صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۶ - ۱۴ تير ۱۴۰۱ - 2022 July 05
کد خبر: ۱۴۱۰۲۱
«راهبرد معاصر» بررسی می‌کند؛

شبکه‌های اجتماعی؛ فاتحان بدون خون‌ریزی

همه آمارها نشان از نفوذ گسترده شبکه‌های اجتماعی در میان مردم کشورمان دارد. این شبکه‌ها در کنار همه جذابیت‌ها و کاربردها برای کاربرانش (مانند سرگرمی و گریز از تنش، کسب اخبار و اطلاعات از دنیای اطراف، ارتباط و گفت‌وگو با دیگران، حفظ روابط دو یا چندجانبه غیرواقعی) دارای معضلات و جنبه های تاریک نیز هست، یعنی با مفهومی به نام «دوراهی شبکه‌های اجتماعی» سر و کار داریم.

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ نیل پستمن، جامعه‌شناس آمریکایی معتقد است دوره معاصر را می‌توان «عصر تکنوپولی» نامید؛ یعنی دوران سلطه فناوری بر فرهنگ و زندگی انسان امروزی. در عصر تکنوپولی جهان دیگر مسطح و مدور نیست، بلکه کاملاً شبکه‌ای است. در عصر حاضر دیگر مفهومی به نام مکان به‌عنوان ضرورتی برای ارتباطات و تعاملات انسانی مطرح نیست و مفهومی به نام فضا جایگزین آن می‌شود؛ بنابراین بسیاری از تعاملات در فضای مجازی شکل می گیرد.


استفاده از شبکه‌های اجتماعی در عصر حاضر جزئی از سبک زندگی و به بخش بزرگی از زندگی روزمره افراد تبدیل شده است. برای بسیاری از ما زندگی بدون شبکه‌های اجتماعی امکان‌پذیر نیست یا دست‌کم مطلوب به شمار نمی رود. طبق آخرین آمار سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی، ضریب نفوذ اینترنت در کشورمان تا پایان اسفندماه سال 1400 در مقایسه با سال 1395 که 53.53 درصد بود به 127.20 درصد رسیده است. همچنین طبق آخرین نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در خرداد ماه سال 1401، 78.5 درصد مردم دست کم از یک شبکه اجتماعی استفاده می‌کنند.

 
همه این آمارها نشان از نفوذ گسترده شبکه‌های اجتماعی در میان مردم کشورمان دارد. این شبکه‌ها در کنار همه جذابیت‌ها و کاربردها برای کاربرانش (مانند سرگرمی و گریز از تنش، کسب اخبار و اطلاعات از دنیای اطراف، ارتباط و گفت‌وگو با دیگران، حفظ روابط دو یا چندجانبه غیرواقعی) دارای معضلات و جنبه های تاریک نیز هست، یعنی با مفهومی به نام «دوراهی شبکه‌های اجتماعی» سر و کار داریم.

در این مستند، دوراهی‌ها و چالش‌هایی در ابعاد سیاسی، فرهنگی، روانی و اجتماعی از زبان مشاوران و کارمندان ارشد شبکه های اجتماعی عنوان می شود


در همین راستا 9 سپتامبر 2020 مستندی به نام دوراهی اجتماعی (The Social Dilemma) در شبکه جهانی «نت‌فلیکس» پخش شد. در این مستند یک ساعت و 29 دقیقه‌ای جف اورلووسکی، کارگردان  و مستندساز اهل آمریکا با گروهی از مشاوران، بنیانگذاران و کارمندان سابق شبکه‌های اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و پینترست مصاحبه می‌کند. این کارمندان که زمانی پایه‌گذار و مشاور شبکه‌های اجتماعی بودند، اکنون در مقابل دوربین نشستند و به نقد آن پرداختند.

 

 
خیلی از آنها دیگر در هیچ شبکه اجتماعی عضو نیستند و حتی به فرزندانشان اجازه عضویت در هیچ شبکه اجتماعی نمی دهند. به‌عبارت ‌دیگر بیشتر از تغییرات و تأثیرات مثبت شبکه‌های اجتماعی در عصر حاضر، درباره جنبه‌های تاریک و ترسناک آن‌ها هشدار می‌دهند و از تسخیر و سلطه چیزی بر انسان حرف می‌زنند که ساخته دست خودشان بوده است. به عنوان نمونه یکی از کارمندان سابق فیسبوک که مخترع آیکون «لایک» (پسندیدن) بود، می‌گوید: همه انگیزه ما از طراحی این آیکون گسترش عشق و حس خوب در دنیا بود، اما اکنون افراد به‌ویژه نوجوانان به خاطر کم بودن تعداد لایک در صفحات شخصی افسرده می‌شوند.

 
اگر به نام مستند «دو راهی اجتماعی» توجه کنم، درخواهیم یافت هوشمندانه انتخاب شده است. این نام را می‌توان استعاره‌ای در نظر گرفت که نشان از جذابیت‌ها و کاربردهای مفید شبکه های اجتماعی در کنار چالش‌ها و معضلات آن دارد. در این مستند، دوراهی‌ها و چالش‌هایی در ابعاد سیاسی، فرهنگی، روانی و اجتماعی از زبان مشاوران و کارمندان ارشد شبکه های اجتماعی عنوان می شود که می توان آن ها را اینگونه دسته بندی کرد:

  • تغییر واقعیت‌ها و حقایق و انتشار اخبار ساختگی و گسترش اطلاعات بی‌پایه و اساس
  • هدایت افراد به سمت تنهایی و گوشه‌نشینی
  • دوقطبی کردن جامعه
  • فروپاشی ساختار خانواده
  • دستکاری و جهت‌دهی در رفتار و تصمیم گیری افراد
  • ایجاد اعتمادبه‌نفس کاذب در افراد
  • اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی
  • گسترش تروریسم، نژادپرستی و خشونت
  • سرقت اطلاعات
  • از بین رفتن اعتماد اجتماعی
  • فروپاشی دموکراسی
  • جنگ‌های فرهنگی و قومی
  • هتاکی و تنش های اجتماعی
  • دستکاری و مهندسی انتخابات کشورها
  • تهدید سلامت روانی کودکان

 
حال سؤال اساسی اینجاست؛ آیا درباره دو راهی های شبکه‌های اجتماعی برای کاربران کدها و دستورالعمل های مشخص و جهان شمولی وجود دارد؟ چه کسی تعیین می‌کند هر کس چه مدت از شبانه‌روز را در شبکه‌های اجتماعی سپری کند؟ چه اطلاعاتی را دریافت کند یا ارسال کند؟ چه چیزی را باور کند یا نکند؟ با چه کسانی در شبکه‌های اجتماعی تعامل کند؟ والدین چه وظایفی در قبال فرزندان خود در استفاده از شبکه‌های اجتماعی دارند؟

 

همچنین این سؤالات مطرح می شود آیا دستورالعمل و مدل مشخصی در زمینه حریم خصوصی افراد در شبکه‌های اجتماعی تدوین و تعیین شده است؟ آیا آموزش‌های لازم به کاربران شبکه‌های اجتماعی برای آگاهی آن‌ها از دستکاری و تغییر در هویت، تصمیم‌گیری، رفتار و ذهن به وسیله شبکه‌های اجتماعی داده شده است؟ با چه شیوه‌هایی می‌توانیم خود را در برابر ویروس شبکه‌های اجتماعی که در مغزمان نفوذ می‌کنند و قدرت اراده و تصمیم‌گیری را از ما می‌گیرند مقاوم کنیم؟

سواد رسانه‌ای به ما می‌آموزد هر چیزی که در شبکه‌های اجتماعی مجازی می‌بینیم و می‌شنویم به دیده تردید نگاه کنیم و آن را نپذیریم


برای پاسخ به این پرسش ها و ارائه راهبردها و راه حل های مناسب نگاهی می اندازیم به اواخر مستند دوراهی اجتماعی. متخصصان و کارمندان ارشد شبکه های اجتماعی در پایان مستند، برای حل دوراهی‌ها و تعارض های شبکه های اجتماعی راهبردهایی را توصیه می‌کنند که مهم ترین آن ها شامل وضع قوانینی درباره حفظ حریم خصوصی افراد در شبکه های اجتماعی، وضع مالیات بر شرکت ها و شبکه های اجتماعی پردرآمد، حذف کامل همه شبکه های اجتماعی، حذف اعلان های شبکه های اجتماعی و بالاخره طراحی شبکه های اجتماعی انسانی تر است.

 

بهره سخن

 با توجه به آنچه گفته شد و رشد روزافزون شبکه‌های اجتماعی و به دلیل نوع جامعه‌ای که ما در آن زندگی می‌کنیم، تقریباً برای افراد غیرممکن است به‌طور کامل استفاده از شبکه‌های اجتماعی مجازی را متوقف کنند، بنابراین به نظر می‌آید راهبردهایی مانند حذف کامل شبکه‌های اجتماعی از دستگاه تلفن همراه، حذف اعلان‌های همه شبکه‌های اجتماعی یا قطع کامل دسترسی افراد به این شبکه‌ها برای غلبه بر دوراهی و معضل شبکه های اجتماعی مفید نخواهد بود و مغایر با عقل و منطق می‌باشد.

 
باید در برنامه‌ریزی‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور به حوزه شبکه‌های اجتماعی توجه ویژه‌ای شود و قوانین یکپارچه‌ای برای این حوزه وضع و آموزش‌های لازم درباره جنبه‌های تاریک شبکه‌های اجتماعی به همه افراد جامعه به‌ویژه قشر نوجوان و جوان داده شود. یکی از راهبردهای مؤثر در این زمینه می‌تواند آموزش سواد رسانه‌ای (Media literacy) و گنجاندن آن در برنامه‌های مدارس و مراکز آموزش عالی کشور باشد.

 
سواد رسانه‌ای به ما می‌آموزد هر چیزی که در شبکه‌های اجتماعی مجازی می‌بینیم و می‌شنویم به دیده تردید نگاه کنیم و آن را نپذیریم. به عنوان نمونه سواد رسانه‌ای به ما می‌گوید می‌توانیم با پرسیدن چند سؤال ساده از خودمان به‌سلامت از دوراهی حقیقت و دروغ در شبکه‌های اجتماعی عبور کنیم و سره را از ناسره تشخیص دهیم: چه کسی این پیام را ساخته است؟؛ از چه شیوه‌هایی برای جلب‌توجه من استفاده کرده است؟ چگونه افراد مختلف این پیام را به‌صورت متفاوت از من درک می‌کنند؟ چه افکار، عقاید و باورهایی در این پیام ارائه یا از آن پیام حذف شده است؟ چرا این پیام برای من فرستاده شده و انگیزه فرستنده چه بوده است؟


باور کردن هر چیزی بر مبنای شواهد ناکافی هر وقت، همه‌جا و برای هر کس کاری است نادرست و قبیح؛ وظیفه اخلاقی ما در فضای مجازی این است تلاش کنیم فریب نخوریم.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: