به گزارش «راهبرد معاصر»؛ امواج بهار عربی در سال ۲۰۱۱، سرنوشت بسیاری از کشورهای جهان غرب را به سمت انقلاب، کودتا، اصلاحات و جنگ داخلی هدایت کرد. در جمهوری عربی سوریه به دو دلیل حمایت های سیاسی، اقتصادی و لجستیکی برخی کشورهای منطقه منا و همچنین کم تجربگی سیستم های امنیتی سوریه در مدیریت اعتراضات داخلی، به سرعت اعتراضات مردمی در ۱۵ مارس ۲۰۱۱ در شهر درعا را به جنگی خونین میان دولت و معارضین سوری و غیر سوری تبدیل کرد. در همان روزهای ابتدایی بحران سوریه بود که کشورهای منطقه به رهبری ریاض به اسم حمایت از مردم سوریه، کرسی دولت قانونی سوریه را در اتحادیه عرب از دست این کشور خارج کردند. اکنون پس از گذشت قریب به یک دهه از بحران سوریه، بسیاری از کشورهای جهان عرب همچون امارات عربی متحده، مصر، عمان و ... به سمت بازگشایی سفارت و عادی سازی روابط با دمشق حرکت کردند. در چنین شرایطی حاکم ریاض نیز با درک تدریجی واقعیتهای میدانی در بحران سوریه، از طریق کانال روسیه به دنبال عادی سازی روابط با دولت قانونی بشار اسد هستند. قطع یا کاهش نفوذ ایران و ترکیه در سوریه، استفاده از کارت سوریه برای جلب نظر مسکو و بازیابی نقش ریاض در منطقه شامات، جبران شکست های نظامی از طریق مسیر های سیاسی-دیپلماتیک و ... از جمله دلایل روی آوردن ریاض به مسیر همگرایی و ارسال پالس های مثبت به دمشق است.
در ۴ آوریل ۲۰۲۱، «الخلیج اونلاین» در مطلبی به آخرین اظهارات مقامات سعودی درباره روند سیاسی در سوریه پرداخت. یوسف حمود تحلیلگر مسائل منطقه معتقد است ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی و فعال در بحران سوریه، به این منطقه به عنوان عمق استراتژیک خود نگاه میکند. در سوی دیگر ریاض نیز به عنوان یکی از پایههای تاثیرگذار بر روی معارضین سوری، دیگر بازیگر مهم در بحران سوریه است. قریب به ۱۰ سال است که ریاض به حمایت آشکار از معارضین نظام قانونی سوریه پرداخته و به دنبال تغییر نقشه سیاسی منطقه شامات بوده است. حال پس از آشکار شدن دست برتر دولت قانونی سوریه و متحدان اصلیاش یعنی ایران، روسیه و حزب الله، ریاض صحبت از بازگشت دمشق به آغوش امت عربی میکند. نقطه آغاز این تغییر استراتژی سعودی را میتوانیم در سفر ۱۰ مارس سرگی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه به ریاض جستوجو کنیم. عربستان در این دیدار دوجانبه از دستیابی به یک راه حل سیاسی که بشار اسد نیز جزئی از آن است، حمایت کرد.
هم اکنون ریاض سهم ناچیزی از بازار سوریه به ارزش ۵۲۹/. میلیون دلار در اختیار دارد. این در حالی است که به ترتیب ترکیه، چین و امارات عربی متحده به ترتیب ۱۷۰۰، ۱۳۰۰ و ۸۱۷ میلیون دلار در بازار سوریه صاحب سهم هستند. نکته جالب توجه آن است که سهم ایران در سوریه با وجود نفوذ نظامی و سیاسی تنها ۹۹ میلیون دلار است!
ریاض با وجود اعلام نگرانی نسبت به حضور دائمی ایران در سوریه، اما با این حال از رئیس جمهور سوریه خواست تا گامهای مناسب برای یافتن راه حل سیاسی جهت حلوفصل بحران این کشور بیابد. در مورخ ۴ آوریل ۲۰۲۱، فیصل به فرحان وزیر خارجه سعودی در مصاحبه با شبکه خبری سی ان ان آمریکا گفت که کشورش امیدوار است دولت بشار اسد اقدامات مناسب را برای یافتن راه حل سیاسی دنبال کند. وی افزود:« ما از فرآیند مورد حمایت سازمان ملل متحد که در آن مخالفان دولت بشار اسد نیز حضور داشته باشند، حمایت می کنیم.» با این حال وی در ادعایی نادرست مدعی شد که جمهوری اسلامی ایران باید طرح خود مبنی بر تغییر بافت جمعیتی و فرقهای در سوریه متوقف کند. البته این دست موضع گیریها برای اولین بار نبود که از سوی جهان عرب اعلام میشد. در ۲۷ نوامبر ۲۰۲۰ در جلسه مشورتی که میان مقامات ارشد امارات، مصر و اردن که در سطح مقامات ارشد وزارت خارجه برگزار شد، ضمن بررسی آخرین تغییر و تحولات، بر برداشته شدن گامهای مثبت در جهت حل و فصل بحران سوریه اشاره شد. وزیر خارجه مصر در این جلسه گفت:«در این نشست درباره تقویت تلاش های مشترک برای حفظ هویت عربی سوریه و تواناییهای مردم این کشور به بحث و تبادل نظر پرداختهایم»
در تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰، با بازگشایی گذرگاه مرزی «نصیب»، عربستان اجازه عبور کامیون های باری سوری به مقصد امان را داد. همچنین در اواسط دسامبر ۲۰۲۰، پروازی از ریاض به مقصد فرودگاه بین المللی دمشق صورت گرفت. انجام این پرواز آن هم توسط یک شرکت خصوصی سوری که تحت تحریم های ایالات متحده آمریکا قرار داشت، دارای پیام ویژهای برای منطقه بود. واقعیت آن است که در سالهای اخیر تمرکز حکام ریاض بر روی بحران یمن متمرکز بوده است و بحران سوریه از اهمیت کمتری در دستگاه سیاست خارجی این کشور برخوردار بوده است. در چنین شرایطی ریاض به دلیل تمایلات و فشارها از سوی ابوظبی و قاهره و همچنین تلاش های دیپلماتیک روسیه موضع خود را در قبال بحران سوریه و نظام قانونی این کشور تعدیل کرده است. اکنون به نظر می رسد ریاض مشکلی با بازگشت سوریه به اتحادیه عرب ندارد. اتحادیه عربی که جمهوری عربی سوریه در سال ۱۹۴۵ یکی از بنیانگذاران آن بود.
بطرس مرجانه نماینده پارلمان و رئیس کمیته روابط خارجی مجلس سوریه در مصاحبهای با ایندیپندنت عربی گفت که اظهارت مثبتی که بیانگر دستیابی به حلوفصل بحران سوریه است را پنهان نمیکند. اما در عین حال مردم سوریه میخواهند اظهارات یاد شده در حد صحبت باقی نماند و در عمل پیاده شود. بطرس مرجانه بر این باور است که منافع در هم تنیده اعم از منطقهای یا بین المللی نقش مهمی در تفاهمات و راه حلهای سیاسی دارند؛ بویژه آنکه بستر این منطقه سرشار از منابع طبیعی و نفتی است و سوریه با هر پیشنهاد و گزینهای برای دستیابی به راه حل سیاسی آمادگی دارد، مشروط بر آنکه تمامیت ارضی و حاکمیت این کشور حفظ شود.
در شرایط فعلی به نظر میرسد دستگاه سیاست خارجی روسیه، به دنبال تنش زدایی در روابط ایران با کشورهای عربی است تا برای حلوفصل مسائل منطقهای به ادبیات مشترکی دست یابند. در واقع مسکو براساس سیاست رئالیسم به دنبال آن است تا با ترسیم یک معامله برد-برد برای تمامی طرفین، بحرانهای منطقهای را حلوفصل کند. روسیه طی دو دهه گذشته تلاش بسیاری برای ایجاد فضا مذاکره میان ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و در راس آن عربستان انجام داده است. روسیه معتقد است در صورت حل بحران سوریه میتوان از تنش و رقابت میان تهران و ریاض کاست و این میتواند به حل بیشتر بحران یمن نیز کمک کند و در نمایی کلی تر از شدت تنش ها در منطقه بکاهد.
بهره سخن
در آخر باید گفت نقشه امنیتی منطقه پس از روی کارآمدن جوزف بایدن در کاخ سفید و علنی شدن ارتباط میان اعراب حاشیه خلیج فارس با تل آویو تحت عنوان "صلح ابراهیم" دچار تغییر و تحولات جدی شده است. در این میان تهران و ریاض نیز با افزایش نقاط تنش در منطقه، به دنبال کاهش تنشها در مناطق بحرانی همچون سوریه و یمن هستند. از جمله دلایل ریاض برای ترمیم روابط با دمشق، میتوان به دلایل ذیل اشاره کرد که عبارتاند از؛ کاهش نفوذ ایران و ترکیه در سوریه، رفع اختلافات در جهان عرب، نزدیکی بیش از پیش به مسکو و جبران شکستهای میدانی در گفتوگوهای دیپلماتیک. اما قطعا مقاومت دولت-ملت سوریه در کنار متحدانش مهم ترین دلیل عقب نشینی ریاض و برخی کشورهای منطقه از مواضع خصمانه شان در گذشته است.