درباره «مسخره باز» اولین فیلم همایون غنی زاده/ذوق زدگی در جلوه های بصری-راهبرد معاصر
نگاهی به فیلم‌های جشنواره فجر ۳۷

درباره «مسخره باز» اولین فیلم همایون غنی زاده/ذوق زدگی در جلوه های بصری

مشکل اصلی «مسخره باز» را ذوق زدگی فیلمساز از تکنولوژی و کارهای کامپیوتری در فیلم می توان دانست. غنی زاده با افراط در این تمهیدات فیلمش را خراب کرده است.
احسان خاکی
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۳ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ - 2019 February 04
کد خبر: ۴۰۹۳

به گزارش راهبرد معاصر؛  نسل جدید فیلمسازان بیشتر از اینکه به قصه پایبند باشند، به فرم و تکنیک سازی علاقه دارند. همین نیز باعث می شود بیشتر از اینکه به سینما نزدیک شوند، یه یک کلیپ پیوسته می رسند. این امر اتفاقا در فیلم اول همایون غنی زاده «مسخره باز» کاملا مشهود است.

 

فیلم با تمسک به نمونه های سینمای آمریکا و اروپا، بنا دارد تا یک جهان فانتزی با ارجاعات بیرونی از دل سینما را روایت کند. تلاش می کند ما به ازا سازی سینمایی داشته باشد و با خلق موقعیت های فانتزی، فرم بسازد. برای خلق این فرم نیز از تمهیدات بصری جالبی استفاده کرده که یک پای فرمش به صورت جدی در کارهای کامپیوتری است.

 

«مسخره باز» روایت یک سلمانی در یک ناکجاآباد است. سلمانی ای در کنار ساحل که بواسطه مرغ دریایی و صدای اب متوجهش می شوی. سه شخصیت اصلی فیلم یعنی رئیس سلمانی (علی نصیریان) و دو شاگردش (بابک حمیدیان و صابر ابر) هر کدام دغدغه های متفاوتی دارند. راوی فیلم صابر ابر یکی از شخصیت های سلمانی است، کسی که می خواهد بازیگر شود.

 

فیلم تا نیمه اول هیچ داستان و گرهی ندارد. تکرار خود است و مدام تکرار تا جایی که تمهیدات بانمک ابتدایی به مرور خسته کننده می شوند.

 

مشکل اصلی «مسخره باز» را ذوق زدگی فیلمساز از تکنولوژی و کارهای کامپیوتری در فیلم می توان دانست. غنی زاده با افراط در این تمهیدات فیلمش را خراب کرده است. اینقدر درگیر این جلوه های بصری است که فراموش می کند که اصلا قرار بوده تو داستانی را تعریف کنی. تا حدی که در جاهایی از فیلم، عنان داستان از کف فیلمساز در می رود و مخاطب تنها با یکسری تصاویر پیوسته روبروست.

 

فیلمنامه دومین مشکل اساسی «مسخره باز» است. انگار فیلمنامه ای وجود ندارد. انگار فیلمنامه در خدمت جلوه های بصری است و قرار نیست چارچوب فیلم را بنا کند. هرجا فیلمساز خواسته چیزی به فیلم اضافه کرده که به جد بود و نبودنش در فیلم هیچ تاثیری ندارد.

 

همین ذوق زدگی و عدم تجربه در روایت داستان است که «مسخره باز» را به یک مسخره بازی بصری تا حدی جذاب تقلیل می دهد، مثل کلیپی بهم پیوسته که می توانی هر تکه اش را جدا ببینی و کیف کنی اما سینما؟ نه، فیلم اول غنی زاده تا سینما شدن فاصله ای بسیار دارد. بهمین دلیل است که مسخره باز فیلم خوبی نیست. یعنی ابتدا فیلم نیست که بعد بخواهد خوب یا بد باشد. حتی به نسبت تیاترهای غنی زاده هم ابترتر و ناقص تر است. غنی زاده مدیوم سینما را نمی شناسد و در فیلم اولش به هذیان گویی رسیده. خواسته فیلمی عجیب بسازد و ازین ترکیب فقط یک کار عجیب کرده است.

 

گذشته از ضعف های فاحش «مسخره باز» می توان به بازی درخشان و همیشه خوب علی نصیریان اشاره کرد که نقشی متفاوت بازی کرده. همچنین بازی چشمگیر بابک حمیدیان با تیزهوشی تمام، شخصیتی کاملا سینمایی خلق کرده است. حمیدیان بحق می تواند کاندیدای نقش مکمل مرد شود. صابر ابر فیلم هیچ چیز دندان گیری در بازی اش ارائه نمی دهد. ترکیبی از تمام نقش های پیشینی است که بازی کرده، با چشم های ورقلمبیده و صدایی ته گلویی با بدنی خشک و بدون حس امیزی.

 

«مسخره باز» یکی از رقبای جدی میان فیلم های بد جشنواره فجر امسال است و انچیز که شاید باعث شده این امر به چشم کمتر بیاید ویترین لوکس جلوه های بصری ای است که خواسته به باقی بفهماند، ببینید من  بلدم!

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار