به گزارش راهبرد معاصر؛ هنوز چند روزی از انفجار ناو آمریکایی «بونهام ریچادرز» و تلاشهای بی وقفه با 400 آتشنشان برای خاموشی آن در 22 تیرماه نگذشته که خبر آتشسوزی در ناو جنگی آبی خاکی آمریکایی«کِرسارج» در 27تیر خبرساز شد؛ خبری که باز هم از سوی مقامات آمریکایی یک حادثه ساده خوانده شد اما در پی آن به گفته «روری اوکانر» سخنگوی فرماندهی سامانههای ناوبری دریایی آمریکا فعالیت شرکت کشتیسازی «ناسکو» برای بررسی بیشتر متوقف شد.
باید عنوان کرد این حوادث هر چند از سوی مقامات آمریکایی ساده و طبیعی انگاشته شده و به عبارتی به پروژه پنهانکاری آنها مربوط میشود اما سلسله حوادث اینچنینی به ویژه برای نیروها و تجهیزات نظامی این کشور ابهامات و گمانه زنیهای بسیاری درمورد دستداشتن مخالفان دولت ترامپ در این انفجار، به ویژه پس از سرکوب اعتراضات گسترده به تبعیض نژادی علیه سیاهپوستان، مطرح میکند. با این حال برای بررسی بیشتر بهتر است به سراغ بازخوانی سلسله حوادث اینچنینی که در چند وقت اخیر آتش به جان آمریکایی ها انداخته، برویم! شاید پردهای از رازهای پشت پرده و شاید بهتر بگوییم ضعف دولت کنونی آمریکا آن هم در آستانه انتخابات 2020 که بار دیگر عزم دونالد ترامپ را برای حضور جزم کرده، برداشته شود. ضعفی که اعتراضات گستردهای هم در میان جامعه آمریکا و هم در میان مقامات و سیاستمداران آن داشته است.
شاید سقوط جنگندههای آمریکایی هم طی چند ماه اخیر به نوعی به حوادث سلسله وار در آمریکا مربوط باشد چنانچه 26 اردیبهشت ماه که یک فروند جنگنده اف -۲۲ رپتور آمریکایی حین پرواز آزمایشی در ۲۰ کیلومتری پایگاه هوایی «ایگلین» در غرب ایالت فلوریدا سقوط کرد؛ 30 اردیبهشت ماه و چند روز پس از سقوط اف -22 هم یک فروند اف -۳۵ لایتنیگ 2 که جزو مدرنترین و گرانترین جنگندههای نسل پنجم ساخت آمریکا است، در جریان پرواز آموزشی شبانه در پایگاه نیروی هوایی «ایگلین» در فلوریدا دچار سانحه شد و سقوط کرد اما خلبان نجات یافت؛ 20 خرداد هم یک جنگنده اف -۳۵ گرانقیمت دیگر در پایگاه هوایی «هیل» در ایالت یوتا دچار سانحه شد و هنگام فرود چرخ هواپیما از جا کنده شد.
26 خرداد ماه یک فروند جنگنده مک دانل داگلاس اف -۱۵ از نوع «سی ایگل» پس از برخاستن از پایگاه هوایی اصلی پنتاگون در نزدیکی سواحل «یورکشایر» در شمال شرقی جزیره انگلیس در آبهای دریای شمال سقوط کرد و خلبانش کشته شد. در نهایت گارد ساحلی انگلیس لاشه آن را پیدا کرد. 29 خرداد هم در پی حادثه دیگری یک فروند جنگنده اف -۱۸ مدل اف متعلق به نیروی دریایی آمریکا پس از برخاستن از عرشه ناو هواپیمابر «یواساس تئودور روزولت» در دریای فیلیپین دچار سانحه شد و به درون آب سقوط کرد اما 2 خلبانش توانستند پیش از سقوط، ایجکت کرده و نجات یابند. دهم تیرماه هم یک فروند جنگنده اف-۱۶ مدل سی ام در پایگاه نیروی هوایی «شا» در کارولینای جنوبی طی یک ماموریت آموزشی سقوط کرد و در نتیجه آن خلبانش کشته شد. این پنجمین جنگنده آمریکایی بود که در کمتر از 50 روز سقوط کرده بود و این سلسله حوادث و سقوط های پی در پی تا جایی عجیب بود که تارنمای «دیفنس وان» این سوانح هوایی را که طی ۲ ماه برای جنگندههای آمریکایی رخ داده را به سرگیجه تشبیه کرده است.
با این حال این حوادث با انهدام یک فروند هواپیمای جت سبک آمریکایی توسط مرکز فرماندهی استراتژیک عملیات های نیروهای مسلح ملی بولیواری ونزوئلا در هشتم جولای (19 تیر) که به حریم هوایی ونزوئلا تجاوز کرده بود، ادامه یافت.
21 تیرماه هم تریلر و خودروی سنگین حامل تجهیزات نظامی ارتش آمریکا که بین سماوه و دیوانیه در عراق در حال تردد بودند، هدف حمله مسلحانه افراد مسلح ناشناس قرار گرفت و ابتدا رانندههای این کشندهها را پیاده کرده و سپس آنها را به آتش کشیدند و به دنبال آن در 22 تیرماه آتش به جان یکی از ناوهای پهنپیکر آمریکایی که در خلیج سندیگو در جنوب غربی این کشور پهلو گرفته بود، افتاد. این ناو یعنی «یواساس بونهایم ریچارد» با قابلیت حمل بیش از 30 بالگرد و هواپیما که به سطح یک ناو هواپیمابر مخصوص جنگندههای اف -35 ارتقا یافته بود، بر اثر یک انفجار در عمق چهارمش دچار حریق بزرگی شد که مهار آن ۴ روز طول کشید. عنوان می شود آتشسوزی این ناو جنگی آبی خاکی 3.5 میلیارد دلاری با 9 عرشه به ظرفیت 1800 نفر که 22 سال در ناوگان آسیا اقیانوسیه نیروی دریایی آمریکا مشغول عملیات بوده، بزرگ ترین فاجعه نیروی دریایی آمریکا در ۲ دهه اخیر بوده که علاوه بر خساراتی که در این ناو جنگی بر جای گذاشته خساراتی زیست محیطی هم برای خلیج سندیگو و آبهای ساحلی مشترک با مکزیک بر اثر نشت سوخت نفتی برجای گذاشته است.«ارل یرگر» ناخدای بازنشسته نیروی دریایی آمریکا و فرمانده سابق ناو یواساس باتان گفته است:« شدت خسارات وارده در پی حریق ۴ روزه به ناو بونهایم ریچارد به قدری بوده که دکلها و دماغه آن از بین رفته است به طوری که این کشتی جنگی دیگر قابل تعمیر نیست و باید در نقطه عمیقی از اقیانوس غرق شود.»
24 تیرماه هم یک فروند جنگنده اف - ۱۶ مدل سی ام دیگر حین تلاش برای فرود در پایگاه نیروی هوایی هالومن ایالت نیومکزیکوی آمریکا دچار سانحه شده و سقوط کرد که خلبان آن دچار جراحت شد.
چند روز بعد از حادثه ناو بونهایم ریچادرز یعنی در 26 تیرماه یک کارخانه تولید فولاد در ایالت ایندیانا متعلق به بزرگ ترین شرکت فولادسازی جهان دچار انفجار و آتشسوزی مهیبی شد. بر اثر انفجار کوره کارخانه تولید فولاد آرسلور میتال، بخش اعظمی از ساختمان آن از بین رفت. عصر همین روز نیروگاه برق شافر در شهر ویتفیلد ایالت ایندیانا با وقوع انفجار و آتشسوزی باعث قطع برق منطقه شد و هر چند شرکت خدمات عمومی شمال ایندیانا علت آن را انفجار در ترانسفورمرهای نیروگاه اعلام کرد اما برخی تحلیلها وقوع این حادثه را بسیار مشکوک میخوانند. آتش سوزی جنگل یوتا در شمال ایالت یوتا هم دیگر حادثه آتش سوزی بود که با عامل انسانی در همین روز به جان آمریکا افتاد و 418 هکتار از جنگل های آن را سوزاند.
27 تیرماه هم ساختمانهای یک مجموعه تفریحی همراه با سالن ورزش آن در جوار یک پارک آبی بزرگ در ایالت واشنگتن در آتشی بزرگ سوخت. کشتی جنگی آبی خاکی «کِرسارج» در بندر «نورفولک» آمریکا هم در همین روز طعمه حریق شد و هر چند به گفته مقامات نظامی خسارات چندانی همانند ناو ریچادرز در بر نداشت و آتش به سرعت اطفا شد اما وقوع آن در پی حوادث و آتش سوزیهای پی در پی در آمریکا در حالی که مقامات آمریکایی مدام در حال لاپوشانی آنها هستند بسیار تعجب برانگیز است چنانچه 28 تیرماه هم یک کارخانه مواد شیمیایی در نزدیکی فرودگاه بینالمللی «هارتسفیلد - جکسون» در حوالی شهر آتلانتا در جنوب ایالت جورجیای آمریکا دچار حریقی مهیب شد تا جاییکه این کارخانه تخلیه شده و احتمال نشت مواد شیمیایی در هوا وجود دارد. این دومین کارخانه بزرگ آمریکایی است که در فاصله یک شبانهروز دچار آتشسوزی میشود اما همچنان سکوت مقامات و لاپوشانی درجه اهمیت این حوادث ادامه دارد.
حوادث پی در پی از سقوط جنگنده ها تا آتش سوزیهای سلسله وار در آمریکا و حتی شیوع گسترده کرونا و آمار مرگ و میر و تلفات بالای آن در این کشور، اعتراضات گسترده و سرکوب شدید معترضان به سیاست ها و کم کاریهای دولت ترامپ، سوای از آنکه ضعف آمریکا در کنترل حوادث را به رخ میکشد، تحلیلهای بسیاری از آغاز شمارش معکوس برای سرنگونی هژمونی آمریکایی در بر داشته است و این تحلیل ها نه تنها در سطح بین الملل و از سوی مقامات اروپایی و آسیایی مطرح میشود بلکه اعتراضات و تحلیلهای بسیاری از سوی خود مقامات و سیاستمداران آمریکایی هم در پی داشته است؛ ولی آنچه از فهوای تمام این تحلیلها و گمانه زنیها به ذهن میرسد این است که ایالات متحده آمریکا به سرعت به سمت فروپاشی داخلی در حرکت است!