به گزارش "راهبرد معاصر"؛ قانون عدم بکارگیری بازنشسته ها دامن افشانی شهردار تهران را نیز گرفت و تقلای فراوان او و تمیش برای مستثنی کردن شهردار پایتخت ازین قانون نیز ره به جایی نبرد تا او پس از نجفی دومین شهرداری باشد که با گذشت یکسال و اندی از فعالیت شورای شهر پنجم عطای بهشت را به لقایش ببخشد.
پس از قطعی شدن خروج افشانی از شهرداری پایتخت، گمانه زنی ها برای انتخاب شهردار تهران آغاز شد و در نهایت عباس آخوندی وزیر مستعفی راه و شهرسازی به همراه حناچی معاون سابق وی در وزراتخانه مذکور دو گزینه باقی مانده برای ورود به بهشت باشند. این درحالیست که شانس عباس آخوندی بیش از رقیبش است.
آخوندی در حالی شانس اصلی تکیه بر کرسی شهرداری پایتخت است که حتی اصلاح طلبان نمی توانند هیچ دفاعی از کارنامه اش داشته باشند. سقوط سرمایهگذاری خصوصی در بخش مسکن، مزخرف خواندن طرح مسکن مهر و بی توجهی به اتمام آن، وعده پوچ مسکن اجتماعی، از دولت هاشمی تا دولت روحانی، انحراف افکارعمومی با وعده خرید بوئینگ و ایرباس، عدم اهتمام به ناوگان حمل و نقل زمینی، جان باختن تعداد زیادی از هموطنان در حادثه قطار، افزایش صد و بیست درصدی قیمت مسکن، زیربار نرفتن اخذ مالیات از خانه های احتکار شده و خالی از سکنه ، تاکید بر عدم ساخت منازل مردم زلزله زده کرمانشاه توسط دولت، نگاه واردات زده با وجود کارخانه ها و تولیدات داخلی (نظیر قرارداد کترینگ غذای راه آهن با شرکت اتریشی!) و ایجاد رکود در بازار ساخت وساز تنها بخشی از سیاهه عملکرد آخوندی در دوره شش ساله حضور در ساختمان شیشه ای میدان آرژانتین است.
وقتی صدای اصلاح طلبان هم بلند می شود
وزیر مستعفی در حالی در جلسه تودیع و معارفه خود با افتخار از عدم افتتاح هیچ باب منزلی از پروزه مسکن مهر سخن می گوید که صدای اصلاح طلبان هم از روند حرکتی شورای شهر پایتخت برای انتخاب او بلند شده است.
کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران که بر انتخاب محسن هاشمی به عنوان شهردار تهران تاکید داشت پس از قطعی شدن عدم گزینش او توسط شورای شهر این چنین واکنش نشان داد: « انتخاب نامزدهای شورای شهر تهران سیاسی است، تعارف نداریم، نحوه انتخاب و نوع برخورد سیاسی است. در مجموع فکر میکردیم اگر روزی محسن هاشمی وارد شهرداری شود به دلیل سابقه آشنایی با مسائل شهری و مدیریت شهری گزینه بهتری بود. »
اکبر ترکان هم که پیشتر آخوندی را «مستبد» و «لجباز» خوانده بود، حالا محسن هاشمی را از گزینه های انتخابی شورای شهر، کاربلدتر میداند و تصریح می کند: «اگر کاربلدی ملاک بود، هاشمی از بقیه مناسبتر بود. ترکان از طرفی دیگر هم گریزی ضمنی به ایدههای لیبرال آخوندی دارد و تصریح کرده است به شهرداری نیازمندیم که بتواند تهران را کمخرج اداره کند.»
دوئل شورای شهر و دولت
آخوندی که در نامه استعفای خود، دولت و رئیس جمهور را به بی قانونی متهم کرده بود، در جلسه تودیع و معارفه خود نیز تاکید کرد: «به عنوان عضوی از دولت ازعدم کفایت آنچه در جریان بودناخشنود بودم. لذا، تصمیم به کنارهگیری از آن گرفتم.» همین عامل سبب شده تا ارزیابی هایی نسبت به دوئل بین شورای شهر و ودولت بر آخوندی شکل بگیرد. موضوعی که ابوالفضل سروش، عضو شورای مرکزی فراکسیون امید مجلس اینچنین از ان رونمایی می کند: «شهردار تهران باید در هیات دولت دارای مقبولیت باشد، گفته است در صورت انتخاب آخوندی احتمالا حکم وی توسط وزارت کشور تایید نخواهد شد!»
آخوندی، گزینه ای فاقد تخصص
لیست اعضای شورای شهر پنجم با نظر مثبت لیدر اصلاحات بسته شد و با «تَکرار» او برای جلب نظر مردم، حالا بر کرسی سبز بهشت تکیه زده اند، اکنون در آزمونی سرنوشت ساز قرار گرفته اند. آنچه بیش از همه برای انتخاب شهردار یک کلانشهری همچون تهران باید مورد تاکید قرار گیرد تخصص است. آیا عباس اخوندی دارای شاخصه های لازم برای مدیریت کلانشهری همچون هست؟ گزینه شهرداری تهران در یادداشتی که در کانال تلگرام خود منتشر کرد، اورده است: «شهر یک سازمان اجتماعی است و شهرداری نهاد حکمروایی شهری است.» و از سوی دیگر از فاصله طبقاتی در پایتخت ابراز نگرانی کرده، غافل ازینکه این فاصله با پیاده سازی تفکرات لیبرالیسم فردی همچون او تشدید خواهد شد.
از سوی دیگر، یک از وظایف شهرداری تسهیل در ساخت پروژه های عمرانی در سطح شهر و نوسازی بافت های فرسوده است، اما آیا می توان به تحقق این مهم از سوی کسی که عدم افتتاح یک پروژه مسکن مهر را افتخار می داند و یا به قول قوامی فعال سیاسی اصلاح طلب حتی یک فرغون سیمان هم در جاده های روستایی خالی نکرده امیدوار بود: «عملکرد آقای آخوندی بقدری ضعیف بوده که به هیچ عنوان قابل دفاع نیست، اگر امروز از روستاییان درباره عملکرد وی در این شش سال بپرسید، میگویند در این مدت حتی یک فرغون آسفالت در جادههای روستایی ریخته نشده است.من نمیدانم شورای شهر تهران چرا به این راحتی در حال از بین بردن سرمایه اصلاح طلبی است.»
قوامی عملکرد شورای شهر پنجم را در حالی زیر سوال می برد که گویی خاطرات شورای شهر اول را به فراموشی سپرده است، جایی که عنان کار همچون امروز در اختیار اصلاح طلبان بود اما در نهایت به دلیل سیاسی کاری منجر به انحلال شورای مذکور شد. همین عامل بیانگر ساختارهای غلط مدیریتی و اجرایی در جریان اصلاحات است.
بهره سخن
گویی مقبولیت نزدافکارعمومی و داشتن تخصص در انتخاب شهردار توسط اعضای شورای شهر جایگاهی ندارد، کمااینکه تصویر تاریکی که جامعه از آخوندی در ذهن دارد - از عدم عذرخواهی در برابر حادثه سانچی تا تاکید بر عدم ساخت منازل زلزله زدگان کرمانشاه – برای اعضای شورای پنجم چندان از اهمیتی برخودار نیست.
این درحالیست که احترام به خواست مردم همواره یکی از سرفصل های اصلی شعارهای اصلاح طلبان بوده و هست، که گویی در میدان عمل جایی برای عرض اندام نمی یابد. این موضوع با روح دموکراسی که اصلاح طلبان معتقدند با ماهیت آن ها گره خورده است نیز در تضاد کامل است.
بنا به گفته حق شناس عضو شورای شهر تهران آخوندی «برنامه مکتوبی ارائه نکرده » و او خود را به متن یادداشتی در کانال تلگرامش محدود کرده است. گزینه ای که فاقد برنامه و راهبرد برای اداره شهر است و به قول شخص آخوندی، اعضای شورای شهر باید برای انتخاب او ریسک کنند، حالا به نامزد شماره یک جلوس بر یکی از حساسترین و سنگین ترین مسئولیت های اجرایی تبدیل شده که این مهم بیانگر عدم اهتمام اصلاح طلبان برای شکستن دیواره های سیاسی کاری در امور اجرایی است. عدم توجه به رفع مشکلات و خواسته های مردم به بخشی از حفره های سیاست ورزی و خدمت رسانی جریان سیاسی اصلاحات مبدل شده تا بار دیگر ثابت شود این جریان سیاسی از حلقه بسته و خسته مدیریتی جریان متبوع خود تحت هیچ شرایطی دست نخواهد کشید.