قدرت های اروپایی و خدشه دار کردن روحِ دیپلماسی چندجانبه-راهبرد معاصر
تحلیلی بر تحرکات اخیر تروئیکای اروپایی علیه ایران؛

قدرت های اروپایی و خدشه دار کردن روحِ دیپلماسی چندجانبه

می توان اقدامات سیاسی و رسانه ای گسترده آمریکا علیه ایران را، کمکِ دولت آمریکا به قدرت های اروپایی جهت توجیه افکار عمومیشان در پیروی از سیاست های ضد ایرانیِ واشنگتن قلمداد کرد. به هر حال، قدرتهای اروپایی نیز باید جوابی برای افکار عمومی خود داشته باشند.
تاریخ انتشار: ۲۰:۲۴ - ۳۱ خرداد ۱۳۹۹ - 2020 June 20
کد خبر: ۴۶۹۳۰

قدرت های اروپایی و خدشه دار کردن روحِ دیپلماسی چندجانبه

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ در هنگام امضای توافق هسته ایران موسوم به "برجام" در سال 2015، بسیاری از ناظران و تحلیلگران بین المللی، این رویداد را دستاوردی بزرگ و قابل توجه برای دیپلماسی چندجانبه، و تلاش دسته جمعی جهت حل تنش ها و اختلافات بین المللی توصیف کردند. بسیاری حتی این اتفاق را در نوع خود کم نظیر قلمداد کردند و بر تبدیل شدنِ آن به یک الگو جهت تخفیفِ اختلافات بین المللی تاکید ورزیدند. با این حال، هر چه زمان به جلو حرکت کرد، طرف های غربیِ برجام در عمل به تعهدات خود بیش از پیشه کم کاری کردند و در عین حال، با روحیه طلب کارانه و غیرمنطقی، از تشدید فشارها بر ایران در صورتِ عمل نکردنِ به تعهداتش خبر دادند. نقطه اوجِ این رویکرد قدرت های غربی، در سال 2018 و همزمان با خروج یکجانبه دولت آمریکا از برجام خود را نشان داد.

 

"دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا که حتی قبل از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال 2016، از ضرورت بازنگری در توافق برجام سخن گفت، پس از کسب کرسیِ ریاست جمهوری، فعالانه در پیِ نابودساختنِ توافق(برجام) برآمد که وی آن را بدترین توافق در کل تاریخ آمریکا قلمداد می کرد. از این رو، وی در سال 2018 و پس از مقدمه چینی های فراوان، فرمان خروج آمریکا از برجام را صادر و از تشدید فشارها بر ایران در قالب کارزار فشارحداکثری خبر داد.

 

آمریکایِ ترامپ، فارغ از فشارهای یک جانبه خود بر ایران، با اِعمال فشارهای گسترده بر قدرت های اروپاییِ طرفِ برجام(فرانسه، انگلیس و آلمان)، همواره از آن ها نیز خواسته است که در راستایِ کارزار فشارحداکثری آمریکا حرکت کنند و تا جای ممکن، دولت ایران را وادار به پذیرش شرایطی کنند تا در برابر خواسته های ولو نامشروع آن ها، تسلیم شود.

 

در این راستا، به تازگی، قدرت های اروپاییِ طرفِ برجام، با صدور بیانیه ای که در واقع، خروجیِ نشست آن ها در برلین پایتخت آلمان بوده، به طور تلویحی از قصد و نیتِ غیرقانونی دولت آمریکا مبنی بر تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران در شورای امنیت(قرار است این تحریم ها بر طبق برجام در مهرماه سال جاری، لغو شوند)، حمایت کرده اند. این کشورها در بخشی از بیانیه خود گفته اند: "لغوِ برنامه‌ریزی شده یِ تحریم‌های تسلیحاتی شورای امنیت که طبق قطعنامه 2231 در ماه اکتبر(مهرماه) انجام می‌شود، تأثیرات مهمی بر امنیت و ثبات منطقه خواهد داشت. یادآور می‌شویم که تحریم‌های اتحادیه اروپا بر صادرات سلاح‌های متعارف و فناوری موشکی (به ایران) تا سال 2023 برقرار خواهد بود". این رویکردِ اروپا به ضوح در تناقض با تعهدات آن ها در قالب توافق برجام است و نشان می دهد که اساسا قدرت های اروپایی بر خلاف اظهارنظرهای مکرر خود مبنی بر التزام به برجام، هیچگونه تعهدی را به آن برای خود قائل نیستند.

 

اندکی قبل از صدور بیانیه قدرت های اروپاییِ طرفِ برجام در برلین، آن ها در اقدامی که کاملا در راستای دعاویِ پوچ دولت آمریکا قرار داشت، اقدام به ارائه قطعنامه ای علیه ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی کرده بودند و بدین وسیله از ایران خواسته بودند تا هر چه سریع تر، آنچه دسترسیِ بی قید و شرطِ بازرسان آژانس به دو مرکز هسته ای کشورمان عنوان شده را تسهیل کرده و در این زمینه مانعی ایجاد نکنند. این اقدام اروپا که بر اساس ابراز نگرانی های دبیر کل آژانس انجام شده و تا حد زیادی مبتنی بر داده های منابع اطلاعاتی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه ایران است، در واقع دستورِ کاری جز تضعیفِ موضعِ ایران را دنبال نمی کند. با این حال، آنچه در این میان مهم است درک این نکته می باشد که اساسا چرا اروپا در زمینِ ایالات متحده آمریکا علیه ایران بازی می کند. به نظر می رسد می توان دو دلیل اصلی برای این رفتارهای اروپا ذکر کرد.

 

تاثیرِ معادلات اقتصادی بر پیروی قدرت های اروپایی از دستورکارِ ضدایرانیِ آمریکا

یکی از مهمترین مولفه هایی که در شکل گیریِ موضعِ منفعلانه قدرت های اروپایی در پیرویِ از دستورکارِ ضدایرانی دولت آمریکا نقش دارد، وابستگی بیش از حد اقتصادی آن ها به این کشور است. در شرایط کنونی، آمریکا، بزرگترین وارد کننده کالا و خدمات از کشورهای انگلستان و آلمان است و برای کشور فرانسه نیز، دومین مقصد اصلی صادراتی محسوب می شود. از سویی، با توجه به نقش برجسته آمریکا در اقتصاد جهانی، این کشورها به طرق مختلف به آمریکا و سازوکارهای اقتصادی بین المللی که تا حد زیادی با مدیریتِ آمریکایی اداره می شوند نیز نیاز دارند. این مساله موجب شده تا اساسا قدرت های اروپایی نتوانند موضعی جدایِ از آنچه دولت آمریکا در حوزه مسائل بین المللی می خواهد، اتخاذ کنند.

 

این مساله به طور خاص در توئیت اخیر وزیر خارجه کشورمان در واکنش به اقدام کشورهای اروپایی در ارائه طرح به شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و اقدام آن ها در حمایت تلویحی از تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران در شورای امنیت، آشکار شده است. جواد ظریف می گوید: "سه کشور اروپایی باید از حفظ ظاهر نزد عموم دست بردارند و شجاعت به خرج داده و آنچه را که در ملاقات‌های خصوصی به آن اذعان دارند را به صورت علنی بیان کنند". ظریف در ادامه خطاب به کشورهای اروپایی نوشت: "علنا بیان کنید که به دلیل ناتوانی مطلق در برابر زورگویی آمریکا حتی از انجام وظایف خود در برجام هم ناتوان هستید". وزیر خارجه ایران همچنین نوشت: "این سه کشور(انگلیس، فرانسه و آلمان)، در پشت پرده آلت دست نتانیاهو و ترامپ هستند و به هیچ وجه در جایگاه پند و اندرز دادن به ایران نیستند".

 

موضعِ ضعیف و غیرمنطقی قدرت های اروپایی در قبال ایران در شرایطی خود را نشان داد که به تازگی "جوزف بورل" مسوول ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مقاله ای برای پایگاه خبری فارین پالیسی هشدار داده بود که اروپا بر خلافِ آمریکا، قصد حمله به برجام و از بین بردنِ آن را ندارد. با این حال، اینطور به نظر می رسد که آمریکا با نفوذ اقتصادی گسترده خود در اقتصادهای قدرت های اروپایی، عملا آن ها را به گروگان هایی برای خود تبدیل کرده و از این رهگذر، سیاست هایِ مطلوب خود را به آن ها دیکته می کند.

 

جوسازی های سیاسیِ دولت آمریکا و اثرگذاری بر دستورکار قدرت های اروپایی در قبال ایران

مولفه دیگری که در حقیقت، مکملِ مولفه یِ اول در شکل دهی به سیاستِ ضدایرانی قدرت های اروپایی در قبال ایران است و به نوعی می توان آن را توجیهی برای آن ها جهت اقداماتشان علیه تهران عنوان کرد، جوسازی های سیاسی و رسانه ای دولت آمریکا علیه ایران است. در واقع، در این چهارچوب، از یک سو، دولت آمریکا با طرح ادعاهایی نظیر به اصطلاح "خطر ایران" برای صلح و امنیت بین المللی و ارائه شواهدی گنگ و مبهم در این رابطه، و از سوی دیگر، تهدیدِ دولت های اروپایی با ابزارهای اقتصادی در پشت پرده، راه را برای دنباله رویِ این کشورها از سیاست های خود علیه ایران هموار می سازد.

 

از طرفی می توان اقدامات سیاسی و البته رسانه ای گسترده آمریکا علیه ایران را در واقع، کمکِ دولت آمریکا به قدرت های اروپایی جهت توجیه افکار عمومیشان در پیروی از سیاست های ضد ایرانیِ واشنگتن نیز قلمداد کنیم. به هر حال، قدرتهای اروپایی نیز باید جوابی برای افکار عمومی خود داشته باشند و بتوانند به آن ها توضیح دهند که چرا فلان اقدام را که بر خلاف تعهداتشان در قالب توافق برجام است، بر علیه ایران انجام می دهند. در عمل، این پوشش را دولت آمریکا برای آن ها فراهم می سازد.

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار