کرونا از کجا شروع شد؟-راهبرد معاصر
عارف: راهبرد دولت این است که اصلاح قیمت‌ها به سه دهک پایین جامعه آسیبی نرساند سکینه سادات پاد، دستیار رئیس‌جمهور از سمت خود کنار رفت؟ هیأت مرکزی نظارت بر انتخابات شورا‌های اسلامی شهر و روستا مشخص شدند جمعی از مداحان اهل بیت با رهبر انقلاب دیدار می‌کنند علم‌الهدی: اول باید دین مردم را مدیریت کنیم و بعد دنیای آنان را پیام توئیتری پزشکیان به السیسی خطیب نماز جمعه تهران: بسترسازان نابودی زیرساخت‌های سوریه پاسخگوی امت اسلامی باشند الحاق شناور‌های بسیار پیچیده و تسلیحات ویژه به نیروی دریایی ارتش فرمانده سپاه خراسان‌جنوبی: آخرین نفری که خط مقدم نبرد با تکفیری‌ها در سوریه را ترک کرد یک پاسدار بود /برای ارتش سوریه جهاد معنایی نداشت ادای احترام فرمانده کل سپاه پاسداران به مقام شهید سلیمانی لاریجانی: یکی از راهبرد‌های دشمن این است که القاء کند همه خسته هستند و نباید به مردم کاری داشت ساعت کاری دستگاه‌های اجرایی تا بهمن‌ماه تغییر کرد+ جزئیات نماینده مجلس: حتی فقیرترین کشور‌های آفریقایی هم این حد از کاهش ارزش پول را ندارند وزرای کار و دادگستری وارد شیراز شدند عملیات مشترک مرزبانان ایران و عراق در مقابله با سلاح‌های غیرمجاز

کرونا از کجا شروع شد؟

قالیباف معمولا 5 صبح تا 12 شب در مجلس است.
تاریخ انتشار: ۲۲:۰۴ - ۲۳ خرداد ۱۳۹۹ - 2020 June 12
کد خبر: ۴۵۶۹۱

به گزارش راهبرد معاصر؛ احمدامیرآبادی فراهانی عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی در برنامه دستخط حضور یافت.

 

خاطرنشان می‌شود این قسمت از برنامه دستخط پیش از تأیید اعتبارنامه 2 منتخب فریدن و صومعه‌سرا در مجلس ضبط شده است.

 

مشروح گفتگوی عضو هیئت‌رئیسه مجلس در بخش زیر آمده است:

 

*اوضاع مجلس یازدهم چطور است؟ بعد از حواشی هیئت رئیسه، الحمدالله انتخابات خوبی هم برگزار شد.

 

بله. الحمدالله الان تقریبا می توان گفت مجلس دارد خودش را پیدا می کند و هفته آینده هم که کمیسیون ها شکل بگیرد، طرح و لوایحی که دولت داده و طرح هایی که نماینده ها نوشته‌اند، به کمیسیون ها می رود. در هیئت رئیسه تمام تلاش ما بر این است که آن چه که الان مشکلات اساسی مردم است و می توان با همکاری دولت به آنها بیشتر بپردازیم، آنها را مدنظر قرار می دهیم. نکته بعدی هم بحث نظارت است. تلاش این مجلس در این است که نظارت را بیشتر تقویت کند و احتمالاً یکی از برنامه هایی که در هیئت رئیسه بحث می کنیم و ان شاالله جمع‌بندی خوبی داشته باشیم و نظر خود دکتر قالیباف هم بر این است، این است که نهاد مجلس سفرهای استانی از باب نظارت داشته باشد.

 

*یعنی هیئتی تشکیل می شود؟

 

بله. یعنی با نظر آقای رئیس مجلس هیئتی شکل می گیرد و خودشان هم حضور دارند؛ یک حالت نظارت ستادی است. بخش عمده وظیفه مجلس نظارت بر اجرای قانون است. نمی‌توان در تهران نشست و گفت فلان پروژه که در بودجه تصویب شده در استان چگونه اجرایی می‌شود یا مشکل مردم در استان های مختلف چیست؟ چون یکی از مشکلات اساسی در دوره های گذشته این بود که یک نماینده که وارد مجلس می‌شود، همواره دنبال حل مشکل حوزه انتخابیه خودش است.

 

*از مسائل ملی بازمی ماند.

 

بله. یکی از دلایل اصلی این است که می خواهد دوره بعدی رأی بیاورد. یعنی همش هم برای رضای خدا نیست، برای مردم هم نیست. مجبور است با وزیر کنار بیاید. وقتی با وزیر کنار می آید سوال، تحقیق و تفحص، استیضاح کنار می رود. فکر می کنم با برنامه ریزی که شخص آقای قالیباف و هیئت رئیسه مجلس دارد، اگر پیگیری شود به نظرم مجلس به جایگاه اصلی خود بازخواهد گشت.

 

*این هیئت متشکل از هیئت رئیسه است؟ یا متشکل از اعضای کمیسیون ها است؟

 

اولاً استان به استان متفاوت است. بر اساس برنامه ای است که برای آن استان خواهیم داشت اما این طرح، در حد روی کاغذ است.

 

*باید پخته شود.

 

بله. آقای دکتر هم کمیته ای برای این موضوع شکل دادند. آن کمیته بررسی می‌کند.

 

*الان چه کسانی هستید؟

 

چند تا از مشاورین ایشان و برخی از اعضای هیئت رئیسه هستند و خودشان نظارت دارند تا این پخته شود و سفرها آغاز شود.

 

*مجلس با این سفرها درگیر اجرا نمی‌شود و از تقنین و نظارت بازبماند یا می‌خواهد نظارت را تقویت کند؟

 

نه، می‌خواهد نظارت را تقویت کند، چون به حد کافی قانون داریم؛ مگر ضرورتی برای قانون پیش بیاید، کما اینکه الان هم شورای هماهنگی سران قوا خیلی قوانین را ... و تعلیق می کنند یا قوانین جدید برای یک سال و دو سال تصویب می کنند. من فکر می کنم مشکل قانونگذاری نداریم، به اندازه کافی قانون داریم. مسئله اجرا است. اجرا هم نیاز به نظارت دارد. در مجلس مشکل نظارت داشتیم. برای نظارت نماینده باید احساس کند نماینده کل ملت ایران است. یکی هم بحث دخالت در عزل و نصب ها است که آن بحث اجرا را بیان کردید، من فکر می کنم هر چه نماینده های مجلس در عزل و نصب ها دخالت کنند، قطعاً در نظارت با مشکل برمی‌خورند. وقتی یک مدیرکلی را به وزیر معرفی می کنید که در استان بکارگیری شود قطعاً نمی توانید روی مدیرکل خوب نظارت کنید.

 

*می گویند گفتید و گذاشتیم.

 

بله دیگر. آن کسی هم که معرفی می کند این از آشناها، یا هم حزبی ها یا از رفقا یا از اقوام هستند. کس غریبه را که نمی شناسید معرفی نمی‌کنید. قطعا می شناسید که معرفی می کنید.

 

*یک چیزی که در مجلس دهم اتفاق افتاد و باعث ناراحتی شد، یکسری ردصلاحیت ها بود و بیشتر هم بخاطر مفاسد اقتصادی در بین برخی نمایندگان دهم بود. این تلنگری برای مجلس و هیئت نظارت بر نمایندگان است که خیلی ها معتقدند بی‌اثر یاکم اثر شده است. می خواهید تحولی در این دوره در این بخش ایجاد کنید یا نشدنی است؟

 

یکی از مشکلات اساسی ما این است که وقتی کاندیدایی می آید رأی جمع کند، یکسری اصول را زیرسوال می برد تا رأی جمع کند. برخی مواقع نیز آن اعتقادات خودش را حتی نمی تواند آزادانه بیان کند که می ترسد رای نیاورد. حالا اینکه احزاب وجود ندارد و برنامه ای نیست که به مردم ارائه شود بحث دیگری است. اما واقع مطلب این است که داخل مجلس هم همین وضعیت را داریم.

 

هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان با رای نماینده ها انتخاب می شوند. وقتی با رای نماینده ها است و این هیئت به رای نمایندگان برای انتخاب خودش نیاز دارد، قطعاً در رسیدگی دچار تزلزل می‌شود. من فکر می کنم باید ترکیب هیئت عوض شود و خارج از مجلس باید اضافه شوند. مثلاً یکی از حقوقدانان شورای نگهبان اضافه شود یا دادستان کل کشور یا رئیس دیوان عالی کشور، یکی از نماینده از قوه قضائیه به این هیئت اضافه شود.

 

*این پیشنهاد بیان شده است؟

 

بله. الان طرح را ارائه داده‌ایم. طرح تغییر در هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان نوشته شده است.

 

*یعنی یک گام عملیاتی است.

 

بله. یک کار عملیاتی است و واقعاً نه تنها در دوره دهم که در دوره های قبل هم همیشه از زمانی که این هیئت شکل گرفته، طرفدار نماینده ها بوده است و این خوب نیست. این هیئت بوجود آمد تا تخلف نمایندگان در داخل مجلس رسیدگی شود. بالاخره نماینده در چه مسائلی آزاد است؟ در نطق، در رأی دادن. خب وقتی من به عنوان نماینده خلاف می‌کنم، اینکه جزو وظایف نمایندگی نیست که مصونیت داشته باشم، کسی مصونیت قضائی ندارد. در نطق و بیان خود مشروط به این که به کسی تهمت نزند، حرف می زند باید ثابت کند، نشر اکاذیب نباشد.

 

*یعنی این تقریباً قطعی است؟

 

این طرح وجود دارد و شورای نگهبان هم باید نظر بدهد. فردا نگویند دخالت در تفکیک قواست. باید بحث شود، ولی طرح ارائه شده است.

 

*درباره آرای نماینده اشاره ای داشتید که نماینده در رای خود آزاد است. بحثی درباره شفافیت رای نماینده ها وجود دارد که خود آقای قالیباف نیز اولین امضا را در این طرح زد. چند طرح در این زمینه مطرح است، این چه طرحی است؟ خیلی مباحث درباره آن زیاد است.

 

این طرح را هفته قبل دوستان جوان مجلس نوشتند و به من دادند و علاقه‌مند بودند دکتر قالیباف نفر اول امضا کنند. آقای دکتر هم پذیرفتند و مطالعه کردند، البته از نظر ایشان برخی ایرادات وجود داشت و گفتند چون طرح اولیه است، امضا بشود و به کمیسیون آئین‌نامه برود و آنجا دیدگاه های اصلی را بیان می کنیم. خیلی طرح ها وقتی به کمیسیون می رود بعضاً کامل عوض و پخته می شود. در صحن هم ابتدا کلیات رای بیاورد و بعد جزئیات یکی یکی بحث شود.

 

*یعنی بر اساس این، هر رایی که نماینده بدهد اعلام می شود که رای چیست؟

اینجا یکسری آراء مخفی ماند. یکی رأی به اشخاص است.

 

*مثلاً وزرا؟

 

نه، وزرا علنی می‌شود. اشخاص در داخل مجلس؛ مثلاً انتخاب رئیس کمیسیون ها، انتخاب هیئت رئیسه مجلس و غیره، رای مخفی است ولی رای اعتماد وزرا، استیضاح، سوال از وزرا و برخی طرح و لوایح که رای می‌دهند، شفاف خواهد شد و سیستم مجلس این را به صورت شفاف در اختیار عموم مردم به صورت روزانه قرار می‌دهد.

 

البته می دانید تا قبل از مجلس ششم، رای با قیام و قعود بوده است و آنجا هر کسی موافق بود بلند می شد و می‌شمردند. این شمارش ها زمان‌بر بود و یا اشتباه می شد، بعد رای الکترونیکی می شود. رای الکترونیکی می شود نه برای از بین رفتن شفافیت آرا، بلکه برای اینکه زمان کمتری صرف شود و دقیق‌تر مشخص شود. این رای الکترونیکی را به سمت و سوی مخفی کردن رای و مخفی کاری می‌برند.پ

 

*ولی قبول کنیم که آن زمان اینطور نبود، فضای مجازی نداشتیم و این فشار رسانه ای وجود نداشت. یک باره تمرکز می کنند روی یک نفر و ممکن است رای خودش را عوض کنند.

 

سر قضیه برجام این اتفاق افتاد. در انتخابات مجلس دهم موقعی که همه می‌گفتند گلابی برجام و آفتاب تابان. ایام انتخابات مجلس دهم در قم بسیاری طرفدار برجام بودند و به من می‌گفتند چرا علیه برجام صحبت می کنید؟ من گفتم اعتقاد من این است. رای ندادم و اعتقاد من است و بررسی هایی که در کمیسیون برجام انجام دادیم و متن را خواندیم و با کارشناسان مختلف صحبت کردیم، فهمیدیم این به ضرر ملت ایران است.

 

من به یاد دارم همان زمان یکسری می گفتند ما به برجام رای دادیم، در حالی که می دانستم رای نداده‌اند. بعد جلوتر آمدیم، در همین مجلس یازدهم می‌گویند به برجام رای ندادیم! این خوب نیست. شفافیت آرا برای همین جا به درد می خورد. بالاخره من یک رایی دارم و به مردم می گویم به این دلایل به این رای می دهم؛ موافق یا مخالف. مردم حق دارند بدانند. مردم با همان رای من را انتخاب می کنند و شاید بگویند از این انتخاب پشیمان هستیم.

 

من فکر می کنم این مسئله درست است. با این فضاهایی که در کشور نسبت به قبل بوجود آمده است، خیلی تفاوت وجود دارد. وضعیت اجتماعی و شناخت مردم و اطلاعاتی که لحظه ای به دست مردم می رسد خیلی متفاوت با گذشته است. یعنی قابل قبول است.

 

*باید تامل روی این کرد که آسیب نزند.

 

البته برعکس این هم وجود دارد. همین بحث فضای مجازی را که شما دارید، هم خوب و هم بد است. مثلاً من 4 سال در هیئت رئیسه بودم و خیلی از تصمیمات را می دانستم چیست. یک عزیزی توئیتی می‌زد و این کاملاً دروغ بود. درباره یک شخص، در مسائل مالی‌اش یا مسائل اخلاقی‌اش یا مسائل مختلف بود و این کاملاً دروغ بود؛ چون ما مطلع بود. آنقدر دروغ بود که کسی جرات نمی کرد توئیت بزند و بگوید این دروغ است. اینطوری یک توئیت می گرفت و طرف هم کن‌فیکون می شد. ما نمونه هایی در ردصلاحیت ها داشتیم؛ من می‌دانستم، خودشان گفته اند من برای چه ردصلاحیت شده. در حالی که در حوزه انتخابیه و فضای مجازی چیز دیگری مطرح شد.

 

یکی از ایراداتی که وجود دارد قانون برای رسیدگی به اینها ضعیف است. کشورهای غربی و توسعه یافته در این مسائل قوانین سختی دارند. یعنی کسی یک مطلبی نشر اکاذیب کند برخورد شدیدی با او می شود، ولی مثلا دیروز عکس نوشته‌ای را دیدم که منتشر شد که نمایندگان مجلس یازدهم 500 میلیون تومان بلاعوض می گیرند. این دروغ است. نماینده مجلس از سیستان داریم که 30-20 نفر در خانه او می‌مانند. مشکل در تهران دارند، بیمارستان در تهران باید بروند و توقع دارند نماینده اینطور به آنها رسیدگی کند. قبول نمی کنند. شما حساب کنید نسبت به مجلس دهم مصوبه جدیدی نداشته‌ایم. این را می گویند که مجلس انقلابی 500 میلیون تومان بلاعوض دریافت می‌کند. این دروغ است.

 

*رقمش درست نیست؟

 

اصلاً چنین چیزی نداشته‌ایم. ما گفتیم همان مصوبه مجلس دهم عملیاتی شود. یک عددی برای اجاره بود. خودم در قم دفتر خود را حدود 300 میلیون تومان رهن کردم. امسال که خواستیم تمدید کنیم گفت باید 5 میلیون تومان هم اضافه کنید. یعنی بر اساس محاسبات مشاورین املاک 300 میلیون و 5میلیون حدود 13 میلیون می شود. مجلس به ما در دفتر قم چقدر می داد؟ 8 میلیون می داد! نه فقط برای اجاره، بلکه آب، برق، گاز، چهار خط تلفن و هزینه های اینترنت است. شبکه دولت از ما پول می گیرد. برای اینکه به شبکه دولت وصل هستیم؛ چون فیبر نوری کشیدند. اجاره دفتر من حدود 13 تومان می شود. برای بقیه هزینه ها 5 تومان ...

 

بعد می‌گویند نماینده مجلس 35 میلیون می گیرد! نمی گویند 15 میلیون اجاره دفتر می شود، ده میلیون اجاره دفتر می شود. قصه ای که اخیراً برای طرح تعالی خانواده بود، این تاکید رهبری است و جمعیت ما پیر می شود. این طرح آمده است که یک حمایت اقتصادی از خانواده و فرزندآوری شود. گفته‌اند سن 28 سال ازدواج اجباری است! همین قسمت فقط منتشر شد. من چون طرح را کامل نخواندم که بدانم چنین چیزی در طرح بود یا خیر.

 

*به نظرم یک چیزی در شبکه های مجازی وجود دارد که متاسفانه اینجوری است. این که می گویید هم خوب و هم بد است. می گوید من را می زند، من هم پولی خرج می کنم و آن طرف را می زنیم. هر کسی پول بیشتری در این فضا خرج کند به لحاظ رسانه‌ای غلبه می یابد. خیلی سخت می توانید افکار عمومی را توجیه کنید.

 

بیچاره کسی که پول ندارد.

 

*یعنی الان به این رسیده است که باید فکر عاجلی کرد. مردم هم آگاهی خودشان را از کجا می خواهند بگیرند؟ درست است که رادیو و تلویزیون حتما موثر است و اتفاقاً درجه اعتماد به رادیو و تلویزیون در این فضا بیشتر شده است ولی لطمه این وجود دارد و نمی‌توانید ...

 

شما ببینید، یک یهودی صهیونیست برای 120 شبکه ماهواره ای فارسی زبان که می خواهد بنیان خانواده ها را بهم بریزد، آقای مرداک، 3 - 4 میلیارد دلار خرج می‌کند، ولی صداوسیما ما از کل بودجه‌اش 60 درصد باید از تبلیغات بدست بیاورد. آن 40 درصدی که می خواهند بدهند، می گویند چرا این پیام را گذاشتید و چرا این آقا را آوردید و چرا آن را بردید!

 

برخی سفرها که می رفتم، چون گروه پارلمانی پاکستان، قرقیزستان و کشورهای همسایه بودم، یا سوریه زیاد رفتم، شبکه های برون مرزی ما بسیار موثر بوده است. دیروز با یکی از نمایندگان افغانستان ملاقات داشتم، ایشان می گفت ما تربیت‌یافته همین کشور جمهوری اسلامی ایران هستیم؛ می گوید اینجا بزرگ شدیم، می‌گفت چرا باید شبکه های شما در افغانستان نمی تواند خوب اطلاع‌رسانی کند. هم فرهنگ ایرانی و هم بحث انقلاب اسلامی و هم استکبارستیزی را ترویج کنند؛ همین کارهایی که امریکایی ها در منطقه علیه ملت ها انجام می دهند. بالاخره این پول می خواهد. مجلس به نظر من مسئولیت سنگینی دارد که قوانین محکمی را در این زمینه تصویب کنیم تا مردم ... بالاخره مواردی داشتیم که در ملاقات های مردمی به ما مراجعه می کنند، مثلاً عکس همسر کسی را در کل فضای اجتماعی منتشر کرده است. اینها باید خیلی قوانین سختگیرانه ای داشته باشد.

 

*در همین قصه آن چیزی که زیر نظر دادستانی کل است، رسیدگی به جرائم رایانه ای است.

 

بله یک کمیته است.

 

*که مصداق ها را بررسی می کنند. این کمیته 12 عضو دارد، 6 عضو نماینده های دولت هستند. اطلاعاتی که الان بیرون آمده و اطلاعات پنهانی هم نیست. در مورد فیلترشکن‌ها، در حوزه های فضای مجازی هر وقت خواستند تصمیم بگیرند دو عضو مجلس دارد، چهار نهاد بیرونی و 6 عضو دولتی است.

 

مجلسی ها هم در دوره دهم با دولت هماهنگ بودند.

 

*یعنی 6 عضوی که از دولت هستند، اگر در جایی بخواهند آبستراکسیون کنند و نیایند،‌اصلا رای شکل نمی گیرد. یعنی باید از لحاظ قانونی درست شود.

 

کمیسیون فرهنگی مجلس دوره یازدهم مسئولیت سنگینی دارد. ان شاالله آقایان کمیسیون را شکل دهند و ببینیم چه کار می‌توان کرد.

 

*آقای قالیباف را چطور می‌بینید؟ برخی می گویند آقای قالیباف چهره اجرایی قوی است و در جایگاه رئیس مجلسی نمی تواند موفق باشد. در یکی دو هفته اخیر ایشان را جطور دیدید؟

 

در اینکه آقای قالیباف یک چهره اجرایی است شکی نیست. ولی مجلس دو کار مهم دارد که یکی قانونگذاری و دیگری نظارت است. کسی که در کار اجرایی بوده قطعاً به بحث قوانین باید آشنا باشد، چون می‌خواهد آن قانون را اجرا کند. در نظارت هم معمولاً کسانی که در سطح آقای قالیباف در راس سازمان ها قرار می‌گیرند نظارت های ستادی داشته‌اند، خودشان به عنوان مدیر عالی ناظر بوده‌اند.

 

من فکر می کنم در این دو هفته ای که کنار ایشان می نشینم خیلی خوب توانسته مجلس را مدیریت کند. من فکر می کنم با آن روحیه ای که جهادی است، مثلاً به ما گفت روز 14 خرداد همگی باید بیایید؛ روز تعطیل. روز جمعه هفته پیش از ساعت 5 صبح به مجلس رفته بود و همه مسئولین مجلس را خواسته بود. یکی یکی واحدها را بازدید و بررسی کرد. معمولاً 5 صبح تا 12 شب در مجلس است، همین وقت‌گذاری انرژی می خواهد. در جلسات جمع‌بندی های خوبی دارند. تا امروز 5 - 6 جلسه هیئت رئیسه پشت هم برگزار کرده‌ایم. جمع‌بندی هایی که می کنند خوب است. من فکر می کنم به عنوان رئیس مجلس موفق خواهد شد.

 

*چند اعتبارنامه مانده است؟

 

سه تا!

 

*چه می شود؟

 

یک اختلاف برداشتی در آئین نامه وجود دارد که معترضین معتقدند وقتی شعبه رد می‌کند، می‌توانیم در صحن دوباره به رأی بگذاریم. دوستان دیگر معتقدند وقتی شعبه تائید کرد در صحن قرائت و تصویب اعلام شود. در آئین‌نامه ماده 29 و 32 سه عبارت «تصمیم‌گیری» داریم. نوشته برای تصمیم گیری در دستور کار مجلس قرار گیرد. کجا؟ یک؛ اعتبارنامه هایی که معترض ندارد، شعبه تائید می کند که اکثریت نماینده ها هستند و فقط در مجلس سخنگوی شعبه می خواند و تمام است. دو؛ جای دوم که تصمیم گیری نوشته،‌ جایی است که معترض دارد، شعبه تائید می کند، صحن قرائت می کند و تمام. سه؛ شعبه رد می کند، به کمیسیون تحقیق می رود و تائید می شود. باز هم اینجا عبارت تصمیم‌گیری است. می‌گویند چون تصمیم گیری نوشته، توسط سخنگوی شعبه در صحن قرائت شود و تمام شود. در بخش چهارم، معترض داشته، شعبه رد کرده، کمیسیون تحقیق هم رد کرده، می‌گوید داخل صحن می آید سخنگوی کمیسیون 15 دقیقه گزارش می‌دهد، نماینده ای که اعتبارنامه او رد شده است، نیم ساعت حق دارد صحبت کند و بخشی از وقت خود را می تواند به دو تا از همکاران خود بدهد، رای‌گیری می شود. عبارت رای گیری را آورده است. چون اینجا رای گیری و آن سه مورد را تصمیم گیری آورده، الان محل اختلاف نظر مجلس است.

 

من رفتم سوابق این کار را نگاه کردم. در مجالس قبلی اینجوری بود که رئیس مجلس، مثلا آقای لاریجانی، می خواند اعتبارنامه احمد امیرآبادی فراهانی منتخب مردم قم مطرح است. مکثی می کرد و من در صحن بلند می شدم. اعتراض ندارد، تصویب شد. اگر کسی در صحن می گفت من معترض هستم کمیسیون تحقیق می رفت، اما این در مجلس دهم در سال 97 آئین‌نامه عوض شد. گفتند چه معنی دارد رئیس مجلس اسم 290 نماینده را در صحن می‌خواند. شعبه برود و همه آنجا اعتراض را ارائه بدهند. آنجا کمیسیون آئین نامه تصویب می کند وقتی شعبه تائید کرد در مجلس قرائت می شود و رئیس مجلس هم می گوید تصویب شد. شورای نگهبان به این ایراد اصل 93 می‌گیرد. می گوید ما قرائت را قبول نداریم و باید در صحن مجلس به رأی گذاشته شود.

 

*این برای چه زمانی است؟

 

سال 97. می‌گوید باید تصویب شود. بعد در کمیسیون آئین‌نامه نماینده شورای نگهبان می آید، آنجا نماینده شورای نگهبان با نمایندگان درباره عبارت «رای‌گیری» به نتیجه نمی‌رسند و آنها هم «قرائت» را نمی پذیرد و در نتیجه عبارت «تصمیم گیری» را می آورند. این ابهام دارد. تصمیم گیری یک رای گیری و اتفاقی باید رخ دهد. باید فاعلی داشته باشد. آیا این تصمیم‌گیری فقط خواندن است؟ اگر فقط خواندن بود که قبلا شورای نگهبان رد کرده است.

 

یک اتفاق اینجوری در مجلس رخ داده است. دو نظریه وجود دارد. معترضین به اعتبارنامه این سه بزرگوار می گویند باید در داخل صحن رای‌گیری شود. برخی از اعضای هیئت رئیسه و برخی نمایندگان دیگر این نظر را دارند که چون در آن سه جا تصمیم‌گیری است، سه تا نهایت نتیجه‌اش مثبت شده است، یک؛ نماینده ها کلا معترض ندارند، شعبه هم تائید می کند. دو؛ معترض داشته، شعبه تائید کرده است. سه؛ شعبه رد کرده و کمیسیون تحقیق تائید کرده است. این سه را «تصمیم‌گیری» می گوید. آیین‌نامه به رئیس جلسه اختیار این برداشت را می دهد. هر کسی آن را قبول کند. متاسفانه آئین‌نامه ابهام دارد. آئین نامه همان زمان خوب نوشته نشده است.

 

*بر اساس قانون، تفسیر ...

 

تفسیر قانون با مجلس است. این که کسی که در جایگاه رئیس نشسته چه برداشتی از آئین‌نامه دارد در آن لحظه تصمیم گیرنده است.

 

*کسی که در جایگاه ریاست نشسته است.

 

بله. ولی می توانیم دو فویت یا سه فوریت استفسار کنیم، سوال کنیم که آیا منظور قانونگذار از عبارت تصمیم گیری رای گیری است؟ پاسخ بلی یا خیر. این به دوفوریت یا سه فوریت به صحن برود، رای بدهند و به کمیسیون برود و رای بدهد.

 

*با این آقای قالیباف موافق است که چنین طرحی مطرح شود؟

 

وقت نداریم. باید فردا یا پس فردا اعتبارنامه‌ها مشخص شود. در آئین نامه زمان‌بندی دارد ولی رسیدگی یا عدم رسیدگی شورای نگهبان مانع رسیدگی شعبه و رأی شعبه به تائید یا رد اعتبارنامه نیست.

 

* شما عضو جبهه پایداری بودید. درست است؟

 

نه من عضو جبهه پایداری نبودم. من خودم خیلی اعتقاد به احزاب و گروه ها ندارم؛ ذاتاً اعتقادی به حزب و گروه ندارم البته کار تشکیلاتی را اعتقاد دارم. من ابتدا جزو شورای مرکزی رهپویان شدم. الان شورای مرکزی جمعیت جانبازان هستم، چون آنجا مخصوص جانبازان است، دوستان پیشنهاد دادند.

 

*رهپویان هم نیستید؟

 

نه. قانون احزاب می گفت باید عضو یک شورای مرکزی در یک حزب باشید. من الان در جمعیت جانبازان هستم.

 

*از لحاظ فکری می گفتند به جبهه پایداری نزدیک هستید. درست است؟

 

دوستانی که در جبهه پایداری دارم را قبول دارم ولی برخی از آنها که رفتارهایی انجام می دهند را قبول ندارم. ولی واقعا برخی‌هایشان ...

 

*مثلاً در همین انتخابات به چه چیزهایی اعتراض داشتید؟

 

به این که دوستان جلسه می گرفتند و من هم به منزل آقای پژمانفر می رفتم، من اعتقاد داشتم نباید اجازه دهیم اختلاف بین نیروهای انقلاب بیفتد. آن دوستان نسبت به آقای قالیباف قدری حرف داشتند، من می‌گفتم آقای قالیباف در داخل جبهه انقلاب است؛ مثل 4 کاندیدای دیگر. با همدیگر همفکری کنند و با هم توافق کنند یا فراکسیون اکثریت هر تصمیمی گرفت. برخی دوستان می‌گفتند این آقایان که کاندید شدند در جلسه ای که آقای قالیباف است نباید حضور داشته باشند! مخالفت می کردند.

 

حتی یک شب آقای دکتر نادران افطار دعوت کرد اینها اجازه ندادند آقای نیکزاد و آقای حاجی بابائی در ان افطار حضور داشته باشند. من از این کار ناراحت شدم. گفتم اصلا بروند و افطاری با هم داشته باشند و دور هم باشند. در خصوص مسائل کلان کشور صحبت کنند، درباره ریاست مجلس صحبت نشود. چرا باید مخالفت کنند؟ بالاخره آنها اعتقاد داشتند آقای قالیباف نباید رئیس مجلس شود.

 

*اتفاقی که باید در صحن رخ می داد اتفاق خوبی بود.

 

خیلی خوب شد.

 

*شما با این تجربه فکر می کنید برای 1400 نیروهای انقلاب باز می‌توانند دور هم جمع شوند یا تفرق خواهید داشت؟

 

یکی از مشکلات ما در مجموعه نیروهای انقلاب این است که یک شخصیت کاریزما که بتواند جمع کند در میدان نمی آید، اگر هم وجود داشته باشد. من اعتقاد دارم وجود دارد ولی به میدان نمی آید.

 

*چرا نمی آید؟

 

فکر می کنم نگرانی هایی هست که نگران است نتواند تمام‌کننده باشد در حالی که من اعتقاد دارم می تواند تمام‌کننده باشد. دوم اینکه دوستان ما در مجموعه جبهه انقلاب بیشتر روی بحث گفتمان دارند تاکید می‌کنند. در حالی که در گفتمان معمولاً سعی می کنند صفر و صدی ببینند و این خوب نیست. گفتمان را می توانیم غیر صفر و صدی بیینیم؛ بالاخره یکی 90 است، یکی 80 است و یکی هم زیر 50 است. زیر 50 را باید هل بدهیم و بالا بیاوریم، در داخل گفتمان بیاوریم. برخی هم فساد دارند، فساد مالی و اخلاقی دارند. اینها را اصلاً نمی توان قبول کرد.

 

من فکر می کنم برای 1400 اگر یک شخصیتی که بالاخره در تراز رئیس دولت جمهوری اسلامی و تراز انقلاب اسلامی باشد بیاید، نیروهای انقلاب دور او جمع می شوند. من فکر می‌کنم اگر آقای رئیسی بیاید همه مشکلات حل می شود.

 

*این نظر شخصی شما است؟

 

بله.

 

*برخی هم معتقد هستند الان یک کار بزرگ دست آقای رئیسی است.

 

من فکر می کنم آقای رئیسی می تواند افرادی را در قوه معرفی کند. الان خیلی پرونده هایی که در قوه قضائیه می رود، مستقیم و غیرمستقیم، با رفتار قوه مجریه مرتبط شده است. مثلاً سرقت از چیست؟ بیکاری، اشتغال، بزه‌های اجتماعی، طلاق و ... گیر طلاق در کجا است؟ گیر اصلی ...

 

*بله؛ ولی الان مدیریت کشور هم خیلی سخت است.

 

قبول دارم ولی واقعا اگر روحیه انقلابی و جهادی و بسیجی داشته باشیم، از خودمان بگذریم و پا روی هوای نفس بگذاریم، مطمئناً موفق خواهیم شد، این وعده الهی است. مگر غیر این بوده است. در این 40 سال کجاها با توکل به خدا جلو رفتیم و شکست خوردیم؟ وضع ما از زمان جنگ بدتر است؟ از زمان جنگ وضع ما بهتر است. توقعات مردم بالا رفته، سبک زندگی عوض شده، این را متوجه هستیم و ما هم در بین مردم هستیم.

 

من یک جلسه ای با رئیس ایران خودرو داشتم و گفتم چرا اینطور می کنید و به ما بگوئید جریان چیست؟ می گوید ابتدا از منابع انسانی شروع کنید. منابع انسانی حرف اصلی را در شرکت می‌زند یا نه. آنعهم در شرکتی که تخصصی است یعنی کار کاملاً از تخصص و علم و فناوری بیرون می آید. می گوید در این ده دوره مجلس قبل، فقط 8 هزار نفر از کارمندان ایران خودرو را نماینده ها معرفی کردند.

 

*ایران خودرو چند پرسنل دارد؟

 

فکر کنم 50 هزار نفر است.

 

*تقریبا یک پنجم.

چون شرکت های وابسته زیاد دارد متفاوت آمار داده می شود. بعد می گوید چون نماینده مجلس پشت او بود باید در سطحی نگه داریم که راضی شود. نمی کنیم نماینده مجلس دنبال تحقیق و تفحص می رود. می گفت یک نماینده مجلس 300 نفر معرفی کرده است.

 

*اسم نماینده را گفت؟

 

بله.

 

*دوره چندم بود؟

 

این را ولش کنید. (می‌خندد). متاسفانه این وجود دارد. از بازار می گوید که سیاست های کلان بانک مرکزی و سیاست های کلان اقتصادی دولت، یکباره نقدینگی را به سمت ارز می برد، به سمت مسکن یا یکباره به سمت خودرو می برد. ایران خودرو چقدر تولید دارد که جواب این همه نقدینگی را بدهم؟ مانند سیل است که وقتی می آید همه را می زند و می برد. 7 میلیون نفر ثبت نام کردند و 5/4 میلیون قرعه کشی برای 25 هزار خودرو شد!

 

*احتمالا مجلس یازدهم به این امر ورود می کند.

 

بله. حتماً. ان شاالله کمیسیون صنایع خوبی شکل بگیرد.

 

*فکر می کنید از جمع اصلاح طلبان چه کسی برای 1400 بیاید؟

 

من فکر می کنم چند نفری مطرح هستند، آقای ستاری، آقای اردکانیان، آقای تاجگردون، آقای جهرمی اگر به سمت گام دوم بروند، مطرح هستند.

 

*آینده آقای لاریجانی را چطور می بینید؟ در عرصه ریاست جمهوری می آیند؟

 

یکبار به آقای جعفری (رئیس دفتر لاریجانی) گفتم آقای دکتر لاریجانی داخل مجلس مدیر خیلی خوبی است. مدیریت خوبی دارد ولی اینها جایگاه مردمی ندارند. مردم خیلی استقبال نمی کنند.

 

*الان قدری هم بحث مجمع تشخیص ایشان جدی شده است. این خبرها درست است؟

 

به من گفتند نه. من یک روز از ایشان پرسیدم و بحث شورای عالی امنیت ملی هم پرسیدم گفتند نه، همان بحثی که داشتم و به دانشگاه می روم. بعد از این که از مجلس رفت ایشان را ندیدیم.

 

*متولد قم هستید یا اراک؟

 

من متولد امیرآباد فراهان هستم. سال 52

 

*یعنی استان مرکزی؟

 

بله.

 

* 1352؟

 

البته من 54 به دنیا آمدم، ولی مثل اینکه بیش‌فعال بودیم و دو سال شناسنامه ما را عقب گذاشتند تا به مدرسه برویم. من بعداً دستکاری کردم و 48 کردم تا به جبهه بروم.

 

*یعنی 4 سال خودتان را پیرتر کردید.

 

بله. بعد از جبهه رای دادگاه گرفتیم و دوباره به 52 بازگرداندیم.

 

*پدر چه کاره بودند؟

 

پدرم کشاورز بودند. 6 سالم بود که ایشان مرحوم شدند.

 

*چه کشاورزی داشتند؟ در همان فراهان ؟

 

در روستای خودمان باغ و زمین دیم داشتیم.

 

*گندم؟

 

بله.

 

*کنار پدر کشاورزی کردید؟

 

بله. من تا 8 سالگی که روستا بودم اخوی ها ما را به بیابان برای درو می‌بردند.

 

*مادر خانه دار بودند.

 

بله. ایشان سال 73 مرحوم شدند، البته وقتی اخوی من در سال 61 در کردستان مجروح شد، تقریبا 8-7 ماه ایشان بیمارستان بود و مادرم زیر تخت ایشان خوابید و 9 ماه هم من مجروم بودم و ایشان دوباره بیمارستان بود. این سختی ها باعث شد ایشان زودتر از دنیا بروند.

 

* چند خواهر و برادر هستید؟

 

دو تا خواهر خانه‌دار دارم و 4 برادر دارم.

 

*برادرها؟

 

برادر بزرگ من شغل آزاد داشت و الان پیرمرد و بازنشسته است. برادر دومم راننده تاکسی است. برادر سومم هم شغل آزاد دارد. برادر چهارم پاسدار بوده و بخاطر جانبازی بازنشسته شده است.

 

*چه زمانی ازدواج کردید؟

 

من سال 68 یعنی در 16 سالگی ازدواج کردم. کمر من یک ترکشی داشت که نزدیک به یک سال ضایعه نخاعی بودم و از کمر به پائین مشکل داشتم. بعد که ترکش جابجا شد، دکتر گفت باید زودتر ازدواج کنید و 16 سالگی زن‌مان دادند.

 

*چطور آشنا شدید؟

 

پسر خاله ام برای خواستگاری خواهرخانمم آمده بود و در مراسم خواستگاری خواهرم دیده بودند و معرفی کردند.

 

*همشهری هستند؟

 

پدر ایشان با مادر من دخترعمو و پسرعمو هستند.

 

*مهریه چقدر بود؟

 

100 هزار تومان.

 

*خطبه عقد را چه کسی خواند؟

 

در محله ما حاج آقای بالایی است که رفتیم خواستیم عقد را ایشان بخوانند و نمی خواند، می گفت این بچه است. الان هم برخی مواقع من را می بیند و علاقه‌مند بهم هستیم. کنار دفتر من هم دفتر دارد. خاطره را بیان می کند، می گوید من الان هم خجالت می کشم که نمی خواستم عقد را بخوانم چون سن و سالی نداشتید. آن زمان من محاسنی هم روی صورت نداشتم.

 

*چند فرزند دارید؟

 

سه فرزند، دو دختر و یک پسر دارم. دخترهای من خانه‌دار هستند.

 

*ازدواج کردند؟

 

بله. در مجلس دهم که این خانمها طرحی برای کودک‌همسری آورده بودند، گفتم ابتدا باید من را به دادگاه بفرستید چون دخترهای من در 16-15 سالگی ازدواج کردند. یکی از دامادها، پسر برادرم و دیگری هم یکی از فامیل‌هاست. داماد بزرگترم کارمند اداره بیمه است و داماد کوچک ترم پاسدار است. دو تا نوه هم دارم.

 

*یعنی الان در 47 سالگی دو نوه هم دارید.

 

بله.

 

*دختر یا پسر هستند؟

 

دو تا نوه هایم دختر هستند. پسرم هم دانشجوست.

 

*با بچه ها دور هم می‌نشینید؟

 

خیلی سخت است. فقط جمعه ها اگر فرصت شود بعدازظهرها می‌توانم. برنامه من معمولاً اینطور است که شنبه ها صبح تا ظهر – دوره قبل قم بودم البته دو دوره قبلی، این دوره که فعلاً آقای قالیباف همش جلسه می گذارد و تهران هستیم، فعلا این طور شروع کرده است - ولی دو دوره قبلی من شنبه ها صبح تا ظهر در دفترم مدیرکل ها را می آوردیم و صحبت می کردیم. بعدازظهر شنبه هم با انجمن ها و گروه ها و تشکل‌ها جلسه داشتیم. کارگروه هایی در قم راه انداختم که 37 کارگروه هستند و با آنها جلسه می گذاشتم. شنبه شب هم مساجد مناطق می‌رفتیم. یکشنبه تا چهارشنبه هم تهران می آمدم تا کارهای طرح‌ها و لوایح و مسائل ملی را پیگیری کنیم. چهارشنبه بعدازظهر هم دیدار خانواده شهدا می رفتیم و پنج شنبه هم صبح تا ظهر سرکشی از ادارات به صورت سرزده بود. بعدازظهر پنج شنبه هم روستاهای قم می رفتیم. تا شب بودیم. جمعه هم صبح تا ظهر هر هفته ملاقات مردمی داشتید. 150، 200، 100 نفر ملاقات مردمی داشتیم. بعد از ظهر جمعه اگر 4-3 ساعت وقت داشتیم خانه می‌آمدند.

 

*در جمع خانواده بحث سیاسی می کنید؟

 

بله.

 

*همفکر با شما هستند یا متفاوت از شمایند؟

 

بله. به قول خودشان همه‌شان آقایی هستند. کلاً همفکر من هستند و خط قرمز آنها آقاست.

 

*تفریح آقای امیرآبادی چیست؟

 

هیچ چیزی.

 

*جایی برای تفریح نمی‌گذارید؟

 

نه. مگر یک زمانی در مجلس باشیم و از ساعت 6-5 که قدری صرمان خلوت می شد به استخر مجلس می رفتیم.

 

*اهل سینما و تلویزیون؟

 

اخبار را پیگیری می کنم. برخی سریال ها را مثلاً در ماه رمضان کم و بیش دیدم.

 

*کدام سریال ها را دیدید؟

 

زیرخاکی و بچه مهندس 3!

 

*چطور بود؟

 

خوب بودند. بچه مهندس خیلی خوب بود. در آخر که پیشنهاد ازدواج داد شوکه شدم. به عنوان یک بیننده پیش‌بینی نمی کردم. کارگردان آنجا را خیلی خوب ساخت. سریال «گاندو» هم خیلی خوب بود؛ یکی از شاهکارهای تلویزیون بود. شنیدم دو سه مورد اینچنینی در برنامه دارند. هر چه از این سریال ها ساخته شود حمایت می شود و مردم هم علاقه‌مند هستند. شبکه های اجتماعی هم بسیار گسترده شده و من صداوسیما را از طریق همین موبایل می بینم. واقعاً از این جهت خوب است و دسترسی ها راحت شده است.

 

*در سال 52 متولد شدید، جبهه هم رفتید. چند سالگی به جبهه رفتید؟

 

13 سالگی در سال 65 رفتم جبهه.

 

*کجا مجروح شدید؟

 

عملیات کربلای 5، در شلمچه مجروح شدم.

 

*بخاطر دارید؟

 

مگر می‌شود آن خاطرات را فراموش کرد؟ گردان امام سجاد (ع) بودیم، خواستیم برای محاصره پتروشیمی بصره برویم. جلوتر رفتیم و پشت خاکریز عراقی ها رفتیم. آنجا از اروند صغیر شروع به تیراندازی کردند. آنور خاکریز هم عراقی ها متوجه شدند و ما را به رگبار بستند. کل گروهان را پشت خاکریز خواباندند. اولین نفر هم من تیر خوردم. بعد آنطور که آقای فرمانده گروهان ما و معاون ایشان تعریف می کرد، از آن سمت هم آرپی چی زده بودند و به کوله بیسیم من خورده بود ولی عمل نکرده بود. این برای کوله بیسیم و آهنی که دارد را داخل کمرم برده بود. از خاکریز اینور ریختند و کامل محاصره کردند و ما را زدند.

 

یکسری بچه ها را تیر خلاص می زدند. خیلی صحنه های سختی بود. آقای بیطرفان فرمانده گروهان ما تیربار برداشت و جلوی عراقی ها را گرفت و به ما گفت خودتان را عقب بکشید. ما خودمان را عقب می‌کشیدیم و آنها جلو می‌آمدند. همین طور صحنه درگیری بود و اندک اندک از هوش رفتیم و نفهیمدیم چه شد. بعدها به هوش آمدم در بیمارستان صحرایی بودم.

 

*شنیدم در سردخانه بودید. یعنی به عنوان شهید در سردخانه می روید و بعد می‌بینند که پلاستیک عرق کرده و می فهمند زنده هستید. یک شب در سردخانه بودید؟

آن در بیمارستان شهید فقیه شیراز اتفاق افتاد. یک شب ظاهراً تمام می‌کنیم. به سردخانه می برند و معراج می برند. صبح می خواستند شهدا را ببرند می بینند پلاستیک ما عرق دارد به بخش برمی گردانند و احیامان می کنم. اینها را من خودم متوجه نشدم، بعداً برای من تعریف کردند.

 

*چیزی از آن شب در خاطر ندارید؟

 

هیچی. چون کلستومی هم بودیم، یعنی روده ها قطع شده بود و بیرون آورده بودند وقتی به هوش می آمدیم خیلی درد داشت. ضایعه نخاعی هم بودیم و کمر به پائین فلج بود باعث شد که خیلی اذیت می شدم. حدود یک سال هم روی ویلچر بودم.

 

*بعد عمل کردند؟

 

نه. ترکش جابجا شد و من قطع نخاع نشده بودم. ضایعه نخاعی بودم. ترکش جابجا شد و با فیزیوتراپی پاهای من تکان خورد و عصا داشتم.

 

*به عنوان خاکریز از شما استفاده کردند؟

 

آقای بیطرفان که فرمانده ما بود برای خاطره گویی دعوت کردند و در جمع خانم‌های دانشجو گفت برادر رزمنده ای در جمع شما است که یک خاطره ای دارد و می خواهم بیان کنم. آنجا تعریف کرد وقتی ایشان بی‌هوش شد من با دو جنازه دیگر شهید ما را سنگر کرده بود. پشت ما ایستاده بود که جلوی عراقی ها را بگیرد تا بچه ها عقب‌نشینی کنند. تقریبا همان لحظه هم باعث شد تمام بدن ما داغون شود. (می‌خندد)

 

*بعد درس را ادامه دادید؟

 

بله. بعد از جنگ من دوم راهنمائی بودم. برگشتیم و قدری هم وقتی وضع جسمانی من خوب شد، 68 تا 70 از دوم راهنمایی تا چهارم دبیرستان را خواندم. سوم دبیرستان را سه ماهه خواندم.

اول حقوق قبول شدم و چون از قضاوت و وکالت خوشم نمی آمد، نرفتم و سال بعد دانشگاه تهران مدیریت دولتی قبول شدم. در عین حال عضو سپاه هم شدم. پاسدار بودیم تا سال 78 که شهدا را می‌آوردند، در قم من بین آن جمعیت و تریلی که بود، قرار گرفتم - چون مسئولیت برای بحث شهدا داشتم - فشار جمعیت باعث شد ترکش جابجا شود و دوباره سه ماه از کمر به پائین فلج شدم.

 

به کمیسیون پزشکی سپاه فرستادند و با 73 درصد جانبازی که کمیسیون پزشکی سپاه زد ما را بازنشست کردند. بعد از آن سه سال بانک بسیجیان بودم. سال 85 اولین شورای شهر قم بدون اینکه عضو هیچ لیستی باشم رای آوردم. آن زمان همراه با خبرگان بود و با رأی خبرگان اول قم شدم. در مجلس نهم هم با دکتر لاریجانی و آقای آشتیانی رأی آوردیم و در مجلس دهم هم با آقای ذوالنور و آقای لایجانی.

 

*چطور مجلس به شما پیشنهاد شد که بیایید؟ بعد از شورای شهر به شما پیشنهاد شد؟

 

بله. آن زمان عضو شورا بودم – اگر خودستایی نباشد - چون یکی از اعضای فعال بودم. خانه من در منطقه محروم نیروگاه بود.

 

*الان هم نیروگاه هستید؟

 

بله. خانه‌ام را عوض نکردم. الان بخاطر بحث کمرم و اینکه پله های خانه من زیاد است و آسانسور ندارد، حتما باید خانه را عوض کنم. توصیه پزشک است و متاسفانه آنجا دنبال زمین می گردم که خانه بسازم، پیدا نمی‌کنم. از آن محله هم نمی‌خواهم بروم چون هم عِرق دارم و هم منطقه محرومی است و آنجا را دوست دارم. همان منطقه و همان مردم محروم باعث شدند من به اینجا برسم.

 

*وضعیت فرهنگی قم چطور است؟

 

فرهنگی بد نیست، ولی از نظر اجتماعی خوب نیست. از نظر فرهنگی مردم خوبی دارد، از نظر توجه به مسائل ارزش ها و فرهنگ ایثار و شهادت، ولایتمداری و بصیرت انصافاً قم مثال‌زدنی است، اما متاسفانه بخشی داریم که اجتماعی است و بعضاً زیرپوست شهر است، در بحث طلاق و اینها، باعث شده قدری بزه‌های اجتماعی بالا برود. مرکز مواصلاتی 17-16 استان کشور است. رفت و آمد زیاد است.

 

*مهاجرت هم به آنجا زیاد شده است.

 

بله. اول انقلاب قم 200 هزار نفر جمعیت داشت.

 

*الان چقدر است؟

 

الان یک میلیون و 200 هزار نفر است. یعنی یک میلیون مهاجر هستند و خود قمی‌ها تقریبا به زیر 40 درصد رسیده است. بالاخره یک شهر بین‌المللی است. از 110 کشور دنیا آنجا جمعیت داریم. تقریباً طلبه هایی که از شهرهای مختلف آمده‌اند، مثلاً چینی‌ها 20 نفر هستند. حالا این دروغی هم که درباره چینی ها گفته بودند، این بندگان خدا اصلاً نرفته بودند. آخرین سفری که به چین داشتند قبل از شهریور بود که اصلاً کرونا نبود. همه آزمایش هایشان هم منفی شد. گردن این طلبه های چینی انداختند.

 

*درباره کرونا هم احساسی شدید که فوتی ها را دو برابر اعلام کردید؟

 

نخیر؛ دقیق گفتم. 50 نفر فوت کردند و من هم بیان کردم. آقایان هم شکایت کردند و دادگاه رفتیم و تبرئه شدم.

 

*یعنی مشخص نبوده اینها کرونا است.

 

نخیر. آنها کاری می‌کردند که آزمایش ها را فقط اعلام می کردند. در قم در اسفند 97 بهشت معصومه (س) بین 9 تا 12 نفر گواهی فوتی صادر می کرد. تصادفی، سکته، بیمارستانی و ... این به 36 نفر رسید. مشخص بود از بیماری است.

 

*در چه زمانی؟

 

در اسفند 98 به 36 نفر رسید. من گفتم آمار را دقیق اعلام کنید. حرف آنها از یک جهت هم درست بود که آزمایش هایی که گرفتیم مثلاً 5 نفر یا 3 نفر است. من گفتم 50 نفر است. قبرهای بهشت معصومه را می دیدم و اینها ...

 

*اول هم بود و خیلی از کیت های تشخیصی نبود.

 

درست است.

 

*از شما بعید دانستند که آقای امیرآبادی یکباره این صحبت را داشته باشد. چون شما اصولا تمام جوانب را می بینید.

 

آقای رنجبران بی‌توجهی بود.

 

*خودتان هم گرفتید؟

 

من وسط تبلیغات انتخاباتی گرفتیم که متوجه نبودیم این کروناست. بعداً که می‌گفتند من کرونا گرفتم دروغ بود. روز اول توقع داشتیم یک اتفاق خوب در قم می‌افتاد و آن توجه ویژه دولت به قم بود؛ می‌دیدیم توجه نمی‌کنند! نه وزیر توجه داشت، نه رئیس جمهور توجه داشت. بعد هم آبروی قم را هم می برند. می گویند شیوع از قم بود در حالی که اینچنین نبود؛ در قم شناسایی شد.

 

این بزرگترین ظلم در حق قم بود. قم این شجاعت و جسارت را داشت که بگوید این دو تا بیمار کرونایی هستند؛ علائم کرونا را دارند. من شهرهای دیگر را اسم نمی برم که زودتر از قم داشتند و اعلام نکردند. خیلی قم‌هراسی شکل گرفت و اتفاقاً بخشی هم برای خارج از کشور و ضدانقلاب بود چون می خواستند هم قم، هم حوزه را بزنند. کدام یک از مراجع با بسته شدن حرم مخالف بودند؟ در قم مراجعی که حضور دارند و مردم از آنها تقلید می‌کنند؟ هیچ کدام مخالف نبودند ولی چرا این را مطرح می کردند؟ حوزه کجا مخالف این بود پروتکل های بهداشتی و پزشکی در قم رعایت شود. چرا این را مطرح می کردند؟ یک مستمسکی می‌خواستند گیر بیاورند تا انقلاب و مرکز انقلاب، حوزه و روحانیت را بزنند، البته موفق نشدند. آیت‌الله اعرافی با آن نگاه بلند به میدان آمد و طلبه‌های چه غوغایی کردند. ایکاش این تصاویر به مردم نشان داده شود.

 

*آقای حاجی صادقی اینجا آمدند و توضیح دادند طلبه های بسیجی چه کردند.

 

من رفتم و در بین آنها بودم. من بیمارستان زیاد بستری شدم. من کلوستومی بودم، غیر از مادرم کسی نمی‌آمد، کیسه من را عوض کند. هیچ همراه مریضی نمی رود سرویس بهداشتی بیمارستان را بشوید. خداوکیلی کسی می‌شوید؟

 

*نه خداییش.

ولی طلبه ها چه کار کردند. سرویس ها را می‌شستند، همراهی می‌کردند. خودشان کرونا می‌گرفتند!

 

*در قضیه کرونا انقلابی اتفاق افتاد که به ما را به دوران جنگ برگرداند و حتی فراتر از آن!

 

من با جوانانی در قم ارتباط داشتم، چه فامیل و چه غیرفامیل، نسبت به برخی دوستان طلبه حرف داشتند. در این قصه کرونا نگاه آنها کامل عوض شد. به نظر من اگر شهرهایی که روزهای اول بحث آن بود، قدری بیشتر مراعات می کردند، به کل کشور سرایت نمی کرد.

 

*اوایل هم کم و کاستی داشتیم.

 

اگر بین 25 اسفند تا 15 فروردین، آن زمان که سرلشگر باقری آمدند که برنامه‌ریزی کردند یک قرنطینه شدید – در حد قرنطینه نه به معنای واقعی قرنیطنه - را در کشور اجرا کنند و قوه مجریه مخالف بود، اگر آن اتفاق می‌افتاد، خیلی بهتر از این می‌شد، ولی باز هم خیلی خوب عمل کردیم. با این وضعیت تحریم ها، مشکلاتی که دولت دارد، معذورات بودجه ای که دولت دارد و در جریان این هستیم. انصافاً مردم و مسئولین در این قصه نسبت به کشورهای توسعه‌یافته مانند امریکا واقعاً خوب عمل کردند، د کشورهایی مثل امریکا چه افتضاحی به بار آوردند. با آن منابعی که در اختیار دارند .

 

*خوب عمل شد به خصوص هدایت هایی که رهبر انقلاب انجام دادند و در کنار آن آقای روحانی خوب به میدان آمد. خودشان خوب وقت گذاشتند و نشان می‌دهد اگر رئیس جمهور در جایی وقت بگذارد، به معنای واقعی چقدر موثر است.

 

بله، اینکه جلسات را هفته ای دو بار برگزار کرد، خیلی خوب بود. البته بدانید که حکمی که آقا برای بحث ستاد کرونا داد خیلی مسئله را حل کرد. ما حق نداشتیم مجلس را تعطیل کنیم. فقط ولی فقیه می‌تواند حکم بدهد. یک نماینده نزد آقای لاریجانی اعتراض کردند چرا مجلس را تعطیل کردید، گفت آقا فرمودند هر چه ستاد کرونا مصوب کرد همه باید اجرا کنند. این حکم و فرماندهی واحد و دستوری که داده شد، خیلی از مشکلات را حل کرد.

 

*قضیه بودجه هم همین طور بود. اگر دستور حضرت آقا نبود بودجه هم به راحتی جمع نمی شد.

 

باید به مجلس می آمد و کدام موافق و کدام مخالف بودند.

 

*اصلا جمع نمی شد.

 

بله، واقعا برخی مقاطع نیاز است، حکم هایی که آقا صادر می کنند بسیاری از مشکلات و معضلات کشور را حل می کند.

 

*اعلام شفافیت اموال و دارایی های مسئولین را که قبلا پیگیری می‌کردید، پیگیر هستید یا فایده ای ندارد؟

 

این دو مسئله است. یکی «اعلام» است که قانون شد و متاسفانه در مجلس هشتم در یک ماه آخر بود و در مجلس نهم خیلی پیگیری کردیم. در مجمع تشخیص اتفاق خوبی رخ نداد و دو سال در آنجا خواباندند و قید «محرمانه» آوردند. این قید خوب نبود که اموال مسئولین که اعلام می کنند محرمانه است. متاسفانه در مسئولیت قبلی رئیس محترم قوه، سه سال این آئین نامه ابلاغ نشد. حاج آقای رئیسی تشریف آوردند در عرض دو ماه این را ابلاغ کردند. ما در مجلس که هماهنگ کردیم نمایندگان اموال خودشان را اعلام کردند؛ این یک اعلام است. الان هم نمایندگانی که رفتند باید اموال خودشان را اعلام کنند که قوه قضائیه بررسی میکند تا چیزی به ناحق اضافه نشده باشد. آن چیزی که در مجلس قبلی پیگیری کردیم و تصویب شد «از کجا آورده ای» است. آئین نامه اجرایی این را قوه قضائیه دارد بررسی می کند. این طور است که تمام مقامات بعد از انقلاب از شهردار منطقه تا رئیس جمهور و نخست وزیر و نماینده، رئیس بانک ها و بیمه ها باید جواب بدهند اموال خود را در این 40 سال از کجا آورده اند؟ حتی آنهایی که فوت کرده‌اند؟ این باید اجرا شود.

 

*این لایحه است؟

 

قانون شد.

 

*آئین نامه اجرایی را قوه می‌دهد.

 

بله. حاج آقا رئیسی دستور دادند و من هم چند وقت پیش خدمتشان پرسیدم گفتند به زودی آئین‌نامه می‌آید و شروع می کنیم. البته برخی مسئولین حرف‌هایی در مسائل مالی و اخلاقی و زندگی خود می زنند؛ از مردم خواهش می کنم به مسائل توجه نکنند. آنچه حقیقت دارد، مقامات رسمی کشور اعلام می کنند، فردا اموال من اعلام به قوه قضائیه می شود و هر چه قوه قضائیه اعلام کرد مردم باور کنند. / فارس

مطالب مرتبط
ارسال نظر