به گزارش راهبرد معاصر، هنوز علت مشخصی برای بازداشت خزایی اعلام نشده است اما احتمالا بازداشت او به فعالیتهای اینستاگرامی اش ارتباط دارد. خبرگزاری فارس در این مورد نوشته است، خزایی در ترکیه «با تداوم فعالیتهای مجرمانه از جمله سوءاستفاده از دختران و ترویج مصرف مشروبات الکلی و راهاندازی سایتهای شرطبندی، ضمن ترویج اقدامات خلاف عفت عمومی، اقدام به خارج سازی مقادیر معتنابهی ارز از کشور کرد.»
یک ورود پرحاشیه
اما ورود او به ایران هم با حاشیه همراه بود. خزایی قبل از حرکت به سمت ایران یک فیلم از خودش ضبط میکند. این فیلم روز سهشنبه سوم تیرماه ضبط شده است و با اینکه میداند از سال ۹۷ تحت تعقیب پلیس است اما ورودش را اعلام میکند. در این فیلم به دوستش امیر میگوید: «بعد از طی کردن مسافت طولانی به آنکارا رسیدیم و بعد از آمدن به اشتاک حالا برگه خروج از ترکیه را از اداره کل پناهندگی گرفتم برای رفتن به ایران، این فیلم یادگاری است که بعد از رسیدن من به ایران، امیر آن را منتشر میکند.»
اما خزایی کیست؟
وحید قاریقی متولد ۱۳۶۴ در تهران است. به ظاهر تحصیلاتش را تا مقطع دیپلم ادامه داده است و کار اصلیاش در پخش مانتو و لباس زنانه بوده است و بعدها گفته شد، کارمند ساده بنگاه املاک است. او در سال ۹۴ پس از انتشار تصاویرش با زنان و دختران، تحت تعقیب پلیس فتا قرار گرفت و به سرعت بازداشت شد.
زنان و دخترانی که به درخواست پلیس فتا برای شکایت از او رفتند و همه میگفتند عکسهایشان را خزایی با دوز و کلک از آنها گرفته و بعد بیاجازه منتشر کرده است. او پس از بازداشت ادعاهای کذبی مطرح کرد و حتی اعلام کرد که از اقدامات خود پشیمان است. در آن زمان جملهای از او با این مضمون که «پلیس فتا حواسش به همهچیز هست» باعث شهرت دوچندانش شد.
خزایی پس از بازداشت مدعی شده بود که فقط یک کارگر ساده است و در یک بنگاه معاملات ملکی فعالیت میکند. او مدعی شده بود تمام دختران حاضر در عکسها و فیلمهای منتشرشده از او، دخترخالههای او هستند. او چندین شاکی خصوصی از میان همان دختران داشت. پس از دستگیری او توانست رضایت بیشتر شاکیانش را بگیرد. اما چند نفر رضایت ندادند و خزایی با قرار وثیقه از زندان آزاد شد.
فرار از ایران
بعد از اینکه وحید خزایی در سال ۹۷ با قرار وثیقه از زندان آزاد شد، حرف و حدیثها و اعتراضها به آزادی او کم نبود. چراکه بعد از آزادی از ایران گریخت و تهران را به مقصد ترکیه ترک کرد. او پس از خروج از زندان، از ایران خارج شد و پس از مدتی مشخص شد که به ترکیه رفته است.خزایی به نوعی از ایران گریخت. سال ۹۷ سردار کمال هادیانفر(رئیس وقت پلیس فتا ناجا) در یک نشست خبری گفت: «از روز اول که این فرد دستگیر شد، بارها پیشنهاد دادیم برای او حکم سبک نبرید، اما متاسفانه برای او حکم سبک بریده شد.»
او ادامه داد: «درحال حاضر وحید خزایی در موقعیت «وانتد»است و ما بهدنبال جست و جوی مکان استقرار او هستیم و دستگیری او در دستور کار است.» بازداشت وحید خزایی در سال ۹۴ از این جهت اهمیت فراوانی داشت که بهنوعی سرآغاز برخورد با طیفی از اینفلوئنسرها و فعالان اینستاگرامی شد که با عنوان «شاخ» شناخته میشوند.
ماجرای پشت پرده سایتهای شرطبندی
ماجرای تبلیغ سایتهای شرطبندی از اساسیترین سوژهها در پیج شاخهای به اصطلاح مجازی است. وعده یکباره پولدار شدن که پشت پردههای زیادی از آن منتشر شده است. وحید خزایی، یکی از همین شاخها بود که به قول خودش در ترکیه سایت شرطبندیاش را راهاندازی کرد و هر روز جلوی چشم فالوئرهایش، پز زندگی مرفهاش را میداد.
او سعی میکرد با نام مستعار پسر ایران برای خودش شهرت کسب کند. او هم مثل ساشا سبحانی، بهادر، پویان(که چندی پیش توسط پلیس اینترپل در اسپانیا دستگیر شد)، داود هزینه و … مدعی بود این زندگی لوکس را از طریق سایتهای شرطبندی بهدست آورده است. اما در شهریورماه سال گذشته، مشرقنیوز گزارشی از پشت پرده مافیای سایتهای شرطبندی منتشر کرد که چنین موضوعی را بررسی کرده بود.
طبق اطلاعات مشرق نیوز، اولین بار فردی به نام محمد جرجندی، کارشناس امنیت اطلاعات، مقیم آمریکا که دو سالی روی موضوع مافیای شرطبندی کار میکند، نام فردی به نام سعدالله امیرشقاقی و پسرش با نام فرشید امیرشقاقی(معروف به مونتیگو در اینستاگرام) را بهعنوان دوتن از سرشاخههای مافیای شرطبندی اینترنتی مطرح کرد.
عدهای میگویند این افراد از یک کانون شرطبندی حقوق میگیرند. لیدرشان هم در اسپانیاست، «فرشید…» ملقب به مونتیگو. ظاهرا او و پدرش سرشاخه مافیای شرطبندی اینترنتی ایران هستند. برخی گزارشها حاکی از آن است که بیش از ۱۳۰۰سایت شرطبندی در ایران فعالاند که ۸۰درصد آنها متعلق به همان خانواده است.
براساس این گزارشها، شاخهای مجازی همکار با مونتیگو با حاشیهسازی و جنجالآفرینی در فضای اینستاگرام تعداد فالوئرهای خود را افزایش میدهند. مشخص شده است که برخی از این جنجالها ساختگی بوده است. مانند ماجرای دعوای داود هزینه و وحید خزایی و چاقو خوردن وحید خزایی که چندروز در لایوهای مختلف، فالوئرهایشان ماجرا را دنبال میکردند.
البته وحید خزایی یک مورد دستگیری هم در ترکیه داشته است. او در یکی از ویدئوهایش به «آتاتورک» رهبر مورد احترام ترکها توهین کرده بود و همین موضوع موجب شد که پلیس ترکیه او را بازداشت کند. خزایی یکماه در زندان ترکیه بود و سپس آزاد شد. در همان مقطع شایعه شد او و داود هزینه از ترکیه اخراج شدهاند و به گرجستان رفتهاند که البته این موضوع هم صحت نداشت.
چند سوال بیپاسخ
حالا وحید خزایی دستگیر شده است اما سوال اینجاست، چرا با این که میدانست دستگیر میشود، به ایران بازگشته است. برخی کاربران فضای مجازی ادعا میکنند: «ماجرا به لایو زنده او که چندی پیش با یکی از مجریهای پرحاشیه فضای مجازی انجام داد بازمیگردد که به قول معروف پته تمام سایتهای شرطبندی و کلکهایشان را لو داد و در آخر گفت همهشان کلاهبرداری هستند.» برخی شایعات و منابع غیررسمی میگویند بهدلیل همین حرفهای وحید خزایی، او از طریق یکی از روسای این سایتها تهدید به قتل شده است و ترجیح داده به ایران بازگردد یا بهتر بگوییم پناه بیاورد.
منبع:هفت صبح