به گزارش راهبرد معاصر، مسئله توافق هستهای برجام به نظر میرسد در برهه کنونی با بنبست مواجه شده و بدلیل تاکید و پافشاری طرفین برجام اعم از ایران و امریکا و متحدین اروپا هیچگونه چشم انداز روشنی برای حل معضل کنونی به چشم نمیخورد. در حالی که امریکا بعنوان عضو خارج شونده از برجام مجدداً به آن برگردد و تحریمها را لغو کند ولی امریکاییها در آخرین موضع خود مدعی شدند توپ در زمین ایران است و تهران باید اقداماتی را در راستای بازگشت به تعهدات برجامی انجام دهد. این مسئله نشان میدهد حداقل در ظاهر مواضع آشتی ناپذیری در دو طرف این ماجرا وجود دارد و به رغم اصرارها و پافشاریهای اعضای اروپایی 4+1 برای این که ایران را متقاعد کنند به اجرای تعهدات برجامی بازگردد اما عملاً هیچگونه موفقیتی در این زمینه ندارند و در عین حال هر از چند گاهی به حمایت از مواضع امریکا میپردازند. مسلم است که به این ترتیب نمیتوان امید داشت برجام به حیات خود ادامه دهد و به نظر میرسد با وضعیت کنونی آینده نامعلومی در انتظار برجام است. البته اعضای طیف شرقی توافق برجام و گروه 4+1 یعنی روسیه و چین در تازهترین موضعگیری خود صراحتاً خواهان بازگشت بیقید و شرط امریکا به توافق هستهای برجام شدند اما نباید فراموش کرد الان روسیه و چین از دیدگاه غربیها در موضع خصم قرار دارند و اساساً موضع آنها در این زمینه چندان مورد توجه اعضای غربی برجام یعنی اروپاییها و امریکا قرار نمیگیرد.
در عین حال امروز شاهد این بودیم که آقای رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی موضع جدیدی اتخاذ کرد و تداوم برجام را در گرو شفافسازی فعالیتهای هستهای از جانب ایران تلقی کرده که این بُعد جدیدی را به ماجرای پیچیده برجام افزوده است. ولیکن به هر حال اگر امریکا بخواهد رویکرد کنونی را در قبال برجام ادامه دهد و عملاً همان سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ را علیه ایران ادامه دهد مسلماً این مسئله منجر به بازگشایی و تحول خاصی در زمینه برجام نخواهد شد. از سوی دیگر موضعی که ایران اتخاذ کرده موضع منطقی است. یعنی ایران هیچگاه نگفته تعهدات برجامی را اجرا نمیکند بلکه خواهان این است امریکا بعنوان کشوری که از برجام خارج شد و تحریمها علیه ایران را به اجرا گذاشت، مجدداً ضمن بازگشت به برجام تحریمها علیه ایران را کنار بگذارد. اکنون تحولی که رخ داده یعنی بعد از روی کار آمدن دولت بایدن این است که بایدن تلاش میکند برخلاف دوره ترامپ که نوعی واگرایی و شکاف در روابط رخ داده بود، اکنون با بازگشت به اروپا و اتخاذ مواضع واحد بین دو سویه اقیانوس اطلس جبهه متمایز و واحدی را در قبال ایران شکل دهد که البته تنها منحصر به ایران نیست بلکه بایدن اساساً تلاش دارد که در رقابت و رویارویی با دو رقیب اصلی امریکا یعنی روسیه و چین، اروپا را به سمت خود بکشاند. الان هم درباره برجام این مسئله وجود دارد و کم و بیش شاهد اظهارات همسوی اروپا و امریکا هستیم که هر از چند که گاهی ندایی از جانب اروپاییها برمی خیزد که در آن خواهان این می شوند که امریکا به توافق هسته ای برجام برگردد.