به گزارش راهبرد معاصر؛ روابط ترکیه و مصر به عنوان دو کشور مهم منطقه را می توان به قبل و بعد از بهار عربی تقسیم کرد. مصر در دوران امپراتوری عثمانی گرچه کشوری مستقل بود ولی توسط یک فرماندار که سلطان عثمانی تعیین می کرد اداره می شد. بعد از فروپاشی امپراتوریهای عثمانی و نیز سلطنت در مصر و اعلام جمهوریت در هر دو کشور روابط دو کشور وارد مرحله ای جدید شد. پس از فوت جمال عبدالناصر و روی کار آمدن انور السادات و قرار گرفتن مصر در بین کشورهای متحد آمریکا روابط آنکارا و قاهره نیز وارد مرحله جدیدی شد. روابط دو کشور در دوران ریاست جمهوری حسنی مبارک گرم بود و گرمی روابط دو کشور به خصوص در دوران ریاست جمهوری سلیمان دمیرل در ترکیه به دلیل دوستی شخصی دو رییس جمهور در سطح بالایی قرار گرفت. بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه نیز گرمی در روابط دو کشور تا بهار عربی همچنان ادامه داشت تا اینکه پس از آغاز تظاهرات مردمی در مصر با اعلام حمایت دولت آنکارا از نیروهای مردمی و حمایت رسمی از اخوانیها گرمی روابط دو طرف بیش از گذشته شد.
با روی کار آمدن محمد مرسی در مصر، آنکارا و قاهره گرمترین دوران روابط سیاسی خود را آغاز کردند و تا زمانی که دولت مرسی در مصر بر سر کار بود گرمی در روابط دو کشور ادامه داشت. با کودتای نظامی سال ۲۰۱۳ در مصر و روی کار آمدن السیسی این روابط قطع و ترکیه تا سالها به صراحت و آشکارا مرسی را همچنان رییس جمهور قانونی این کشور میخواندند و دولتمردان این کشور و در راس آنها رجب طیب اردوغان در هر فرصتی السیسی را کودتاگر و غاصب میخواندند. آنکارا و قاهره درباره سوریه، تنظیم روابط با عربستان، امارات و قطر اختلاف دیدگاههای عمیقی دارند و آخرین اختلاف دیدگاه دو کشور نیز در مساله لیبی و قراردادهای موجود در شرق دریای مدیترانه میباشد.
پیامهای مصالحه جویانه آنکارا به قاهره
در طی روزهای اخیر، در مورد احتمال برقراری روابط بین ترکیه و مصر، از سوی مقامات ترکیه اظهارات متعددی بیان شده است. عصر جمعه « رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه در اظهاراتی تایید کرد که برای اعتلای روابط بین این دو کشور، ارتباطات سطح بالایی در حال انجام است. همکاریهای ترکیه با مصر در زمینههای اقتصادی، دیپلماتیک و اطلاعاتی ادامه دارد و مشکلی در این زمینه وجود ندارد.»
اظهارات مقامات ترک در مورد صلح با مصر از یک ماه قبل شروع شده است. در ابتدا از سوی مشاوران و رسانهها و سپس در سطح وزرا و اکنون به سطح ریاست جمهوری رسیده است. اظهاراتی که در ماه سپتامبر گذشته توسط یاسین اوکتای مشاور رجب طیب اردوغان رییس جمهوری ترکیه صورت گرفت باعث آب شدن یخ روابط دوجانبه شد. وی ارتش مصر را « ارتش بزرگ» توصیف و تاکید کرد که روابط آنکارا و قاهره هرگز قطع نشده است. اظهارات ترکیه از چند روز پیش با اعلام وزیر امور خارجه مبنی بر احتمال امضای توافقنامه مرزبندی دریایی بین آنکارا و قاهره و آغاز گفتگوی بیقید و شرط از سر گرفته شد. این اظهارات سپس با اعلامیه روز جمعه رئیس جمهور اردوغان مبنی بر ادامه ارتباطات اطلاعاتی بین دو کشور و امید او به برقراری ارتباطات امنیتی و دیپلماتیک به بالاترین درجه خود رسید.
از ماه سپتامبر گذشته بر خلاف اظهارات مثبت ترکیه؛ مقامات رسمی مصر با بیمهری به این موضوع پرداختهاند. مصر به طور رسمی و مستقیماً به اظهارات مثبت ترکیه واکنش نشان نداد، اما از طریق روزنامه نگاران و دیپلماتهای سابق به این اظهارات پاسخ دادند. علیرغم اظهارات مقامات ارشد ترکیه طی هفته گذشته در مورد مذاکرات در حال انجام برای بهبود روابط با مصر، قاهره به یک منبع اطلاعاتی اکتفا کرد که به رویترز اعلام کرد ترکیه با مصر تماس دیپلماتیک برقرار کرده است و به دنبال گسترش روابط بین دو کشور است. این منبع افزود: مصر از هر کشوری که به دنبال برقراری روابط عادی با آن است، انتظار دارد که به قواعد حقوق بین الملل و اصول حسن همجواری پایبند باشد و تلاش خود را برای مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه متوقف کند. یک منبع رسانهای در گفتگو با عربی 21 به نقل از یک دیپلمات وزارت امور خارجه مصر اظهار داشت که کشورش برای اظهارات ترکیه ارزش قائل است، اما در انتظار عمل است. از سرگیری روابط منوط به اقداماتی است که ترکیه در ابتدا باید انجام دهد.
تلاش برای تقویت روابط فیمابین ترکیه و مصر
پیام های مطرح شده بین دو کشور نه تنها در منافع مشترک بلکه واکنشی به تغییر و پویایی منطقهای و بینالمللی میباشد. پیروزی جو بایدن رئیس جمهور آمریکا در انتخابات نوامبر 2020، بسیاری از كشورهای منطقه از جمله مصر و تركیه را واداشت تا دوباره سیاستهای خود را در مقابل دولت جدید بازنگری کنند. در سطح منطقهای، مصر از نتیجه اجلاس اخیر شورای همکاری خلیج فارس (GCC) ناراضی بود، زیرا عربستان سعودی و امارات متحده عربی نه با قاهره هماهنگی داشتند و نه هنگام مصالحه با دوحه، منافع این کشور را مد نظر گرفتند. اما نشست العلا و مصالحه بین کشورهای محاصره کننده با قطر؛ به آنکارا این امکان را میدهد تا ضمن دستیابی به تنشزدایی با عربستان سعودی و امارات متحده عربی؛ مناسبات خود را با قطر، عمان و کویت تقویت کند. در ماه ژانویه، مقامات مصری مجبور بودند تا به اظهارات مقامات اماراتی در مورد عادی سازی روابط با ترکیه و ایجاد منافع متقابل اقتصادی گوش دهند اما در حالی که در بحران لیبی، مصر در اثر فشار امارات در آستانه تقابل و برخورد با ترکیه بود. قاهره اکنون به این محاسبه رسیده که تقابل با ترکیه در راستای منافع این کشور نیست در حالی که شرکای آن در خلیج فارس و مدیترانه شرقی به دنبال تنشزدایی با آنکارا هستند و این میتواند توضیح دهد که چرا اخیرا دیپلماسی بین دو کشور افزایش یافته است.
عواملی که ممکن است مصالحه بین دو کشور را تسریع ببخشد؟
«بلال الخالدی» در مقاله ای در میدل ایست مانیتور به 5 متغیر زیر تاکید می کند:
اولا، ترکیه از طریق حمایت هوایی و مشارکت مزدوران وابسته به خود در قالب پشتیبانی از دولت وفاق ملی لیبی پیروزیهای مهمی در صحنه میدانی به دست آورد. دولت ترکیه موفق شد تا جلوی قدرت یابی ژنرال خلیفه حفتر مورد حمایت مصر و متحدانش در خلیج فارس را بگیرد. پس از رسیدن نیروهایش به حومه طرابلس ، وی را مجبور به عقب نشینی به شرق لیبی کرد. پس از آنکه مصر و امارات متحده عربی به همراه عربستان سعودی به شکست حفتر و ناتوانی وی در رسیدن به یک پیروزی نظامی پیبردند، این تغییر نظامی منجر به تحرک گفتگوی سیاسی میان طرفهای درگیر در لیبی شد. همین امر باعث تغییر استراتژیهای قاهره در بحران لیبی شد. با توجه به اینکه ترکیه تنها کشوری بود که در لیبی به طور رسمی و به موجب توافق با دولت وفاق ملی نیروهایی در عرصه میدانی داشت، قاهره نتیجه گرفت که برای حفظ منافع خود در لیبی نیاز به بهبود روابط خود با ترکیه دارد. آنکارا نیز میداند که دولت وفاق ملی قادر نخواهد بود با اقدامات نظامی، کنترل تمام مناطق لیبی را به دست گیرد. این کشور به نفع خود یافت که از طریق توافق با مصر در مورد پروندههای لیبی که مورد نگرانی مشترک است، به ثبات در لیبی کمک کند.
ثانیا، مصر به این فهم رسیده که ترکیه از اهرم قدرت و نفوذ زیادی در منطقه برخوردار است. از یک سو، این کشور خود را به عنوان یک بازیگر اصلی در سوریه تثبیت کرده است و از سوی دیگرترکیه از طریق ائتلاف با دوحه موفق شد تا ائتلاف محاصره علیه قطر را ناکام بگذارد. همچنین ترکیه در صحنه های میدانی عراق و سایر کشورهای عربی نقش اقتصادی و سیاسی مهم و قابل توجهی ایفاء میکند. موقعیت و نفوذ استراتژیک ترکیه ممکن است انگیزه دیگر برای مصر باشد تا زمینه عادی سازی تنش را فراهم سازد.
ثالثا، با وجود ادامه اختلافات ترکیه و مصر از زمان کودتای نظامی جولای 2013 ، روابط تجاری بین دو کشور ادامه داشته و حتی در حال افزایش است. مبادلات تجاری دو کشور در سال 2018 از 5.24 میلیارد دلار فراتر رفته است. در این بین، دو کشور در تلاشند تا واردات، صادرات و سرمایهگذاریها را افزایش دهند. روابط تجاری که به نفع هر دو کشور است و منافع آنها را تأمین میکند ، ممکن است دروازهای باشد که از طریق آن به ویژه در سایه رکود اقتصادی که کل جهان به دلیل ویروس کرونا از آن رنج میبرد، همکاری اقتصادی خود را توسعه دهند.
رابعا، مصر و ترکیه نمیتوانند بحران مدیترانه شرقی و مشکل حفاری منابع انرژی را از طریق درگیری یا زور حل کنند. هیچ یک نمیتواند حقوق طرف مقابل را سلب کند. بر اساس اظهارات ترکیه، این امر مصر را بر آن داشت تا هنگام امضای توافق نامه مرزبندی دریایی با یونان، حقوق ترکیه را در نظر بگیرد. تنشها در این منطقه تا زمانی که توافق نامه تعیین مرز دریایی بین آنها امضا نشده باشد ، ادامه خواهد داشت. از این رو آنها می توانند از طریق سازش و آشتی از گاز موجود در مناطق دریایی و نفوذ اقتصادی در دریای مدیترانه بهره ببرند.
خامسا، تغییر دولت در ایالات متحده عامل دیگر در مناسبات ترکیه و مصر میباشد. دولت ترامپ روابط نسبتا مثبتی با ترکیه و مصر داشت و سیاست او تمایلی به اعمال حداقل فشار بر ترکیه و مصر نداشت. اما در مقابل، دولت جدید به دلیل سیاستهای انتقادی بایدن در مورد راهبرد ترکیه و تعهدات تیم لیبرال در حزب دموکرات که مخالف نقض حقوق بشر در مصر است، منافع هر دو کشور را تهدید میکند. چنین تهدیدی آشتی ترکیه و مصر را به منافع مشترک هر دو کشور تبدیل میکند.
سناریوهای مورد انتظار طرفین در منطقه غرب آسیا
اگر عوامل سیاسی و استراتژیک در راستای آشتی بین دو کشور پیش بروند، لفاظیهایی که مصر از طریق کانال های رسمی و رسانهای آن اعلام کرده است، ممکن است به دلایل زیر، چشم انداز آشتی را پیچیده کند.
اولا؛ مصر نسبت به ترکیه در حال حاضر برتری استراتژیک یا سیاسی ندارد. هر دو کشور به یک اندازه نیازمند بازنگری روابط می باشند؛ زیرا این امر در راستای منافع مشترک می باشد.
ثانیا، وقایع سیاسی در طی سالهای گذشته ثابت کرده که ترکیه در تعامل با بحرانهای مختلف از رویکرد پراگماتیک استفاده کرده است و این امر باعث شد تا به دلیل ماهیت اوضاع نظامی سوریه در موارد قابل توجهی در روابط با روسیه و مسئله سوریه امتیازاتی را ارائه دهد. با این حال، در همان زمان ثابت شد که در مواردی که موضوع با امنیت ملی آن ارتباط دارد مانند شمال سوریه، لیبی، بحران اکتشاف منابع انرژی، تسلیم نمیشود. بنابراین اعتقاد بر این است که آنکارا، اگرچه آماده مصالحه با مصر است، اما میخواهد این اتفاق بدون هیچ پیش شرطی رخ دهد.
ثالثا، در طول سه سال گذشته، درگیریهای منطقهای نشان داده است که در بحران های منطقه، هر کدام از بازیگران از اهرم قدرت و نفوذ خاصی برخوردار هستند. بحران خلیج فارس نمونه خوبی از این امر است. مصر و سه کشور حاشیه خلیج فارس در تحمیل 13 شرط خود به قطر ناکام ماندند و سرانجام چارهای جز احیای روابط و رفع محاصره نداشتند. انتظار میرود این سرنوشت شرایط مصر برای آشتی با ترکیه باشد.
چالش های پیش روی دو کشور
برخی از چالش های مهم وجود دارد که ممکن است مانع از ایجاد روابط بیشتر بین ترکیه و مصر شود.
اولاً، فشارهای شدیدی بر مصر توسط برخی قدرتهای منطقهای و جهانی مانند امارات متحده عربی، عربستان سعودی، رژیم اشغالگر قدس، فرانسه و ایالات متحده وارد شده است. به عبارت دیگر، کشورهایی که تلاش کرده اند ترکیه را در منطقه منزوی کنند ممکن است شکافی بین دو کشور ایجاد کند.
ثانیاً، موضوعات حل نشده بین ترکیه و مصر مانند مخالفت شدید مصر با نیروهای دموکراتیک در منطقه، همگرایی جریانات اصلی سیاسی و اجتماعی منطقه و حمایت آنکارا از اخوان المسملین در مصر ممکن است روند عادی سازی بین دو کشور را مهار کند.
در نتیجه، شروع روند عادی سازی بدون پیش شرط امیدوار کننده است. هر دو طرف برای حسن نیت باید اقداماتی در راستای اعتمادزایی انجام دهند. اما عادی سازی کامل روابط دو جانبه با وجود اختلافات متعدد ممکن است مدتی طول بکشد.