به گزارش راهبرد معاصر؛ بازار سرمایه در هفته ها و روزهای اخیر با ریزش های قابل توجهی مواجه شده است. نگرانی از افت بیشتر بازار و کاهش اعتماد مردم به بورس و عملکرد دولت در این بازار مسوولان سازمان بورس و دولتی ها را به انجام فعالیت ها و تصویب دستورالعمل هایی واداشته است.
به هر حال برای جلوگیری از ریزش بیشتر و رساندن بازار به حد نرم اصلاح شده، مجموعه اقداماتی را می توان در دستور کار قرار داد. افزایش سطح خرید یکی از این راهکارهاست، به این معنا که از حقوقی ها یا مجموعه دولت برای ورود آرامش بخش به بازار سرمایه انتظار داریم که ساز و کار تصمیماتی قابل قبولی اتخاذ کنند. یک وجه آن می تواند ناظر بر تزریق وجه نقد چه از ناحیه دولتی ها و حقوقی های فعال بازار باشد. دولت به واسطه ابزارهای تحت اختیار خود می تواند بانک ها را مکلف به تزریق وجه نقد در بازار کند یا اینکه بانک مرکزی برای هر یک از بانک ها عددی برای تزریق به صندوق تثبیت بازار سرمایه تعیین کند تا با آن صندوق بتوانند از بازار حمایت کنند یا به طور مستقل به بانک ها اجازه سرمایه گذاری داده شود، علی رغم اینکه قانون رفع موانع تولید که مانع سرمایه گذاری بانک ها شده است، با تصویب قانون یا مصوبه ای به بانک ها در سطوحی خاص اجازه خرید مستقیم داده شود یا منابعی به صندوق تثبیت بازار سرمایه تخصیص داده شود.
به هر حال باید به این مساله واقف باشیم که مجموعه سیاست های بانک مرکزی، تنها به بازار سرمایه محدود نمی شود، لذا نباید انتظارات یک طرفه ای از بانک مرکزی داشته باشیم، قطعا با مجموعه سیاست هایی در سطح اقتصاد کلان برای بازار سرمایه و تزریق منابع به بورس، بازار به حد تعادلی می رسد و ریزش ها متوقف می شود.
بازار سرمایه به طور عام بازار حساسی است، به عبارت دیگر نگهداری از این بازار سخت و زمان بر است، شاید اگر همان زمان که کارشناسان اقتصادی و بازار سرمایه بالا رفتن حبابی شاخص را به دولت گوشزد می کردند و بازار به درستی مدیریت می شد با افت های شدید مواجه نمی شدیم. به هر حال باید بپذیریم، مدیریت بازار سرمایه سخت است، تا همین دو هفته پیش همه از بالا رفتن شاخص ها می نالیدند و از حباب گونه بودن آن حرف می زدند و اینک همه از چرایی ریزش شاخص ها می پرسند! دقیقا روند امروز بر خلاف دو هفته گذشته است، به هر حال مدیریت بورس بسیار سخت است شاید بهتر است به قضیه اینگونه نگاه کنیم که اگر سرمایه گذاران خرد از شاخص 2 تا 3 میلیون سهم می خریدند و بازار به یک باره دچار ریزش می شد آن زمان با چه افت سرسام آور ریزشی مواجه می شدیم، در حالی که اینک شاخص از 2 میلیون روی 1میلیون و 600 هزار آمده، داد سخن برآورده ایم و از پودر شدن سرمایه های مردم سخن می گوییم، لذا اگر شاخصی حساب کنیم در حال حاضر حدود 20 تا 25درصد شاخص ریزش کرده است اگر شاخص از 3 میلیون به 1میلیون و 600 سقوط می کرد این عدد به مراتب بزرگتر و خطرناک تر بود، بنابراین بحث باید همه جانبه مورد بررسی قرار بگیرد. به هر حال اگر از این زاویه به موضوع نگاه کنیم می توان گفت آنچه به عنوان اصلاح انجام شده اقداماتی برای جلوگیری از افزایش بی رویه شاخص بوده که اتفاقا تصمیم درستی است، چرا که افزایش بی رویه شاخص به لحاظ بنیادی به صلاح نبود که با سرعت 2 میلیون را رد کنیم، ضمن اینکه در شرایط کنونی کاهش شاخص به زیر 1 میلیون و 600 هم به صلاح نیست، چرا که 1 میلیون و600 از نظر شاخصی همچنان ارزنده محسوب می شود، بنابراین تصمیمات اخیری که در راستای حفظ این کانال از شاخص گرفته شده درست است.
انتظار می رود دولتی ها و حقوقی ها با اتخاذ تدابیر درست موجب کاهش فشار فروش شوند تا با مجموع افزایش خرید و کاهش فروش، به این امیدوار باشیم که شاخص در 1 میلیون و 600 هزار به کف سازی خوبی برسد و در نهایت بازار به صورت تعادلی راه خود را پیدا کند.