به گزارش راهبرد معاصر؛ شکست سیاست فشار حداکثری علیه ایران یک قربانی برجا گذاشته و این قربانی کسی نیست جز «برایان هوک» که در سالهای گذشته تلاش زیادی را برای همراه کردن سایر کشورهای جهان با مواضع ضد ایرانی واشنگتن انجام داده است. برایان هوک کارش را کمی پس از آن شروع کرد که آمریکا با دستور دونالد ترامپ از توافق هستهای با ایران خارج شد. پس از خروج آمریکا از برجام، «کارگروه اقدام ایران» تشکیل شد و هوک چهره اصلی سیاست «فشار حداکثری» بود که از ایران انتقاد میکرد و به دفاع از سیاست آمریکا درباره تهران میپرداخت.
بسیاری از تحلیلگران کارگروه اقدام ایران را مرکزی برای ایجاد نارضایتی در داخل ایران و ایجاد آشوبهای خیابانی میدانستند. برایان هوک در ماههای بعد بر این تحلیلها صحه گذاشت. مثلا او در زمان اغتشاشات آبانماه به صراحت گفت که از این حوادث خرسند است و حتی وقایع داخل ایران را نتیجه برنامهریزیهای دولت ترامپ دانست. او روز ۲۰ آبانماه در مصاحبه با رسانه دولتی بیبیسی گفت: «ما سعی کردهایم از اعتراضات سالهای گذشته که طی آنها حکومت ایران اجازه نداد معترضان با یکدیگر [از طریق اینترنت] ارتباط برقرار کنند درس بگیریم. وقتی من در این سمت قرار گرفتم، فناوریهایی را در اختیار مردم ایران قرار دادیم که بتوانند در جریان اعتراضات با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. ما راههای میانبر در اینترنت را نیز به مردم ایران ارائه کردیم و این راهها به معترضان امکان داد که با یکدیگر ارتباط داشته باشند».
خشنودی هوک، البته زیاد دوام نیاورد؛ دولت آمریکا در ماههای بعدتر هر آنچه از کارزار فشار حداکثری در توان داشت را علیه ایران بهکار گرفت، اما به هیچ نتیجه مشخصی دست پیدا نکرد، تا جایی که مایک پمپئو جمعه هفته گذشته به صراحت اعتراف کرد که این سیاست جز کاستن از درآمدهای نفتی ایران به هیچ هدف خود دست پیدا نکرده است.
صابر گلعنبری پژوهشگر جهان عرب در وب سایت عربی 21 با عنوان «درباره استعفای نماینده آمریکا در امور ایران» سه احتمال را برای استعفای برایان هوک مطرح کرد:
یک علت احتمالی استعفای هوک این است که او پیش بینی می کند دونالد ترامپ در انتخابات آینده ریاست جمهوری شکست خواهد خورد و با توجه به این که راهبرد او علیه ایران نتوانست این کشور را مجبور به نشستن پشت میز مذاکره و دستیابی به توافق فراگیر به جای توافق هسته ای طبق شروط آمریکا کند، هوک تلاش می کند بر باخت ترامپ در انتخابات پیشدستی کند تا مسئول شکست در تحقق اهداف راهبرد فشار حداکثری شناخته نشود.
احتمال دیگر استعفای برایان هوک که روزنامه واشنگتن پست به آن اشاره کرد این است که سران کاخ سفید برایان هوک را برکنار کرده اند تا او را مسئول شکست راهبرد آمریکا برای تحقق اهدافش معرفی کنند چرا که سیاست آمریکا در برابر ایران موجب شد تهران تعهدات هسته ای خود را کنار بگذارد و محدودیت های برجام را زیرپا بگذارد
سومین احتمال این است که ترامپ به دنبال تشدید تنش با تهران و انتقال به مرحله جدیدی از راهبرد فشار حداکثری است که ممکن است ماهیت امنیتی به خود بگیرد. آنچه این احتمال را تقویت می کند هویت کسی است که جایگزین هوک به عنوان مسئول میز ایران شده است. الیوت آبرامز مهندس جنگ عراق در سال 2003 بود و اکنون نماینده آمریکا در امور ونزوئلا است.
آبرامز با چهار دهه حضور در سیاست خارجی آمریکا در رویدادهای مهمی، چون ماجرای مکفارلین، تلاش برای سرنگونی چاوز و جنگ عراق نقش داشته است. الیوت آبرامز از دسته سیاستمداران آمریکایی است که به نومحافظهکاران یا نئوکانها مشهورند و در سیاست خارجی به دنبال نقش فعال آمریکا در امور کشورهای دیگر هستند و تبلیغ دموکراسی و ارزشهای لیبرال را در کنار نظامیگری دارند. الیوت آبرامز که جانشین برایان هوک شده مسئول سیاست آمریکا در امور ونزوئلا بوده است. وی هرچند پرسابقهتر است و به سرسختی مشهور، اما عملاً در مورد ونزوئلا موفقتر از هوک در مورد ایران نبوده است.
الیوت آبرامز در دولت رونالد ریگان معاون وزیر خارجه در امور حقوق بشر و بعدتر معاون امور قاره آمریکا شد. هرچند که مقامش عنوان حقوق بشری را در خود داشت، گروههای حقوق بشری منتقدش بودند. الیوت آبرامز در ماجرای «مک فارلین» برای پنهان کردن اطلاعات از سوی کنگره مجرم شناخته شد.البته جرج بوش پدر، که پس از ریاست سازمان سیا معاون رونالد ریگان شده بود، پس از رسیدن به ریاست جمهوری الیوت آبرامز را عفو کرد. چند سال بعد که جرج بوش پسر به قدرت رسید آبرامز دوباره به دولت آمریکا برگشت و مقامهایی از جمله دستیار ویژه رئیسجمهور و جانشین مشاور امنیت ملی شد.در دوره جرج بوش پسر و جنگ عراق الیوت آبرامز در سیاستگذاری کاخ سفید برای خاورمیانه نقش داشت.
بهره سخن
به گفته برخی کارشناسان انتصاب وی میتواند نشانه ورود به فاز جدید سیاست کاخ سفید درباره ایران باشد. به عبارتی کاخ سفید قصد دارد ابتکار تندروانهتری درباره ایران دنبال کند. بخشی از این ابتکار میتواند افزایش تلاش ها برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران باشد که در یکی دو ماه آینده مناقشه اصلی ایران و آمریکا خواهد بود. دستور کار دیگر آبرامز احتمالا نابودی کامل برجام و ناکام گذاشتن دولت احتمالی بایدن در حل پرونده ایران باشد؛ اتفاقی که بیش از همه تلآویو و ریاض را خرسند میکند. این اتفاق میتواند با کلید زدن روند «اسنپبک» یا بازگشت فوری همه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران محقق شود.
آبرامز به عنوان یک «رژیم چنجر» نامآشنا و به بیان دیگر یکی از مدافعان سرسخت سیاست «تغییر رژیم» در کشورهای غیرهمسو یا مخالف آمریکا است و دور از انتظار نیست که نیمنگاهی هم به تاکتیکهای رژیمچنج داشته باشد. با این تفسیر به نظر میرسد انتخاب آبرامز را میتوان اهرم فشاری برای رعبافکنی و افزایش تهدید از سوی دولتمردان آمریکا علیه ایران تلقی نمود. با این هدف که ایران در ماههای باقیمانده به انتخابات ریاستجمهوری آمریکا ترغیب به مذاکره شود.