صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۴:۵۳ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۶ - 2018 March 08
کد خبر: ۲۳۷
تعداد نظرات: ۳ نظر

هدف آیت الله سیستانی از اتخاذ راهبرد بی طرفی مثبت در قبال ایران چیست؟

عمده رسانه های عربی و برخی رسانه های داخلی ایران چنین وانمود می کنند که آیت الله سیستانی نگاه خوبی به سیاست های ایران در عراق ندارند، این ادعا در حالی است که شاهد مثال های متعدد، نشان دهنده حمایت ایشان از مواضع ایران در منطقه و عراق است.

به گزارش راهبرد معاصر؛با گذشت نزدیک به 15 سال از ورود امریکا به عراق که قرار بود این کشور را سکولار و دموکراتیک کند، اکنون نفوذ کلام مرجعیت شیعه بیش از پیش شده و آیت الله سیستانی، به عنوان بزرگترین مرجع تقلید این کشور، به جایگاهی بلا منازع دست یافته که می تواند با یک حکم، روند های غالب سیاسی را به کلی دچار دگردیسی کند. قدرت ایفای نقش سید علی سیستانی به حدی بالاست که تمامی بازیگران داخلی و خارجی فعال در عراق، تلاش دارند او را نسبت به خود تحبیب کنند و مهر تائیدی از ایشان بگیرند تا از رهگذر این دستاورد به اهداف خویش دست یابند. از همین رو شاهد بودیم که دبیرکل سازمان ملل، روسای جمهور امریکا و نمایندگان سعودی همواره خواهان ارتباط مستمر با آیت الله سیستانی بوده اند. در داخل عراق هم، نمایندگان طیف های مختلف شامل صدری ها، جدایی طلبان کرد، حزب الدعوه و ... درخواست دیدار با ایشان را داشته اند. در این بین، بسیاری به منظور سد نفوذ تهران در بغداد، تلاش داشته اند آیت الله سیستانی را ضد ایران جلوه دهند. طی این تحلیل بر آنیم تا صحت ضد ایرانی بودن یا شدن آیت الله سیستانی را مورد مداقه قرار دهیم.

 

 

 

سابقه رابطه آیت الله سیستانی با ایران

 

سید علی سیستانی، زاده مشهد است و حداقل دو دهه از عمر خویش را در ایران سپری کرده است. او تقریبا در 30 سالگی برای آخرین بار ایران را دید و سپس راهی نجف شد. دوری وی از ایران هیچگاه باعث جدایی خاطرش از این کشور نشد. اکثر فایل های صوتی موجود از آیت الله سیستانی به زبان فارسی است. وی که در اواخر دوره صدام برای مدت ها از منزل خود بیرون نیامده بود، طی سخنانی پیرامون ایران، تصریح کرد:« برای من سختی یک خبر بد از ایران دردناک تر از این چند سالی است که از خانه بیرون نرفته‌ام». وی حدود ده سال بعد از این سخنان، بار دیگر در میان جمعی از اهالی ایران تاکید کرد:« من هر روز از جمله قبل از نماز صبح برای همه اهل ایران دعا می‌کنم. بخصوص از خدا می‌خواهم تحریم‌های ظالمانه غرب علیه ایران که هر روز دارد به آن اضافه می‌شود، حذف و ملغی شود.» . 

 

با وجود این اظهارات، عقیده برخی معتقدند آیت الله سیستانی مخالف نظام ولایت فقیه ایران و "دخالت های جمهوری اسلامی در امور داخلی عراق" است. این عده برآنند که سید علی سیستانی بازیگری کاملا بی طرف است و هیچ گرایشی به سوی ایران ندارد. اینان برای اثبات ادعای خود به استناداتی از قبیل اظهارات آیت الله سیستانی پیرامون مسجد جمکران و وجوهات شرعی رجوع می کنند. آخرین پرونده ای که مورد استناد این گروه از مخالفان ایران قرار گرفته، عدم پذیرفته شدن آیت الله شاهرودی از سوی مرجعیت عراق بوده است.

 

آیت الله سیستانی با کدام طرف است؟

همانطور که آمد بسیاری بر این عقیده اند که آیت الله سیستانی بیطرفی مطلقی در عراق پیشه کرده اند. شواهدی که این گروه از تحلیلگران ارائه می کنند شامل این موارد می شود: دفتر آیت الله سیستانی هرگز نمایندگان دولت امریکا را به حضور نپذیرفته، درخواست ثامر السبهان، سفیر پیشین ریاض در بغداد را حتی با وجود واسطه قرار دادن آیت الله حسین الصدر، رد کرده و درخواست دیدار هیئت اقلیم کردستان را در بحبوحه روابط با بغداد، بی پاسخ گذاشته است. همچنین، آیت الله شاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران هم در لیست ردی های دفتر آیت الله هستند. البته درهای بیت ایشان همواره بر روی نماینده سازمان ملل باز بوده که دیدار بان کی مون و یان کوییش، موید آن است.

 

در عرصه داخلی بغداد هم، طرف های مختلفی تا به حال با پاسخ منفی آیت الله سیستانی روبرو شده اند. از جمله این افراد مقتدی صدر (که البته به تازگی موفق به دیدار با مرجعیت شده)، نوری المالکی و شخص حیدرالعبادی بوده اند.

 

اما برای راستی آزمایی این تحلیل، بهتر آن است که به مثال های نقض توجه شود:

 

هرچند برخی مسئولین ایرانی همچون محمود احمدی نژاد و آیت الله شاهرودی با درهای بسته آیت الله سیستانی روبرو شده اند، ولی بسیاری از مسئولین ایرانی هم بوده اند که به راحتی با ایشان دیدار داشته اند. به عنوان مثال، کمال خرازی، محمد جواد ظریف، آیت الله صادق لاریجانی (رئیس قوه قضائیه) و علی لاریجانی، همگی توانسته اند با مرجعیت عراق دیدار داشته باشند. به عبارت دقیق تر شاید بتوان گفت که ایرانیان، بیشترین آمار پذیرش از دفتر آیت الله سیستانی را داشته اند.

 

در جبهه داخلی عراق، بسیاری با استناد به سکوت مرجعیت در قبال سازمان حشدالشعبی، رابطه این دو را سرد معرفی می کنند. استناد اصلی آن ها، بر این بود که سید مهدی کربلایی، در قدردانی از نیروهای غلبه کننده بر داعش، نامی از "حشدالشعبی" نیاورد. اما سید مهدی کربلایی بعدها در دیدار با رزمندگان حشدالشعبی تصریح کرد که : «شما عراق را سربلند کردید» و این در واقع، موضع آیت الله سیستانی در خصوص این سازمان بود. همچنین نباید از یاد برد که اندیشکده امریکن اینترپرایز در تحلیلی پیرامون نفوذ سیاسی حشدالشعبی به این امید بسته بود که آیت الله سیستانی پس از فتح موصل، حکم جهاد خود را خاتمه دهد تا حشدالشعبی مشروعیت مذهبی خود را ا دست بدهد؛ امری که هرگز اتفاق نیفتاد و سند دیگری از دیدگاه مثبت سید علی سیستانی به سازمان نظامی تحت حمایت ایران در عراق است.

 

جمع بندی

برآیند اقدامات آیت الله سیستانی نشان می دهد که ایشان، پیرو بیطرفی مثبت به سود جمهوری اسلامی ایران است. ایشان تلاش بسیار به خرج می دهند که در هیچ جبهه ای دیده نشوند چراکه در غیر اینصورت، نخواهند توانست اجماعی این چنینی در پشت خود داشته باشند. اگر آیت الله سیستانی صراحتا از هر کشور خارجی حمایت می کرد، مسلما در اعلام فتوای جهاد هرگز به موفقیت بزرگ دست نمی یافت.

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مهدی رضایی
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۷/۰۱/۲۲
خسته نباشید. دیدگاهی جالبی بود درباره سیاست آیت الله سیستانی در قبال تحولات عراق به خصوص ایران. ممنون از نویسنده این مطلب
دختر فاطمه
۱۸:۲۳ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۷
آیت الله سیستانی راهبرد خود را طوری تعریف کرده تا بتواند نقش موثری در وضعیت آشفته عراق با وجود گروه های مختلف ایفا کند. در این خصوص هم کاملا موفق بوده است
محمد علی
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۷
سلام
از یه جهت اینکه پاسخ به شبهاتی درباره اختلاف میان ایران و آیت الله سیستانی بود، خوب بود ولی از طرفی چون این دور کردن میان ایران و آیت الله سیستانی یک سیاست رسانه ای و عملیات روانی غرب است، اصلا لزومی به پرداختن نیست. ولی در کل خوب بود.