خاطره نور المالکی از نحوه شنیدن خبر شهادت سردار سلیمانی-راهبرد معاصر

خاطره نور المالکی از نحوه شنیدن خبر شهادت سردار سلیمانی

در آستانه سالروز شهادت فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران ایران، در مستندی از اظهارات و خاطرات شخصیت‌های برجسته عراقی، نخست‌وزیر اسبق عراق تأکید کرد که برای سنجش اوضاع وجود فرمانده نیروی قدس ضرورت داشته است.
تاریخ انتشار: ۲۰:۴۶ - ۰۸ دی ۱۳۹۹ - 2020 December 28
کد خبر: ۷۲۱۲۸

به گزارش راهبرد معاصر «نوری المالکی» نخست‌وزیر اسبق عراق و «عادل عبدالمهدی» نخست‌وزیر سابق این کشور در فیلم مستندی که از شبکه «العهد» پخش شد، خاطره‌ای از شهادت سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده پیشین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران روایت کرد.

نوری المالکی در بخشی از مستند یادشده گفت:‌ «نماز صبح بود که گوشی خود را روشن کردم تا ببینم چه پیام‌هایی آمده. پیامی به چشمم خورد که یک عکس داشت. این پیام درباره شهادت حاج قاسم بود. دستش را دیدم. من انگشتری که در دستش بود را می‌شناختم چراکه این از همان انگشترهایی بود که خودم به او دادم».

 

نظامیان تروریست آمریکایی بامداد سیزدهم دی ماه سال گذشته در اقدامی تروریستی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و معاون رئیس سازمان الحشدالشعبی را به همراه چند نفر از رزمندگان مقاومت هنگام خروج از فرودگاه بغداد به شهادت رساندند.

نوری المالکی ادامه داد: «فکر کردم و دیدم درست است. تنها یک دست بود و من چفیه و انگشتر او را می‌شناختم. این مرا بسیار شوکه کرد نه به خاطر اینکه او دوستی وفادار، برادری مخلص، خاکی و حساس در خصوص مسائل اسلامی و وضعیت عراق بود بلکه به این علت که حضور او ضروری بود آن هم به خاطر چالش‌های بسیاری که شاهد آنها بود و آن‌ها را لمس کرده بود. او کسی بود که تجربه و خوانشش در خصوص [تحولات آتی]، بسیار عالی بود و درست به همین علت، اقدام آمریکایی‌ها در هدف قرار دادن او، حرکتی آگاهانه به شمار می‌رفت».

نخست‌وزیر اسبق عراق افزود: «با هدف گرفتن او کمر جنبش را شکستند و به‌صراحت به شما می‌گویم که ممکن است وضعیت عراق بشدت تحت تأثیر قرار بگیرد».

در بخش دیگری از این مستند سخنان عادل عبدالمهدی نخست‌وزیر پیشین عراق آمده است که می‌گوید: «ساعت یک بود که اخباری درباره هدف گرفته شدن یک هواپیمای حامل ایرانی‌ها در فرودگاه بغداد اطلاع‌رسانی شد. کسی که من را از خواب بیدار کرد برادر الکاظمی، جناب نخست‌وزیر کنونی، بود آن هم با یک تماس تلفنی. تردید داشتیم. این موضوع محتمل نبود. ما می‌دانستیم که شهید سلیمانی به عراق خواهد آمد آخر ما ساعت هشت و نیم صبح با او قرار ملاقات داشتیم. [قرار بود] با هم در همین جا صبحانه بخوریم».

عبدالمهدی ادامه داد: «تقریبا ساعت یک بود که الکاظمی تماس گرفت. این حادثه رخ داد و هنوز مشخص نشده بود که شهید [سلیمانی] در آن هواپیما بود. تصاویری از خودروی آن حادثه از طریق تلفن‌همراه دریافت شد. با سفارت ایران تماس گرفتم تا بدانم که موضوع چیست. آنها نیز پاسخی نداشتند. تصاویری دیگر رسید که در برخی از آنها یک انگشتر بود و من متوجه شدم که این انگشتر، انگشتر شهید سلیمانی است».

فارس

مطالب مرتبط
ارسال نظر