دنیای مدرن و مسئله حجاب؛ کج ­فهمی از مدرنیته و آثار مخرب آن-راهبرد معاصر

دنیای مدرن و مسئله حجاب؛ کج ­فهمی از مدرنیته و آثار مخرب آن

انقلاب اسلامی، هویتی است که اصولا برآمده از مبارزه و نفی ارزش‌های اومانیستی است. اما اکنون در عصر جدید شاهد چالش‌ها و تضادهای فرهنگی بین انقلاب اسلامی و غرب هست که در این نوشتار یکی از مصادیق عینی آن، یعنی نوع پوشش را محل تامل قرار خواهیم داد.
دکتر زهرا صادقی نقدعلی؛ مدرس دانشگاه
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۱ - ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۷ - 2018 May 14
کد خبر: ۳۵۴
تعداد نظرات: ۱ نظر

به گزارش راهبرد معاصر؛ یکی از پیامدهای دنیای مدرنیته؛ غرب­زدگی و تأثیرپذیری از فرهنگ آن است. به باور بسیاری از افراد شبیه‌سازی به شکل غربی نمونه­ای از الگوپذیری از پیشرفت و توسعه کشورهای غربی است. این طرز تفکر نشان از کج­ فهمی در دنیای مدرنیته است. این کج‌فهمی موجب ایجاد رفتار­های ناهمگون در همه شئون دارد؛ اما آن‌چه که در این نوشتار مورد توجه است در طرز تفکر و پوشش بسیاری از مردان و زنان جامعه می‌باشد. مبرهن است که معضل بی­‌حجابی بخشی از آن به فضای مدرنیته برمی‌گردد که اکنون به طرق مختلف در بین همه نسل‌های جامعه ایران رسوخ کرده است و یکی از معضلات آن رفتار دوگانه مردم در بین به اصطلاح سنت و مدرنیته هست.


مشخصا باید گفت ماهیت ایدئولوژیکی و انقلابی کشور ما که برگرفته از ماهیت اسلامی و تحول سیاسی که در بهمن 57 رخ داد، مانع از آن شده تا پوششی همسان با آنچه که قبل از انقلاب در پهلو گرفتن با مدرنیته یا همان فرهنگ غربی فرا گرفته بود را، در جامعه مرسوم نماید. اما به مرور زمان همزمان با گسترده شدن فضای ارتباطی و تقابل اندیشه و آراء و نفوذ فرهنگی غیرقابل انکار غرب در ایران و ... تقابل و دوگانگی سنت و مدرنیته این ذهنیت را در برخی از افراد ایجاد کرده که به بهانه دفاع از حقوق زنان در دنیای مدرن و بازتعریف نقش زنان در جامعه کنونی، نسخه­ای شبیه زن غربی را در جامعه اسلامی برای زن ایرانی بپیچند.


این نوع فهم از مدرنیته که ما آن را کج­ فهمی از مدرنیته تعبیر می‌‎کنیم که البته بیراهه‌ای هست برای تغییر جهت آرمان انقلاب اسلامی، سبب شده تا مشخصاً برخی تفاسیر در مورد حجاب متفاوت گردد. از سوی دیگر اگر مدرنیته را به معنای پیشرفت در تنوع تفکر بشری بدانیم، نمی­‌توانیم صرفا آن را محدود به تغییر در حوزه پوشش و یا تغییر دیدگاه زن و مرد نسبت به یکدیگر قلمداد نماییم. چرا که نوع پوشش و یا دیدگاه زن و مرد به یکدیگر، نمی­تواند عاملی برای توسعه و عقلانیت بشری دانست. هر چقدر که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، با نسلی مواجه می­شویم که با دهه و نسل قبل از خودش متفاوت است؛ حق سوال را برای خود محفوظ می‌دارد. بیشتر پرسشگر و مطالبه‌گر است. لیکن این تفاوت در تفکر و رفتار برخی از افراد متمایل به نگاه غربی و فردمحور قابل مشاهده است و دیده می‌شود که غیرارزش به ارزش تبدیل شده است و ناهنجاری‌ها، به هنجار جامعه مبدل شده است. 


فلذا این امر محل تامل و سؤال است که چرا چنین اتفاقی صورت گرفته و نقش‌های سنتی و مذهبی در جامعه دچار قلب ماهیت شده است؟ آیا این ناهنجاری­ها نشان از پیامدهای کج‌فهمی از مدرنیته در جامعه ما نیست یا ریشه در امور دیگر دارد؟ پیامدهای مدرنیته در جامعه ما و نیز کمبود اقدامات فرهنگی در زمینه حجاب (که البته این امر با توجه به گذشته سال می­‌بایست متفاوت صورت گیرد چرا که نسل جوان هر روز در حال تغییر است) سبب شده تا مسأله حجاب به یک معضل تبدیل شود. مدرنیته و غرب­گرایی ابتدا ذهن و فکر افراد جامعه را مورد هدف قرار می‌­دهد تا بدین طریق افراد به راحتی فرهنگ غرب را بپذیرند. این امر به این صورت اتفاق می­افتد که غرب ابتدا شروع به تبلیغ جاذبه­‌های خود می­کند (در زمینه­های مختلف، علمی، توسعه، اجتماعی و...) و آن را به‌گونه‌ای بزرگ و بت­وار نشان می­دهد که فرد جذب آن می­‌شود و در این بین بدون اینکه متوجه باشد ناخودآگاه جذب و مقلدرفتاری می­‌شود و اگر قصد تقلید نداشته باشد گستردگی مولفه‌های تهاجم به حدی خواهد رسید که گریز از آن به سختی است. این یعنی کج فهمی از دنیای مدرنیته؛ (رسوخ و پذیرش آثار منفی مدرنیته بدون درک عملی از هویت جامعه خود).


این درحالی است که فرهنگ غربی در بسیاری از امور به ویژه در زمینه پوشش و حجاب در تضاد با فرهنگ جامعه اسلامی ماست و سبب دوگانگی در بین افراد جامعه ایرانی می­شود. نتیجه این امر را می­توان در رواج بی‌بندوباری در بین جوانان، تزلزل خانواده‌­ها، کاهش ازدواج و افزایش طلاق، افزایش روابط نامشروع، کودک آزاری، خشونت علیه زنان، کاهش میزان بازدهی تحصیل، کاهش خودباوری و تلاش در جامعه و... مشاهده کرد. غربیان با رواج فرهنگ بی‌بندوباری و بی­حجابی در کشور قصد ضربه­زدن به نظام را دارند که از طریق غالب کردن کالاهای خود در بازار ایران سعی دارند علاوه بر فروش کالاهای خود، در راستای پروژه نفوذ، فرهنگ غربی را در کشورهای اسلامی من‌جمله ایران تزریق کنند.


فردگرایی مقدمه زیرپاگذاشتن قانون اساسی

مفاهیم و کالاهای فرهنگی و مصداقا نوع پوششی که از سوی غرب تزریق می­‌شود، رفته رفته ایمان و باورهای دینی افراد را متزلزل می­‌سازد و شریک و دخیل در سبک زندگی جامعه هدف می‌شود و گام به گام نوعی بی‌دینی و نهادینه شدن اندیشه­‌های سکولاریسم در سطوح مختلف جامعه رواج پیدا می­کند و افراد باورهای غلط غربی را به جای اصول اسلامی-ملی قرار می­‌دهند و این امر در نهایت منجر به مخالفت با ارزش‌های رایج و قانونی جامعه و پدیداری ناهنجاری در جامعه می­‌شود. در این شرایط فرد به دلیل تأثیر­پذیری از فرهنگ غربی که مبتنی بر نوعی اومانیسم و آزادی فردی است، این حق را به خود می­‌دهد که رفتاری را انتخاب کند که خود می­‌پسندد نه رفتاری که مورد پذیرش قانون و فرهنگ آن جامعه است.


در دنیای مدرن کنونی که بحث آزادی، حقوق بشر و... مطرح است، نمی­‌توان افراد را از طریق اقدامات تحکمی جامعه را هدایت کرد. چرا که این قبیل امور ناشی از کج­ فهمی افراد از فرهنگ و فرهنگ حجاب در دنیای مدرن است و لذاست که بیشتر باید راه صحیح و انتخاب درست را نمایش و عرضه داد. پس برای این امر باید اقدامات فرهنگی و جامعه‌­پذیری صورت پذیرد که فرد به صورت ملموس دریابد ناهنجاری­‌ها در تضاد با ارزش‌­ها و فرهنگ ایرانی اسلامی، امر مخرب پازل‌وار در وضع حال و آینده جامعه خواهد بود.


متاسفانه در جامعه ما در بین برخی افراد این مغلطه ذهنی ایجاد شده که بی­حجابی و آزادی در نوع پوشش امر مطلوب و امر به‌اصطلاح مدرن تلقی شده و نیاز به حجاب و رعایت قانون جمعی نیست و افراد با اختیار خود می‌توانند حجاب را رعایت کنند. شاید یکی از عوامل آن غلبه فردگرایی بر خردجمعی عقلانی است. درواقع یکی از مبانی تفکر مدرنیته، رواج فردگرایی و اومانیسم است در چنین تفکری آنچه که اهمیت پیدا می­کند، امیال و اهداف فردی و شخصی است یعنی فرد بر پایه آنچه که خود می­‌پندارد عمل می­‌کند نه بر اساس آنچه در جامعه به عنوان هنجار مورد قبول است.


ناگفته پیداست مسأله حجاب مبتنی بر ارزش‌ها، ريشه در تاريخ انسان داشته، همراه و همزاد او از ابتدا تا حال و تا امتداد تاريخ، بوده و خواهد بود لیکن یکی از پیامدهای مدرنیته، یک شکل کردن افراد است بر طبق میل خود؛ جامعه سرمایه‌داری به دنبال ایجاد اجماع بر محور ارزش­‌های لیبرالی خود است و از ابزار متعدد مانند توبیخ، محکومیت، تهدید به قطع روابط تجاری و ... برای تحمیل خواست خود استفاده می­کند و جهانی­‌شدن این امر را تسریع بخشیده است. بر همین اساس، جامعه‌ای که در معرض مدرنیته قرار می­‌گیرد، اگر نظارت و هدایت حاکمیت مستقل بر آن نباشد، ناخودآگاه خود را شبیه دیگران درمی‌یابد. بنابراین، در دنیای کنونی شاهد هستیم، برخی افراد بدون توجه به سبک زندگی جامعه خویش بر آن می‌­شوند تا خود را شبیه فلان شخص کنند چرا که این افراد بدون توجه به مرزهای جغرافیایی، قابل شناسایی هستند و به اصطلاح مشهور شدند. این در حالی است که این شبیه سازی در فرهنگ و جامعه خویش به لحاظ تفاوت فرهنگی، به ضد ارزش تبدیل می‌شود و رفتار آن نابهنجار تلقی می­‌شود.


 بنابراین این افراد در تعارض فرهنگ خودی و غیر قرار می­‌گیرند. در این شرایط سؤال ایجاد می­‌شود که راه ­حل این مشکل چیست. از آنجا که مشکل فرهنگی است، راه حل آن را نیز باید در فرهنگ جستجو کرد. اگر به حجاب و پوشش خانم­ها نگاه کنیم می‌بینیم بحث از پوشیدن چادر گذشته، چرا که هر زمان که می­گذرد پوشش­ها متفاوت­تر و کمتر می­شود و به مانند پروژه‌­ای می­‌ماند که هر سال یک قسمت از پوشش را مورد هدف قرار می­­دهد و آن را طبیعی جلوه می‌دهد. پذيرش تقريباً همه گير اين نوع پوشش سبب استيلاي يك جهان بيني خاص از سوی غرب می­‌شود. جهان بینی که در تضاد با جهان بینی اسلامی است. وجود دوگانه جهان بینی غربی و جهان بینی اسلامی در جامعه‌ای که به نیازها و سوالات او پاسخ درست داده نشود، منجر به بحران هویت خواهد شد که آثار و تبعات نامطلوبی را برای فرد و هم برای جامعه در پی دارد که به برخی از آنها در سطرهای پیشین اشاره شد.


چه باید کرد

با وجود این که رهبر انقلاب در حوزه فرهنگی می فرماید ما با یک ولنگاری فرهنگی و بی برنامگی مواجه‌ایم باید برای نیل به تمدن نوین اسلامی و حفظ و تربیت نسل آرمان‌اندیش، با توجه به بحث آزادی انتخاب که گفته شد، گذشته از پاسخ به شیوه صحیح و متفاوت به بن‌مایه‌های فکری جهت تعمیق هویت اسلامی ایرانی، بهترین راه عملی برای جلوگیری از این معضل، در قدم اول، کنترل ابزار و راه­‌هایی است که فرد را به سوی چنین فرهنگ و پوششی می­‌کشاند، به تعبیر دیگر مدیریت و نظارت صحیح بر مبادی فرهنگی است مثل، ماهواره، اینترنت، اقلام پوششی موجود در بازار و... . در گام دوم می‌­توان فرهنگ‌سازی و نهادینه نمودن مولفه‌های مطلوب دینی-ملی را شروع کرد که این کار می‌­تواند از نگاهی متفاوت­‌تر مجددا آغاز شود، مثلاً در جامعه­‌ای که نوع پوشش­‌ها از هویت ایرانی اسلامی فاصله گرفته است، بهتر است به صورت موردی در آن جامعه خاص، پوششی را برای جامعه هدف الگو قرار داد که حجاب مطلوب را برای زنان آن جامعه نهادیه و امر مطلوب و محبوب قرار دهد؛ مثلاً استفاده از پوشش‌های اصیل ایرانی برخوردار از مولفه‌های پوششی اسلامی؛ بعد رفته رفته که جامعه به سمت مطلوب و مورد نظر کشیده شد استفاده از چادر را نیز مطرح کرد؛ البته این به این معنی نفی معنا و حقیقت پوشش برتر نیست؛ بلکه این روند برای کسانی است که بی­‌حجاب یا بدحجاب هستند. بر این اساس، اگر از همان اول، بخواهیم اینگونه افراد را مقید به پوشش سفت و سخت کنیم نه تنها اثرات مثبتی به همراه ندارد، بلکه با نوعی بی­ علاقگی و ضدیت نیز همراه می­شود. همانطور که فرهنگ بیگانه به صورت موردی و پلکانی به سمت بی­حجابی و بدحجابی زنان ایران روی آورده است و در این راه هم به گونه‌­ای موفق عمل کرده، پس بهتر است در فرهنگ‌سازی هم، مسئولین امر در برخورد با جامعه ایرانی که هنوز هویت خویش را در فرهنگ ایرانی اسلامی درمی‌یابند، نیز به صورت مرحله‌­ای و نمره­‌ای پیش بروند.

ارسال نظر
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
یسنا
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۰۰ - ۱۳۹۷/۰۲/۲۴
0
0
واقعا اینجوریه متاسفانه. منظورم کج فهمی از دنیای مدرن هست وگرنه مدرنیته اثار مثبتی هم داره.
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار