؟! داغ ترور شهید سپهبد سلیمانی بر دل آزادیخواهان و «انسانها»، بار دیگر ثابت کرد تروریست کیست و مزدور کدام است...!
کسی که برای انتقاد از نظارت استصوابی شورای نگهبان روی به خودزنی بیاورد و برای خودش هم احترام قائل نشود، روزی هم برای خوشامد غربیها ایران را میزند و کشوری را که هزینههای جانی و مالی و غیرمالی بسیار برای مبارزه با تروریست داده، اینگونه پای مطامع جناحی قربانی کند. چارهای نیست، اعتراف هر کس علیه خودش مسموع است و این بار گویا حق با پروانه سلحشوری بود؛ او شایستگی نمایندگی این مردم را ندارد.
چرا حالا بد شده ؟؟؟؟؟؟
هرکسی که نظرش مخالف نظرشما باشد که خائن و وطن فروش وضدنظام وفتنه گر و....نیست.