به گزارش راهبرد معاصر؛ یکی از متغیرهای کلیدی در افزایش رشد اقتصادی هر کشور مسئله سرمایه گذاری است. برای ارزیابی وضعیت سرمایهگذاری در یک سیستم اقتصادی، شاخص های مختلفی مد نظر است که دو شاخص تشکیل سرمایه ناخالص ثابت و همچنین خالص حساب سرمایه در تولید ناخالص داخلی از آن جمله میباشد. متاسفانه طی سال های اخیر شاخص های سرمایه گذاری در اقتصاد ایران از هر دو جنبه دارای وضعیت نامناسبی است مثلاً آمارهای رسمی مرکز آمار ایران نشان میدهد که در سال ۱۳۹۸ که تولید ناخالص داخلی اقتصاد ایران حدود ۲۴۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است. تشکیل سرمایه ثابت ناخالص عددی حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان بوده و به این ترتیب سهم سرمایه گذاری در تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۱۷ درصد است.
نگاهی به آمارهای جهانی نشان می دهد که فاصله معناداری در این بین وجود دارد. گزارش رسمی بانک جهانی در سال ۲۰۱۸ میلادی نشان می دهد تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در اقتصادی مانند چین حدود ۶ هزار میلیارد دلار در آمریکا حدود ۴ هزار و ۳۰۰ میلیارد دلار در اروپا ۳۵۰۰ میلیارد دلار و در هند ۸۵۰ میلیارد دلار بوده است منطقه خاورمیانه هم حدود ۱۰۰۰ میلیارد دلار تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داشته است ، این اعداد بدان معناست که تشکیل سرمایه ثابت ناخالص در کشوری مانند چین بیش از ۱۰۰ برابر اقتصاد ایران است، دقیقاً به همین دلیل میتوان فاصله معنادار رشد اقتصادی در اقتصاد چین و سایر اقتصادهای جهان را مورد ارزیابی قرار داد در حالیکه تا اوایل دهه دوم قرن بیست ویکم میلادی سهم سرمایه گذاری چین نصف سرمایه گذاری در اقتصادی مانند آمریکا بوده است این عدد هم اکنون ۳۰ درصد بیش از اقتصاد آمریکاست.
شاخص دیگری که وخامت وضعیت سرمایه گذاری در اقتصاد ایران را نشان می دهد متغیر خالص حساب سرمایه است در سال های اخیر به دلایلی مانند وضعیت نابهنجار اقتصادی کشور به ویژه پس از شوک ارزی وحشتناک سال های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ خالص حساب سرمایه وضعیت نابهنجارتری را تجربه کرده است، البته در دو سال اخیر به دلیل سانسور آمارهای رسمی توسط بانک مرکزی نمی تواند اعداد قابل اتکایی را درباره وضعیت خالص حساب سرمایه نشان داد اما از سال ۱۳۹۵ به این سمت شرایط بسیار سختی در موضوع حساب سرمایه در اقتصاد ایران قابل مشاهده است در حالی که در سال ۱۳۹۵ خالص حساب سرمایه در ایران منفی ۱۸.۳ میلیارد دلار بوده این عدد در سال ۱۳۹۶ به منفی ۱۹.۳ میلیارد دلار رسیده و قطعاً در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ این اعداد بالای منفی ۲۰ میلیارد دلار بوده است. این امر بدان معناست که صرفاً در چهار سال اخیر بیش از ۵۰ میلیارد دلار حساب سرمایه اقتصاد ایران منفی شده که بخش مهمی از آن به معنای خروج سرمایه از اقتصاد ایران است در شرایطی که بخش مهمی از صادرات غیرنفتی کشور به دلایلی مانند بحران ارزی و نیازهای وارداتی صادرکنندگان به چرخه اقتصاد برنمیگردد و یا اینکه سالانه بخش قابل توجهی از سرمایهها صرف خرید املاک در کشورهای همسایه میشود طبیعی است که حساب سرمایه وضعیت نابهنجاری داشته باشد بدین ترتیب با وخامت وضعیت تشکیل سرمایه ثابت ناخالص از یکسو و خروج سرمایه از سوی دیگر قطعاً در بلند مدت شاهد آثار منفی بسیار گسترده این امر بر مسئله اشتغال و سایر متغیرهای کلیدی اقتصاد خواهیم بود آنچه که اقتصاد چین را به وضعیت کنونی رسانده است آن است که سرمایهگذاری در یک افق بلند مدت وضعیت بسیار خوبی دارد لذا امکان ایجاد اشتغال برای سیاستگذاران اقتصاد چین فراهم میآید اما در اقتصادی مانند اقتصاد ایران که سرمایه گذاری دچار چالشهای جدی است نباید و نمی توان انتظار معجزه کاهش نرخ بیکاری در سال های آتی را داشت. با وخامت وضعیت سرمایه گذاری در ایران نباید انتظار معجزه اشتغال را داشت.