به گزارش راهبرد معاصر با امضای سند همکاری راهبردی بین ایران و چین در هفته گذشته، تعاملات ایران و چین وارد سطح جدیدی شده و دو کشور قرار است منافع راهبردی خود در زمینهها امنیتی، سیاسی و اقتصادی را به یکدیگر گره بزنند.
اکنون که همکاری راهبردی با چین و روسیه بسیار پررنگتر از قبل شده است و کشورهای غربی از بابت گشایش اقتصادی برای ایران و تضعیف ساختار تحریمها نگران هستند؛ مشاهده میشود که بعضی از افراد در بدنه حاکمیت، باز هم نقش FATF در تعاملات اقتصادی را پررنگ کردند تا جایی که اجرایی شدن توافق راهبردی با چین و روسیه به حل شدن مسئله FATF گره زده شده است. اخیرا محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه طی گفتوگویی در بستر کلابهاوس گفت: «همین الان هم مشکلاتی که درباره FATF داریم که مانع همکاری ما با روسیه و چین می شود. حتی اگر نگاه به شرق داشته باشیم تحریم و FATF مانع هستند. نگاه به شرق زمانی که خود چین نگاهش به غرب است معنا ندارد».
ظریف در مصاحبه با روزنامه کاروکارگر در تاریخ 13 مهرماه 1399 هم گفته بود: «عده ای همان زمان مدام می گفتند که FATF فقط مختص به کشورهای غربی است و حال شما به یک نمونه مهم اشاره کردید و نمونه های دیگری هم هست. البته همچنان امیدوارم که پیوستن به دوکنوانسیون باقی مانده در FATF هم هرچه ســریع تر تکلیفش معلوم شود تا کشور در این شرایط سخت تحریمی بتواند در اسرع وقت با اجرایی کردن قرارداد 25 ساله با چین و سایر طرف هایی که موظفند در چارچوب FATFبا ما کار کنند، گام های بزرگتری را بردارد».
البته به نظر میرسد خط ربط دادن توافق چین و ایران به FATF اولین بار از سوی سید محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام که در واقع مشاور ارشد ظریف نیز میباشد، شروع شده است. وی در تاریخ 12 شهریورماه پارسال در گفتوگو با سایت انتخاب گفته بود: «نیاز است که مجمع به بحث FATF ورود کند ولی متأسفانه این اتفاق رخ نداده است. چراکه تا وقتی این قضایا حل نشود و همکاری بانکها با ایران فراهم نشود، اجرای قرارداد 25 ساله ایران و چین معنا نخواهد داشت».
در رابطه با این ادعاها، نکات زیر باید مورد توجه قرار بگیرد:
1. باید توجه داشت که از همان ابتدا انگیزه دولت روحانی برای تعامل با FATF، درخواست و مطالبه کشورهای غربی از ایران بوده است و نه چین و روسیه. اروپایی ها در جریان راهاندازی SPV یا کانال مالی از ایران درخواست داشتند که برنامه اقدام FATF را تکمیل نماید. پمپئو، وزیر امور خارجه دولت ترامپ هم از ایران درخواست کرده بود که فورا و بدون حق شرط کنوانسیونهای پالرمو و CFT را تصویب نماید. اما تاکنون هیچ درخواست رسمی و آشکاری از سوی مقامات چین و روسیه برای این موضوع مطرح نشده است. جالب اینجاست که اندیشکده انگلیسی RUSI صراحتا گفته است FATF بهانه ای برای جریان داخلی ایران جهت تعامل با غرب است: «علی رغم پیشرفت کند ایران در اجرای برنامه اقدام، تعامل در رابطه با مسائل FATF نمایانگر عرصهای است که امکان گفتگوی سازنده بین اروپا و بازیگران کلیدی درون ایران وجود دارد در زمانی که چنین گفتگویی نادر و کمیاب است».
2. FATF طراحی و توسعه داده شده توسط آمریکاست و به اذعان ظریف، آمریکا بحثهای مربوط به مبارزه با پولشویی و تأمین مالی تروریسم و اقداماتی از این قبیل را امنیتی کرده است. بنابراین میتوان گفت تعامل با FATF، به معنای تطابق بیشتر و هضم بیشتر در نظام مالی آمریکاست. این مسئله به توافق ها و قراردادهای همکاری با چین ضربه نمی زند زیرا این همکاری ها در تقابل با فشار اقتصادی غرب قرار دارد.
*کم لطفی ایران به چین در پسابرجام و تبعات سنگین آن
3. تاکید دولت ایران بر روی تحریم و FATF پالس منفی به چین است که ایران هم چنان در نظر دارد با غرب کار کند و همکاری با چین ابزاری برای چانهزنی با غرب است. واقعیت این است که چین خاطره ناخوشایندی از برجام دارد و کارشناسان و فعالان اقتصادی چین احساس میکنند در قضیه برجام، ایران شریک چینی خودش را به غرب فروخته است. متاسفانه این خاطره ناخوشایند تاثیر خود را در دورهی کنونی تحریم ها گذاشت به گونه ای صادرات نفت ایران طی برههای در سال 1398 به کمتر از 100 هزار بشکه در روز هم رسید. همچنین بانک کنلن چین که در دوره قبلی که هم تحریم های سازمان ملل بود، هم تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا و هم اقدامات مقابلهای FATF، با ما کار می کرد اما در این دوره که خبری از تحریمهای سازمان ملل و اتحادیه اروپا نیست، تراکنش های خود را محدود به تجارت بشردوستانه نمود.
4. در اوایل اسفندماه پارسال، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهور در اسفندماه 1399 گفت که هیچ یک از کشورهای دوست جمهوری اسلامی ایران به طور رسمی نفت نخریدند. همچنین بیژن زنگنه وزیر نفت در مورد طلبهای ایران از محل فروش نفت گفته بود در این دوره (دوره تحریم) ما طلبی نداریم و مطالبات برای دوره پیش از تحریمهاست زیرا آنها در سیستمهای رسمی بوده و باقی مانده و در عراق، کره جنوبی، امارات و ژاپن مسدود شده است. کنار هم قرار دادن این دو اظهار نظر مقامات ارشد دولتی به خوبی نشان میدهد که چین تمایلی ندارد روابط تجاری خود با ایران را برای کشورهای دیگر شفاف نماید. به همین دلیل طرف های چینی (به ویژه بخش خصوصی) که با ایران کار میکنند، اگر بدانند روابط آنها با ایران افشا می شود، قطعا همکاری خود با ایران را کاهش می دهند. تعامل با FATF باعث می شود تجارت خارجی ایران برای دیگر کشورها افشا بشود. ایران در اسفندماه 98 در لیست کشورهای غیرهمکار FATF قرار گرفت و همچنین به اذعان مشاور امنیت ملی رئیسجمهور قبلی آمریکا تحریم دیگری برای اعمال علیه ایران باقی نمانده است، اما با وجود این صادرات نفت ایران در سال 99 افزایش پیدا کرد. در طول دهه گذشته که تقریبا به جز دو سال تمام مدت ایران از طرف غربیها تحت تحریم قرار گرفته بود، چین شریک اول تجار خارجی ایران بوده است.
با توجه به نکات فوق، میتوان گفت اظهارات ظریف وارونه نمایی از واقعیت است زیرا همکاریهای راهبردی ایران و چین در راستای خنثیسازی تحریمهاست و نگرانی کشورهای غربی هم دقیقا از همین بابت است؛ نه اینکه FATF و تحریم مانعی بر سر راه همکاریهای راهبردی باشد.
*طرح ادعاهای غیرواقعی برای تقویت اعتبار برجام و FATF در جامعه است
به نظر میرسد جریان حاکم بر دولت میخواهد با تحریف واقعیتها ناکارآمدی خود در مدیریت اقتصاد را به پای FATFو تحریم بنویسد و فشار ناشی از مطالبه اجتماعی که در موضوعات اقتصادی وجود دارد را به نظام از جمله مجمع تشخیص مصلحت نظام منتقل نماید. در واقع، دولت هیچ طرح و راهبردی جدی به جز برجام برای حل مشکلات کشور نداشت و با از بین رفتن اعتبار برجام برای افکار عمومی و جامعه، اعتبار دولت هم به شدت سقوط کرده است. در نتیجه، جریان حاکم بر دولت تلاش می کند با برگ تحریم و FATF، موثر بودن برجام برای اقتصاد کشور را مطرح کند، تا بدینوسیله بتواند به حیات سیاسی خود در دولتهای بعدی ادامه بدهد./فارس