جریان اکتبر ۲۰۱۹ در عراق به پایان خط رسید؟-راهبرد معاصر

جریان اکتبر ۲۰۱۹ در عراق به پایان خط رسید؟

میدان التحریر به عنوان موطن اصلی اعتراضات عراق در خلال روزهای اخیر شاهد جمع آوری چادرهای معترضین بوده و کاملا به روی عبور و مرور وسایل نقلیه باز مانده و این بدان معناست که هیچ تجمع انسانی در اطراف آن وجود ندارد. در واقع به تعبیر اکثر تحلیلگران، "جریان اکتبر 2019 به پایان خط رسید".
علی شمس آبادی؛ کارشناس مسائل عراق
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۶ - ۱۴ آبان ۱۳۹۹ - 2020 November 04
کد خبر: ۶۵۲۱۷

ثورة التشرین به پایان خط رسید؟

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ 31 اکتبر 2020، رسانه‌های عراقی تصاویر جمع‌آوری کامل چادرهای متحصنین میدان التحریر را با حضور نیروهای امنیتی و با کمترین (طبق برخی گزارش ها بدون) درگیری و مقاومت معترضان ضبط کردند. در جریان این عملیات که مراتب تشکر نیروهای دولت مصطفی الکاظمی را به خاطر "همکاری معترضان" بر انگیخت، حامیان پای ثابت اعتراضات اکتبر 2019 که در ادبیات سیاسی عراق، "تشرینیون" نام گرفته‌اند مدیحه سرایی‌های بسیاری کردند ولی چند روز از این ماجرا گذشته، میدان التحریر به عنوان موطن اصلی اعتراضات، کاملا به روی عبور و مرور وسایل نقلیه باز مانده و این بدان معناست که هیچ تجمع انسانی در اطراف آن وجود ندارد. در واقع به تعبیر اکثر تحلیلگران، "جریان اکتبر 2019 به پایان خط رسید".

 

آیا واقعا اعتراضات به پایان خط رسید؟

اگر معیار زنده بودن اعتراضات را حضور شماری از جوانان در میدان التحریر بدانیم، که البته اگر معیار کاملی نباشد، مسلما معیار قوی است، بدون شک ثورة التشرین، به پایان خط رسیده است. البته ضعف این جریان از مدت‌ها قبل نمایان شده بود. از ماه سوم اعتراض (یعنی دسامبر 2019) شمار معترضان حاضر در میدان بسیار کم شده بود و به هیچ عنوان شایسته اطلاق "هزاران نفر" نبودند. فراخوان‌های مکرر از سوی بسیاری از لیدرهای اعتراضات نظیر غیث التمیمی و فائق الشیخ علی برای حضور در "جمعه های ملیونی" رسما شکست فاحشی خورده بود. بدتر از همه، زمانی که به دستور صدر حامیانش در تجمع "ثورة التشرین الثانیة" در بغداد علیه امریکا جمع شدند، عملا میدان التحریر خالی از تظاهرکننده شد. بدین ترتیب 3 1اکتبر 2020 در واقع رسمیت بخشیدن به واقعیتی بود که از ماه‌ها قبل امکان رویتش وجود داشت.

 

آیا اعتراضات اکتبر به اهدافش رسید؟

در بدنه معترضان حاضر در جریان اکتبر سه گروه فکری عمده قابل شناسایی هستند: معترضان به فساد؛ معترضان به کلیت طبقه حاکمه و ضد ایرانی‌ها. طبیعی است که هر یک از این سه، شاخه‌هایی داشته باشند.1 سال از اعتراضات اکتبر گذشته اکنون با مدقه در روندهای سیاسی مشخص می‌شود که عملا هیچ تغییر کلان و راهبردی رخ نداده است. معترضان به فساد همچنان شاهد حاکم بودن سیستم محاصره فسادزا هستند و می بینند که در بسیاری از منصوبین نخست‌وزیر جدید از میان فاسدان قبلی هستند که احکام قضایی قطعی علیه برخی از آن‌ها وجود دارد. معترضان به کلیت طبقه حاکمه شاهد روی کار آمدن نخست‌وزیری هستند که سابقه عضویت در حزب الدعوه را دارد و خود داماد یکی از نزدیکان به العبادی و مالکی است و به وضوح تداوم سلطه احزاب بر تصمیمات را به نظاره نشسته اند. مصطفی الکاظمی در گفتگوی اخیر خود با گاردین از "رقص با افعی‌ها" و لزوم ترجیح گفتگو بر تقابل سخن گفته که عملا به معنای کژدار و مریز طی کردن با مفسدان است. اما ضد ایرانی‌ها هم تا حد زیادی امروز مایوسند چراکه کاظمی،نخست‌وزیر غرب‌گرا که شوالیه آزادسازی عراق از سلطه ایران تعبیر می‌شد، نه تنها با نزدیکان به ایران همچون ابوفدک حشر و نشر دارد بلکه سفر به ایران را جزو اولویت‌های سفر خارجی خود می‌گذارد و در حوزه تجاری به نحوی برخورد می‌کند که بوی زد و بند سیاسی با تهران را می‌شود استشمام کرد. از این رو در یک کلام می‌توان گفت که اعتراضات اکتبر به هیچ عنوان به اهدافش نرسیده است.

 

دلایل ناکامی جریان اکتبر

اینکه چرا جریان اکتبر به اهدافش نرسیده است را به دلیل پیچیدگی جامعه عراق و جریان‌های خودجوش و بیرونی که در آن تاثیر دارد، نمی‌توان به طور کامل توضیح داد اما می‌توان حداقل 5 علت برای ناکامی آن جست:

 

  • بی تفاوتی جامعه عراق: با وجود موج سواری گسترده‌ای که در خصوص اعتراضات تشرین می‌شد این جریان هیچگاه نتوانست اکثریت مردم عراق را به حضور میدانی قانع کند. بغداد با 8 میلیون جمعیت هیچگاه شاهد جمعیتی که علاوه بر میدان التحریر، بتواند به خیابان‌های اطراف هم برسد، نبود. در واقع قاطبه مردم عراق، همان میزان که به طیف‌های سیاسی بی اعتماد بودند و به همین خاطر در انتخابات 2018 حضور کمرنگی در انتخابات داشتند، به جریان اکتبر هم بی‌اعتماد بودند.

 

  • قوت جریان خشونت طلب در میان معترضان: آتش گشودن مکرر اماکن خصوصی و دولتی (شامل کنسولگری ایران)، ضربه به نیروهای امنیتی، چاقوکشی، کشتار (مثل جریان شهید العلیاوی) و وحشی گری (بر دار کردن جنازه نوجوان 16 ساله در میدان الوثبه) مظاهری از واقعیت جریان اکتبر بود که به هیچ عنوان راه فراری از آن وجود نداشت و به همین خاطر بسیاری از مردم عراق وارد اعتراضات نشدند.

 

  • دست داشتن سفارت امریکا در اعتراضات: طبق تمامی نظرسنجی‌هایی که در عراق انجام گرفته، حتی آنان که از سوی موسسات ضد ایرانی برگزار می‌شود، ضدیت با امریکا در میان عراقی‌ها شایع است. از همین رو دست داشتن امریکا در اعتراضات اکتبر که نشانه‌های آن را به راحتی می‌توان در نزدیکی لیدرهای اعتراضات به واشنگتن و حمایت سفارت ایالات متحده از اعتراضات دید، خود یکی از عوامل افت محبوبیت تشرینی‌ها شد. ناگفته نمایند که قیس الخزعلی، دو ماه قبل از اعتراضات اکتبر از طرح امریکا برای به آشوب کشیدن عراق سخن گفته بود.

 

  • قوت جریان صدر در اعتراضات: مقتدی صدر علی رغم صدای بلندی که در ضدیت با طبقه حاکمه دارد، خود یکی از بزرگان همین طبقه است و اکنون بسیاری از مردم عراق، دیگر مانند قبل او را "یکی از خود" نمی دانند بلکه مقتدی هم "یکی از آن ها" تعبیر می‌شود. قوت جریان صدر در اعتراضات خود عامل افت محبوبیت می‌شد زیرا اگر قرار بود جریان اکتبر، یک مسیر جایگزین برای روندهای سیاسی کنونی عراق باشد، باید به صورت مستقل از طبقه سیاسی حاکم و تمامی اعضای آن متولد می‌شد امری که با ورود حامیان صدر به سف معترضان عملا به کنار رفت. حامیان جریان صدر مکرر قدرت خود را خواه با شمار نفرات (خالی شدن میدان التحریر هنگام رفتن نیروهای صدر برای تظاهرات ضد امریکایی) خواه با زور (تسخیر مطعم ترکی، تخریب چادرهای حامی فائق الشیخ علی و سرکوب معترضان ضد صدر از سوی کلاه آبی‌ها) به اثبات رساندند. از همین رو وقتی صدر تصمیم به پایان دادن به اعتراضات گرفت، زمینه برای برچیده شدن چادرهای اعتراض مهیا شد.

 

  • نبود رهبر برای اعتراضات: روزهای ابتدایی اکتبر 2019، بسیاری از فعالان اعتراضات از "آنارشیک" بودن حرکت خود به خود می بالیدند اما این موضوع به مرور باعث تفکیک معترضان در چند صف و در نهایت شکسته شدن قدرت آن‌ها شد.

 

  • جوان و احساسی بودن حرکت: سر دادن شعارهای کلی نظیر مبارزه با فساد، یا تعیین کردن اهداف غیر معقول نظیر برکناری تمامی طبقه حاکمه باعث شد در آشکارا تمامی جریانات سیاسی دم از حمایت از "جوانان شجاع معترض" بزنند و در خفا، همگی برای ساخت و پاخت بر سر آن بکوشند. درست به دلیل احساسی بودن قوت میدانی و حضور مردمی در آن بیش از 3 ماه دوام نیاورد.

 

بازمانده‌های اکتبر در سپهر سیاسی عراق

عمده‌ترین رهبران سیاسی که پس از اعتراضات اکتبر سری در میان سرها در آوردند و اکنون بازیگر سیاسی شناخته می‌شوند عبارتند از: فائق الشیخ علی (اکنون نماینده پارلمان است)؛ اسعد الناصری (امام جمعه پیشین منصوب جریان صدر که از این جریان جدا شد)؛ غیث التمیمی (عضو جدا شده جیش المهدی که سال‌ها در لندن زندگی کرد و سال گذشته به عراق بازگشت و از ترس جریان صدر، در اربیل پناه گرفت).

 

تنها جریان نسبتا رسمی که مدعی نشات گرفتن از اعتراضات است "جنبش الوعی" به سرکردگی "صلاح العرباوی" (عضو جدا شده جریان حکیم) است که چهره‌های جوان و سکولار در میان اعضای این جنبش برجسته هستند.

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده