به گزارش راهبرد معاصر؛ فرضیه قتل جمال خاشقچی روزنامهنگار عربستانی، اروپا را با وضعیتی حساس مواجه کرده است. در واقع با وجود پیوندهای اقتصادی و راهبردی گسترده بسیاری از قدرتهای اروپایی با عربستان، در سطح اندیشکده های اروپایی، نشانههای روشنی از گسترش این دیدگاه به چشم میخورد که اروپا باید در سیاستهایش در قبال متحدان منطقه غرب آسیا و خلیجفارس تجدید نظر کند. مسئلهای که ریشه در روشنتر شدن امنیت زدا بودن بازیگری عربستان برای اروپا؛ رفتارهای مغایر نظم هنجار محور نظام بینالملل عربستان؛ تضعیف استدلال لزوم تعامل راهبردی با عربستان برای تعدیل رفتار این کشور و اهمیت موازنه ژئوپلیتیکی منطقهای برای اروپا دارد.
قرینهای جدید و جدی بر امنیت زدا بودن بازیگری عربستان برای اروپا
فرضیه قتل خاشقچی توسط حکومت عربستان بار دیگر عربستان را به عنوان یکی از بازیگران مهم امنیت زدا و ثبات زدا در خاورمیانه معرفی کرد. برای اروپا روز به روز روشنتر میشود که کنشهای تهاجمی داخلی و خارجی عربستان یکی از عوامل اصلی قطبی شدن منازعات ژئوپلیتیکی و ژئوکالچر در منطقه غرب آسیا بوده است. مسئلهای که در اعدام شیخ نمر، پرونده جنگ یمن و تحریمهای گسترده اقتصادی قطر و قتل احتمالی خاشقچی خود را نشان داد. در این چارچوب، تعداد مقالات و گزارشهای راهبردی که در سطح اندیشکده های اروپایی در خصوص امنیت زدا بودن کنشهای کشورهایی چون عربستان برای اروپا تهیه و منتشر شده است کم شمار نبودهاند. بهعنوانمثال اندیشکده هنری جکسون انگلستان تیتر یکی از مقالات اخیر خود را چنین انتخاب کرده است: " شبکه نفرت عربستان سعودی، یکی از عوامل گسترش بدترین نوع افراطگرایی". این اندیشکده در گزارش دیگری، اثبات کرده است که عربستان از دهه 60 میلادی، میلیاردها دلار برای صدور اندیشههای وهابی به جوامع اسلامی در غرب و اروپا سرمایهگذاری کرده است. این سرمایهگذاری عربستان در حوزههایی چون اهداء پول به مساجد، ساخت مراکز آموزش اسلامی برای میزبانی مبلغین تندرو و ارائه اندیشههای افراطی صورت گرفته است. گزارش یادشده با بیان اینکه «شماری از مبلغین تندرو در انگلیس دارای دیدگاههای وهابی - سلفی بوده و با حامیان افراطگرایی در خارج از انگلیس ارتباط دارند». در سطح نهادهای اتحادیه اروپا نیز، نهادهای هنجاریتر و اروپاییتری چون پارلمان اروپا، به صراحت بر نقش امنیت زدای کشورهایی چون عربستان تأکید کردهاند. بهعنوانمثال در قطعنامه 5 فوریه سال 2015 پارلمان اروپا،:" نقش اصلي عربستان در تأمین مالی و گسترش جهانی تفسیری افراطی از اسلام که فرقهایترین تفسیر ممکن گروههای تروریستی چون القاعده و داعش است." مورد تصریح قرارگرفته است.
عربستان و رفتارهای مغایر نظم هنجار محور نظام بینالملل
وزیران امور خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه در واکنش به ناپدید شدن جمال خاشقچی، در بیانیه مشترکی اعلام کردند که: "دفاع از آزادی بیان و آزادی مطبوعات و تضمین دفاع از روزنامهنگاران اولویتهای اساسی برای آلمان، انگلیس و فرانسه است". میدانیم که انگلیس، فرانسه و آلمان خواستار "تحقیقی معتبر" برای روشن شدن حقایق ناپدید شدن خاشقچی، شدهاند. وزیر امور خارجه انگلستان نیز به مقامات عربستان هشدار داده است درصورتیکه در ناپدید شدن جمال خاشقچی دست داشته باشند، با "عواقب شدیدی" مواجه خواهند شد. رفتار عربستان در واقع نشانهای آشکار از نقض هنجارهای بینالمللی است که اتحادیه اروپا خود را یکی مهمترین مدافع آن در عرصه نظام بینالملل میداند. در این نگاه، در ادامه جنایات جنگی عربستان در یمن، رفتار اخیر عربستان در مواجهه با یکی از روزنامهنگاران منتقد، نقطه اوج روند افزایشی نقض استانداردهای حقوق بشری؛ حقوق بشردوستانه و موازین نظم لیبرال بوده است.
تضعیف استدلال لزوم تعامل راهبردی با عربستان برای تعدیل رفتار این کشور
اتحادیه اروپا و کشورهای قدرتمند اروپا در سالهای اخیر لزوم برقرار کردن روابط راهبردی و نزدیک با عربستان را ازجمله با استدلال تلاش برای تأثیرگذاری بر فرایندهای تصمیم سازی این کشور و تعدیل رفتارهای داخلی و خارجی آن توجیه میکردند. در واقع یکی از استدلالهای توجیهگر روابط بیقیدوشرط سالهای اخیر بسیاری از کشورهای اروپایی با عربستان، تعدیل رفتار داخلی و منطقهای این کشور بوده است. البته عربستان سعودی و شخص بن سلمان نیز کسب مشروعیت بینالمللی به ویژه از جانب اروپا را واجد اهمیت دانستهاند.
اتحادیه اروپا گرچه نسبت به کنشهای امنیت زدای کشورهایی چون عربستان ناآگاه نبوده است، ولی تأثیرگذاری بر روند اصلاحی در عربستان را برای آینده اروپا امنیت ساز خوانده است. بهعنوانمثال در نظر اروپا، اصلاحات بن سلمان انتقال نسلی آرام قدرت، بازسازی اقتصاد نفت پایه عربستان و لیبرالیسم اجتماعی را در این کشور به همراه میآورد. در ضمن، کشورهای اروپایی همواره نگران شکست سیاستهای اصلاحی بن سلمان در عرصه داخلی بودند و در نتیجه به صورت گسترده از این دستور کار داخلی حمایت کردهاند. بااینوجود به نظر میرسد، ناپدید شدن خاشقچی، تضعیف استدلال لزوم تعامل راهبردی با عربستان برای تعدیل رفتار این کشور را به همراه خواهد آورد. در واقع این رخداد برای اروپا این واقعیت را آشکارتر کرد که برنامه اصلاحی عربستان یک برنامه آمرانه و استبدادی است که به صورت همزمان مخالفتهای داخلی را از جمله از جانب افرادی سرکوب میکند که قادرند که بهترین نمایندگان پیشبرد برنامههای اصلاحی لیبرال عربستان باشند.
حمایت بیقیدوشرط آمریکای عصر ترامپ از عربستان و شکست سیاست تعدیل رفتار عربستان توسط اروپا
به نظر اروپا یکی از دلایل شکست سیاست اروپا در تعدیل رفتار داخلی و منطقهای عربستان، چراغ سبزها و حمایت بیقیدوشرط آمریکای عصر ترامپ از عربستان بوده است. حمایت بیقیدوشرطی که از جمله به دلیل سیاست مشترک آمریکا و عربستان در اعمال فشار بر ایران و تلاش آمریکا در همراه کردن ریاض برای کاهش قیمت جهانی نفت صورت گرفته است.
اهمیت موازنه ژئوپلیتیکی منطقهای برای اروپا
در نظر اروپا، هرگونه تغییر در موازنه قوا در منطقه غرب آسیا، پویشهای ثبات زدا را فعال خواهد کرد. در این چارچوب، به نظر میرسد یکی از دلایل مهم نزدیکی قدرتهای مهم اروپا به عربستان در سالهای اخیر، جلوگیری از به هم خوردن توازن قوای منطقهای به نفع ایران بوده است. در واقع در نظر اروپا گسترش نفوذ ژئوپلیتیکی ایران جدا از پیامد آن بر نفوذ اروپا در غرب آسیا، حرکت منطقه به سمت منازعات امنیت زدا برای اروپا را تشدید میکند. در این راستا به نظر میرسد جسورتر شدن عربستان از جمله به دلیل حمایت بیقیدوشرط آمریکای ترامپ از این کشور نیز نمیتواند مورد استقبال اروپا قرار گیرد. جسارتی که از جمله در مواجهه سخت عربستان با کشورهای لیبرالی چون آلمان و کانادا به دلیل انتقادهای حقوق بشری و حقوق بشردوستانه آنها خود را نشان داد.
نتیجهگیری
اعمال تحریمهای اروپا علیه عربستان در پاسخ به اقدام به قتل جمال خاشقچی، گرچه محتمل است، اما با توجه به لزوم ایجاد اجماع در اتحادیه اروپا کار آسانی نخواهد بود. در ضمن به نظر میرسد اتحادیه اروپا همچنان استفاده از منافع راهبردی و اقتصادی رابطه با عربستان را در اولویت قرار خواهد داد و عربستان برای اروپا همچنان بازیگری مهم از جمله برای مواجهه با چالشها و منازعات امنیت زدای غرب آسیا باقی خواهد ماند. بااینوجود شاهد اجماعی نسبی حداقل در سطح اندیشکده های اروپایی هستیم که اگر اتحادیه اروپا موفق نشود عربستان را در پذیرش مسئولیت بیشتر نسبت به اقداماتش زیر فشار قرار دهد با پیامدهای امنیتی پر مخاطره ای مواجه خواهد شد. در ضمن، این استدلال که بهترین راه بهبود و تعدیل رفتارهای عربستان، برقراری رابطه نزدیک با این کشور است، روز به روز دشوارتر خواهد شد. در واقع، پیگیری برنامه تهاجمی داخلی و اتخاذ برنامه تهاجمی خارجی توسط عربستان به صورت تدریجی، عادت تصمیم سازان اروپایی را در دیدن عربستان به عنوان متحدی کلیدی و پایه ثبات در منطقه تضعیف خواهد کرد.