به گزارش راهبرد معاصر؛ ماجد غماس نماینده مجلس اعلاء عراق در ایران درباره استعفا محمد علاوی گفت: زیاده خواهی برخی از گروههای سیاسی و تن ندادن ایشان به این خواسته ها، همچنین مساله ادامه روند سهم خواهی که اساس مشکلات در کلونی عراق به شمار می آید باعث شد ایشان اعلام کند که قادر به تشکیل دولت نیست. از سوی کردها و سنی ها خواسته هایی داشتند. در کل ادامه وضع سابق باعث شد این بحران ادامه پیدا کند.
اولا سهم خواهی برخی از گروههای سیاسی کٌرد و سنی در این وسط مطرح بود و ایشان نتوانست شخصیت هایی تماما مستقل از کردها و سنی ها را به عنوان گزینه هایی پیشنهادی مطرح کند و مجبور به نوعی توافق شد و حتی نتوانست به توافق مورد نظر این گروههای سیاسی نیز برسد. از طرفی گروههای سیاسی شیعه نیز نتوانستند به اجماعی واحد برسند. شرط مستقل بودن مشکلی اساسی بود. مساله سوم اتهاماتی بود که به آقای علاوی وارد شد درحالی که او فردی پایبند به مسائل بود. در حقیقت او توصیه ای برای خارج شدن از حالت بلاتکلیفی بود.
به نظر من، خیر کار درستی نبود. چون او کارهای اساسی و زیربنایی عراق را به تازگی شروع کرده بود. ولی شرایط در آن زمان به گونه ای بود که وضعیت تظاهرکنندگان و ساعات تجمع به نوعی بود که این دولت قادر به مدیریت درست نبود. با توجه به توطئه هایی که رخ داد او نتوانست کار های مورد نظر خود را به انجام برساند.
فشار ها بیش از حد بود. عراق بر اساس اکثریت اداره می شود. نخست وزیر از اکثریت انتخاب می شود و این مساله مورد تهاجم است. بعد از دوران داعش این مساله مطرح است یعنی دموکراسی براساس رای اکثریت است البته با وجود توافق بر این مساله و اصل بودن آن ادامه حکومت بر این اساس مورد تهاجم است و آمریکا از این مشکل حمایت می کند و به هر ترفندی دست می زند تا این موضوع را به اختلاف بکشاند. از طرف دیگر فساد گروههای سیاسی و دامن زدن به سهم خواهی و استفاده از امکانات دولت بدون در نظر گرفتن نیازهای مردم و کشور باعث شده است این مساله مورد سستی قرار بگیرد و قدرت شیعیان در مقابل این هجمه ها کم شود. البته نقاط قوت عراق و مردمش بسیار زیاد است. حضور مردم از گروههای مختلف چه عادی و چه گروههای مقاومت که بدون در نظر گرفتن سوء استفاده از قدرت خواهان ورود به مسائل سیاسی هستنددپیش بینی می شود که این ماجرا در روزهای آینده نمود بیشتری پیدا کند.
بیشترین مشکلی که در مقابل آقای محمد بن علاوی دیده می شد مساله سهم خواهی بود. همین موضوع باعث می شد افراد تعیین شده مورد تایید پارلمان قرار نگیرد و این باعث شد ایشان به ناکامی برسد.
بعید است چون ایشان با اینکه یکی از اسامی مطرح شده بین برخی گروها و تظاهر کنندگان است ولی معارضین بسیاری دارد و اتهامات زیادی در خصوص او مطرح شده است. آمریکا می خواهد کسی را در عراق به کار بگمارد که به طور 100% مورد تایید او باشد. ولی این گزینه مشخص نیست و مطرح نخواهد شد چون در این شرایط حساس به عنوان یک تبلیغ به شمار می رود.
آقای عادل عبد المهدی در این برهه بهترین گزینه بود او می تواند تا انتخابات به مدیریت موقت امور کشور برگردد امروز مشکل اداره یک ساله کشور است.
این مساله مشخص نیست. پیش بینی بدون در نظر گرفتن تحولات درست نیست و امروز نتیجه مشخص نیست و نمی توان گفت آیا این درگیری به نفع محور مقاومت بوده یا خیر؟! دخالت های گسترده آمریکا وجود دارد که سعی در خارج کردن عراق از محور مقاومت دارد و در این زمینه کارهای زیادی صورت می دهد. ترور حاج قاسم و ابوالمهدی المهندس در همین راستا بود. آمریکا برای رساندن کار عراق به اینجا تلاش های زیادی انجام داده است ولی مرجعیت و گروههای مقاومت مخالف این وضعیت هستند.
مهمترین لطمه عراق عدم توافق سیاسی است. در مسائل اساسی از جمله انتخاب نخست وزیر این مساله را ملاحظه می کنیم. عدم اهتمام گروههای سیاسی به خواسته های مردم و مرجعیت و همچنین سهم خواهی بالایی که وجود دارد. برخی گروهها خواستار عراق واحد نیستند و به این مساله دامن می زنند. مورد بعدی دخالت های خارجی است.
در این خصوص گفته ها زیاد است. اینطور عنوان شده است که زیاده خواهی برخی از گروههای سیاسی و تن ندادن ایشان به این خواسته ها، همچنین مساله ادامه روند سهم خواهی که اساس مشکلات در کلونی عراق به شمار می آید باعث شد ایشان اعلام کند که قادر به تشکیل دولت نیست. از سوی کردها و سنی ها خواسته هایی داشتند. در کل ادامه وضع سابق باعث شد این بحران ادامه پیدا کند. از سویی برخی از کسانی که در مساله پارلمان ذی نفع هستند عنوان کرده اند اسامی مطرح شده برای مسئولیت های پیشنهادی برخی مناسب نبودند و بعضا گروههای سیاسی اعلام کردند که نمی توانند رای بدهند. لذا این مساله باعث شد ایشان تصمیم بگیرد به این روند خاتمه بدهد.
او سعی خود را کرد و در این مدت با جلساتی که داشت سعی در تامین نظر همه داشت. او اعلام کرد باید نظر اصلی تظاهر کنندگان حقیقی را تامین کند. از سویی فشار های برخی از گروههای سیاسی باعث شد مساله سخت شود.
کٌردها نیز سهیم بودند. رهبران سیاسی سنی نیز سهم داشتند. حتی می توان گفت برخی از گروههای شیعه نیز سهم داشتند ولی اکثریت شیعیان بر این هستند که باید دولتی تشکیل شود و اعتراضات زیادی در میان شیعیان دیده نمی شد. اکثر آنها واقف هستند باید دولتی تشکیل شود و از این مخمصه خارج شوند ولی ایشان نتوانستند کل منویات گروههای سیاسی تظاهر کنندگان و ناراضیان را تامین کنند.
من نمی توانم این نکته را تایید کنم. به هر حال بسیاری اصرار داشتند که بر روال سابق بر سر پست های خود بمانند و دلایل خود را داشتند. احزاب سیاسی در این مساله نقش داشتند. کٌرد و سنی و شیعه هر کدام نظری داشتند و می خواستند به نحوی نظر خود را تامین کنند. و ایشان قادر به تامین نظر همه نبود.
فعلا اسلامی مطرح می شود ولی این موضوع در اتاق های بسته مطرح است و نمی توان روی آن گفتگویی داشت و اسمی برد و گفت این فرد مورد توجه است. ولی این احتمال وجود دارد که اسامی جدیدی مطرح شوند و این بر عهده گروههای سیاسی و رییس جمهور است.
برهم صالح از گروهی از کردها محسوب می شود اختلافات درونی بین کردها وجود دارد و در این خصوص مقاومت های پنهان و آشکاری وجود دارد.
در بحث جدایی یش تر نیز دیدیم که کردها موفق نبودند. آنها همچنان نیز خواهان جدایی هستند و در این خصوص حرف و حدیث زیادی مطرح است و گفته می شود شرایط برای این کار مساعد نیست و به اوضاع بستگی دارد. ولی در این استعفا بیشتر بحث عدم رای آوری وزرای پیشنهادی و بحث اختلافات دیرینه بین بغداد و اربیل مطرح بود. اختلافاتی مثل نفت و گمرک و موارد مورد نزاع و تفسیر قانون اساسی در این موارد و مسائلی از این قبیل که این مشکلات همچنان باقی و حل نشده است. امروز بی ثباتی در عراق حاکم است و تظاهر کنندگان مجددا به تجمعات پیوسته اند. با اینکه مطلب اصلی در تظاهرات بر حق است ولی دیده شده است که مورد سو استفاده قرار می گیرد و افرادی سوار بر موج تظاهرات می شوند. این افراد تربیت شده توسط سفارتخانه ها و کشور های خارجی هستند. امروز خلاء قدرت حرف اول را می زند.
شاید یکی از نکته هایی که با آن روبرو هستیم و مشکل پشت پرده در عراق است همین مساله باشد. ملت عراق از این مساله راضی نیست باید ابتدا از این بحران عبور کرد تا این موضوع نیز مطرح و حل و فصل شود.
این اختلاف وجود دارد. در بین کردها و برادران اهل تسنن ترسی اساسی مبنی بر اینکه خروج نیروهای آمریکایی مشکلات عراق را دو چندان می کند وجود دارد. البته این هراس درست نیست و دروغین است. نیروهای شیعه و مقاومت دست به کارهایی که خوشایند آنها نباشد نمی زنند. چنین کارهایی صورت نمی گیرد چون نیروهای مقاومت جزئی از حشد الشعبی هستند. حشد الشعبی موسسه ای رسمی است. ولی متاسفانه این ترس در دل برخی از آنان رخنه کرده است.
متاسفانه با عدم درک صحیح از وضعیتی که بعد از سقوط رژیم صدام در عراق پیش آمد. سیاست ها بسیار غلط و نامناسب بودند جمهوری اسلامی از قبل نیز درک صحیحی از عراق داشت و همیشه در کنار عراق بود. جمهوری اسلامی در مبارزه با داعش ید طولانی داشت. وجود حاج قاسم خود دلیلی روشن بر این مساله بود. ولی سایر کشورهای منطقه آنچه در عراق رخ داده را تحمل نکردند. حکومت اکثریت در عراق بر اساس دموکراسی و براساس قانون اساسی بود و آنها نتوانستند این نکته را هضم کنند لذا سعی کردند این معادله را به ما قبل از 2003 ارجاع کنند.