به گزارش راهبرد معاصر؛ جنگ ویرانگر و خونین در یمن همچنان ادامه دارد اما سوال مهمي كه سرنوشت آن را تعيين مي كند اين است كه پایان اين جنگ چه تاثیری بر منطقه خواهد داشت و گام های پیروزی برای انصارالله کدام است؟
یکی از علت هایی که سعودی، اردن، بحرين و امارات را برانگیخت تا به یمن یورش برند و آنرا ویران کنند و حمايت مصر، مغرب و ... را هم داشتند اين بود كه اين حكومت هاي ديكتاتوري از اراده مردم یمن در ایجاد دولتی برخاسته از نظر مردم و نوعی مردم سالاری بومی به شدت هراسان و بيمناك بودند و هستند.
جنبشي مردمي انصارالله و حكومتي كه بر پايه اجماع مردمي موسوم به ((دولت نجات ملي)) در صنعا تشكيل داد توانست ایده و الگوی قابل اجرا از مردم سالاري برای سایر ملت های شبه جزیره عربستان باشد از اين منظر براي دولت سعودي بیش از هر دولت دیگری سخت، ناگوار است.
دولت سعودي بيش از هر دولت ديگري، دموكراسي در يمن را تهديدي براي ديكتاتوري خانوادگي خود مي داند كه با زور شمشير و كشتار در دهه 1930 توانست سه استان شمالي يمن ( نجران، جازان و عسير) را اشغال كند در حاليكه اين مناطق هيچ سنخيتي با قبيله آل سعود يا فرقه وهابيت نداشته و ندارند. در نتيجه اگر دموكراسي مستقر در پايتخت يمن ( صنعا) پابرجا بماند و از جنگ با سعودي سربلند خارج شود، موج مردم سالاري ابتدا در اين سه استان يمني ( كه اكثريت شافعي، شيعه زيدي و اسماعيلي) دارند منتقل مي شود و پس از آن مي توان اميد داشت كه همين موج به شهرهاي حجاز و نيز حاشيه جنوبي خليج فارس ( قطيف، تاروت، هفوف، احساء) نيز گسترش يابد.
شرق و غرب عربستان در گذشته هم سابقه اعتراض هاي مردمي ضد حكوت آل سعود را دارند كه به دليل اقتدار نظامي رياض سركوب شدند. آن قدرت سعودي اكنون در يمن به شدت زمينگير شده و توان مهار يك شورش سراسري در همه استان ها را نخواهد داشت.
دولت سعودي براي بمباران و تجسس هوايي در يمن نيازمند استفاده از فرودگاه هاي ملك خالد، ابها، جازان و نجران است كه هر چهار مورد در سه استان اشغالي يمن ( عسیر، نجران و جازان) قرار دارند. در صورتي كه ارتش و کمیته های مردمی وابسته به دولت نجات ملي اين پايگاه هاي هوايي را فتح كنند هم از فشار نظامي شديدي كه بر مردم يمن اعمال مي شود به شكل گسترده اي كاسته مي شود هم جنگ به درون مرزهاي دولت سعودي منتقل مي شود و البته روند تحول خواهي در مردم استان هاي ديگر زير نفوذ عربستان نيز شروع خواهد شد. اما به هر دليل دولت صنعا از ورود به استان هاي شمالي يمن كه در اشغال سعودي است خودداري مي كند.
در عوض ارتش يمن به پايگاه هاي هوايي (مورد اشاره) با پهپاد و موشك حمله مي كند تا در روند پرواز جنگنده ها و پهپادهاي سعودي ايجاد اخلال كند كه البته مي تواند اين پيام را به مردم در بند اين مناطق نيز ارسال كند كه پايگاه هاي سعودي زير فشار نظامي قرار دارند.
در حقيقت دولت سعودي غير از ساخت پايگاه هاي نظامي و غارت منابع نفتي، تاثير كمي بر مردم اين استان هاي اشغالي يمن دارد و اغلب سعي كرده است با خريدن برخي سران قبايل حمايت آنها را داشته باشد يا ميان آنها اختلاف ايجاد كند. در هر حال گشودن پرونده سه استان يمني كه توسط دولت سعودي اشغال شده مي تواند فشار بي سابقه اي را به رياض وارد كند.
از منظر نظامي نيروي زميني يمن مي تواند به اين سه استان وارد شوند و دستكم آزادسازي دو مركز استان ( شهرهاي نجران و جازان) براي آنها امكانپذير است و اگر چنين كنند سرنوشت جنگ به صورت قطعي به سود يمن خواهد شد و محتمل است كه فروپاشي دولت سعودي به مانند يك دومينو در ساير استان هاي شرق و غرب عربستان شروع شود اما دولت نجات ملي يمن تاكنون از آزادسازي اين مناطق خودداري كرده است.
يكي از علت ها به اين نكته باز مي گردد كه دولت نجات ملي يمن به ميثاقي پايبند است كه فقط زماني به شهر يا روستايي وارد مي شود كه مردم آن مناطق تقاضاي حضور نيروهاي ارتش و كميته هاي مردمي يا درخواست پيوستن به دولت نجات را مطرح كنند.
دقيقا مشابه آنچه در استان هاي جوف و مارب در ماه هاي اخير ديده مي شود؛ از منظر میدانی انصارالله به سرعت بر مناطق داراي سكنه استان جوف استيلا يافت چون مردم از ظلم سعودي به ستوه آمده بودند اما اين جنبش با آنكه هشت ماه قبل هم می توانستند بر مرکز استان مارب مسلط شود ولی به دو علت صبر پیشه کردند؛ اول اینکه بر این سیاست پافشاری کند که ((هر شهر و روستایی که مردم آن از دولت نجات حمایت کنند ما به کمک شان خواهیم شتافت و منطقه ای را به زور اسلحه تصرف نمی کنیم.)) مشابه چند سال قبل كه انصارالله بدون درگيري از عدن و جنوب يمن عقب نشست.
دوم اینکه دولت نجات می خواست مارب را بدون تخريب آزاد کند كه تاسیسات صنعتي و نفتي آن سالم بماند. این سیاست صبر که دلیل طولانی شدن آزادسازي مارب شده البته کارایی خود را در ثبات و آرامش استان هایی که در اختیار انصارالله است نشان داده است.
از نظر اقتصادی با آنکه صنعا به شدت زیر فشار تحریم و تخریب ناشی از جنايت هاي سعودی و امارات قرار دارد اما در مناطقی که در اختيار دولت نجات ملی قرار دارد به دلیل همبستگی اجتماعی مشکلات به مراتب کمتر از مناطق جنوب يمن است؛ امنیت داخلی برقرار است و از طرف دیگر مردم در قالب کمیته های مردمی در بخش های مختلف کشاورزی، صنعتی و خدماتی در تلاش برای خودکفایی نیازهای خود تا حد امکان برآمده اند و در اصل نوعی جهاد غیر نظامی در همه استانها در جریان است که مشابه آن را هرگز در هيچ كشور جنگزده اي نمي توان ديد.
حال آنکه در جنوب و برخی مناطق از شمال که هنوز هم در کنترل نیروهای وابسته به سعودي و امارات است مشکلات اقتصادی، ناامني اجتماعي و ... به شدت دیده می شود. اين مشكلات با آزادسازي مارب بيشتر هم خواهد شد. آخرين خبرهاي از تلاش انصارالله براي آزاد كرد پايگاه ماس در غرب مارب حكايت دارد.
عليرغم آنكه واشنگتن، لندن و ریاض خواستار استمرار جنگ در يمن هستند به اين اميد كه مردم سالاری در یمن به زانو درآيد اما وضعيت به سمت استحكام قدرت انصارالله تغيير كرده است. شاهد مثال تظاهرات میلیونی چند روز قبل مردم یمن در صنعا در حمایت از پیامبر خاتم (ص) است که به نوعی اعلام حمایت یمنی ها از انصارالله قلمداد می شود.
كافيست تا دولت نجات ملي يمن به سمت نجران و جازان حركت كند تا شرايط سياسي در داخل عربستان نظام سياسي سعودي را به سمت فروپاشي سوق دهد. امري كه همه پادشاهي هاي منطقه از سعودي تا اردن و امارات از آن بيمناك اند.
اگر حركت جدي عليه سعودي انجام نشود، با استمرار بقاي دولت نجات ملي تلاش امريكا، انگليس و سعودي برای نابودی دولت صنعا افزايش مي يابد. حال آنكه انصارالله يك فرصت طلايي دارد تا علاوه بر مردم يمن و حتي جزيره العرب بلكه همه جهان اسلام را از شر آل سعود نجات دهد اگر راهبرد خود را به سمت استان هاي اشغالي فراتر از مرزهاي شمالي (كه توسط استكبار و سعودي ترسيم شده) گسترش دهد.