به گزارش راهبرد معاصر، سلاحهای انفرادی به خاطر تغییر تاکتیکهایی که در میدان نبرد رخ داده است یک نیاز همیشگی نیروهای زمینی بوده و به همین خاطر توسعه انواع سلاح از جمله اسلحههای هجومی در دستور کار طراحان جهان قرار گرفته است.
در حال حاضر تمامی نیروهای نظامی جهان از تاکتیک نبرد نامتقارن استفاده میکنند که در آن یک گروه کوچک پیاده نظام، اما تا دندان مسلح به عمق خاک دشمن نفوذ کرده و مشغول نبرد میشود، این راهبرد باعث زمینگیر شدن دشمن در خاک خودش میشود، اما یک مزیت دیگر هم دارد که پایین آمدن هزینههای آموزش و تامین تجهیزات در دراز مدت است.
نکته مهم این است که فرماندهان کشور ما نیز به خاطر داشتن مرزهای زمینی فراوان با همسایگان و قرارگیری در منطقه حساس غرب آسیا، از چندین سال قبل به سمت چنین راهبردی حرکت کردند و امروز شاهد هستیم که نیروهای زمینی جمهوری اسلامی ایران به خصوص نیروهای ارتشی در این زمینه گامهای موثری را برداشتند.
فرماندهان نیروهای مسلح کشورمان در این راستا آموزشهای لازم را آن هم با تکیه بر تاکتیکهای بومی در اختیار نیروهای تازهنفس و افسران جوان قرار میدهند و در کنار آنها متخصصان و طراحان جوان و انقلابی هم برای رفع نیاز این نیروها به تجهیزات، کار ساخت سلاحهای هجومی بومی را در پیش گرفتند که یک نمونه آن سلاح خیبر است.
سلاح خیبر که خبر طراحی آن در سال ۱۳۸۰ در برخی رسانهها مطرح شد، به دست متخصصان جوان وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در سال ۱۳۸۱ ساخته شده است؛ این سلاح در چارچوب نیاز نیروهای عملکننده جمهوری اسلامی ایران برای در اختیار داشتن یک سلاح انفرادی سبک طراحی شد.
اطلاعات چندانی از این سلاح در دست نیست، اما بر اساس ظاهر خیبر ایرانی با کالیبر ۵.۵۶ میلیمتری جرم ۳.۷ کیلوگرم، نواخت تیر ۸۰۰ تا ۸۵۰ تیر بر دقیقه، برد مؤثر ۴۵۰ متر، برد نهایی ۲۵۰۰ متر و سرعت خروج گلوله از لوله ۹۰۰ تا ۹۵۰ متر بر ثانیه را دارد؛ همچنین برای مسلح شدن این سلاح انفرادی، از دو نوع خشاب ۲۰ و ۳۰ تیر استفاده میشود.
تا قبل از خیبر چندان اطلاعاتی در خصوص ساخت سلاح هجومی در کشور وجود نداشت، اما این طراحی موفق باعث شد تا پای ایران به باشگاه طراحی سلاح سبک هجومی هم باز شود و پس از آن هم چندین سلاح متفاوت در اختیار نیروهای مسلح قرار گرفت، اما باز هم یک نیاز وجود داشت که سلاح جدید ایران با نام ذوالفقار آن را حل کرد.
سلاح ایرانی ذوالفقار اولین اسلحه هجومی سبک بومی است که توسط شرکت غیرنظامی مصاف و به دست جوانان ساخته شده تا بتواند جایگزین سلاحهای قدیمی نیروهای مسلح کشورمان، چون ژ-۳ شود، اما برای این کار یک ویژگی باید در این سلاح جدید در نظر گرفته میشد و آن هم کالیبر گلوله بود.
در سالهای گذشته بسیاری از ارتشهای جهان برای راحتی سربازها و حمل بیشتر مهمات توسط یک نفر گلولههای کالیبر ۵.۵۶ میلیمتر را جایگزین گلوله ۷.۶۲ میلیمتر کردند که کار را راحت میکرد، اما یک نکته وجود داشت و آن هم عدم نفوذ گلولههای کالیبر ۵.۵۶ میلیمتر در جلیقههای ضد گلوله امروزی است.
توجه به این موضوع وقتی بیشتر شد که برخی تحرکات در منطقه غرب آسیا مانند اقدامات گروههای تروریستی گسترش پیدا کرد و به همین خاطر هم امروزه سلاحهای کالیبر ۷.۶۲ میلیمتر مثل ژ-۳ یا FN FAL در جریان نبردهای خاورمیانه همچنان دیده میشود، چون از قدرت گلوله بالاتری برخوردار هستند، پس اگر کشوری میتوانست چنین قابلیتی را در سلاحهای مدرن خود قرار دهد پیشرفت بزرگی کرده بود.
همین موضوع باعث شد تا جوانان ایرانی به فکر سلاحی باشند که گلولههای کالیبر ۵.۵۶ میلیمتر و ۷.۶۲ میلیمتر را شلیک کند و این گونه بود که ذوالفقار ایرانی متولد شد؛ بحث قابل تغییر بودن لوله و کالیبر سلاح از جمله مشخصات بسیار مثبت ذوالفقار است که به این سلاح کمک میکند بسته به شرایط مختلف با تغییر کالیبر خود را به نیاز کاربر نزدیک کند.
از طرف دیگر طراحان کشورمان با تغییر در نوع لوله سلاح یک قابلیت مهم را به ذوالفقار اضافه کردند و این گونه سلاحی بومی ما توان تیراندازی با تمام گونههای مهمات سلاح انفرادی موجود در کشور را دارد که خود نکتهای بسیار مثبت و کمک کننده نه فقط در بخش ارتقا توان رزمی، بلکه در بخش آسان سازی مسئله تدارکات و پشتیبانی یگانهای عمل کنند مجهز به این سلاح است.
از طرف دیگر متخصصان کشورمان در نحوه مسلح کردن این سلاح از تکنولوژی سلاح معروف SCAR-H بلژیک که بسیاری از ارتشهای پیشرفته جهان همچون آمریکا از آن استفاده میکنند بهره بردهاند، در این روش که به مکانیزم فشار گاز غیر مستقیم گاز باروت معروف است گاز حاصل از احتراق باروت درون فشنگ که با آن مکانیزم سلاح فعالیت میکند از سلاح خارج میشود؛ هر چه این گاز کم تر باشد احتمال گیر کردن سلاح کم تر بوده و قطعات داخلی آن نیز کم تر گرم میشود.
این سلاح قادر است به خاطر تغییر اندازه لوله طولی در حدود ۸۵۰ میلیمتر، وزنی بین ۳.۵ تا ۳.۸ کیلوگرم، سرعت نواخت تیر بین ۵۵۰ الی ۶۵۰ گلوله در دقیقه و سرعت دهانه ۷۰۹ متر بر ثانیه را داشته باشد، این سلاح به خشابهای ۲۰ تیری مسلح است، اما نکته مهم این است که به خاطر نوع طراحی میتواند همزمان دو خشاب را در کنار هم داشته باشد.
استفاده از قنداق تاشو باعث شده تا این سلاح بومی برای بسیاری از ماموریتهای ویژه هم کاربرد داشته باشد و همچنین وجود ریلها در اطراف بدنه امکان نصب هرگونه تجهیزات جانبی را به نیروی استفاده کننده میدهد که این خود یک نکته مهم است.
اما بارزترین ویژگی ذوالفقار را باید در نوع نشانه روی سلاح دید، چرا که به نیروی عملکننده اجازه میدهد تا به دو روش همزمان به سمت اهداف نشان روی کند، اولین روش سیستم نشانهروی یا همان رد دات روی سلاح است که میتوان آن را با دوربینهای پیشرفتهتر تعویض کرد و روش دوم هم نشانهروی معمولی که در ذوالفقار ایرانی با زاویه ۴۵ درجه انجام میشود.
ساخت این سلاح بومی آن هم به دست شرکتهای غیرنظامی ثابت کرد جمهوری اسلامی ایران در هیچ عرصهای برای رفع نیازهای خود احتیاج به توجه هیچ کشوری ندارد و خود به تنهایی قادر است هر اقدامی که لازم باشد را انجام دهد؛ همین موضوع باعث شده تا بسیاری از کشورهای دنیا خواهان برقراری ارتباط با ایران باشند.