به گزارش راهبرد معاصر، سال آینده برای اقتصاد ایران به جهت آسیبهایی که از شیوع ویروس کرونا دیده و فشارهایی که از تحریمهایِ اقتصادیِ چند سال اخیر متحمل شده بسیار مهم است، چرا که امیدهایی برای بهبود بیماری کرونا با واکسیناسیون وجود دارد و با آمدن دولت جدید در آمریکا انتظارها برای احیای برجام یا لااقل گشایشهای اقتصادی وجود دارد.
اقتصاددان تراز اول ایران در جهان نسبت به آینده ایران به جهت نیروی جوان و آموزش دیدهاش خوشبین است. تنها نامزد ایرانی نوبل اقتصاد میگوید اقتصاد ایران اقتصاد بزرگی در منطقه محسوب میشود، با توجه به وضعیت چین و آمریکا اگر بتواند روابط تجاری خودش را در منطقه به خصوص با دنیای عرب و کشورهای حوزه خلیج فارس عادیتر کند و گسترش دهد میتواند منفعت ببرد. ولی باید آزادی عمل داشته باشد که با از بین رفتن تحریم این آزادی عمل ایجاد میشود.
اما به گفته او در حال حاضر مهمترین مشکل برای بهبود اقتصاد مساله کروناست و دولت باید به حمایتهای اقتصادی خود از صف اول جبهه اقتصاد ادامه دهد و نباید در این مورد مساله تورم را مدنظر قرار دهد.
پروفسور محمد هاشم پسران نامدارترین استاد اقتصاد ایرانی در جهان است، او در سال ۲۰۱۳ به عنوان تنها ایرانی نامزد دریافت نوبل اقتصاد انتخاب شد. او دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه کمبریج، استاد تمام بازنشسته دانشگاه کمبریج، صاحب کرسی عالی اقتصاد جان الیوت در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی و عضو پژوهشی پیوسته کالج ترینیتی کمبریج است.
این استاد برجسته ایرانی در گفتگویی با تجارتنیوز به تشریح وضعیت اقتصاد ایران در دوره شیوع ویروس کرونا و تاثیر تحریمها بر اقتصاد پرداخته و برای آینده ایران مسیری را ترسیم کرده است.
برای دیدن مصاحبه ویدیویی گزارش پیشرو روی لینک «اوضاع اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۰ چه میشود؟» کلیک کنید.
کشورهای بسیاری هستند که نسخه جداگانهای برای اقتصاد پساکرونا پیچیدهاند. آنها میگویند که گذار از بحران کرونا نیاز به یک نسخه جداگانه دارد. نحوه مواجهه کشورها با کرونا را چگونه ارزیابی میکنید؟
اثر پاندمی کرونا بر اقتصاد کشورهای مختلف از نظر عکسالعمل آنها و شدت همهگیری این ویروس متفاوت بوده است. در ابتدای دوره شیوع ویروس کرونا فرق زیادی نمیکرد که اقتصاد از چه شرایطی برخوردار است بلکه بیشتر به این بستگی دارد که سیاستهای اتخاذ شده برای مقابله با آن و نوع رفتار مردم چگونه شکل گرفته و اجرا شدند.
در حالی که آمریکا و کشورهای اروپایی با داشتن منابع علمی، بهداشتی سرشار میتوانستند بهتر عمل کنند ولی متاسفانه در این مورد تا به حال خوب عمل نکردهاند. این کشورها در ابتدای شروع شیوع ویروس کرونا فکر میکردند اگر شدیدا با کرونا مقابله کنند شاخصهای اقتصاد تعدیل میشود و بیکاری ایجاد میکند که از نقطه نظر سیاسی مورد قبول نیست. به جای این که با بیماری مقابله کنند با عواقب آن مقابله کردند.
درواقع عدم اقدام به موقع و قاطعانه در بیشتر کشورها برای مقابله با کرونا برگشت اقتصاد به حالت عادی را به عقب انداخته است. در برخی مسائل نیاز است که از همان ابتدا با جدیت بسیاری برخورد کرد، اگر این کار انجام نشود شاید در کوتاهمدت اقتصاد ضربه کمتری بخورد اما در بلندمدت آسیبهای بیشتری را متحمل خواهد شد. به جز چین بقیهی کشورها در موجهای سوم و چهارم هستند و ایران نیز از این موضوع مستثنی نبوده است.
اگر درصد مبتلایان از طریق واکسیناسیون یا جلوگیری از تماس افراد کاهش پیدا نکند مطمئنا اقتصاد ایران نمیتواند به حالت عادی برگردد، البته اگر تحریمها برداشته شود گشایشهایی صورت میگیرد.
اقتصاد ایران را از این منظر چگونه بررسی میکنید؛ آیا اقتصاد ما هم با توجه به مشکلاتی که دهههاست با آن مواجه است، به یک نسخه جداگانه نیاز دارد؟
در ایران اگرچه وضعیت بهتر شده اما تعداد مبتلایان هنوز در سطح بالایی قرار دارد و میتواند بازگشت اقتصاد را به حال عادی برای شش ماه دیگر به عقب اندازد. اگر درصد مبتلایان از طریق واکسیناسیون یا جلوگیری از تماس افراد کاهش پیدا نکند مطمئنا اقتصاد ایران نمیتواند به حالت عادی برگردد، البته اگر تحریمها برداشته شود گشایشهایی صورت میگیرد.
نباید مساله کرونا را با مسائل قبلی ایران درهمآمیخت. اگر چه در ایران نرخ مرگومیر ناشی از کرونا از بسیاری از کشورهای دیگر بیشتر بوده که به نظر میرسد در این مورد سازمان بهداشتی ایران آمادگی کافی را نداشته است، اما در مقایسه با کشورهای اروپایی و کشورهای همسایه مثل ترکیه در مقابله با ویروس کرونا بد عمل نکرده است.
این گزاره درست است که سیاستهای اقتصادی اتخاذ شده برای مقابله با آثار کرونا باید متفاوت باشد اما فقط به سیاستهای اقتصادی مربوط نیست، بلکه به نظام اجتماعی، رفتار مردم و چگونگی سیاستهای بهداشتی و خدماتی دولت نیز مربوط میشود.
دو سیاست مهم برای بهبود اقتصاد
مهمترین نکات این نسخه اقتصادی برای دوره پساکرونا چیست؟
در خصوص بهبود اقتصاد آسیب دیده از کرونا مهمترین مساله و نکته اول آموزش و آگاهی مردم از سرعت اشاعه کرونا و اهمیت رعایت مقرراتِ جلوگیری از اشاعه هر چه بیشتر آن است. در این رابطه دولت نقش اساسی را دارد، هم در وضع مقررات و هم در اجرای آن. اگر نتوانیم از گسترش کرونا جلوگیری کنیم همه متضرر میشویم. در دوره پاندمی فعالیت اقتصادی باید ادامه داشته باشد اما به شرطی که رفتار و فهم اجتماعی نسبت به عواقب شدید شیوع ویروس کرونا وجود داشته باشد.
برای مقابله با کرونا نباید موضوع تورم مد نظر قرار بگیرد. کسانی که در صف اول اقتصاد فعالیت میکنند مثل افرادی که در فروشگاهها، کارخانهها و بخشهای خدماتی هستند باید پوشش اقتصادی داشته باشند.
نکته دوم این است که برای مقابله با کرونا نباید موضوع تورم مد نظر قرار بگیرد. کسانی که در صف اول اقتصاد فعالیت میکنند مثل افرادی که در فروشگاهها، کارخانهها و بخشهای خدماتی هستند باید پوشش اقتصادی داشته باشند. دولت باید از این گروهها حمایت کند تا کمتر خودشان را در خطر ابتلای ویروس قرار دهند.
تورم در ایران جنبهای ساختاری دارد و در ارتباط با مساله کرونا تعیین کننده نست. دولت میتواند تا حدی از پساندازهایی که به واسطه کرونا ایجاد شدهاند استفاده کند. برای مثال هزینههای مردم برای مسافرت در داخل و خارج از کشور کاهش پیدا کرده بنابراین پساندازها بالا رفته و میتواند منبع مهمی برای دولت باشد.
به طور خلاصه در دوره شیوع ویروس کرونا دو نوع سیاست باید در نظر گرفته شود یکی رفتاری که همهی مردم باید رعایت کنند و کمتر در معرض ابتلا به این ویروس قرار بگیرند و دیگری به دولت مربوط میشود که باید پوشش اقتصادی برای شاغلانی که بیشتر در خطر ابتلا به کرونا هستند فراهم نماید.
شیوع ویروس کرونا باعث شده که اقشار بسیاری آسیب ببیند و دولت طرحهایی حمایتی مانند یارانه و وام کرونا را اجرا کرد. آیا دولت باید حمایتهای اقتصادی خود را ادامه دهد؟
سیاستهای حمایتی ازاقشار آسیبپذیر باید ادامه داشته باشد، یعنی تا زمانی که نتوانیم حداقل ۵۰ درصد از مردم را واکسینه کنیم باید کمکها ادامه پیدا کند و نباید درباره اثرات تورمی این سیاستها خیلی نگران باشیم چرا که همانطوری که اشاره شد پساندازها بالا رفته است و عدم اجرای سیاستهای حمایتی میتواند به سهم خود عواقب اقتصادی نامطلوبتری را در بر داشته باشد.
چون شوک کرونا اثرات منفی هم بر عرضه و هم بر تقاضا دارد مانند شوکهای دیگر اقتصادی نیست که یا جنبه تقاضا یا جنبه عرضه داشته باشد. گروههایی که از درآمد بالایی برخوردار هستند وقتی نتوانند این پساندازها را به خاطر محدودیتهای کرونایی مصرف کنند بنابراین بهتر است که این منابع در جهت حمایت از اقشاری که در خط اول جبهه اقتصادی هستند هزینه شود.
دولت باید در این خصوص اعلام کند که چه برنامهای برای حمایتهای اقتصادی دارد اما میتواند این شرط را بگذارد که اگر در اوضاع بهبود حاصل شود این حمایتها قطع میشود، اما اگر این اوضاع ادامه یافت حمایتها نیز ادامه مییابد، در واقع به این ترتیب دولت به مردم اطمینان خاطر خواهد داد.
دولت به مردم اطمینان خاطر بدهد
اکنون در ایران همه سیاستهای اقتصادی معطوف به برجام شده است. بسیاری امیدوارند که برجام ظرف چند ماه آینده جواب دهد و از طرف دیگر میدانیم که مشکلاتی در مسیر بازگشت کشور به برجام وجود دارد که به سادگی حل نمیشود. آیا حل مشکلات اقتصاد ایران، فقط از مسیر پیوستن به برجام میگذرد و یا بدون آن هم میتوان اقتصاد را بهبود داد؟
حتی اگر برجام برنگردد خوشبختانه خطر افزایش تحریمهای اقتصادی کاهش یافته است. بیشترین تاثیر تحریم در روزها و ماههای آغازین است در تحریمهای اخیر به محض خروج ترامپ از برجام اقتصاد ایران با شوک مواجه شد و نرخ ارز از سه هزار تومان تا ۳۰ هزار تومان نیز رسید. در نتیجه تورم را تشدید کرد و عواقب اقتصادی شدیدی را در پی داشت. اثرات روانی و اولیه تحریم بیشترین تاثیری است که تحریمها به جا میگذارند. زمانی که این عوامل بازدارنده تحریمها مشخص شدند و مردم و دولت خودشان را با شرایط جدید منطبق کردند اثرات کوتاهمدت تحریم کاهش پیدا میکند ولی اثرات درازمدت آن کاملا از بین نمیرود.
اثرات منفی تحریم در بلندمدت به مراتب بیشتر از اثرات کرونا خواهد بود. به احتمال زیاد مساله کرونا در دنیا و ایران تا یک تا دو سال دیگر حل خواهد شد اما در هر صورت آینده نامطمئن است و این نااطمینانی از آینده کرونا و تحریم اثرات منفی بر اقتصاد خواهد گذاشت چرا که وقتی مردم با نااطمینانی روبهرو باشند نمیتوانند برنامهریزی کنند. دولت باید به مردم این اطمینان را بدهد که سیاستهای درست و شفافی را در نظر گرفته است. این شفافیت هم باید در تصمیمات مقابلهای با کرونا هم در ارتباط با سیاستهای اقتصادی و تجاری باشد.
سیاستهایی که ایران برای مقابله با کرونا اجرا کرده درست است اما به خاطر اینکه وسع اقتصادی کافی ندارد نتوانسته پیشتیبانی اقتصادی کاملی فراهم آورد. البته نباید کاملا به دولت اتکا کرد چون دولتها نمیتوانند همه این مسائل اقتصادی را حل کنند. یک کشور نمیتواند مسئلهای که بعد جهانی دارد را حل و عواقب آن را خنثی کند. برخی از ریسکهای اقتصادی قابل بیمه شدن نیستند.
بهتر است واقع بین باشیم، درست است که مردم تحت فشار هستند اما نباید گفت دولت حتما مساله کرونا را حل کند و مشکل اقتصادی و سیاسی را نیز را کاملا برطرف کند، اما دولت باید در سیاستهای خود اصل شفافیت را در اولویت قرار دهد. سیاستها نباید طوری باشد که مردم فکر کنند تصمیمات مقطعی، منطقهای و با پارتی بازی انجام میشود.
دو واکسیناسیون برای اقتصاد ایران
مهمترین مشکل اقتصاد ایران در حال حاضر چیست؟ اصلا آیا بزرگترین مشکل اقتصاد ایران، اقتصادی است یا مشکلات سیاسی چنین نتایج اقتصادی بر جای گذاشته است؟
بیشترِ مشکلات اقتصادی دارای جنبه های سیاسی و بینالمللی است. هر مشکل اقتصادی نیز جنبههای تکنولوژی، تجارت، سیاستهای پولی و بانکی و مالیاتی دارد که با هم مرتبط هستند. اقتصاد در یک خلاء عمل نمیکند. در ایران به حجم نقدینگی خیلی توجه میکنند ولی در واقع افزایش نقدینگی نتیجه اتفاقات دیگری است.
ایران سالهاست که تحریم است. هیچ کشوری در دنیا با جمعیت قابل ملاحظهای مانند ایران تا این حد مورد تحریم قرار نگرفته است. اقتصاد ایران با داشتن منابع عمده نفتی و گازی تنها از راه تجارت میتواند این منابع را به سرمایههای انسانی و فیزیکی تبدیل کند. بنابراین اگر میخواهیم که از این منابع استفاده کنیم باید سیاستهایی را در نظر بگیریم که بتوانیم در تجارت خارجی به صورت فعالانه شرکت داشته باشیم. ایران در سالهای گذشته توانسته خودش را با تحریم تطبیق دهد اما همواره از آن لطمه خورده است، تحریم نتوانسته رفتار سیاسی ایران را تغییر دهد بنابراین از این جهت تحریم موفق نبوده ولی از اینکه تحریم به اقتصاد ایران لطمه زده است در آن شکی نیست.
حالا که یک دولت جدید در آمریکا آمده باید به عنوان یک فرجه به آن نگاه کرد و از نظر اقتصادی نباید شرط و شروط گذاشت. باید در جهتی رفت که جواب گرفت. ایران و آمریکا هر چقدر که شرط و شروط بگذارند نتیجه را به ضرر هر دو طرف به عقب میاندازد و در نهایت با شرایط فعلی عواقب اقتصادی و بهداشتی ناشی از ویروس کرونا تشدید میشود.
حالا که یک دولت جدید در آمریکا آمده باید به عنوان یک فرجه به آن نگاه کرد و نباید شرط و شروط گذاشت. باید در جهتی رفت که جواب گرفت
الان دو نوع واکسیناسیون برای ایران فراهم شده است، یعنی هم واکسیناسیون کرونا وجود دارد و هم در مقابل ترامپ واکسیناسیون شده است. بنابراین ایران الان نسبت به شش ماه قبل در شرایط بهتری قرار دارد.
اثر تحریم فقط روی ارز و تورم نیست، به همان اندازه که تحریم روی این دو فاکتور تاثیر گذاشته روی سیاستهای اقتصادی نیز تاثیرگذار بوده است. دولتها برای مقابله با تحریمها سیاستهایی اتخاذ کردهاند که اثرات منفی برای کارایی اقتصاد داشته و در نهایت رشد اقتصادی را کند کردهاند. به طور مثال نرخ ارز دوگانه، اثرات منفی زیادی روی اقتصاد دارد. برای این که از اختلاف نرخها سود ببرند رانتخواهی رایج میشود و اقتصاد را از مسیر کارا منحرف میکند، شفافیت را از بین میبرد، مردم را نسبت به اقتصاد بدبین میکند چرا که مردم فکر میکنند گروهی از این راه رانت میگیرد؛ همه این عوامل در نتیجه موجبات کاهش رشد اقتصادی را فراهم میآورند.
در خصوص نفت نیز وضع به همین شکل است. در دوره تحریمها برای این که نفت را بفروشیم باید امتیازات بسیاری به خریدار بدهیم که خود موجب کاهش اثر مثبت درآمدهای نفتی بر اقتصاد کشور خواهد شد.
مساله کرونا بالاخره حل میشود چرا که مثل برجام نیاز به مذاکره ندارد وقتی که کرونا حل شود کمی اقتصاد بهبود پیدا مییابد و چه برجام احیا شود و چه نشود اثرات مثبت خود را در سال آینده میگذارد. در یک سال آینده از یک سو سایه کرونا از بین میرود و از سوی دیگر خطر تشدید تحریمها وجود ندارد در نتیجه اقتصاد برمیگردد، اوضاع اقتصادی تا حدی بهبود پیدا میکند و پولهایی که در دوره محدودیتهای کرونایی پسانداز شده وارد چرخه اقتصاد میشود.
به نظر شما اقتصاد ایران برای برونرفت از بحرانها از چه مسیرهایی میتواند استفاده کند؟
اقتصاد ایران با بیش از ۸۳ میلیون نفر جمعیت، اقتصاد بزرگی در منطقه محسوب میشود. بنابراین با توجه به این که اقتصاد ایران در حال گسترش است و کشور چین در مقابل اقتصاد آمریکا بلند شده، اگر بتواند روابط تجاری خودش را در منطقه به خصوص با دنیای عرب و کشورهای حوزه خلیج فارس عادیتر کند و گسترش دهد میتواند منفعت ببرد. ولی باید آزادی عمل داشته باشد که با از بین رفتن تحریم این آزادی عمل ایجاد میشود.
نباید فکر کنیم که با حل مساله تحریم مشکلات دیگر ایران و آمریکا حل میشود. مساله دیگر این است که چگونه با هم در شرایط صلح زندگی کنیم، نه این که فکر کنیم روابط ایران و آمریکا به حال عادی برخواهد گشت. برای گسترش اقتصادی یک نوع سازش سیاسی بینالمللی لازم است.
نسبت به آینده ایران به جهت نیروی جوان و آموزش دیدهاش خوشبین هستم. این نیروی جوان میتواند اقتصاد را گسترش دهد بدون این که لزوما از خارج کمک زیادی بگیرد. بنابراین نباید فرض کنیم که سرمایه خارجی لازم است. اگر ایران بتواند نفت و گاز بفروشد، پتروشیمی را گسترش دهد صنایع سبک را رشد بخشد و رشتههای گردشگری و خدماتی را توسعه دهد میتوان آینده روشنی داشته باشد.
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران دو سال پیش گفته بود مشکلات اقتصاد ایران را علم اقتصاد نمیتواند حل کند. نگاه شما به عنوان یک اقتصاددان به این مساله چیست؟ آیا واقعا حل مشکلات اقتصاد ما از عهده علم اقتصاد خارج است؟ نسخه شما برای حل مشکلات اقتصاد ایران چیست؟
شاید بهتر است اول این سوال را مطرح کرد که آیا میتوان مسائل اقتصاد ایران را بدون علم اقتصاد حل کرد. من فکر میکنم منظورشان این بوده که مسائل اقتصاد ایران را فقط از طریق علم اقتصاد نمیتوان حل کرد. این درست است که اقتصاد جدا از سیاست و روابط بینالملل نیست اقتصاد در خلاء عمل نمیکند./ تجارت نیوز