به گزارش راهبرد معاصر؛ کابینه ی دولت رژیم صهیونیستی یا همان کابینه آقای نتانیاهو و بنی گانتس از همان ابتدای شکل گیری نشان داد سرشار از تضاد و اختلاف است، بی تردید اختلافاتی که دامنه آن وسیع تر شده و در هفته های اخیر وسعت و شدت خود را به خوبی نشان داده است نشانه واضحی بر همین موضوع است.
زمانی که آقای گانتس و نتانیاهو برای بستن یک کابینه فراگیر توافق کردند قابل پیش بینی بود و انتظار می رفت که این کابینه هر چه زودتر و در اسرع وقت دچار آشفتگی ها و اختلافات و مشکلات بزرگی شود، مساله این است اگر این رژیم غاصب به دنبال تشکیل کابینه ای فراگیر بود برگزاری انتخابات کاری دور از ذهن و محلی از اعراب نداشت، این موضوع به خوبی پاسخ قاطع و دلیل مبرهنی از اختلافاتی است که درکابینه رژیم کودک کش مشهود شده است.
بی تردید رژیم صهیونیستی از روی الزام و اجبار، مجبور به تشکیل کابینه فراگیرشد، به این دلیل که انتخابات چهارم را برگزار نکند، نگرانی سران این رژیم از تکرار نتیجه انتخابات بسان انتخاب های قبلی بود، انتخاباتی که هیچ نتیجه خاص و روشنی به نفع سران صهیونیستی نداشت، از این رو رژیم صهیونیستی در تنگنای مشکلات ایجاد شده چاره ای غیراز چنین رویکردی نداشتند، ضمن اینکه شیو.ع بیماری کرونا عامل مهمی برای افزایش نگرانی های اقتصادی مردم بود، هر چند که سران رژیم غاصب به خوبی می دانستند که از دل برگزاری انتخابات به دلیل نارضایتی و عصبانیت مردم از عملکرد آنها نتیجه خاصی به دست نمی آید، لذا با توافی بر تشکیل یک کابینه ائتلافی به دنبال کاهش مشکلات پیش آمده برای خود بودند.
اساساً در اسرائیل مشخصه اصلی کابینه ائتلافی بودن آن است به همین دلیل در سال های اخیر شاهد فروپاشی کابینه در این رژیم بوده ایم، فروپاشی کابینه دولت در رژیم صهیونیستی ناشی از افزایش تضادها و اختلاف هاست، ضمن اینکه تضادها و اختلاف ها در سال های اخیر به مراتب بیشتر از گذشته شده است، این تضادها و اختلافات به حدی افزایش یافته است که آنها چاره ای جز چرخشی کردن پست نخست وزیری ندارند، در حالی که هیچ کشوری تا کنون چرخشی کردن نخست وزیری و مدیریت کلان دولتی را به خود ندیده یا بهتر است عنوان شود چنین موضوعی مسبوق به سابقه نیست.
ماندن هجده ماهه بر روی قدرت و کنار رفتن به نفع دیگری برای هجده ماه آینده ابتکار عمل رژیمی است که جز غاصب بودن نامی برازنده آن نیست و کمترین مشروعیتی ندارد. در واقع عدم تشکیل جلسه هفتگی کابینه آقای نتانیاهو و گمانه زنی ها درباره بحران ائتلاف در این رژ یم ناشی از چرخشی شدن نخست وزیری است که برای این رژیم به یک عامل بحران زا تبدیل شده است.
تلاش آقای نتانیاهو برای باقی ماندن در عرصه قدرت موضوع مهمی است، آقای نتانیاهو به لحاظ شخصیتی آدمی مایل به ماندن در قدرت است و به هیچ وجه راضی به خارج شدن از عرصه قدرت نمی دهد، لذا برای باقی ماندن در رعصه قدرت و برای اینکه در هجده ماه آینده از عرصه قدرت کناره گیری نکند، از همان روزهای ابتدایی تشکیل کابینه نشان داد که روند چالش آفرینی را شروع کرد ، یکی از این محورها که در چالش آفرینی های آقای نتانیاهو جایگاه خاصی دارد بحث بودجه است.
بی تردید آنچه به عنوان اختلاف کابینه در مباحث بودجه ای مطرح است تنها یک بهانه برای فرار از واقعیت های امروز رژیم صهیونیستی است. بنده بر این باورم که آقای گانتس کمترین اعتمادی به آقای نتانیاهو ندارد، آقای گانتس معتقد است نتانیاهو با بستن بودجه به سمتی حرکت می کند که در پایان دوره هجده ماهه خود پست نخست وزیری را تحویل ندهد. بی تردید آنچه به عنوان اختلاف در کابینه رژیم صهیونیستی مطرح شده ناشی از تلاش نتانیاهو برای ماندن در قدرت است، هر چند که موضوعاتی مثل تاثیر کرونا در مسائل اقتصادی، افزایش فقر و بیکاری و عدم ثبات و اطمینان اقتصادی نیز از ریشه های مهم اعتراضاتی است که جهان دراین رژیم کودک کش به چشم خود شاهد آن بود، رژیمی که در سایه حمایت های قدرتهایی مثل آمریکا و رسانه های بزرگ خود در دنیا تلاش می کرد تا تصویر متفاوت و مرفهی از زندگی مردم در اسرائیل به نمایش بگذارد،اما تضاهرات مردم اسرائیل نشان داد آنچه به عنوان مسائل رفاهی و آرامش مردم در این رژیم غاصب عنوان می شود سراب فریب دهنده ای بیش نیست. بی تردید تنش ها و کشاکش های بین دو نخست وزیر بالفعل و بالقوه دراین کابینه تبعات و پیامدهای بیشتری بر رژیم غاصب صهیونیستی درابعاد سیاسی و اقتصادی وارد می کند.