به گزارش راهبرد معاصر، مدیرعامل سازمان انتقال خون جزییات هدیه صد هزار تومانی اهدای پلاسمای خون را اعلام کرد و گفت: به هر بهبودیافته کروناویروس که پلاسما اهدا میکند، ۱۰۰ هزار تومان میپردازیم که هزینه رفت و برگشت و یک ساعت وقتی است که برای اهدای پلاسما صرف میکند، شود.
پیمان عشقی گفت: در دنیا خیلی بیشتر از این اعداد و ارقام به اهداکنندگان میپردازند و نتیجه این میشود که در آمریکا ۱۵ هزار اهداکننده پلاسما مراجعه میکنند، اما در کشور ما ۱۰۰۰ نفر مراجعه میکنند.
او درباره حواشی که اخیرا با عنوان پلاسما فروشی مطرح شده است، میگوید: از آنجایی که مخاطب رسانههای عمومی با مخاطبین رسانههای علمی متفاوتند و من هم فردی آکادمیک بوده و هستم و زیاد در جایگاههایی که مخاطبین عمومی داشته باشم، قرار نداشتم، در نتیجه تمایل زیادی به صحبت در رسانههای عمومی ندارم، اما برخیها سابقه بیشتری در مخاطب قرار دادن مردم دارند و یا به این کار علاقه دارند. به هر حال در چند ماهی که در جایگاه مدیرعامل سازمان انتقال خون هستم، از دوستان یاد گرفتم که چگونه باید با مردم صحبت کنم. البته برخی دوستانی که مباحث علمی و فنی را در رسانههای عمومی مطرح میکنند هنرشان در این است که اصطلاحات را با یکدیگر خَلط کرده و مردم را به سمت مسائلی میکشانند که برایشان جذاب باشد؛ مسائلی مانند خرید، فروش، عدالت اجتماعی، پول، فقر و...، اصطلاحات عوام فریبانه و مردم طلبانه. امیدوارم من ضمن صحبت با مردم، وارد این حیطه نشوم.
وی ادامه میدهد: من از برخی افرادی که خودشان مسئول و مجری بودند و افراد فنی هستند، تعجب میکنم که چرا وارد این قضایا میشوند. شاید وقت آزادی پیدا کردند، اما من در حال حاضر وقت آزاد زیادی ندارم.
عشقی با اشاره به فرآیند جمعآوری پلاسما در کشور، اظهار میکند: پلاسما زردابه خون است. ما میتوانیم به سه شکل پلاسما را جمعآوری کنیم. باید توجه کرد که خون شامل سه قسمت گلبول قرمز، پلاکت و پلاسما است. حال اولین نوع جمعآوری پلاسما، پلاسمایی است که از طریق اهدای خون گرفته میشود. این نوع جمعآوری پلاسما، همان روشی است که مردم ما سالهای سال است که به آن عادت دارند و اهدای خون میکنند. آن هم به صورت ۱۰۰ درصد داوطلبانه و بدون چشمداشت. از این خون اهدایی، پلاسما هم جدا میشود که ما نام این نوع از جمعآوری پلاسما را "پلاسمای بازیافتی" میگذاریم. به این صورت که مردم اهدای خون کردند و پلاسما از خون جدا میشود. در این میان یک ریال هم میان کسی رد و بدل نشده و به صورت کاملا داوطلبانه است.
وی اظهار میکند:. باید توجه کرد که در دنیا آنقدر نیاز به داروهای مشتق از پلاسما زیاد است که تنها با پلاسمای بازیافتی تامین نمیشود. در حال حاضر تخمین زدند که در ایران سالانه بین ۸۰۰ هزار لیتر تا یک میلیون و حتی بر اساس یک تخمین، یک میلیون و ۶۰۰ هزار لیتر پلاسما مورد نیاز است تا بتوانیم داروهای مورد نیاز بیماران را تامین کنیم.
وی میافزاید: باید توجه کرد که جمعآوری پلاسما به روش تولیدی، میتواند به صورت داوطلبانه انجام شود. به طوری که فرد اعلام کند که من نذر کردهام که برای تولید ملی سالی ۲۴ بار مراجعه کنم، هربار یک ساعت وقت بگذارم و پلاسما اهدا کنم که بسیار عالی است، اما گاهی هم یک نفر میگوید من ۲۴ بار در سال با وسایل حمل و نقل عمومی به مراکز اهدای پلاسما مراجعه کنم و یک ساعت وقت بگذارم، حداقل وقت مرا جبران کنید و پول رفتوآمد مرا بدهید. در جمعآوری پلاسمای تولیدی، هم روش داوطلبانه و هم روش غیر داوطلبانه در دنیا وجود دارد. حال باید پرسید چند نفر از اهداکنندگانی که به مراکز جمعآوری پلاسما به روش تولیدی، مراجعه میکنند، میخواهند به صورت داوطلبانه پلاسما اهدا کنند و چه تعدادی در قبال جبران هزینههایشان این اقدام را انجام میدهند؟. نسبت این موضوع در دنیا در یک تخمین ساده و تقریبی حداقل یک به ۱۰ است. معمولا تمام کشورهای دنیا هزینه وقت و رفت و آمد اهداکننده پلاسما را در روش تولیدی برای تولید دارو به طریقی جبران میکنند؛ در حدی که فرد اهداکننده انگیزه پیدا کند که ۲۴ بار در سال مراجعه کرده و هر بار یک ساعت زیر دستگاه نشسته و پلاسما اهدا کند.
مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران با اشاره به سومین نوع پلاسما نیز میگوید: پلاسمای نوع سوم را اصطلاحا پلاسمای هایپر ایمیون میگویند که به نوعی پلاسمای ویژه یا پُرپادتن است. این نوع پلاسما بسیار ویژه بوده و غالبا برای تولید پادتنهای تغلیظ شده استفاده میشود و برای تزریق مستقیم به بیماران به کار نمیروند. هرچند روش جداسازی پلاسما با پلاسمای تولیدی (نوع دوم فوق الذکر) تفاوتی نمیکند و با دستگاه پلاسمافرزیس انجام میشود، ولی اهداکنندگان این نوع پلاسما، شامل همه افراد نرمال جامعه نمیشود، بلکه نادر بوده و تعدادشان کم است. به نوعی پلاسمای تولیدی افراد خاص، ویژه و نادر است. بسیاری از این افراد یا بر اساس مداخله و تزریق آنتیژن، یا بیماری ناخواسته، یا تزریق واکسن، پلاسمایشان پرپادتن بوده و بدنشان بر علیه آن بیماری یا آنتی ژن، پادتن تولید کرده است. به عنوان مثال، سرم ضدهاری با همین روش تولید میشود. همچنین سرم هپاتیت B، سرم ضد کزاز و... نیز به همین صورت تولید میشوند. از طرفی گاهی مداخلاتی مانند تزریق واکسن به آنها، به یک بار محدود نمیشود. به عنوان مثال ممکن است قرار باشد که فرد مبتلا به هپاتیت B هر چند سال یکبار، واکسن تزریق کند تا تیتر آنتیبادی بدنش افزایش یابد.
عشقی ادامه میدهد: در این بخش نیز معمولا به افراد پرپادتنی که برای اهدای پلاسمایشان مراجعه میکنند، میزان کمی برای جبران هزینههای رفتو آمدشان ارائه میشود. این امر در همه دنیا و در سازمان انتقال خون ایران از بدو تاسیس تاکنون سابقه داشته و حتی در اساسنامه سازمان هم پیش بینی شده است. باید توجه کرد که اهدای داوطلبانه این نوع پلاسما در برابر اهدای غیرداوطلبانه آن بسیار ناچیز است. حال ممکن است فردی هم بگوید من نذر کردم و این اقدام را به صورت داوطلبانه انجام میدهم، اما این افراد بسیار کم هستند.
وی با بیان اینکه بیماری کووید-۱۹ نوع چهارم پلاسما را ایجاد کرد، اظهار میکند: پیش از بروز و شیوع بیماری کووید-۱۹ در ایران، همه ما میدانستیم که یکی از روشهای درمانی آن میتواند پلاسما درمانی باشد. چینیها این اقدام را زودتر آغاز کرده بودند. همه میدانستیم که ۱۰۰ سال است که چیزی به نام پلاسمادرمانی وجود دارد. همین آقایان که امروز انتقاد میکنند، از اوایلی که کرونا وارد کشور شد، میگفتند چرا پلاسما درمانی نمیکنید؟. انگار که یک خروار پلاسما دم دست ماست و ما از آن استفاده نمیکنیم!. باید پرسید این پلاسما را از چه افرادی باید دریافت کنیم؟ از افرادی که به کرونا مبتلا شده و بهبود یافتهاند. بر همین اساس در هفته سوم بحران کووید-۱۹ در کشور ما کارآزمایی بالینی پلاسما را با همکاری سازمان انتقال خون ایران و انجمن خون و سرطان کودکان و در ابتدا در بیمارستان بقیه الله تهران آغاز کردیم.
عشقی ادامه میدهد: البته تمایلی نداشتم که سازمان انتقال خون مستقیما وارد اسم کووید-۱۹ شود. زیرا دچار کاهش اهدای خون شده بودیم و اگر اعلام میکردند که انتقال خون، خون کوویدی جمعآوری میکند، با کاهش اهدای خون مواجه میشدیم. در نتیجه بخش خصوصی کمک کرد. کمک بخش خصوصی در چنین طرحهایی اقدامی مرسوم است. تمام دنیا میدانند که گاهی بخش خصوصی اسپانسر یک طرح تحقیقاتی میشود. بخش خصوصی هم بدون شرط و درخواست با ما همکاری کرد. البته در نهایت سازمان انتقال خون هم با توجه به نیاز زیاد بیماران به پلاسما، وارد کار شد.
وی تاکید میکند: بنابراین پلاسمای نوع چهارم پلاسمای بسیار ویژه کووید-۱۹ است. هرچند که این نوع پلاسما، پلاسمای افراد پرپادتن است، اما فعلا فقط برای مصرف مستقیم در بیماران استفاده میشود و دارویی از آن تولید نمیشود. زیرا هنوز کووید-۱۹ را کسی نشناخته، چه برسد به اینکه بتوانند از پلاسمای آن دارو تولید کنند. بنابراین پلاسمای کووید-۱۹، نهتنها پلاسمای افراد پرپادتن است، بلکه فعلا برای تولید دارو هم مورد استفاده قرار نمیگیرد و به صورت مستقیم برای بیماران مورد استفاده قرار میگیرد و اصولا کیسه مصرفی و روش آماده سازی آن با پلاسمای تولیدی نوع دوم و سوم متفاوت است.
مدیرعامل سازمان انتقال خون میافزاید: حال چرا سازمان انتقال خون وارد این موضوع شد و پرسنل ما در شرایطی که احتمال انتقال بیماری وجود داشت، برای پلاسماگیری به بیمارستانها میرفتند؟؛ چراکه بتوانند سریعا پلاسمای افراد بهبودیافته را به بیماران تزریق کنند. باید توجه کرد که پلاسمای کروناییها با روش پلاسما فرزیس، اما در کیسه مشابه پلاسمای بازیافتی میگرفتیم که کاری بسیار دشوار است. آقایانی که ادعا میکنند که از همه چیز خبر دارند، حتی فرق این دو کیسه را نمیدانند. انجام این اقدامات راحت نیست، آن هم در شرایط بحران؛ نبود ارز و در شرایطی که انبارهایمان داشت خالی میشد، اما این اقدامات را انجام دادیم و پلاسمای بهبودیافتگان کرونا را دریافت کردیم.
عشقی با بیان اینکه پلاسمای بهبودیافتگان کرونا، بسیار ویژه محسوب میشود، میگوید: فعلا باید پلاسمای بهبودیافتگان کرونایی را برای بیماران مصرف کرد و نمیتوان آن را برای تولید دارو به کمپانیها ارسال کرد. زیرا هنوز مجوز تولید دارو ندارند و وقتی مجوز تولید نداشته باشد، حتی نمیتوانیم یک قطره پلاسما به آنها ارائه دهیم. در عین حال اصلا نیتمان نبوده که این پلاسماها را به کمپانیهای تولید دارو ارسال کنیم که اگر این نیت را داشتیم، پلاسمای بهبودیافتگان کرونایی را با صرف هزینه بیشتر در کیسههای پلاسمای بازیافتی جمعآوری نمیکردیم. ما برای مصرف بیماران کرونایی، پلاسمای بهبودیافتگان کووید-۱۹ را دریافت کردیم. حال اینکه چگونه در شرایط بسته بودن مرزها، این پلاسماها را جمعآوری کردیم، نوآوری پر ماجرایی دارد.
باید توجه کرد ویژگی مهم این نوع پلاسما، این است که این افراد در بازه زمانی کوتاهی میتوانند به ما کمک کنند. کسی که اول اردیبهشت ماه بهبود یافته نهایتا تا اول مرداد ماه شاید بتواند پلاسما پرپادتن اهدا کند و طبق مقالات منتشر شده تیتر آنتیبادی در فرد بعد از مدتی کاهش مییابد. نکته مهم بعدی این است که چون ما این پلاسما را برای مصرف مستقیم در بیمار تهیه میکنیم نمیتوانیم از برخی بهبود یافتگان سالم مانند خانمهایی که سابقه بارداری دارند پلاسما بگیریم و این جامعه اهدا کنندگان ما را محدودتر میکرد.
وی تصریح میکند: حال آقایانی که خود از این ویژگیها و محدودیتها قاعدتا اطلاع دارند یا این ادعای کارشناسی را میکنند، به جای اینکه بگویند دستتان درد نکند، از صبح تا شب در فضای مجازی این موضوع را زیر سوال میبرند. باید توجه کرد که به افراد محدودی بین ۱۸ تا ۶۰ سال، بدون سابقه بیماری یا حتی بارداری قبلی، که تازه از کرونا نجات یافتهاند و حتی ممکن است از محیط بیمارستان و انتقال خون و ... وحشت داشته باشند، میگوییم بیا و پلاسما اهدا کن. حال نمیتوانیم به او بگوییم که خودت با مترو رفت و آمد کن. آقایان صدایشان از جای گرم بلند میشود. برایشان فرقی ندارد که مردم چگونه این اقدام را انجام دهند؟ فرد بهبود یافتهای که میخواهد به ما کمک کند و پلاسمایش را اهدا کند، نباید با تاکسی اینترنتی یا آژانس رفتوآمد کند؟. آیا در ۵۰ سال مدیریت انتقال خون برای پلاسمای هایپر ایمیون و ویژه غیر از این رفتار میشده است؟. از طرف دیگر ما که این پلاسما را برای تولید دارو نفرستادهایم، بلکه برای نجات جان هموطنانمان مصرف میکنیم و هنوز هم کمبود داریم. بالاخره باید به این فرد تشویقی بدهیم که بتواند برای اهدای پلاسما مراجعه کند. حال منی که دارم این پول را برای جبران وقت و هزینه این فرد میپردازم، باید مورد اتهام قرار بگیرم که شما پلاسمافروشی میکنید؟
وی تاکید میکند: ما اخلاقا برای اهداکنندگان توضیح میدهیم و اعلام میکنیم که پلاسمای اهدایی شما برای بیماران مبتلا به کرونا استفاده میشود و ممکن است که بیمار را نجات دهد. البته هنوز کارآزمایی بالینی به نتیجه نرسیده است، اما تاکنون نتایج خوبی داشته و ممکن است جان کسی را نجات دهد. ضمن اینکه یک ساعت زیر دستگاه میمانی. با این توضیحات سه الی چهار درصد اهداکنندگان منصرف شده و بازمیگردند. ما کسی را فریب نمیدهیم. به هر بهبودیافته کرونایی که پلاسما اهدا میکند، ۱۰۰ هزار تومان میپردازیم که هزینه رفت و برگشت و یک ساعت وقتی است که برای اهدای پلاسما صرف میکند. در دنیا خیلی بیشتر از این اعداد و ارقام به اهداکنندگان میپردازند و نتیجه این میشود که در آمریکا ۱۵ هزار اهداکننده پلاسما مراجعه میکنند، اما در کشور ما ۱۰۰۰ نفر مراجعه میکنند. اگر این اقدام را هم انجام ندهیم و همین میزان اهداکننده هم برای اهدای پلاسما مراجعه نکنند، پاسخ بیماری را که بر روی تخت بیمارستان خوابیده است، چه کسی میدهد؟
عشقی ادامه میدهد: البته بسیاری از اهداکنندگان این پول را نمیگیرند و به صورت داوطلبانه پلاسما اهدا میکنند، اما نباید به آن کسی که کارگر است، بیمار شده، شغلش را از دست داده، یک ماه در خانه است و حالا هم که بهبود پیدا کرده است، برای اهدای پلاسما مراجعه کرده، هزینهای برای جبران هزینههای رفت و آمدش بپردازیم؟. البته این اقدام یک حسن دیگری هم دارد و آن اینکه اگر پلاسما به هر دلیلی مصرف نشد و روزی خواستیم آن را برای تبدیل به دارو به کمپانیهای خارجی ارسال کنیم، از نظر اخلاقی مدیون مردم نیستیم.
عشقی در ادامه صحبتهایش تاکید میکند: افرادی که چهار سال تمام اطلاعات غلط به مردم میدادند که پلاسما مورد نیاز مصرفی است، بیایید و پلاسما اهدا کنید، چرا این صحبتها را مطرح کردند؟. شخصا در اصفهان دیدم که در روزهایی که کمبود خون داشتیم، جوانی بر روی تخت خوابیده بود و داشت پلاسما اهدا میکرد. به او گفتم چرا پلاسما اهدا میکنی؟. گفت، برای من توضیح دادند که به پلاسما بیشتر نیاز داریم، هرچه نیاز باشد همان را اهدا میکنم. مردم ما چنین بخشندگی دارند. من همانجا به پزشک درمانگاه عتاب کردم که گفت ما را مجبور کردند که به بُرش استانی تولید پلاسما برسیم و تا آخر ماه میزان مشخصی پلاسما دریافت کنیم.
مدیرعامل سازمان انتقال خون با بیان اینکه برخی در این میان اعتماد فروشی کردند، میگوید: برخی داشتند اعتماد و آبروی سازمان انتقال خون را میفروختند. نتیجه چنین سیاستی این شد که سازمان انتقال خون که بر حسب اسناد موجود اعلام کرده بود در یک برنامه سه ساله، سالی ۲۰۰ هزار لیتر پلاسمای تولیدی، بدون پرداخت پول به مردم و بدون چشمداشت، در اختیار کارخانهها گذاشته و برای کشور دارو تولید میکند و برای این اقدام ۶۰ دستگاه مخصوص پلاسما فرزیس آورد که ۴۰ دستگاه به صورت امانی بود و ۲۰ دستگاه را هم خریداری کرده و در قبال آن ۲۰۰ هزار سِت خریده بود، اما دیدیم که در عرض سه سال حتی نیمی از این سِتها مصرف نشد.
عشقی ادامه میدهد: با همه این اقدامات و با تبلیغ اهدای پلاسما، به طور متوسط توانستند بطور میانگین سالی ۱۰ هزار لیتر پلاسما دریافت کنند. در سال اول که سال ۱۳۹۵ و سال تنظیم سند بود، ۹۴۵ لیتر پلاسما دریافت کردند سال دوم حدود ۶۰۰۰ لیتر، سال سوم ۱۸ هزار و ۱۰۰ لیتر و سال چهارم ۱۷ هزار و ۵۰۰ لیتر پلاسمافرزیس دریافت کردند و مجموعا طی چهار سال ۴۳ هزار لیتر پلاسمای تولیدی جمعآوری کردند. یعنی بجای حداقل ۶۰۰ هزار لیتر در سه سال ۴۲ هزار لیتر حاصل شد! باید پرسید برای اینکه متوجه شویم که یک سیاست شکست خورده است، چه نتایجی را باید ببیند. سیاست دروغ گفتن به مردم، عدم جبران هزینهها و رقابت با بخش خصوصی شکست خورده است. این درحالی بود که بخش خصوصی با ۱۱ مرکز سالی ۲۵۰ هزار لیتر پلاسمای تولیدی جمعآوری کرد، اما آقایانی که ادعای مدیریت عالی میکنند، با ۱۷ مرکز و حتی با اتکا به قدرت نظارتی دولتی به طور متوسط سالی ۱۰ هزار لیتر پلاسمای تولیدی جمعآوری کردند.
وی تاکید میکند: اهداکنندگان سالانه بین ۱۰ تا ۱۲ بار برای اهدای پلاسما به بخش خصوصی مراجعه میکردند، اما در سازمان انتقال خون میزان مراجعه اهداکنندگان پلاسما سالی ۰۳/۱ بار در سال بوده است. در عین حال اهدای خون ما که سالها روندی افزایشی داشت و به شاخص ۲۷ در ۱۰۰۰ رسیده بود و به آن افتخار میکردیم، دقیقا از سال ۱۳۹۵ که آقایان این سیاست را آغاز کردند، سقوط کرد و به ۲۵.۶ در ۱۰۰۰ کاهش یافت. همین کاهش اهدا سبب شد ۱۰ هزار لیتر پلاسمای بازیافتی ما هم کاهش یابد و عملا به ازای سه سال تلاش مستمر، سرافکندگی کامل سیستم باشد. من برای اینکه بگویم این سیاست شکست خورده است، چند دلیل باید بیاورم؟
مدیرعامل سازمان انتقال خون با بیان اینکه من اعلام کردم که با این نتایج، پلاسمای نوع دوم را نمیخواهیم و برایش هزینه هم نمیکنیم، میگوید: من جمعآوری پلاسمای بازیافتی، پلاسمای ویژه و پلاسمای بهبودیافتگان کرونا را وظیفه سازمان انتقال خون میدانم. از طرفی با توجه به این نتایج جمعآوری پلاسمای تولیدی نوع دوم را به بخش خصوصی واگذار کردیم. ما در حوزه کارآزمایی بالینی پلاسمای بهبودیافتگان بیماران کرونا با بخش خصوصی ارتباط داریم، به صورت شفاف و روشن به وزارت بهداشت اعلام کردهام، بخش خصوصی هم طراحی و مطالعه کرده و حامی مالی شده است و تاکنون هم هیچ مطلبهای از ما نداشته است.
عشقی افزود: مردم یک تیتر "پلاسمافروشی در ایران بیداد میکند" را میبینند و معمولا دیگر بقیه مطلب را نمیخوانند.