نحوه توزیع کالا‌ها در طرح کالابرگ + فیلم سورپرایز و خرید بزرگ در پرسپولیس/ حضور غیرمنتظره محبوب برانکو در پرسپولیس بازار خودرو با دو خبر ویژه سورپرایز شد / جاده مخصوص شلوغ می شود؟ از گوشت بوفالو تا ماهی؛ میزان گوشت و مرغ نابود شده در انفجار بندر اعلام شد بورس در انتظار بازگشایی نماد دومین غول خودروساز انتقاد شدید وزیر جنگ اسبق اسرائیل از نتانیاهو با حکم رسمی سپاه؛ سرهنگ حمید کمالی فرمانده جدید بسیج بندرعباس شد المیادین: دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا به زودی آغاز می‌شود خبر مهم از افزایش قیمت بنزین/ جزئیات طرح جدید توزیع سوخت آخر هفته تعیین‌کننده/ دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا در راه است؟ نوبت صبح مدارس ۱۴ شهر خوزستان دوشنبه تعطیل شدند وزیر دفاع به تهدید آمریکا واکنش نشان داد وعده معاون رئیس جمهور به معلمان خبر فوری درباره عرضه آرد در کشور اعلام شد پشت پرده جذب ماتزاری در استقلال/ مخالفت‌های داخلی و شرایط سخت سرمربی ایتالیایی

شرط بستم به یک دختر تجاوز کنم و این کار را کردم!

دوستانم که اغلبشان خلافکار هستند مرا مسخره کنند و به من لقب بی‌عرضه و ترسو بدهند؛ یک روز که در جمع دوستان و همکارانم نشسته بودم هر کدام از آن‌ها خاطره‌ای از کار‌های خلافشان را با آب و تاب تعریف می‌کردند. نوبت به من که رسید گفتم من تا به حال کار خلافی نکرده‌ام، اما آن‌ها کلی مرا مسخره کردند. بعد هم گفتند که جسارت نداری و ترسو هستی. شرط بستیم که در کمتر از ۲ هفته یک زن را مورد آزار و اذیت قرار بدهم.
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۵ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۹ - 2020 August 26
کد خبر: ۵۶۴۰۲

به گزارش راهبرد معاصر؛ چند روز قبل، زن جوانی نزد پلیس رفت و گفت چند روز قبل در سایت‌های اینترنتی آگهی استخدام پرستار کودک دیدم. وقتی با شماره تلفن تماس گرفتم مرد جوانی گفت که او و همسرش هر دو کارمند هستند و برای فرزندشان دنبال یک پرستار می‌گردند و برای این کار حقوق خوبی هم پرداخت می‌کنند.

 

دختر جوان ادامه داد: طبق قرار راهی خانه آن‌ها در جنوب تهران شدم و به سختی توانستم خانه را پیدا کنم. زنگ در را به صدا درآوردم و لحظه‌ای بعد در به رویم باز شد. با این تصور که زن و شوهر و کودکشان داخل خانه هستند وارد آنجا شدم، اما با ورود به خانه مرد جوانی که خودش را خسرو معرفی کرد به استقبالم آمد وقتی وارد اتاق شدم تازه فهمیدم که او تنهاست؛ خیلی ترسیده بودم و می‌خواستم آنجا را ترک کنم که خسرو به من حمله کرد و بعد از تعرض مرا تهدید کرد که اگر از این ماجرا حرفی بزنم و شکایت کنم تصاویر و فیلم‌هایی را که از من گرفته در فضای مجازی منتشر خواهد کرد؛ از زمانی که این اتفاق افتاد حتی یک شب هم خوابم نبرده است و چند بار تصمیم گرفتم شکایت کنم، اما می‌ترسیدم خسرو عکس‌ها و فیلم‌هایی را که مدعی بود از من گرفته منتشر کند و آبرویم برود، تا اینکه یکی از دوستانم متوجه حال بدم شد و وقتی ماجرا را برای او تعریف کردم از من خواست که موضوع را به پلیس بگویم و شکایت کنم.

 

با شکایت زن جوان تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد؛ در بررسی‌های اولیه مأموران راهی خانه خسرو شدند و او را بازداشت کردند.

 

مرد جوان گفت: من در پیک موتوری کار می‌کنم و مدتی است که ازدواج کرده‌ام و بچه دارم. وضعیت زندگی‌ام بد نیست تا این سن نه کار خلافی کرده بودم نه آزارم به کسی رسیده، اما همین موضوع باعث شده بود دوستانم که اغلبشان خلافکار هستند مرا مسخره کنند و به من لقب بی‌عرضه و ترسو بدهند؛ یک روز که در جمع دوستان و همکارانم نشسته بودم هر کدام از آن‌ها خاطره‌ای از کار‌های خلافشان را با آب و تاب تعریف می‌کردند. نوبت به من که رسید گفتم من تا به حال کار خلافی نکرده‌ام، اما آن‌ها کلی مرا مسخره کردند. بعد هم گفتند که جسارت نداری و ترسو هستی.



خسرو گفت: خیلی از حرف‌هایشان ناراحت شدم و تصمیم گرفتم به آن‌ها ثابت کنم که ترسو نیستم، بعد هم شرط بستیم که در کمتر از ۲ هفته یک زن را مورد آزار و اذیت قرار بدهم. او ادامه داد: از آنجا که همیشه همسرم می‌گفت باید برای بچه پرستار خانگی بگیریم تا در نبود ما از او نگهداری کند به ذهنم رسید با آگهی استخدام پرستار کودک نقشه‌ام را اجرا کنم. بدین ترتیب بازپرس پرونده با شنیدن اعترافات متهم وی را در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داد تا درباره سابقه وی و جزئیات بیشتر پرونده‌اش تحقیق کنند.
منبع: روزنامه ایران

ارسال نظر