به گزارش راهبرد معاصر، محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ، دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین و نایبرئیس سابق مجلس است .وی از چهرههای اصولگرایی است که مواضعی قابل تامل در عرصه سیاسی دارد و در برخی موارد میتوان گفت از پشت پرده خبرهایی دارد که شاید معدود افرادی همچون وی باشند.
در این بخش با دیدگاه این چهره اصولگرا درباره رئیسجمهور سابق که برخی معتقدند نامزد انتخابات ۱۴۰۰ است، آشنا شوید.
با توجه به عملکرد دولت دوازدهم و رویگردانی مردم از آقای روحانی فکر میکنید این مسئله میتواند منتج به حضور آقای احمدی نژاد در پاستور شود؟
آقای احمدی نژاد از این مقوله صرف نظر نکرده و دنبال موقعیتهایی است که برگردد، اما اینکه بتواند یا نه و تایید صلاحیت شود یا خیرمسائلی است که مشخص نیست.
وضع احمدینژاد در افکار عمومی بد نیست
در نظرسنجیها وضع آقای احمدی نژاد بد نیست نه اینکه بگویم عالی است، ولی بد نیست. متاسفانه آقای روحانی الان وضعیت خوبی در افکار عمومی ندارد البته بگویم در دوران کرونا بهتر شده است، اما درصد خوبی را از جامعه پشت سر رفتارهای خودش ندارد.
آینده سیاسی اصلاح طلبان را با توجه به عملکرد آنها در مجلس دهم و این روزها استعفای آقای عارف از شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان چطور می بینید؟
بعضی وقتها یا بر اثر بی توجهی یا عالما و عامدا رقابت ها را مخلوط میکنیم. بنده معتقدم هرچقدر جریانهای سیاسی بتوانند قدرتمند تر باهم رقابت کنند این به نفع منافع ملی است ولی این یک شرط دارد، ما در رفتارها نباید خود را رقیب نظام بدانیم . وقتی به بعضی از دوستان اقبال می شود و رای بالا می آورند فکر میکنند که میتوانند از رقابت با احزاب صرف نظر کنند و رقیب نظام شوند. بنده قاطعانه میگویم هیچ نظامی در هیج جای دنیا رقیب خودش را برنمیتابد .
فرض کنید در انتخابات آمریکا یک نفر اعلام کند که من کمونیستم و کاندیدا هستم. به قول آقای روحانی لوله اش میکنند ، صلاحیتش را رد نمیکنند ولی چند پرونده مالیاتی از اجدادش در می آورند و زندگی طرف را در هم می پیچند . در آنجا هم کسی نمیتواند مقبابل لیبرال دموکراسی قرار گیرد.
در مجلس ششم یا دولت اصلاحات و یا فتنه 88 برخی به این سمت رفتند. ولی واقعیت قضیه این است که همه اصلاح طلبان را هم با یک چوب نمی رانیم. در میان اصلاح طلبان نیروهای انقلابی و طرفدار رهبری باید دور هم جمع شوند و در میدان انتخابات ها حاضر باشند . حتی برای جریان خودمان هم اگر یک رقیب جدی پر قدرت نداشته باشیم نمیتوانیم رشد داشته باشیم . ما حتما نیاز داریم که حرف های متفاوت در عالم سیاست باشد، ولی این حرفها نباید متفاوت از نظام باشد . بر این منوال اگر اصلاح طلبان تلاش کنند و مرزهای خود با هنجار شکنان مشخص کنند ، خیلی خوب است .
شما عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هستید. رفتارهایی که این نهاد بعد از فوت آقای هاشمی داشته به این تعبیر میشود که میخواهد نقش مجلس سنا را بازی کند؟
اصل 177 قانون اساسی فرآیند تجدید نظر در قانون اساسی را تعریف کرده است . ولی در مورد تعدادی از اصول قانون اساسی که متضمن جمهوریت و اسلامیت نظام است اعلام کرده است که لایتغیر است. در خیلی از کشورهای دنیا هم همین طور است.
معتقد به لزوم وجود دو مجلس در کشور هستم
اینکه شورای نگهبان باید بالای سر مجلس باشد در قانون اساسی آمده است . آیا میتوانیم قانون اساسی را اصلاح کنیم و شورای نگهبان و یا مجلس را حذف کنیم ؟ نمیتوانیم. بنابراین اینکه دو مجلس باشد که بنده معتقدم باید حتما باشد نیاز به اصلاح قانون اساسی دارد. ولی اینکه مجمع بخواهد به عنوان مجلس دوم باشد ، قانون اساسی این اجازه را نداده است و این کار را هم نمیکند.
روایتی از عملکرد مجمع تشخیص مصلحت نظام
بحث هایی مثل ماجراهای پالرمو و اف ای تی اف که در مجمع مطرح شده است دقیقا طبق قانون اساسی ماست. بر اساس اصل 110 قانون اساسی رهبری سیاستهای کلی نظام را بعد از مشورت با مجمع تشخیص ابلاغ می کنند این جزو وظایف و اختیارات رهبری است، همه ارکان نظام هم موظف به عمل در چهارچوب سیاستهای کلی نظام هستند . در همان اصل 110 قانون اساسی رهبری بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظارت میکند، ذیل اصل 110 آمده است که رهبری میتوانند این اختیار خود را واگذار کنند اتفاقی که افتاده است این است که رهبری به هیات عالی نظارت در مجمع ماموریت دادند که بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظارت داشته باشد یعنی همه قوانین کشور باید در چهارچوب این سیاستها باشد. بنابراین وقتی مجلس قانونی را تصویب میکند، شورای نگهبان عدم مغایرت با شرع و قانون اساسی را بررسی میکند و مجمع تشخیص نیز بر عدم مغایرت با سیاستهای کلی نظام نظارت دارد . اگر مجلس قانونی را تصویب کرد که مغایر سیاستهای کلی نظام باشد ما ایراد آن را میگیریم و به شورای نگهبان اعلام میکنیم و آنها اعلام میکنند که فلان قانون خلاف اصل 110 قانون اساسی است. این اتفاق چون افتاده است عده ای میگویند که مجمع تشخیص میخواهد مجلس سنا شود یا شورای نگهبان شود اینگونه نیست. مقام معظم رهبری به مجمع تشخیص ماموریت دادند که بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام نظارت داشته باشد و ممکن است دوره بعد این اختیار از مجمع پس گرفته شود .
پس شما کاهش اختیارات مجلس را رد میکنید. این مسئله شائبه سیاسی بودن عملکرد مجمع را تقویت نمیکند؟
کارهایی که هر نهادی از جمله دولت یا مجلس و یا مجمع تشخیص میکند سیاسی است. هرکدام از این کارها میتواند در عالم سیاست قابل تفسیر باشد . بحث این است که قانون اساسی تاکید کرده که سیاستهای کلی باید ابلاغ شود و بر حسن اجرایش نظارت شود .
پس شائبه سیاسی بودن برخوردها وجود ندارد ؟
هرکسی میتواند تفسیر خود را داشته باشد . هرکسی هر رفتاری را میتواند به مسئله سیاسی ترجمه کند. کسانی که شائبه سیاسی بودن را مطرح میکنند چه پیشنهادی دارند ؟ اگر میگویند که بر سیاستهای کلی نظارت نشود که این برخلاف قانون اساسی است اگر بگویند نظارت شود که این نظارت از سوی هرکسی باشد ممکن است این شائبه به وجود آید.
شما به آقای لاریجانی نزدیک هستید آینده سیاسی ایشان را چگونه می بینید؟ آیا شما پیشنهادی به ایشان دادید ؟ آیا پرونده طبری به وجه خانواده آقای لاریجانی ضربه زده؟
بی اطلاعی آقای آملی از کارهای طبری ضعف مدیریتی است
من با خیلی از این دوستان آشنا هستم . مثلا از روزی که آقای قالیباف رییس مجلس شدند من چند بار پیش ایشان رفتم باهم صحبت کردیم نظرات مشورتی دادم، اما اینکه آقای لاریجانی تصمیات سیاسی را با مشورت با من اخذ کند اینگونه نیست. ایشان ممکن است برای یک تصمیم با افراد مختلفی صحبت کند و در نهایت به یک تصمیم برسد . اما اینکه ایشان برای 1400 می آید یا نه اطلاع ندارم . ماجرای طبری هم بالاخره لطمه ای به خانواده لاریجانی بود و هنوز هم می بینید که در رسانه ها عده ای خصوصا آقای آملی را مقصر میدانند اما اینکه بالاخره کسی بیاید مثل طبری و نفوذ کند و اینقدر قدرت داشته باشد این از ضعف های مدیریتی است اینکه بگوییم ایشان اطلاع نداشته که حتما هم اینجوری بوده، همین بی اطلاعی قابل نقد است.
طبری حتی زمان مرحوم شاهرودی هم مسوولیت داشته است...
بله طبری از زمان مرحوم شاهرودی به قوه قضاییه آمد و آقای لاریجانی هم به ایشان اعتماد کرد و تغییر نداد.
حتی وی را به مجمع تشخیص بردند؟
بله...
منبع: خبرفوری