به گزارش راهبرد معاصر؛ پس از ترور شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس در دی ماه 98، محور مقاومت به عنوان یک استراتژی کلی، "اخراج نیروهای امریکایی از منطقه" را اعلام کرد. این استراتژی کلان صریحا در سخنان راس هرم مقاومت، آیت الله خامنه ای تا رده های بعدی یعنی سید حسن نصر الله و فرماندهان میدانی سلاح بدست بیان شد. نکته مهم این است که با وجود گذشت نزدیک به 9 ماه از ترور، همچنان رهبران مقاومت وعده اخراج کردن نیروهای امریکایی از منطقه را می دهند. هرچند در نظر برخی از تحلیلگران این وعده و خط و نشان کشیدن ها تنها برای خالی نبودن عریضه است، اما از نظر بسیاری دیگر، این وعده ها عملیاتی خواهد شد خصوصا این که سید حسن نصر الله مکرر گفته «انتظار برای وارد کردن ضربه متقابل، بخشی از تنبیه صهیونیست هاست...». در این میان، مقاومت در عراق با از دست دادن فرمانده میدانی اصلی خود یعنی ابو مهدی المهندس، سیستمی تقریبا هم عرض شده که گروه های مختلفی را بدون برتری یکی بر دیگری در بر می گیرد.
اخراج نیروهای امریکایی از عراق معمایی بسیار پیچیده تر برای دشمن است. اگر در لبنان و سوریه محل حضور دشمن و ظاهر آن تا حدودی مشخص است، در عراق چنین نیست. مقاومت در پوشش های مختلف و در مناطق مختلف حضور دارد. به همین خاطر واشنگتن برای ضربه به مقاومت خواه نا خواه دچار سر در گمی خواهد شد هر چند این را نباید به معنای دست بسته بودن گرفت.
تقریبا دو ماه پس از ترور شهدای نصر، سخنگوی نظامی کتائب، ابو علی العسکری در پیامی به تمامی عراقی ها اعلام کرد که زین پس نیروهای امریکایی هدف قرار خواهند گرفت. او دو هفته فرصت داد تا تمامی عراقی ها از اطراف امریکایی ها پراکنده شوند تا مورد هدف قرار نگیرند. با وجود گذشت موعد، حمله ای صورت نگرفت و برخی این را دال بر ناتوانی و به اصطلاح بلوف زدن ارزیابی کردند. اما کم کم از گوشه و کنار، زمزمه حملات به پایگاه های امریکایی، کاروان های لجستیکی آن ها و سفارت امریکا شنیده شد.
حملات در فازهای اولیه هفته ای یک بار یا دو بار بود. عمده حملات به سفارت و سپس پایگاه های امریکایی بود. جالب آن که گروه های مقاومتی که مسئولیت حملات را بر عهده می گرفتند و می گیرند پر شمار و تازه تاسیس بوده اند که خود بر پیچیدگی موضوع می افزاید.
در هر صورت با نزدیک شدن به موعد انتخابات، اکنون شمار حملات رو به ازدیاد است. اگر در فازهای اولیه هر هفته یک حمله آن هم عمدتا اطراف سفارت امریکا انجام می شد، اکنون حملات هم به سفارت نزدیک تر شده و هم با بیشتر وارد کردن بمب کنار جاده ای به ماجرا، بیش از پیش کاروان های لجستیک امریکا را هدف می گیرد. شمار حملات گاه در یک شب دو مورد است و منطقه عملیات گاه همزمان در غرب، مرکز و شرق عراق است. اکنون تقریبا حملات هر روز انجام می شود.
ریز حملات؛ نهایت توان مقاومت یا صرفا زنگ هشدار؟!
انجام حملات خمپاره ای و کار گذاشتن بمب کنار جاده ای، بسیاری را گمراه کرده که نهایت توان مقاومت برای ضربه به امریکایی ها در سطح انگشت شمار راکت های روزانه و بمب های کنار جاده ای ضعیف است. اما واقعیت مسلما غیر از آن است. مقاومت پیش از این نمایش قدرت هایی داشته که اثبات می کند در مقطع کنونی توان ضربه سنگین تر را دارد ولی بدنبال آن نیست.
اصولا نیروهای مقاومت همیشه به همین نحو بازی کرده اند. در جنگ 33 روزه، حزب الله از همان ابتدا موشک هایی داشت که می توانست 70 کیلومتری را هدف بگیرد اما تا 3 روز آخر از آن ها استفاده نکرده بود و هر هفته به مرور بر برد موشک های خود می افزود. این گونه اقدام کردن باعث می شود رعب دشمن از توان طرف مقابل بی انتها بماند؛ به بیان دیگر اسرائیل وقتی دید هر هفته بر برد موشک های حزب الله افزوده می شود، از این می ترسید که شاید مثلا حزب الله موشک با برد 300 کیلومتر هم داشته باشد حال آن که شاید اصلا حزب الله این برد موشکی را نداشت.
اکنون در عراق بازی مشابهی در جریان است. مقاومت روزانه نهایتا با 4 راکت، به اطراف سفارت حمله می کند. حملاتی که عمدتا اصلا به اطراف سفارت نشانه رفته نه خود سفارت به همین خاطر کمتر تصاویری از فعال شدن سامانه پدافندی سنترویون (سامانه مستقر شده در سفارت) مشاهده شده. همچنین بمب های کنار جاده ای عمدتا ضعیف بودند و در سطح چند ترکش نه انهدام خودرو عمل کرده اند. اما به مرور راکت های بیشتری آنقدر به سفارت نزدیک شده اند که سامانه سنتوریون شروع به شلیک کرده. حملات به کاروان های لجستیک هم سهمگین تر شده به نحوی که طی چند روز اخیر، طی حملاتی ابتدا محموله ها نابود می شدند، سپس یک راننده هم کشته شد و در نهایت یک سرنشین (که عملیات کنندگان می گویند مامور امریکایی بوده و سفارت انگلیس می گوید یک مامور دیپلماتیک انگلیسی بوده) جان داده اند.
جدی شدن گام به گام حملات را در کنار این واقعیت قرار دهیم که مقاومت پیش از این با 30 تا 40 راکت، پایگاه امریکایی K-1 در کرکوک و التاجی را هدف قرار داده بود، متوجه می شویم که نهایت توان به کار گرفته نشده بلکه همچون موردی که در جنگ 33 روزه دیده شد، هدف ها برای هشدار و ایجاد رعب از گام های بعدی است.
شاهد مدعای دیگر هم سخنان اخیر مک کنزی، فرمانده سنتکام است. او به دو نکته اذعان کرده: طی حملات اخیر نیروهای امریکایی مستقیما هدف قرار نگرفته اند و دوم این که مهاجمان سلاح های پیشرفته دارند و هنوز آن را به کار نگرفته اند. از همه این ها گذشته ضربات راکتی و بمب کنار جاده ای به مراتب سخت تر خنثی می شوند زیرا نیازمند عملیات های بزرگ نیستند که جابجایی زیاد طلب کنند و لو بروند.
راهکار امریکا برای مقابله با ریز حملات مقاومت چه بوده؟
تا این مقطع امریکا برای مقابله با راکت پراکنی ها به سوی سفارتش، سامانه سنتوریون را مستقر کرده. این سامانه تاکنون نسبتا موفق عمل کرده و نگذاشته راکتی به داخل سفارت برسد اما معلوم نیست اگر به اصطلاح "راکت باران" با مثلا 30 راکت انجام شود، باز هم توان مقابله کافی داشته باشد.
برای حفاظت در برابر بمب های کنار جاده ای، امریکا در گام اول هر گونه جابجایی زمینی نیرو در مناطق خطرناک را لغو کرده و نیروهایش را تنها با بالگرد جابجا می کند. نیروهایی که با بالگرد نروند در قالب کاروان های دیگری نظیر کاروان های سازمان ملل یا مامورین دیپلماتیک سایر کشورها (مثل انگلیس) حرکت می دهد. دلیل حملات به کاروان سازمان ملل در نینوی و کاروان دیپلماتیک انگلیس جای دادن نیروهای امریکایی در آن بوده است. فارغ از این ها، تجهیزات با خودروهای سنگین عراقی جابجا می شوند تا مقاومت به خاطر حفظ جان عراقی ها هم که شده، آن ها را نزند. البته مقاومت پس از هشدارهای مکرر به مرور اهمیت حفظ جان رانندگان عراقی حامل تجهیزات امریکایی را از اولویت خارج کرده و اخیرا طی یک حمله یکی از آن ها جان باخته است. در واقع امریکایی از سپر انسانی عراقی برای حفاظت از تجهیزات خود استفاده می کند.
گام بعدی مقاومت چه خواهد بود؟
هنوز مشخص نیست که امریکا چه تصمیمی می گیرد که بر اساس آن بتوان پیش بینی کرد مقاومت چطور بر سطح ضربات خود خواهد افزود. اما اگر امریکایی ها تصمیم به خروج جدی نگیرند احتمالا در گام اول، شمار حملات با بمب کنار جاده ای و شمار راکت ها بیشتر خواهد شد و دقت آن ها بالا خواهد رفت. همچنین هیچ بعید نیست که مقاومت به منظور وارد کردن ضربات جدی تر، هلی کوپترهای حامل نیروهای امریکایی را روی هوا بزند. هر روز که به موعد انتخابات امریکا نزدیک تر می شویم، احتمال وقوع چنین حملاتی بیشتر و بیشتر خواهد شد.