به گزارش راهبرد معاصر، «دنیس اتلر» تحلیلگر آمریکایی استاد کابریلو کالج در کالیفرنیا تأکید کرد: بحران ویروس کرونا همه بیعدالتیها و نابرابریهای جوامع غربی را نشان داده است. انتقال قدرت از غرب به شرق اجتنابناپذیر خواهد بود. مراکز جدید قدرت در حال شکلگیری و پیشرفت است و شرق آسیا به قطب نوآوری فنی و تکنولوژیک و تحولات اجتماعی تبدیل شده است.
در اینجا متن کامل این مصاحبه را میتوانید ملاحظه بفرمایید:
تسنیم: رقابت پساکرونا میتواند بهخوبی مشخص کند که آیا آمریکا قادر خواهد بود بار دیگر بهگونهای قدرت خود را بازیابد که به این کشور اجازه آنچه را خودش رهبری جهان میخواند، مجدداً به دست آورد. گزارشهایی وجود دارد که پکن احتمالاً از اهرم مهم خود یعنی رونق اقتصادی سریعتر و تسلط بر بازارهای آسیایی استفاده خواهد کرد تا روند جهانیسازی بهشیوه چینی را تسریع بخشد، دیدگاه شما چیست؟
اتلر: زمانی که ویروس کرونا در زمستان 2020 ــ 2019 چین را هدف قرار داد، دولت ترامپ در حال چرتزدن بود. آنها تعطیلی ووهان و خاموش شدن چراغ اقتصاد چین را یک مزیت و منفعت برای خود میدانستند و امیدوار بودند که این بحران منافع اقتصادی زیادی برای ایالات متحده داشته باشد آن هم بهقیمت لطمه وارد شدن به اقتصاد چین. اواخر ژانویه زمانی که چین در حال مقابله با شیوع ویروس کرونا در ووهان بود، ویلبر راس وزیر تجارت و بازرگانی آمریکا تأکید کرد که ویروس کرونا میتواند فرصتهای شغلی را به ایالات متحده بازگرداند و چرخه جهانی تولید را از چین دور کند. در طول ژانویه و فوریه و مارس، ایالات متحد و متحدان غربی آن تهدید ناشی از ویروس کرونا را برای کشورهای خودشان دستکم گرفته آن را کماهمیت ارزیابی کردند و حاضر به اتخاذ تدابیر لازم برای آمادگی مقابله با این بحران نشدند، چرا که تصور میکردند بهنوعی از تأثیرات و تبعات این ویروس در امان خواهند بود.
ولی این مسئله برای آنها مایه تأسف است که این ویروس به مرزهای ملی احترام نمیگزارد و ویروس کرونا موظف بود دیر یا زود آنها را نیز آلوده کند در همین حال، چین از طریق تلاش فراوان برای مهار و کنترل ویروس در داخل مرزهای خود، موفق به شکست دادن این ویروس شد و مسیر خود را بهسوی رونق و بهبودی آغاز کرد. جالب اینجاست که آمریکا، انگلیس و اروپا نیز اکنون در آن مسیر قرار دارند. شیوع ویروس کرونا آمریکا را در یک وضعیت غیرقابل توصیف قرار داده است.
آمریکا که بهخوبی برای مقابله با این بحران آماده نشده بود، با سونامی شدید پزشکی و اقتصادی روبهرو شده است. دهها هزار نفر تاکنون جان خود را از دست دادهاند و اقتصاد با افزایش چشمگیر نرخ بیکاری و ورشکستگی میلیونها کسبوکار کوچک عملاً به زانو درآمده است. دولت آمریکا مجبور شده است برای تأمین منابع مالی شرکتهای بحرانزده، بهویژه بخش گردشگری و صنعت نفت، تریلیونها دلار هزینه کند. تدابیر اتخاذشده از سوی دولت آمریکا تاکنون موجب شده است شهروندان متوسط آمریکایی بتوانند وضعیت فعلی را تحمل کنند ولی میلیونها نفر در معرض از دست دادن همه چیزهایی هستند که تاکنون بهدست آوردهاند. تنها امید بیشتر مردم آمریکا ازسرگیری فعالیتهای اقتصادی است، اما این مسئله میتواند موجب آغاز موج جدیدی از ابتلا به ویروس کرونا و خسارات اقتصادی بیشتر شود. شاید رکود اقتصادی آمریکا ماهها و سالها ادامه یابد و چشمانداز روشنی برای بهبود و رونق سریع اقتصادی ایالات متحده وجود ندارد، علاوه بر این، سیاست خارجی ترامپ موجب انزوای ایالات متحده از سایر مناطق جهان شده است.
سیاست دولت ترامپ موجب شده است آمریکا تقریباً از همه نهادهای بینالمللی که واشنگتن نقش مهمی در تشکیل آنها پس از جنگ جهانی دوم داشته، خارج شود، همین طور دولت ترامپ از بسیاری از توافقنامهها و پیمانهایی که قبلاً امضا کرده، خارج شده و این اقدام یک خلأ بزرگ را در عرضه رهبری و مدیریت بینالمللی ایجاد کرده است. چیزی که از ایالات متحده باقی مانده چیزی جز ارتش متورم، ناکارآمد و بیمار نیست، یک دلار فرسوده که در حال بیارزش شدن است. از سوی دیگر، چین قصد دارد نقش مهمتری را در عرصه بینالمللی بهعهده بگیرد، آن هم با ارائه یک مسیر زندگی جدید برای کشورهایی که با مشکل روبهرو هستند، عرضه و تأمین کمکهای اقتصادی و پزشکی درمانی به دهها کشور جهان. چین بهدنبال ایفای نقش رهبری در بسیاری از نهادها مثل سازمان بهداشت جهانی است که آمریکا منابع مالی آن را قطع کرده است. در حالی که اقتصاد چین رو به بهبود و رونق است، این کشور اقداماتی را که قبلاً انجام میداده است، ادامه خواهد داد، در همین حال آمریکا در وضعیت بسیار بدتری برای به چالش کشیدن ظهور قدرت چین قرار خواهد داشت چرا که با سقوط و افول طولانیمدت اقتصادی روبهرو میشود.
تسنیم: صندوق بینالمللی پول پیشبینی کرده است که اقتصاد آمریکا در سال 2020 میلادی حدود 6 درصد افت خواهد کرد و افت اقتصادی منطقه یورو نیز به 7.5 درصد خواهد رسید، این در حالی است که صندوق بینالمللی پول رشد اقتصادی چین در سال 2020 را 1.2 درصد پیشبینی کرده است، آن هم پس از افت 6.7درصدی رشد اقتصادی چین در سه ماه نخست. تنها گروهی از کشورهای جهان که پیشبینی شده رشد اقتصادی مثبتی خواهند داشت، کشورهای شرق آسیا با رشد حدود یک درصد است. این مسئله موجب نگرانی آمریکا و اروپا شده است. اخیراً امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه استدلال کرده است که طی ماههای آینده مشخص خواهد شد که آیا اتحادیه اروپا بهعنوان یک پروژه اقتصادی و سیاسی با فروپاشی روبهرو خواهد شد یا نه. آیا شما بر این باور هستید که افول سریعتر و شدیدتر اقتصادی آمریکا و اروپا و رونق کندتر آنها میتواند زمینه لازم برای انتقال قدرت از غرب به کشورهای شرق آسیا را فراهم کند؟
اتلر: اتحادیه اروپا چندین سال است که با کاهش رشد اقتصادی و رکود دست به گریبان بوده است، ویروس کرونا تنها موجب تشدید این روندها شده است. برگزیت تنها سرعت افول اتحادیه اروپا بهعنوان یک پروژه اروپایی را تسریع کرده است. ائتلاف اتحادیه اروپا با رژیم نئولیبرال در واشنگتن در دوره ریاست جمهوری اوباما منجر به فریب بسیاری از سیاستمداران سوسیال دموکرات این کشورها شد و شبکههای تأمین اجتماعی اروپا را در هم شکست و موجب نارضایتی شدید مردم شد. یکجانبهگرایی ترامپ نیز اروپا را در معرض خطر جدی قرار داد.
اروپا دیگر نمیتواند به ایالات متحده تکیه کند تا از بحرانها نجات یابد، با این حال رهبران اروپایی هنوز از نظر ایدئولوژیک به نیروهای نئولیبرال محدود شدهاند و نمیتوانند برای تغییر مسیر و جهتگیریها به خود بیایند. تنها امیدواری اروپا این است که بهدنبال پیوندها و ارتباطات گستردهتر با شرق باشد، این بهمعنای همگرایی اقتصادی بیشتر و بیشتر با روسیه، چین و ایران است. این یک روند اجتنابناپذیر تاریخی است که نمیتوان آن را انکار کرد.
تسنیم: سناریوی بالقوهای وجود دارد که توسط دیلویت و سالسفورس مطرح شده است و از آن بهعنوان طلوع در شرق یاد میشود. آنها مینویسند "مرکز جهانی قدرت بهطور قاطع منتقل میشود، آن هم در شرایطی که چین و سایر کشورهای شرقی حکومت را بهعنوان قدرتهای اولیه در عرصه جهانی در اختیار میگیرند و این مسئله منجر به هماهنگی جهانی سیستم بهداشت و سایر نهادهای چندجانبه خواهد شد."، بهنظر شما چه عواملی میتواند در این انتقال قدرت نقش داشته باشد؟
اتلر: همانطور که بالا ذکر شد، شیوع ویروس کرونا جهان غرب را بهشدت گرفتار کرده است. این بحران همه زخمهای باز و چالشهای مربوط به بحران سرمایهداری را افشا کرده است. همه نابرابریها و بیعدالتیهای موجود در جوامع غربی در معرض دید همگان قرار گرفته است. دیگر نمیتوان از این تناقضات چشمپوشی کرد. غرب اکنون با یک نظام اقتصادی ناکام، تجزیه اجتماعی و ناکارآمدی سیاسی پارادایم جدیدی روبهرو شده است که قصد ظهور آن را داشته است. انتقال قدرت از غرب به شرق اجتنابناپذیر خواهد بود. مراکز جدید قدرت در حال شکلگیری و پیشرفت است و شرق آسیا به قطب نوآوری فنی و تکنولوژیک و تحولات اجتماعی تبدیل شده است. کسی نمیتواند چرخ تاریخ را از حرکت بهسمت جلو بازدارد.