به گزارش راهبرد معاصر، وقتی اواخر ژانویه، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در اظهاراتی گفت که هرگونه گفتگو برای احیای توافق هستهای ایران باید شامل حضور عربستان سعودی در این گفتگوها باشد، نخستین باری نبود که در این زمینه از برخی کشورهای عربی خلیج فارس نام برده میشد. در سالهای 2014 و 2015، عربستان سعودی و امارات متحده عربی خواستار مشارکت مستقیم در این موضوع شده بودند که همان موقع نیز با واکنش منفی تهران و برخی قدرتهای جهانی مواجه شده بودند. با این حال، اظهارات ماکرون نخستین باری بود که توسط یک کشور غربی که در توافق سال 2015 شرکت داشت، اعلان میشود و خواستار مشارکت اعراب در این مذاکرات شده بود. ایران خیلی سریع به اظهارات رئیس جمهور فرانسه واکنش نشان داد. سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در تاریخ 29 ژانویه در مصاحبه با العربیه گفت: «برجام یک توافق نامه بینالمللی چندجانبه است که با قطعنامه 2231 شورای امنیت تصویب شده است و به هیچ وجه قابل مذاکره مجدد نیست و طرفین آن واضح و غیرقابل تغییر هستند.»
چند روز بعد، حسن روحانی رئیس جمهور، این موضوع را تأکید کرد و گفت: «هیچ مفادی از برجام تغییر نمیکند و هیچ بند جدیدی به برجام اضافه نمیشود ... برجام همانطور که هست خواهد ماند و یک سند شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز برای آن ضمیمه شده است. بد یا خوب این توافق نامه توسط ایران با پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد - ایالات متحده ، انگلیس ، فرانسه ، چین و روسیه به علاوه آلمان - به نام 1 + 5 مورد مذاکره قرار گرفته است.
مخالفت ایران با عضویت کشورهای عربی در گفتگوهای احتمالی جدید هستهای اگرچه مبتنی بر سابقه قانونی است اما دارای ابعاد سیاسی و امنیتی میباشد. گنجاندن اعضای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در مذاکرات جدید به معنای ایجاد جبهه جدید منطقهای و احتمال طرح مطالبات غیر هستهای مانند محدود کردن تواناییهای نظامی یا مداخلات منطقهای ایران است. علاوه بر این، پذیرش مشارکت کشورهای عربی خلیج فارس به معنای پذیرش نگرانیهای عربستان درباره برنامه موشکی و هستهای ایران است در حالی که نگرانیهای منطقهای ایران را مانند تهدیدات احتمالی ایالات متحده - از طریق پایگاه های نظامی خود در منطقه - و اسرائیل نادیده میگیرد.
ایران استدلال میکند که برنامه موشکی آن دفاع محور است در حالی که عربستان سعودی و متحدانش، موشکهای بالستیک ایران را تهدیدی برای همسایگان خود میدانند. نگرانیهای ایران پس از توافق نامه ابراهیم بین اسرائیل، امارات و بحرین افزایش یافته است. محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، در 26 سپتامبر سال 2020 پس از امضای توافق نامه ابراهیم در واشنگتن اظهار داشت: «از این پس، هر اتفاقی که در خلیج فارس رخ میدهد و به منافع ملی ما آسیب میرساند، ما امارات و بحرین را مسئول آن خواهیم دانست». اضطرابی که اسرائیل به دلیل حضور شبه نظامیان مورد حمایت ایران در مرزهای خود با سوریه تجربه کرده است، شبیه نگرانیهای ایران در مورد احتمال گشایش جبهههای درگیری اسرائیل با ایران از طریق امارات متحده عربی است. برای ایران، مشارکت کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در مذاکرات به معنای تشکیل اتحاد با اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران است - چیزی که دولت ترامپ نیز از طریق اتحاد شکست خورده امنیت خاورمیانه (MESA) به دنبال آن بود.
عربستان سعودی قبلاً از طریق همکاری با ایالات متحده برای افزایش تولید نفت به جبهه ضد ایران کمک کرده است تا حذف نفت ایران از بازارهای جهانی باعث افزایش قیمتها نشود. با این وجود، اختلافات درون شورای همکاری خلیج فارس بین عربستان سعودی، امارات، بحرین و قطر به علاوه نگرانیهای کویت و عمان در مورد کشیده شدن به یک اتحاد ضد ایرانی، مانع عملی شدن اتحاد امنیت خاورمیانه شده است. ایران همواره از گفتگوی منطقهای که قدرتهای خارجی را مستثنی میکند حمایت کرده است. ایران اغلب به کشورهای عربی خلیج فارس یادآوری کرده است که نمیتوان امنیت را از آن طرف منطقه خریداری کرد و تا زمانی که مذاکرات منطقهای انجام نشود، صلح، ثبات و امنیت حاصل نخواهد شد. در همان زمان، ایران از دفاع روسیه برای نجات رژیم بشار اسد در سوریه استقبال كرد و از این موضع دفاع كرد و آن را حمایت از یك رژیم موجود در برابر تهدیدهای مورد حمایت خارجی دانست. ایران از عربستان سعودی و متحدانش، برای بحث در مورد مسائل امنیتی دعوت کرده است. به عنوان مثال ، در سال 2019 ، ایران و امارات پس از یک سری حملات به نفت کشها در مورد امنیت دریایی در خلیج فارس گفتگو کردند.
ریشه و مانع اصلی گفتگوی تهران و ریاض مربوط به نگرانیهای عربستان سعودی مبنی بر تغییر توازن قدرت میان بازیگران منطقهای به نفع ایران پس از سقوط صدام حسین در سال 2003 برمی گردد. به نظر نمیرسد عربستان سعودی تمایلی به پیوستن به مذاکرات مستقیم با ایران را داشته باشد در حالی که تهران تأثیرگذارتر و با نفوذتر شده است، البته عربستان سعودی ترجیح میدهد در کنار ابر قدرتها در میز مذاکره با ایران بنشیند.
ایران همچنان در چارچوب سازوکارهای منطقهای به دنبال حل تنش با کشورهای عربی در خاورمیانه خواهد بود، اما نه نقش بیشتری برای همسایگان خود قائل خواهد شد و نه با حضور اعراب در مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران موافقت خواهد کرد. اگر تندروها در انتخابات ریاست جمهوری ژوئن پیروز شوند، همانطور که بسیاری پیشبینی میکنند، آنها احتمالاً ترجیح میدهند اتحاد با شرکای منطقهای مانند گروه شبه نظامی حزب الله، شبه نظامیان شیعه در عراق و انصارالله یمن حوثیها را تقویت کنند، نه اینکه به دنبال تنشزدایی با رقبا باشند.