به گزارش راهبرد معاصر؛ در پی خروج نیروهای ایالاتمتحده از افغانستان، ترکیه با پیشنهاد حفاظت و مدیریت فرودگاه بینالمللی کابل، به دنبال ایفای نقش حیاتی در این کشور است؛ اما در این مسیر با موانع جدی روبرو میباشد. در این راستا، جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالاتمتحده روز پنجشنبه ۱۷ ژوئن در اظهاراتی بیان کرد: «پس از نخستین دیدار جو بایدن و رجب طیباردوغان در حاشیه نشست اخیر سران ناتو در بروکسل، روسای جمهوری دو کشور توافق کردند که بعد از خروج نیروهای نظامی بینالمللی از افغانستان، ترکیه در تأمین امنیت فرودگاه کابل نقش مهمی ایفا کند.»
در ادامه مولود چاووش اوغلو، وزیر خارجۀ ترکیه در نشست آنتالیا تأکید کرد که فعالیت و امنیت میدان هوایی کابل نهتنها برای افغانستان بلکه برای مأموریتهای دیپلماتیک تمامی کشورها، به شمول ترکیه حائز اهمیت است.» در واکنش به این اظهارات، محمد حنیف اتمر، وزیر خارجه افغانستان، که در نشست آنتالیا شرکت داشت، گفت: «از پیشنهاد ترکیه برای تأمین امنیت فرودگاه کابل استقبال میکنیم. ما معتقدیم که این امر برای ادامه همکاری ترکیه و ناتو و همچنین حمایت جامعه بینالمللی از افغانستان ضروری خواهد بود.»
اما در نقطه مقابل، گروه طالبان که پس از خروج نیروهای ایالاتمتحده از افغانستان به دنبال توسعهطلبی و کشورگشایی است، نارضایتی خود را نسبت به این تصمیم بیان کرد. سهیل شاهین، سخنگوی گروه طالبان در دوحه در پاسخ به پیشنهاد آنکارا در موردحفاظت و مدیریت فرودگاه کابل گفت: «ترکیه عضو ناتو است و نیروهای نظامی این کشور طی ۲۰ سال اخیر در افغانستان حضور داشتند. طبق توافقی که در ۲۹ فوریه سال ۲۰۲۰ با ایالاتمتحده امضا کردیم، نیروهای ترکیه نیز باید از افغانستان خارج شوند.»
اهمیت فرودگاه بینالمللی کابل
در یک کشور کوهستانی و محصور در خشکی، که طالبان علاوه بر کسب قدرت سیاسی؛ مناطق زیادی از آن را تحت کنترل خود دارد؛ بزرگراهها دیگر ایمن نیستند، بنابراین فرودگاه تنها نقطه ارتباط افغانها با جهان است و همچنین برای میزبانی سازمانهای کمککننده بینالمللی، مأموریتهای دیپلماتیک و نیروهای نظامی بسیار مهم میباشد. «عبیدالله باهیر» مدرس صلح و حل منازعات در دانشگاه کاردان کابل میگوید: «اکثر جنگهای داخلی سرانجام به رقابت برای دستیابی به زیرساختهای مهم دولتی ( فرودگاهها) تبدیل میشوند. علیرغم اهمیت نمادین چنین زیرساختی؛ آنها نیز معمولاً بهعنوان یک مسیر اصلی تأمین تجهیزات و کمک تبدیل میشود که میتواند توسط مخالفانی که موفق به تصرف آنها شوند قطع یا کنترل شود.» بدین ترتیب، فرودگاه بینالمللی کابل در دوران پس از ناتو از اولویت بالایی برخوردار است. برخی از کشورها حتی حضور خود را با امنیت فرودگاهها و حملونقل هوایی مشروط کردند. درنهایت بدون وجود فرودگاه بینالمللی کابل، حفظ حضور دیپلماتیک و همچنین فعالیتهای سازمانهای امدادی و توسعه با توجه به اینکه هواپیماهای مسافربری بینالمللی به کابل پرواز نمیکنند، دشوار خواهد بود.»
اما این یادداشت به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که گروه طالبان، در دوره زمانی که دستاوردهای سرزمینی خود را افزایش داده و چشمانداز بازگشت به قدرت را دارد؛ آیا تسلیم خواستههای آنکارا میشود؟ و از سوی دیگر، آیا ترکیه به امید ترمیم روابط تنش آمیز و جلب رضایت دولت آمریکا و اعضای ناتو خواستار حفاظت از فرودگاه بینالمللی کابل است یا اینکه مداخله آنکارا در افغانستان بخشی از استراتژی «آسیای میانه بزرگ» این کشور میباشد؟
در پاسخ به سوال نخست، « محمد قریشی» استاد روابط بینالملل دانشگاه کابل در مصاحبه با المانیتور معتقد است: «دوستی تاریخی و سابقه مناسبات صلحآمیز آنکارا با کابل میتواند یکی از متغیرهای تسهیلکننده پذیرش حضور ترکیه در این کشور باشد. اما از دیدگاه من ترکیه برای حفظ مشروعیت حضورش در این کشور با چالشهای متعددی روبرو است. من فکر میکنم نقش جدید ترکیه در افغانستان بهخصوص با هماهنگی با ناتو مثمر ثمر باشد؛ اما مردم افغانستان مداخله مستقیم پاکستان در این مأموریت را موردپذیرش قرار نمیدهند؛ زیرا اردوغان در مصاحبهی خود بر همکاری مشترک ترکیه با پاکستان و مجارستان تأکید کرده بود.» وی در ادامه ، منافع بازیگران منطقهای را چالش دیگری برای تداوم حضور نظامی ترکیه در افغانستان دانست. در این راستا وی معتقد است که آنکارا باید با دولت افغانستان توافقنامهی مشخصی امضا کند که نگرانیهای کشورهای منطقه حلوفصل شود.»
اما در پاسخ به سوال بعدی، ترکیه تنها به دنبال حفاظت از فرودگاه برای تامین امنیت مأموریتهای دیپلماتیک نیست؛ بلکه این کشور قصد دارد ضمن گسترش رد پا و نفوذ نظامی خود در این منطقه استراتژیک، از آن بهعنوان پایگاهی برای توسعه نفوذش استفاده کند. در بخش دیگر از انگیزههای آنکارا، سایت المانیتور در تحلیلی به قلم متین گورکان نوشته است که پیشنهاد ترکیه برای تأمین امنیت فرودگاه بینالمللی کابل، به دنبال کسب امتیازات از دولت بایدن و ناتو میباشد. آنکارا بهنوبه خود امیدوار است که ایالاتمتحده اجازه استفاده از سامانه دفاع هوایی روسی اس 400 و همچنین تضمین بازگشت ترکیه به پروژه جنگنده اف 35 را اعطاء کند.
در بخش دیگر از انگیزههای ترکیه؛ میتوان به این مسئله اشارهکنیم که آنکارا از طریق حضور در افغانستان به دنبال این است تا با کشورهای ترکزبان آسیای میانه مانند ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و ترکمنستان روابط بهتری برقرار و ائتلاف مشترکی میان بازیگران ترکزبان ایجاد کند. درواقع این ائتلافسازی در کنار جنبه هویتی و فرهنگی، دارای اهداف تجاری و اقتصادی میباشد. بنابراین ائتلافسازی کشورهای ترکزبان منجر به افزایش تجارت و ترانزیت منطقهای خواهد شد که برای تمامی کشورهای این حوزه دارای منفعت اقتصادی است.
اما در مورد اینکه مردم افغانستان چه نگاهی نسبت به حضور ترکیه در این کشور دارند؛ دو دیدگاه قابلطرح است: مدافعان حضور ترکیه در این کشور بر اشتراکات مذهبی، توانایی آنکارا در بهبود شرایط اقتصادی و آموزشی، بیطرفی در امور داخلی و نقش مهم این کشور در ناتو تأکید میکنند. اما مخالفان بر جاهطلبی ترکیه، تلاش این کشور بر سکولاریزه کردن جامعه و عدم رضایت رقبای منطقهای تأکید میکنند و معتقدند که حضور این کشور به نفع افغانستان نخواهد بود.»
بهرهسخن
آینده نقش ترکیه در افغانستان به تعدادی متغیر داخلی بستگی دارد که مهمترین آنها ساختار دولت کابل است. دیدگاههای مشترکی در مورد گسترش نقش ترکیه در داخل کشور افغانستان وجود ندارد. اگرچه برخی از حضور و نقش بیشتر ترکیه در کشور و افزایش نقش اقتصادی و میانجیگری ترکیه در افغانستان استقبال میکنند، اما مخالفت گستردهتری با حضور نظامی ترکیه وجود دارد. میتوان تصور کرد که ترکیه در آینده نقش اقتصادی، سیاسی بیشتری در افغانستان ایفا خواهد کرد، اما این نقش هرگز فراتر از جاهطلبیهای نظامی نخواهد رفت.