به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در حالی‌که به نظر می‌آید اتحادیه اروپا، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تا حد قابل توجهی هم آمریکا نسبت به پیشبرد مذاکرات رفع تحریم ها ابراز اشتیاق می‌کنند، اما رژیم صهیونیستی همچنان در تلاش است تا در مذاکرات خلل ایجاد کند. در روزهای اخیر دیوید بارنیا، رئیس موساد به آمریکا و اروپا درباره عجله برای امضای توافق بد با ایران هشدار داد و بازگشت آمریکا به برجام را «فاجعه راهبردی» برای رژیم صهیونیستی خواند. وی هشدار داد، این توافق مانع از اقدام موساد علیه ایران در آینده نخواهد شد.
برای رژیم صهیونسیتی در سالیان اخیر پرونده سازی درباره برنامه هسته‌ای ایران و تبدیل آن به بحران نعمت بزرگی محسوب می‌شده است
پیش تر هم دیگر مقام های صهیونیست از پیشرفت روند بازگشت به برجام ابراز ناخرسندی کرده بودند. گانتز، وزیر جنگ رژیم صهیونسیتی که برای دیدار با مقام‌های ارشد آمریکایی به واشنگتن سفرکرده بود، تأکید کرد، حتی در صورت دستیابی به توافقی جدید با آمریکا باید گزینه حمله نظامی همچنان روی میز بماند و اقدامات مشترک رژیم صهیونیستی و آمریکا برای مقابله با ایران در دستور کار قرار داشته باشد.
سؤال اینجاست چرا رژیم صهیونیستی این میزان از تلاش را برای نافرجام ماندن مذاکرات بازگشت آمریکا به برجام به کار می‌بندد و میکوشد یک تنه آن را بر هم بزند؟
1. عناد با محور مقاومت: بعد از جمال عبدالناصر، جریان مقاومت مصر و به تبع آن دیگر کشور‌های عربی در هم شکسته شد. قرارداد کمپ دیوید نقطه وادادگی کشور‌هایی بود که چند مرتبه با رژیم صهیونیستی جنگیده بودند و اینک مأیوسانه عقب می‌نشستند. در چنین شرایطی بروز انقلاب اسلامی فرصت دوباره‌ای به محور مقاومت داد و با سازماندهی جدیدی، این بار مقاومت به وسیله شیعیان منطقه و با هدایت جمهوری اسلامی ایران احیا شد. طبیعی است رژیم صهیونیستی از هر نوع دیپلماسی که باعث دور شدن ایران از بحران شود عصبانی خواهد شد. برای رژیم صهیونسیتی در سالیان اخیر پرونده سازی درباره برنامه هسته‌ای ایران و تبدیل آن به بحران نعمت بزرگی محسوب می‌شده است؛ در کنار مظلوم نمایی، بحران سازی به عنوان عاملی است که رژیم صهیونیستی همیشه به واسطه آن تجدید قوا می‌کرده است و طبعاً نمی‌خواهد بحران هسته‌ای تا آینده‌ای نزدیک حل و فصل شود.
با سیگنال رژیم صهیونیستی، پرونده هسته‌ای ایران در برهه‌ای به گسترش ایران هراسی و ایران ستیزی در جهان انجامید و همزمان علاوه بر افکار عمومی جهانی، موضع منفی آژانس بین المللی انرژی اتمی، شورای امنیت و حتی چین و روسیه را جلب کرد. به تدریج این فضاسازی اثر خود را از دست داد و جمهوری اسلامی توانست توپ را به زمین حریفان خود بیندازد. اینک رژیم صهیونسیتی دوباره مترصد فرصتی برای اجماع سازی جهانی علیه ایران است و به طور موازی، جاسوسی، ترور و خرابکاری را در دستور کار دارد.
سودای نابودی ایران: برای رژیم صهیونیستی یک ایران خوب، ایرانی تجزیه شده و فروپاشیده است. آنها کشور بزرگ ایران با موقعیت ژئوپولیتیک خاص و نفوذ منطقه‌ای گسترده را مانعی برای تحقق بلندپروازی‌های خود می‌بینند. رژیم صهیونیستی هنوز امید دارد با گره خوردن مذاکرات هسته‌ای، غرب مجاب به حمله نظامی علیه ایران شود. پیش تر آویو کوخاوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی با تأکید بر لزوم آمادگی این رژیم در مواجهه با توسعه برنامه هسته‌ای ایران گفته بود، ارتش صهیونیستی به‌شکلی جدی خود را برای حمله به ایران مهیا می‌کند و باید برای رویارویی با هر تحول و سناریویی آماده باشد.
آنها امیدوارند با حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران جنگی در منطقه دربگیرد که شروع کننده آن رژیم صهیونیستی و ادامه دهنده‌اش آمریکا و اروپا باشند. چنین تصوری هر چند قبل تر هم دور از ذهن بود، اما به ویژه در وضعیت کنونی جهان به توهمی دیوانه وار شباهت دارد. توان بازدارندگی و پاسخ گویی ایران به حدی است که حتی دشمنان رادیکال کشور را هم محتاط کرده است.
به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی «دوران بزن و در رو تمام شده است» و تصور اینکه بتوان جنگ با ایران را تا فروپاشی کشور و بدون هزینه مدیریت کرد، بسیار دور از ذهن است.
صهیونیست ها امیدوارند با حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران جنگی در منطقه دربگیرد که شروع کننده آن رژیم صهیونیستی و ادامه دهنده‌اش آمریکا و اروپا باشند
در کنار این دلایل، نداشتن احساس مسئولیت رژیم صهیونسیتی به هم‌پیمانان خود را باید به خرده تلاش آنها برای ناکام ماندن مذاکرات بازگشت آمریکا به برجام افزود. رژیم صهیونیستی اهمیتی به جنگ اوکراین و گرانی انرژی نمی‌دهد و از اروپایی‌ها انتظار دارد منافع ملی شان را با تراز منافع صهیونیست ها هماهنگ کنند؛ هر چند این قبیل اعمال نفوذ‌ها در دولت‌های غربی از سوی لابی صهیونیستی همیشه متداول بوده است، اما در حال حاضر حتی احزاب سیاسی متمایل به رژیم صهیونیستی در غرب نیز باید جوابگوی نیازهای افکار عمومی خود باشند.
در مجموع می‌توان گفت، رژیم صهیونیستی به دنبال ضربه زدن به ایران است تا محور مقاومت را تضعیف کند و مقدمه ساز ضعیف شدن آن با هدف تهدید یکپارچگی‌اش شود.
سیاست خصمانه «مرگ با هزاران زخم» که درصدد تقابل فرسایشی با جمهوری اسلامی ایران است، از هر دستاویزی برای ضربه به منافع ملی و امنیت کشور بهره می‌جوید که موضوع هسته‌ای یکی از موارد مهم آن است. مقاومت تاریخی و تحسین برانگیز ملت ایران در کنار راهبری‌های عالمانه رهبر معظم انقلاب، اینک دشمنی های رژیم صهیونیستی را به شکست نزدیک کرده و دنیا به این جمع‌بندی رسیده است نادیده گرفتن قدرت ایران عملاً امکان پذیر نیست. در آستانه گذاری تاریخی به اقتدار و تثبیت قدرت منطقه‌ای خود هستیم که موجبات ناامیدی دشمنان این مرز و بوم را فراهم خواهد آورد.