به گزارش راهبرد معاصر؛ پرویز امینی، دکترای علوم سیاسی نوشت: اکنون یک پرسش در نزد افکار عمومی با بسامد بالا، این است که دولت روحانی چه باید بکند که مشمول شرط عدم کفایت سیاسی شود؟ آیا او هنوز لازم است کارهای دیگری نیز بکند که شرط عدم کفایت سیاسی را احراز کند؟
آیا به خطر افکندن جان ایرانیان در کرونا، بیحاصل کردن چندباره مجاهدتهای کادر بهداشت و درمان و همراهی مردم در کنترل نسبی کرونا با تشخیص و اجتهاد شخصی (پیک کرونا پایان یافته است)، نابودکردن دارایی مردم در بورس، بیاعتنایی به سایر نهادهای قانونی ازجمله مجلس، ایجاد شکاف در حاکمیت سیاسی جمهوری اسلامی در برابر جبهه متحد و پرفشار خارجی و خنثی و بیاثر کردن هر راهبردی در برابر این فشارها، رکورد زدن در تورم، در افزایش نقدینگی و کسری بودجه، در بیاعتبار کردن پول ملی، در زوال رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی، در تشدید فقر و نابرابری، در ایجاد حس بیقدرتی و بیاعتمادی در شهروندان و صورتبخشیدن به حوادث تلخی مثل آبان ۹۸، مرجعیت بخشیدن به خارج در حل مسائل کشور حتی تا آب خوردن و تضعیف استقلال ملی و... کافی نیست؟
اگر اولا به هر دلیلی روحانی، مطابق عرف نظامهای مردمسالار، قدرت را ترک نمیکند و یا ثانیا به مصالح گوناگونی نمیتوان او را مانند رئیسجمهور نخست جمهوری اسلامی کنار گذاشت و یا ثالثا اکنون زمان برای این اقدام دیرهنگام است، اینها نباید واقعیت عدم کفایت او در حکمرانی را منتفی کند و این واقعیت را به عنوان واقعیت، در سایه این مسائل به حاشیه ببرد. این دلایل و مصالح سه گانه قابلدرک است و میتوان حتی با آنها همدلی کرد اما هرگز نمیتواند واقعیت عدم کفایت حکمرانی روحانی را زائل کند.