تأثیر حمله موشکی به شرق فرات بر جایگاه ایران در غرب آسیا-راهبرد معاصر

تأثیر حمله موشکی به شرق فرات بر جایگاه ایران در غرب آسیا

حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شرق فرات نشان داد که ایران کشوری نیست که بتوان آن را در منطقه منزوی کرد و یا در ترسیم آینده سوریه نادیده گرفت.
نسیم حسینی؛ کارشناس مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۴ - ۱۰ مهر ۱۳۹۷ - 2018 October 02
کد خبر: ۶۰۰

به گزارش راهبرد معاصر؛ روز شنبه ساعت 2 بامداد پنج موشک بالستیک میان برد ذوالفقار و قیام از کرمانشاه، منطقه البوکمال در شرق فرات را هدف قرار دادند. سپاه پاسداران این اقدام را پاسخی به حادثه تروریستی 31 شهریور اهواز اعلام کرد که در جریان آن 25 تن از شهروندان شهید و 60 تن مجروح شدند.


اما این حمله که طبق نظر کارشناسان سیاسی همسو با قواعد حقوق بین الملل و در راستای مبارزه با تروریسم تعریف می شود، با واکنش آمریکا روبرو شد. در این خصوص شان رابرتسون یکی سخنگویان وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) ضمن اشاره به اینکه "این حمله بدون هماهنگی با نیروهای ائتلاف به رهبری واشنگتن" صورت گرفته است گفت: «نیروهای ائتلاف توان کافی برای شکست بقایای داعش در دره فرات میانی را دارند. هر نوع رفتار ایران در این منطقه غیرمسئولانه، ناامن و مسبب افزایش تنش است.»


حال این پرسش مطرح می شود که چرا به رغم شعارهای ایالات متحده در بحث مبارزه با داعش، منطقه البوکمال که طبق گزارش سی ان ان تنها سه مایل با نیروهای آمریکایی فاصله دارد کماکان محلی برای حضور امن تروریست ها است؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید به بررسی موقعیت منطقه البوکمال و جایگاه آن در معادلات بحران سوریه پرداخته شود.


بوکمال کجاست؟

البوکمال شهر مرزی در امتداد رود فرات و حدفاصل عراق و سوریه است. داعش از سال 2014 این شهر را در کنترل خود درآورد اما در نوامبر 2017 نیروهای ارتش سوریه با پشتیبانی هوایی روسیه آن را پس گرفتند. با این حال در یک سال گذشته در نتیجه چتر حمایتی غیرمستقیم آمریکا مجددا شبه نظامیان داعش بر بخش هایی از این شهر سیطره پیدا کردند.


اهمیت بوکمال در معادلات جنگ سوریه

موفقیت های میدانی ارتش سوریه در یک سال گذشته و محدود شدن مناطق تحت تصرف تروریست ها امید را برای بازگشت آرامش و ثبات و آغاز فرایند بازسازی در این کشور به ارمغان آورده است. اما بدون شک اگر دولت سوریه نتواند بر مرزهای خود تسلط یابد، در هر زمان باید انتظار ظهور مجدد تروریست ها را داشته باشد. در همین رابطه مرز مشترک با عراق و به ویژه جغرافیای استان دیرالزور یکی از مناطق مهم عملیاتی محسوب می شود. علت این مساله در چند مورد خلاصه می شود:


الف) تروریست ها پس از شکست در حلب که منجر به از دست دادن پایگاه های زیادی در شمال غرب سوریه شد، به شرق نقل مکان کردند. در آن زمان به جز شهر دیرالزور که در اختیار دولت سوریه بود، بخش های شمالی آن تحت کنترل کردها، منطقه ابوخشاب در اختیار جبهه النصره و مابقی در سیطره داعش قرار داشت. لذا انتخاب شرق برای شبه نظامیان داعشی شکست خورده در حلب، معقول ترین گزینه بود. اما این موضوع، تنها دلیل تغییر پایگاه برای داعش قلمداد نمی شود.


بازیگران جنگ سوریه به خوبی می دانند حاکمیت بر دیرالزور تا البوکمال در مرز عراق، به معنای در اختیار داشتن تدمر، البادیه و چاه های نفت است. در این خصوص امین حطیط کارشناس مسائل امور نظامی تاکید دارد مثلث القائم به الرقه تا تدمر و دیرالزورر و البوکمال مثلث استراتژیک و راهبردی است.


با توجه به برخورداری دیرالزور از منابع طبیعی نفتی، گذرگاه آبی و معادن، حفظ و کنترل این شهر از سوی هر یک از بازیگران می تواند بر توان عملیاتی آنها بیفزاید. بنابراین در شرایطی که دولت سوریه در حال حاضر بر میادین نفتی و انرژی این حوزه مسلط است، دفع هرگونه خطر احتمالی از مناطق پیرامون منطقی است.


ب) استان دیرالزور، مانند یک سپر در برابر مرزهای کشور عراق است. کریدورها و راه‌های ارتباطی و ترانزیتی میان سوریه و عراق از این استان عبور می‌کند. براین اساس در صورت حاکمیت جبهه مقاومت بر این استان و به خصوص شهر مرزی البوکمال، امکان تشکیل و تقویت محور قدرتمند ایران، عراق و سوریه با ایجاد پیوستگی جغرافیایی محقق می شود. از سویی گروه های معارض که در قابل ارتش آزاد و هیات نمایندگی مذاکرات ژنو آستانه قابل شناسایی هستند، فارغ از اینکه تعدادی از آنها اهل دیرالزور هستند، سودای نزدیکی با اهل سنت منطقه از جمله غرب عراق را در سر دارند. بنابراین هرگونه تغییر در چینش بازیگران شرق سوریه با احتیاط پیگیری می شود.


در این میان مقامات رژیم صهیونیستی ایجاد مسیر ارتباطی بین سه کشور عضو محور مقاومت را خط قرمز خود می دانند. در این رابطه آکادمی مطالعات امنیت داخلی تل‌آویو ایجاد این پل زمینی را تهدیدی نهفته برای اسرائیل بر می شمارد. لذا بی دلیل نیست به رغم هدف قرار گرفتن تروریست ها که خواست جامعه جهانی است، پنتاگون به حمله موشکی ایران واکنش منفی نشان دهد. آمریکا امیدوار بوده است تا با حضور در التنف و دیگر مناطق شرقی سوریه، محور مقاومت را به دو بخش تقسیم کند و مانع اتحاد آنها شود. براین اساس حضور تروریست ها در البوکمال برای این هدف یک ابزار به شمار می رود.


ج) از سویی تسلط هر یک از بازیگران در منطقه البوکمال می تواند تکلیف فرایند جنگ در شرق سوریه را مشخص کند و بر آینده این بحران اثر بگذارد. زیرا همان طور که اشاره شد مرز مشترک با عراق و همسایگی با اهل سنت این کشور و همچنین محور مقاومت بر قدرت تروریست ها و ارتش سوریه برای مبارزه موثر خواهد بود. ضمن آنکه حاکمیت بر آن روند حرکت به شمال شرقی و مناطق در اختیار نیروهای دموکراتیک کردی را تسهیل می کند.


پیامدهای حمله موشکی بر جایگاه منطقه‌ای ایران

سال گذشته در پاسخ به حمله عناصر داعش به مجلس شورای اسلامی، شاهد اولین واکنش موشکی ایران به تروریست ها در دیرالزور بودیم. امسال نیز سپاه پاسداران در واکنش به عملیاتی تروریستی دوم داعش در کشور، منطقه البوکمال را نشانه گرفت. براین اساس ایران پس از آمریکا و روسیه، سومین کشوری محسوب می شود که برای اهداف خود در سوریه از موشک بالستیک استفاده کرده است که به طور قطع آثار مثبتی بر جایگاه کشورمان در ابعاد سیاسی و نظامی منطقه غرب آسیا خواهد داشت.


1) این موضوع می تواند در وهله اول نمایشگر قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران در منطقه باشد. اخیرا رژیم صهیونیستی با حمله راکتی برخی از مناطق و مواضع تحت کنترل ارتش سوریه را به بهانه های مختلف هدف قرار داده است. از این رو انجام دومین حمله موشکی به مقر تروریست ها در شرق فرات می تواند حامل این پیام باشد هرگونه برنامه نظامی رژیم صهیونیستی علیه ایران یا محور مقاومت می تواند پاسخی نظامی داشته باشد. به ویژه آنکه در جریان حملات موشکی رژیم صهیونیستی یک هواپیمای روسی سرنگون شد. لذا اگر امروز شرق سوریه هدف قرار می گیرد، با توجه به برد راکت های ایران به بیش از 1800 کیلومتر، بلندی های جولان و مراکز اصلی قدرت مانند کنست، وزارت امنیت، تاسیسات نظامی، ایستگاه های تولید برق و فرودگاه ها نیز در تیررس سکوی پرتاب ایرانی هستند. براین اساس حاشیه امنیت رژیم صهیونیستی کوچکتر از آنچه که گمان می رود است.


2) آشکار شدن توانمندی موشکی ایران در عمل و امکان واکنش به تهدیدات در صورت لزوم با بهره گیری از این ابزار، می تواند بر تحرکات ضد ایرانی عربستان و متحدان منطقه ای اش اثرگذار باشد. چند روز قبل امارات متحده عربی اعلام کرد ناچار است به ائتلاف ضد ایرانی بپیوندد این در حالی است که این کشور همراه با عربستان در سه سال گذشته نتوانسته از جنگ با نیروهای یمنی که کمترین امکانات مادی و لجستیکی را دارند، خلاصی یابد.


3) همان طور که مسیر حرکت موشک های ایران نشان داد، آنها با عبور از آسمان عراق به شرق فرات رسیدند. فرود آمدن راکت ها در سه مایلی نیروهای آمریکایی با همراهی هفت فروند هواپیمای بدون سرنشین، حامل پیامی مبنی بر نظارت این پهپادها بر هواپیماهای آمریکا بود.


4) واکنش نظامی ایران به عملیات داعش در سوریه همچنین نشان داد که ایران کشوری نیست که بتوان آن را در منطقه منزوی کرد و یا در ترسیم آینده سوریه توسط برخی بازیگران بین‌المللی نادیده گرفته شود. در واقع می توان در کنار حمایت روسیه از این حمله موشکی، این اقدام را رد تمام گمانه زنی ها در خصوص حذف تهران از مذاکرات میان مسکو و آنکارا بر سر تحولات سوریه دانست.


5) پیام دیگر این حمله موشکی، اصرار ایران بر لزوم اجرایی شدن همگرایی جغرافیایی بین دو طرف مرزهای سوریه و عراق و تقویت محور مقاومت است. لذا برای اجرایی شدن این برنامه، تهران حاضر است از توانمندی موشکی خود در جهت نابودی موانع تروریستی نیز استفاده کند.


نتیجه‌گیری

با توجه به پیام هایی که راکت های ایران در هدف قرار دادن البوکمال به همراه داشتند، می توان چنین نتیجه گیری کرد که وزن سیاسی و نظامی کشورمان در معادلات منطقه و همچنین بحران سوریه بیش از پیش ارتقا یافته است. بنابراین حضور تهران در جلساتی که قرار است آینده سیاسی سوریه را رقم بزند بیش از پیش محرزتر شد. لزوم تاکید بر این مساله با توجه به تصمیم آمریکا برای از سرگیری تحریم های جدید نفتی از 14 آبان ماه، ضرورت بیشتری یافته است. چرا که غرب و متحدان منطقه ای آن ممکن است محتمل بدانند که ایران برای حفظ جریان صادرات نفتی خود حاضر است به طور غیرمستقیم در سوریه معامله کند. اما هدف قرار دادن مواضع داعش در سوریه با یک ابزار استراتژیک این فرض احتمالی را کاملا از دور خارج کرد. از این رو پیشبرد برجام موشکی و منطقه ای هرگز نمی تواند درونمای دوران پس از اجرای توافق هسته ای با اروپا باشد.


ارسال نظر