به گزارش راهبرد معاصر؛ دولت آمریکا اعتقاد دارد که از نیمهشب ۲۰ سپتامبر 2020 برابر با 30 شهریور 1399، تحریمهای بینالمللی علیه ایران به اتکای فعالسازی مکانیسم ماشه بازگشته است. در مقابل اعضای برجام از جمله چین و روسیه و سه کشور اروپایی بهاتفاق معتقدند که آمریکا عضو برجام نیست و بالتبع امکان فعالسازی مکانیسم ماشه را ندارد. علیرغم اینکه به نظر میرسد مطالبه و دیدگاه دولت آمریکا در فعالسازی مکانیسم ماشه، حقوقی و موردپذیرش اعضای شورای امنیت نیست، سؤال اینجاست که این اصرار آمریکا از کجا و از چه رویکردی نشاءت و با چه هدفی صورت میگیرد و در مقابل چرا اعضای شورای امنیت و برجام با این رویکرد آمریکا، مخالفت می کنند؟
رویکرد غیر مشورتی و تکروی یک دولت در نظام بینالملل بدون در نظر گرفتن قدرتهای مختلف جهانی و منطقهای، به سیاست «یکجانبهگرایی» معروف است.
دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در سال 2016 میلادی، وعده داد که نقش، منافع و اهداف این کشور را در خصوص نهادها و ترتیبات بینالمللی بازتعریف کند، چنانچه پس از روی کار آمدن بهعنوان ریاستجمهور آمریکا، با تکیهبر رویکرد یکجانبهگرایی بر سیاستهایی تأکید کرد که موردپذیرش قدرتهای مختلف جهانی و منطقهای و نهادهای بینالمللی نبوده است. خروج دولت آمریکا از پیمان تجاری ترانس پاسیفیک، خروج از معاهده اقلیمی پاریس، خروج از سازمان یونسکو، خروج از شورای حقوق بشر سازمان ملل، خروج از برجام، خروج از پیمان موشکهای میان برد هستهای با روسیه، قطع بودجه سازمان جهانی بهداشت و خروج از معاهده آسمانهای باز با روسیه ازجمله این تصمیمهای دولت ترامپ بوده که با انتقادات جهانی مواجه گردیده است.
آنچه مشخص است اهداف مدنظر ترامپ در حوزه سیاست خارجی با بنیانهای نظم حاکم برجهان در تضاد است. ترامپ اتحادها و نهادهای بینالمللی را ذیل منفعت ملی آمریکا تعریف میکند. وی درباره ارزش نهادهای چندجانبه شک و تردید دارد و برخلاف رؤسای جمهوری قبلی منافع ملی آمریکا از دید او دایره محدودی را شامل میشود.
ازنظر دونالد ترامپ، حقوق بینالملل باید در خدمت منافع سیاسی و اقتصادی آمریکا باشد، نگرشی که مبنای خروج آمریکا از معاهدات و پروتکلهای بینالمللی، آژانسهای سازمان ملل، جنگ تجاری با کشورها و وضع تحریمهای فرامرزی و نامشروع بر سایر ملتها شده است.
چندجانبه گرايي عبارت است از شرايطي كه چندين كشور يا سازمانهای بینالمللی در خصوص دستيابي به هدفي خاص يا برخورد با مسئلهای با يكديگر همكاري میکنند چندجانبه گرايي را میتوان به راهكارهاي ديپلماتيك و اقدامات هماهنگ با چندين كشور، تحت حمايت رژیمهای بینالمللی دانست. نقطه مقابل چندجانبه گرایی، یکجانبهگرایی است، در این میان توافقنامههای بینالمللی ازجمله توافقنامه برجام حاصل همین چندجانبه گرایی است توافقنامهای که حاوی دستورالعملهایی براي دستيابي به سیاستهای هماهنگ بهمنظور دستیابی به اهداف موردنظر است. اعضای توافقنامه برجام و قاطبه اعضای جامعه بینالملل، مخالف یکجانبهگرایی و تضعیف چندجانبه گرایی آمریکا هستند و از اقدامات آمریکا در موضوع برجام و فعالسازی یکجانبه مکانیسم ماشه شاکی هستند. اعضای برجام که در اینجا چندجانبه گریان نامبرده میشود معتقدند اجرای این سازوکار توسط کشوری خارجشده از توافقنامه برجام، یکرویه غلط و یکجانبهگراست و نهتنها اعتبار شورای امنیت را بیشازپیش زیر سؤال میبرد که حتی توهینی آشکار به دیگر قدرتهای داخل برجام است.
براین اساس چندجانبه گرایان معتقدند که لازم است جلوی یکهتازیها و یکجانبهگراییهای دولت آمریکا را بگیرند که در این میان، توافقنامه برجام، بستر و شرایط لازم این مقابله را فراهم آورده است، بنابراین اینکه تروئیکای اروپا که درواقع متحد آمریکا محسوب میشود در موضوع برجام و تمدید تحریم تسلیحاتی ایران در برابر یکجانبهگرایی آمریکا ایستاد و بهنوعی از حق ایران دفاع کرد، بیش از آنکه از سر حقبهجانب دانستن ایران باشد، بر سر مقابله با یکجانبهگرایی و تکرویهای دولت آمریکا بوده است.
چندجانبه گریان معتقدند که اگر دولت آمریکا خارجازمسیر حقوقی و قانونی و تنها با وزنکشی قدرت نظامی و اقتصادی خود بتواند خواسته خود برای فعال کردن مکانیسم ماشه و بازگشت قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران را بر شورای امنیت و اعضای این شورا تحمیل کند، این اقدام علاوه بر اینکه پایهگذار یک بدعت بسیار خطرناک در آینده است، به معنای افول چندجانبه گرایی در نظام بینالملل خواهد بود.
در روزهای اخیر یکی از پیچیدهترین چالشهای حقوقی سیاسی نظام بینالملل میان چندجانبه گرایان و دولت یکجانبه گرای دونالد ترامپ در حال وقوع است .
ترامپ با رویکرد یکجانبهگرایی قصد دارد با حاکمیت قدرت و نه حاکمیت قانون به منافع و امنیت خود دست یابد، رویکردی که بهمثابه تهدید علیه نهادگرایی و اصول منشور ملل متحد محسوب میشود که حیات، دوام و اثرگذاری سازمانها و نهادهای بینالمللی را نیز با مخاطره جدی مواجه خواهد ساخت .
براین اساس، مخالفان رویکرد یکجانبهگرایی آمریکا معتقدند موضوع برجام و مکانیسم ماشه میتواند یک امتحان و آزمون مهم برای اعضای شورای امنیت و ساختار سازمان ملل، بهمنظور حفظ نظام چندجانبه گرایی و مقابله با تهدید ناشی از یکجانبهگرایی آمریکا باشد.
چندجانبه گرایان بهنوعی معتقدند درصورتیکه ایالاتمتحده برنده این مناقشه پیرامون فعالسازی مکانیسم ماشه علیه ایران گردد، این کشور زین پس به این باور خواهد رسید که میتواند بهتنهایی در برابر تمام خواستههای مشروع سایر کشورهای جهان بایستد و از طرق غیرقانونی و غیرحقوقی، منافع و خواستههای خود را به شورای امنیت و نظام بینالملل تحمیل کند، مسئلهای که درنهایت دارای پیامدهای زیانباری در سطوح منطقهای و بینالمللی ازجمله تضعیف شورای امنیت سازمان ملل، تهدید صلح و امنیت بینالملل، اخلال در روند تجارت بینالملل، تضعیف نظم جهانی مبتنی بر هنجارها، قواعد و عرفهای حاکم بر روابط بین کنشگران سیاسی و درنهایت تبدیل اصل یکجانبهگرایی به یک عرف بینالمللی خواهد شد.
لذا می توان گفت که توافقنامه برجام و مکانیسم ماشه ، بستر مواجهه یک جانبه گرایی و چند جانبه گرایی را برای اولین بار در نظام بین الملل ایجاد نموده است؛ مواجهه ای که می توان آن را به عنوان بزرگترین چالش نظام بینالملل و شورای امنیت در ۷۵ سال اخیر دانست.