به گزارش راهبرد معاصر؛ بعد از چند ماه آرامش نسبی بار دیگر شاهد طغیان شیوع کرونا در کشور هستیم؛ رکورد ابتلاء روزانه هر روز جابجا میشود و مسئولان وزارت بهداشت از حتمی بودن بازگشت به روزهایی سخن میگویند که روزانه 500 تا 600 نفر از هموطنان خود را از دست میدادیم. همین امروز بود که «ایرج حریرچی»، معاون کل وزارت بهداشت در گفتگویی تلویزیونی از نگرانی برای مرگومیر روزانه هزار ایرانی سخن گفت. در این میان اما برخی رسانهها سعی دارند «سعید نمکی»، وزیر بهداشت را به عنوان عامل اصلی تشدید شیوع کرونا معرفی کنند. به راستی راز سیبل قرار گرفتن نمکی از سوی این رسانهها چیست؟
وزارت بهداشت، کارشناس یا مدیر؟
رسانهها و فعالان جریان اصلاحات طی روزهای گذشته تمام تلاش خود را به کار بردند تا اثبات کنند که وزارت بهداشت به عنوان مرجع اصلی مبارزه با کرونا در مدیریت نوروزی این بیماری تعلل کرده و به همین دلیل شاهد چنین وضعیتی هستیم. از دید این افراد، عدم تصمیمگیری قاطع از سوی شخص وزیر بهداشت زمینه تشدید شیوع کرونا را باعث شده است.
در ظاهر این سخن به حقیقت شبیه است اما با نگاهی به روند مدیریت بیماری کرونا طی بیش از یک سال گذشته نشان میدهد که برخلاف تصورات، وزارت بهداشت در میدان مبارزه با این بیماری تنها به عنوان نیروی خدماتی شناخته میشود و تصمیمات اصلی در جایی دیگر اتخاذ میشود!
همانطور که سعید نمکی قبلا هم گفته بود، در کشورمان برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر که وزیر بهداشت به عنوان فرمانده کل مبارزه با کرونا شناخته میشود و دستورات و تصمیمات وی مبنای عمل سایر ارگانها است، در کشورمان اما چنین جایگاهی وجود ندارد.
بارها شاهد بودیم که در جلسات رسمی و غیررسمی وزیر بهداشت بر قرنطینه، تشدید محدودیتها و اجرای دقیق پروتکلهای بهداشتی تاکید کرد ولی در نهایت وزارتخانههای دیگر براساس صلاحدید خود و براساس منافع سازمانی خود تصمیم گرفتند؛ کاهش حجم مسافران در مسافرتهای هوایی و زمینی، ممنوعیت سفر به برخی کشورهای همسایه، لزوم تعطیلی بلندمدت مشاغل گروه دو و تعطیلی بسیاری از مراکز غیرضروری هرکدام نمونهای از بیتوجهی به سخنان و توصیههای فنی وزارت بهداشت بود.
نوروز امسال بود که در اوج شیوع کرونای انگلیسی در کشور ترکیه و علیرغم هشدار مسئولان وزارت بهداشت مبنی بر لزوم ممانعت از سفر ایرانیان به این کشور اما بعد از دو هفته تعلل و بازگشت مسافران نوروزی به تازگی وزارت گردشگری از صدور بخشنامه ممنوعیت سفر به ترکیه خبر میدهد.
به نظر میرسد در ستاد ملی مقابله با کرونا اگرچه صندلی وزیر بهداشت در کنار رییسجمهور قرار گرفته ولی جایگاه واقعی وی در این ستاد تنها یک عضو کارشناسی است و بسیاری از تصمیمات تخصصی در این حوزه همچنان به شیوه سنتی رایگیری جمعی انجام میشود و وزیر بهداشت نیز تنها یک رای دارد و بس!
حریرچی از راز عدم ممنوعیت سفرهای نوروزی سخن میگوید
به بخشی از گفتگوی معاون کل وزارت بهداشت با رسانه ملی توجه کنید: «قبلا گفتم وضعيت کرونا آسانسوری شده الان میگویم موشکی شده است. پیشبینی شده تعداد مرگهای روزانه به ۶۰۰ مورد برسد. به غیر از تشدید محدودیتها و رعایت مردم راه دیگری نداریم. برخی در ستاد ملی کرونا مانع شدند تا از فرصت طلایی عید، برای خاموش کردن شعلههای کرونا استفاده کنیم. نمیتوانم اسامی این افراد را بگویم، خواسته ما ممنوعیت مسافرت بود».
چه کسی توان این را دارد که علیرغم آشکار بودن تشدید شیوع کرونا بعد از انجام سفرهای نوروزی و توصیه اکید مسئولان بهداشتی با قدرت تمام از ممنوعیت این سفرها جلوگیری کند؟ آیا چنین رفتاری در سال 1398 و ماجرای مصاحبه رییس ستاد کل نیروهای مسلح پیرامون قرنطینه شهرها برای شما آشنا نیست که رییسجمهور علیرغم نظر مثبت همه مسئولان یکتنه با آن مخالفت کرد؟!
به نظر میرسد این بار نیز «حسن روحانی» یک تنه با ممنوعیت سفرهای نوروزی مخالفت کرده و باعث زمینهسازی تشدید شیوع کرونای انگلیسی شده است و همین موضوع باعث گلایه شدید وزیر بهداشت را فراهم کرده که «هرچه شبانهروز تلاش نمودیم تا در آن استان که بیشتر از سه پیک کشوری قبلی گرفتارمان کرد، مهارش کنیم. عملا ضرب شصت [ضرب شست] ویروس موتاسیون یافته را چشیدیم. نوشتیم… گفتیم… التماس کردیم… قسم دادیم که دو تا سه هفته صبوری کنید، مهلت بدهید، تا مثل سال قبل از فرصت تعطیلات سال نو استفاده کنیم و با تشدید بیماریابی در طرح شهید سلیمانی خانه به خانه شعلههای کوچک را شناسایی و مهار نماییم تا به هم نپیوندند و آتش دامن پهنهی کشورمان را نگیرد. گفتیم سفر و جمعیت سیال نمیگذارد طرح اجرا شود و بیماری نیز از نقاط گرفتار به مراکز پاکتر منتقل میشود. گفتیم صفهای طولانی تهیهی ارزاق شب عید ساعتها جمعیت سالمند تنیده در این صفها را گرفتار میکند. گفتیم میدانیم تابآوری مردم مهم است ولی تابآوری مدافعین خستهی سلامت پس از چهارده ماه کار بیوقفه و جانفشانی برای مدیریت پیکهای پیوسته نیز مهم است. گفتیم اقتصاد گردشگری اهمیت دارد ولی سرمایهی اجتماعی نظام سلامت و هزینههای شیوع مجدد بیماری و اثراتش بر اقتصاد خرد و کلان کشور نیز بیاهمیت نیست. اولا وزن ویروس موتاسیون یافته را در محاسبات اپیدمیولوژیک ما نمیشناختند و ثانیا سه پیک سنگین قبلی را آرام، بیصدا و مظلومانه همکارانمان مدیریت کردند و گروهی فکر کردند که فراز و فرود منحنیها شاید به شیوهی فوتوشاپ است».
استعفاء نمکی در اوج شیوع کرونا؟!
در میانه بحرانی شدن شیوع کرونا افرادی همچون «عباس عبدی» و «مسیح مهاجری» در داخل و بسیاری از رسانههای جریان ضدانقلاب با فضاسازی سعی کردند با تشدید هجمهها به شخص «سعید نمکی» وی را عامل اصلی این وضعیت معرفی کرده و او را به استعفا مجبور کنند.
ادعای این موج هماهنگ داخلی و خارجی این است که نحوه مدیریت شخص نمکی باعث به وجود آمدن وضعیت فعلی شده و اگر وی استعفا دهد، وضعیت بهتر خواهد شد!
سوالی که این افراد بدان پاسخ نمیدهند این است که به فرض استعفای نمکی، چه کسی مسئولیت وزارتخانهای را برعهده میگیرد که اختیار خاصی در میدان مبارزه با کرونا ندارد، بودجه لازم برای تامین کادر درمان ندارد و تنها چهار ماه به پایان دولت باقیمانده است؟! در چنین وضعیتی استعفای وزیر بهداشت نتیجهای جز تشدید بحران ندارد و گویا برخی افراد دوست دارند که وضعیت از این هم بدتر شود.
اگر بیطرفانه به ماجرا نگاه کنیم باید گفت که وزیر بهداشت و وزارتخانه تحت مدیریت وی در این ماجرا تنها یک نیروی خدماتی برای مدیریت بیماران کرونایی و متوفیان محسوب میشود و نباید انتظار بیشتری از آن داشت و باید رد پای مدیریت ضعیف کرونا را در مجموعه دیگری جستجو کرد!