به گزارش راهبرد معاصر، محمدرضا منجذب نوشت: معمولا در شرایط تورمی روز به روز ارزش پول ملی کاهش مییابد و بابت خرید مقدار کالایی معین باید پول بیشتری پرداخت کرد؛ لذا به مرور ارزش پول خورد از بین میرود و باید پولهای درشتتر را برای کالای کمتر استفاده کرد. در فضای مجازی مثالهای از این دست زده میشود که با ۱۷۰۰۰ تومان در دهه چهل یک خانه خریداری میشده و ... و امروز که چه میتوان خرید.
لذا از نظر روحی و روانی ارزش صفرها در ذهن کم کم از بین میرود و این در بلندمدت اهمیت و اعتماد مردم به پول ملی را کاهش دهد. از این منظر بعد از طی دورهای طولانی آثار روانی منفی دارد. برای همین بعضیها معتقدند برای اینکه نخواهیم واحد پول ملی را تغییر دهیم (تغییر اسم آن از ریال به اسمی دیگر) که خود تبعات منفی و پرهزینهی دیگری خواهد داشت بیاییم و مثلا ۴ صفر را از آن حذف کنیم. بدین معنا که با چاپ ۱ ریال جدید آن را معادل ۱۰۰۰۰ ریال قدیم در نظر گرفته و طی یک دوره زمانی ریال جدید جایگزین ریال قدیم شود. در اصل تفاوتی در ظاهر قضیه رخ نمیدهد و طی این دوره انتقالی اگر کالایی ۱۰۰۰۰۰ ریال (ده هزار تومان) ارزش دارد با پول جدید هزار تومان خرید و فروش میشود که برای مصرف کنندگان فرقی ندارد.
البته آثار روانی آن این است که، چون تعداد صفرها کم میشود مجدد اهمیت ذهنی آن (نه واقعی و نه قدرت خرید آن) افزایش مییابد.
تنها نکتهی قابل ذکر اینست که چنین حرکتی در اقتصاد در شرایطی قابل توصیه است که اقتصاد در شرایط تورمی شدیدی نباشد تا بتواند آثار مطلوب خود را به جای گذارد. زیرا با تورم شدید مجدد بعد از مدتی تعداد صفرها از منظر مصرف کننده افزایش مییابد و عملا آثار مثبت چندانی نخواهد داشت و لذا به نظر میرسد در حال حاضر بهتر است این سیاست به زمانی موکول گردد که سیاستگذار بر مشکل تورم شدید فائق آمده باشد.